نشست تخصصی فلسطین در مجمع گفتوگوی تهران
از سکوت جامعه جهانی تا ایستادگی مقاومت

دیپلماسی ایرانی: در دومین روز مجمع گفتوگوی تهران، در نشستی تخصصی با عنوان «فقدان عدالت در فلسطین»، اندیشمندان و کارشناسان از کشورهای مختلف، ابعاد گوناگون بحران غزه، عملکرد نهادهای بینالمللی، و راهحلهای سیاسی ممکن برای آینده فلسطین را بررسی کردند. در این نشست، ناتوانی جامعه جهانی، سیاستهای اشغالگرایانه رژیم صهیونیستی و نقش مخرب ایالات متحده از محورهای اصلی بحث بود. این نشست با عنوان «فقدان عدالت در فلسطین»، به واکاوی بحران جاری در غزه و سکوت جهانی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی اختصاص یافت.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ابتدای نشست، مجری برنامه با اشاره به شرایط فاجعهبار انسانی در غزه گفت: «شهر از بین رفته، زیرساختها ویران شده و چشماندازی برای توقف خونریزی در منطقه وجود ندارد. واقعیت این است که هیچیک از تحلیلگران و صاحبنظران حوزه فلسطین تصور نمیکردند سطح جنایات تا این حد بالا رود.»
حتی در جامعه جهانی، شاهد بیتفاوتی جهانی نسبت به فجایع غزه بودیم. ایالات متحده نیز در اقدامی بیسابقه علیه دانشجویان خود موضع گرفت و اجازه نداد صداهای حامی فلسطین در داخل آمریکا شنیده شود. در مواردی حتی دانشجویان از دانشگاهها اخراج شدند.»
پروفسور سامی العریان؛ استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه به عنوان اولین سخنران در این نشست گفت: «ریشه این بحران به پروژهای تئولوژیک و تاریخی بازمیگردد که از دوران استعمار آغاز شده است. جنبش صهیونیستی از ابتدا مبتنی بر برتریجویی و نژادپرستی بود. نگاه صرفاً مدرن به منازعه فلسطین، مانع درک عمیقتر از ریشههای آن میشود. از سالها پیش، برنامهای برای تغییر ترکیب جمعیتی در فلسطین شکل گرفت و پس از حوادث هفتم اکتبر، این برنامه با شدت بیشتری پیگیری شد.»
او تأکید کرد: «کشورهای عربی با مصالحههای سیاسی خود زمینه اشغال ۷۸ درصد از فلسطین تاریخی را فراهم کردند. این روند از سال ۱۹۹۳ تا امروز ادامه داشته است. امروز تنها ۸ هزار نفر از فلسطینیان در کرانه باختری باقی ماندهاند، در حالی که پیشتر این رقم ۱۰۰ هزار نفر بود. از سال ۲۰۲۲ نیز سیاستهای دولت فاشیست نتانیاهو به طور آشکار به سوی پاکسازی نژادی پیش رفت.»
پروفسور العریام سه گزینهای که رژیم صهیونیستی پیش روی فلسطینیها قرار داده است را چنین برشمرد: «اول، پذیرش اسرائیل به عنوان سرزمین یهودی و انکار هرگونه حق شهروندی برای فلسطینیان؛ دوم، مهاجرت در ازای دریافت پول؛ و سوم، تحمل حاکمیت کامل رژیم صهیونیستی بر کل سرزمین فلسطین.»
وی در پایان افزود: «اسرائیل تنها یک مسئله سیاست خارجی برای آمریکا نیست، بلکه مسئلهای داخلی است. آمریکا به دنبال تثبیت هژمونی خود از طریق حمایت بیقید و شرط از اسرائیل و بهرهگیری از آن بهعنوان نیروی نیابتی در منطقه است. نفوذ لابی صهیونیستی در ساختار سیاسی آمریکا بسیار گسترده است و تنها به ایپک محدود نمیشود؛ بلکه بیشتر حوزههای انتخاباتی کنگره و مجلس نمایندگان تحت تأثیر مستقیم این لابی قرار دارند.»
مروان الکراکشی سخنران دوم در پاسخ به سوال مجری گفتمان فلسطین، درباره اینکه چرا سازمان ملل عملا اقدام موثری در مسئله فلسطین انجام نمیدهد و فقط در صدور بیانیه خلاصه میشود، اظهار کرد: کاملا واضح است که ما مجموعهای از قطعنامهها و اصول بشردوستانه سازمان ملل درباره فلسطین را داریم که این هم باید مورد اطاعت قرار بگیرد ولی میبینید که کشوری وجود دارد که جلوی همه جلوی همه اینها را میگیرد و آن هم آمریکا است.
او افزود: آمریکا تنها کشوری است که میتواند جلوی اسرائیلیها را بگیرد و میتواند در آنها و تغییر نظرشان نفوذ داشته باشد و آنها را تحت فشار قرار بدهد و البته این کار را نمیکند.
مروان الکراکشی تاکید کرد: این قطعنامههت به جایی نمیرسد و جواب کاملا روشن است که چرا این قطعنامهها موثر نیستند؛ من نمیتوانم بگویم که سازمان ملل کاری انجام نمیدهد چون از نظر بشردوستان کارهای زیادی انجام میدهد.
او گفت: سازمان ملل در بخشهای قبل همینطور بود در سرویسهای اساسی، خدمات اساسی و بخشهای آموزشی کارهای زیادی را در مناطق اشغالی انجام داده است.
او افزود: من فکر میکنم که بیشترین تلفات را در مسئله فلسطین سازمان ملل داشته است و کارکنان خود را از دست داده است، اما هیچ کسی آن را جدی نمیگیرد.
در ادامه نشستی با محوریت تحولات فلسطین، یکی از محورهای مورد بحث، نبود وحدت رویه در میان کشورهای مختلف و حتی گروههای فلسطینی در برخورد با مسئله مقاومت و نقش اسرائیل در منطقه بود.
مجری برنامه با طرح این پرسش که «آیا اسرائیل صرفاً به دنبال ایفای نقش خود است یا هدف آن، تضعیف جریان مقاومت بهویژه حماس است؟» و با اشاره به موضوع اسکان آوارگان در کرانه باختری و مخالفت برخی جریانهای اسرائیلی، به نبود انسجام در مواجهه با مسئله فلسطین پرداخت.
دومین سخنران این نشست در ادامه سخنانخود در بخش نخست در پاسخ به این پرسش، با تأکید بر نقش فلسطینیها در پیشبرد مقاومت، گفت: «وقتی درباره فلسطین صحبت میکنیم، باید به عاملیت خود فلسطینیها توجه کنیم؛ آنها هستند که در مسیر مقاومت، به دنبال آزادی و آزادگیاند. اما متأسفانه پس از این همه کشتار و جنایت از سوی رژیم اسرائیل، هنوز وحدتی که باید در سطح کشورهای منطقه و حتی در میان برخی گروههای فلسطینی وجود داشته باشد، شکل نگرفته است.»
مروان الکراکشی افزود: «مسئله فلسطین همواره یکی از موضوعات مهم سیاسی بوده و وحدت و همبستگی در این زمینه به معنای ایجاد نوعی ملیگرایی فلسطینی و انسجام داخلی میان گروههاست؛ تا بتوانند با برنامهریزی مشترک، فشار مؤثری بر اسرائیل وارد کنند.»
این کارشناس با اشاره به فرایند اسلو و تجربههای گذشته گفت: «در جریان مذاکرات اسلو، بر شکلگیری نهادهای سیاسی و گروههای مختلف تأکید شد، اما نتوانستند یک برنامه استراتژیک منسجم تدوین کنند. این مسئله، موجب نوعی سردرگمی و تشتت در مواضع شد، بهویژه در زمینه تعیین حاکمیت مناطق تحت کنترل فلسطینیها.»
او همچنین به تلاش گروههایی چون حماس و جنبشهای مقاومت برای ایجاد وحدت اشاره کرد و افزود: «سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در پی راههایی برای یکپارچهسازی این گروهها بوده است. بهویژه در غزه، موضوع هدایت و مدیریت حاکمیتی از اهمیت بالایی برخوردار است.»
در بخش دیگری از سخنانش، او به راهحل دو کشوری پرداخت و خاطرنشان کرد: «این طرح صرفاً از سوی اعراب مطرح نشده، بلکه دیدگاههای جهانی متعددی درباره آن وجود دارد. اما مسئله اصلی، امکان اجرایی بودن آن است. برخی معتقدند که باید این موضوع در چارچوب معیارهای بینالمللی بررسی شود.»
وی در پایان تأکید کرد: «کشورهایی نظیر آفریقای جنوبی نیز تلاشهایی در این زمینه داشتهاند و هر کدام با اتخاذ استراتژیهای خاص خود، در پی مقابله با نیروهای اشغالگر و حمایت از آرمان فلسطین هستند.»
مجری در ادامه این نشست با بیان اینکه«پیش از آنکه وارد موضوع اشغال غزه و لبنان شویم، لطفاً ابتدا توضیح دهید که بیش از ۳۰ سال از پیمان اسلو و مطرح شدن راهحل دو کشوری میگذرد. اخیراً در بیروت نیز درباره این راهحل صحبت شده است، اما متأسفانه شاهدیم که اسرائیل در قبال آن هیچگونه تعهد یا اقدامی از خود نشان نمیدهد» پرسید: به نظر شما آیا راهحل دو کشوری همچنان قابلیت اجرایی دارد؟ اساساً اسرائیل موافق چنین راهحلی هست یا به دنبال طرح دیگری است؟ دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟ و در نهایت، کشورهای عربی چگونه به راهحل دو کشوری نگاه میکنند؟
دکتر عبدالحلیم، چهارمین سخنران نشست از لبنان با بیان اینکه«سؤال بسیار مهمی مطرح کردید، و من نیز در این خصوص همصدا با دیگر همکارانم هستم. » ادامه داد: دیدگاه رژیم صهیونیستی درباره راهحل دو کشوری، بهروشنی یک نگاه ابزاری و یکطرفه به این موضوع دارد. این راهحل اساساً پیشنهاد طرف عربی است، در حالی که اسرائیل هدف اصلیاش حذف کامل مسئله فلسطین است. این موضوع را میتوان بهروشنی در تمامی روندهای بهاصطلاح صلح از کمپ دیوید تا اسلو مشاهده کرد. در هیچیک از این توافقها، اسرائیل موجودیت فلسطین را به رسمیت نشناخته؛ تنها سازمان آزادیبخش فلسطین را به رسمیت شناختهاند، آنهم از منظر تعامل نه به رسمیت شناختن حق حاکمیت.
او ادامه داد: اسرائیل به دنبال "جغرافیای صفر" برای فلسطین است؛ یعنی هیچگونه بحث و گفتوگویی درباره سرزمین یا مرز برای آنها مطرح نیست. آنان بهوضوح بهدنبال حذف مسئله فلسطین از فضای جهان عرب هستند. در توافقهایی که با کشورهای عربی انجام دادهاند، هیچگاه به حقوق مشروع فلسطینیها پاسخ ندادهاند.
عبدالحلیم با تاکید براینکه«آنچه امروز اسرائیل از لبنان، سوریه، اردن و مصر مطالبه میکند، در واقع کسب مناطق جغرافیایی است.» ادامه داد: اقدامات نظامی و سیاسی اسرائیل در لبنان و سایر نقاط نیز در راستای گسترش سرزمینی انجام میشود. جوهره اصلی مناقشه میان فلسطینیان و اسرائیلیها موضوع جغرافیا و سرزمین است. برای اسرائیل تفاوتی ندارد که کرانه باختری را تصرف کند یا از فرات تا نیل را؛ آنها همه این مناطق را بخشی از پروژه توسعهطلبانه خود میدانند.
او افزود:رژیم صهیونیستی حتی با یک کشور فلسطینی خلع سلاحشده نیز موافق نخواهد بود. آنها بهدنبال اجرای همین سناریو در عراق، لبنان و سوریه نیز هستند.
درباره موضع کشورهای عربی باید گفت، در سال ۲۰۰۲ ابتکار صلح بیروت مطرح شد که بر اساس آن، راهحل دو کشوری و بازگشت آوارگان پیشنهاد گردید. اما اسرائیل با بیاعتنایی کامل از کنار این طرح عبور کرد.
عبدالحلیم در ادامه خاطر نشان کرد: متأسفانه، کشورهای عربی بدون برخورداری از قدرت کافی، همچنان به روند مذاکرات ادامه میدهند. سفر ترامپ به کشورهای خلیج فارس و ائتلافهایی که میان آمریکا و این کشورها شکل گرفت، نمونهای از روابط سیاسی است که قدرت را از حوزه عربی خارج کرده است. یمن نیز نمونه روشنی از این بیثباتی و دخالتهاست. در مجموع باید گفت که راهحل دو کشوری یک طرح غیرواقعبینانه است. این راهحل تاکنون هیچ فایدهای برای ملت فلسطین یا کشورهای عربی نداشته و نخواهد داشت، چرا که فاقد ابزارهای اجرایی، حمایتی و سیاسی لازم است.
محمد مرندی کارشناس مسائل فلسطین، در پاسخ به این سوال که چگونه میتوانیم به یک راه حل پایدار درباره فلسطین برسیم، گفت: من به نفع دولت ایران صحبت نمیکنم و دیدگاه خودم را عرض میکنم اما یک سری بدفهمی یا سوء تفاهم وجود داشته است اما نظر ایران و ایرانیها درباره فلسطینیها واضح است.
او گفت: ایرانیها و دولت ایران اسرائیل را غیز مشروع میدانند و بارها گفتهاند که آنها هیچ ماهیت غیر مشروعی چون اسرائیل را نمیپذیرند.
این کارشناس گفت: از دهه ۱۹۵۰ درباره بحث فلسطین یک سری مرز بندیهای انجام شد و اسرائیلیها راجع به بلندی های جولان و دست درازیهایشان به آنجا اشغالگری را ادامه دادند و ایران آن موقع هم گفت که ما به هیچ وجه نمیتوانیم اسراییل را به رسمیت بشناسیم که خاکی از کشور فلسطین تحت حاکمیت رژیم اسرائیل قرار بگیرد و این دیدگاه ایران بود.
او تصریح کرد: اوضاع فلسطینی در کرانه باختری و غزه و همچنین در مرزهای ۱۹۶۸ در بحث نحوه استقرار چادرهای پناهندگان بد بود؛ حالا هر تصمیمی که میتوانیم در بحث مسائل فلسطین و اسرائیل بگیریم و آنچه که به فلسطینیان برمیگردد و حق حیات به زندگی آنها اعلام کرده است این است که واقعا بحث و استراتژی دو کشوری هیچ وقت نمیتواند پیاده شود؛ چون اساسا وقتی که درباره راه حل دو کشوری صحبت میکنیم عملا داریم گوییم که کرانه باختری باید مستعمره اسرائیل شود و این یعنی به مدت دهها سال راجع به این مسئله صحبت کردیم.
مرندی گفت: اگر هر عادی سازی روابطی قرار باشد درباره فلسطین یا اسراییل صورت بگیرد یا هر تحولی بخواهد رخ بدهد باید هزینه آن پرداخت شود.
او تاکید کرد: این هزینهها ممکن است در چارچوب تحریمها باشد، تحریمهایی که از طرف آمریکا وضع میشود و ایران هم تحت تحریم آمریکا است و درباره بحثی که الان درباره بحث هستهای و حقوق زنان ایران وجود دارد و هر چیزی که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم.
این کارشناس مسائل فلسطین افزود: الان وقتی که ما در مورد مفهوم فلسطین صحبت میکنیم اساساً به همین راحتی است ایران از محور مقاومت حمایت و پشتیبانی میکند و این خیلی یک مفهوم واضح است که ایران از محور مقاومت حمایت میکند چون حماس پیشرو محور مقاومت است و حماس دوستان و یاران زیادی مثل جنبش جهاد اسلامی و افرادی که چه در درون و چه در بیرون فلسطین هستند را دارد و آنها حق مشروع دارند.
مرندی گفت: گروه مقاومت بدون هراس و هیچ ترسی مانند بچههای جنبش حماس مقاومت میکنند و این پشتیبانی از طرف ایران وجود دارد که محور مقاومت باید باشد و باید ادامه داشته باشد و حزب الله لبنان هم باید ادامه داشته باشد؛ بچههای حزب الله لبنان قربانیان زیادی دادهاند و کار بزرگی که جنبش انصار در یمن کرد و آنها هم خودشان را قربانی کردند.
این کارشناس مسائل فلسطین گفت: رسانهها در بحث خبررسانی باید نگاه جدیدی داشته باشند؛ وقتی ما اشاره میکنیم به مقاومت، آن مقاومتی مدنظر است که الان از طرف فلسطینیها رخ میدهد و یک مقاومت مشروع است و فلسطینیها تلاش میکنند که در اقدام نظامی ظرفیتهای خود را بالا ببرند و این ظرفیتهای مشروع است و ایران هم از آن پشتیبانی میکند.
در پاسخ به پرسش مجری درباره چشمانداز آینده مقاومت و ارزیابی ادعاهای اسرائیل مبنی بر «دستاوردهای گسترده» و «تضعیف جریان مقاومت در منطقه»، دکتر سید محمد مرندی با رد این ادعاها، تأکید کرد که چنین گفتمانی سالهاست توسط رسانههای غربی تکرار میشود، اما با واقعیت میدانی همخوانی ندارد.
مرندی با اشاره به روایتهای تکراری درباره افول مقاومت، گفت: «اگر به گذشته نگاه کنیم، این دیالوگ و گفتمان بارها تکرار شده است. همیشه گفتهاند ایران در آستانه سقوط است، حزبالله روزهای پایانی خود را میگذراند و مقاومت در حال فروپاشی است. این صحبتها از دیرباز مطرح بوده و امروز هم به آسانی در اینترنت قابل مشاهده است.»
وی با ذکر نمونههایی از عملیات رسانهای و اطلاعات نادرست رژیم صهیونیستی افزود: «در حمله به بیروت، شاهد بودیم که خانههای عادی را بهعنوان مقر حزبالله معرفی کردند و بمباران کردند، یا در غزه، بیمارستانها را هدف قرار دادند و آن را محل استقرار حماس اعلام کردند. این ادعاها هیچ پایه واقعی ندارد و صرفاً در راستای توجیه جنایات است.»
مرندی با تأکید بر پایداری و زنده بودن مقاومت گفت: «اگرچه مقاومت آسیبهایی دیده، اما زنده است. پیروزیهای آن در یمن کاملاً محسوس است. دستاورد اصلی مقاومت این است که امروز مردم اسرائیل در چشم جهانیان منفور شدهاند؛ این یک دستاورد اخلاقی و سیاسی مهمتر از هر پیروزی نظامی است.»
وی با اشاره به تغییر نگرش عمومی در سطح بینالمللی افزود: «برای نخستین بار، حتی در نظرسنجیهای غربی – با وجود جهتگیریهای سیاسی – شاهد رشد نفرت عمومی از اسرائیل هستیم. در چین، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر، مردم نسبت به اسرائیل احساس خشم دارند و این روند در حال گسترش است.»
مرندی ادامه داد: «ما در شرایطی هستیم که شاید ظاهراً آرام باشد، اما در زیر پوست منطقه، خشم و عصیان بزرگی نهفته است. همانگونه که در دوران جنگ تحمیلی، جریان عمیقی زیر سطح جامعه در حرکت بود. امروز نیز انفجارهای ذهنی در میان مردم در حال شکلگیری است که میتواند تهدیدی بزرگ برای امپراتوری آمریکا و اسرائیل باشد.»
او در پایان با نگاهی به تحولات کلان جهانی تأکید کرد: «رژیم صهیونیستی به غرب وابسته است، اما امروز خود غرب با بحرانهایی جدی روبهروست؛ از جنگ اوکراین گرفته تا منازعات اقتصادی با چین. این مسائل نشاندهنده تضعیف تدریجی جایگاه آمریکا در نظام بینالملل است. نمیگویم آمریکا فرو میپاشد، اما قطعاً در حال عقبنشینی است. بنابراین، اسرائیل که به چنین قدرتی تکیه دارد، آیندهای شکننده خواهد داشت.» مرندی در جمعبندی اظهار داشت: «اگرچه در مسیر پیشرو ممکن است روزهای خونینی در پیش باشد، اما آینده مقاومت روشن است و رژیم اسرائیل قادر به بقا در بلندمدت نخواهد بود.»
آیا در مساله فلسطین و طرح آن در جهان عدالتی وجود دارد؟ اصولا به چه شکل ای مساله مخم در جهان و رسانه ها طرح می شود. سلیمان سنسئوی در ابتدا گفت: در آغاز مایلم تقدیر و تشکر خود را از وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران بابت این دعوتی که از بنده شد ابلاغ کنم. این مجمع، مجمع بسیار مهمی است و خوشحالم که در اینجا حضور دارم. بنده در پاسخ به مساله طرح شده دو نکته را میخواهم به طور خلاصه شرح دهم. ببینید اساسا عدالتی در جهان وجود ندارد.
عدالت به طور کل از بین رفته است. در جامعه جهانی اکنون برای اینکه بهتر و صحیحتر بگوییم، به شکل عامدانه قضیه فلسطین را از مسائل جهانی حذف کردهاند. بالغ بر ۷۰ سال است این کار را انجام داده اند. او افزود: در خصوص نهادهای بینالمللی و موضع آنها باید گفت اینگونه تعاملی که نهادهای بینالمللی دارند، چه بسا مردم کشورها و مردم فلسطین این احساس را دارند که مسئله فلسطین در جامعه جهانی و رسانهها به مردم جهان القا شده که واقعاً فلسطینیها قربانی این مناقشه هستند و اسرائیل تجاوزکارانه به این مردم فشار آورده است.
دهههاست که اسرائیلی ها فلسطینی ها را به عنوان متجاوز و ظالم معرفی کرده اند، در حالی که اینطور نیست و برخلاف این امر را شاهدیم. اسرائیل به جامعه جهانی بدین شکل القا کرده که اسرائیل قربانی شده است. واقعاً کار را برای جامعه جهانی و کارشناسان و تحلیلگران سختتر کرده است. در حالیکه فلسطینی ها دهها هزار نفر شهید مجروح و فلسطین ها داشتند کودکان بزرگسالان پیران جوانان فلسطینی کشته شدند، زیر ساخت ها در غزه از بین رفته، این جنایتی که مستمرا سالهاست رژیم صهیونیستی ادامه میدهد اما در مقابل این جنایات آن موضعگیریهای بسیاری سست جامعه جهانی و ایالات متحده را شاهدیم. همچنین موضع ضعیفی هم که کشورهای منطقه در قبال فلسطین دارند را هم متاسفانه شاهد هستیم.
او ادامه داد: اسرائیل تلاش دارد همه مسائل را به هفته اکتبر متصل کند، در واقع تمام رخدادهای فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی را به مقطع پس 7 اکتبر مربوط میدانند، در حالی که تمام اتفاقاتی که در فلسطین و غزه رخ داده ربطی به 7 اکتبر ندارد زیرا این جنایات اسرائیل سالهاست ادامه داشته است. در واقع ده هاست که این جنایات ادامه داشته و جدای از آن از پیش از هفت اکتبر هن هزاران فلسطینی کشته و مجروح شده اند و هزاران نفر در واقع از بین رفته آن. زیرساختها از بین رفته بالغ بر ۹۰ درصد غزه از بین رفته ویران شده و خاک یکسان گردیده اند.
از ۱۹۹۳ همه همگان منادی صلح و گفتگو سازش فلسطین و اسرائیل هستند اما میبینیم که در کرانه باختری هم وضعیت تقریباً مانند غزه است و رژیم فاشیستی صهیونیستی مدعی است که ما اصلاً موجودیت فلسطین را به رسمیت نخواهیم شناخت.
حتی دولت تحت اداره تشکیلات خودگردان و محمود عباس را بعضا قبول ندارند و نمیخواهند بپذیرند که این امر برای فلسطین ها قابل قبول نیست. اما در پاسخ به سوال جنابعالی، باید تاکید کرد که متاسفانه جامعه بین الملل در انجام مسئولیت و وظایف انسانی و بشری خودش در قبال مردم فلسطین شکست خورده است.
با اینهمه معتقدم در داخل فلسطین شکاف ها و اختلافات زیاد و نگران کننده ای بین گروه های فلسطینی وجود دارد؛ البته این اختلافات سیاسی و داخلی در همهجا هست و طبیعی است، اما در فلسطین ما شاهد مداخلات خارجی هستیم که اختلافات گروه های فلسطینی دامن میزنند در پی تشدید اختلافات گروه های فلسطینی هستند.
مع الوصف باید متذکر شد که یه نوع اهمال کاری و سستی که در منطقه در قبال فلسطین و گروه های فلسطینی و مردم فلسطینی وجود دارد و دولتهایی منطقه به مشغولیت های سیاسی دیگری دچار شده اند و تعمدا برای آنها ایجاد شده تا مساله فلسطین به حاشیه رانده شود.
اما باید گفت که کشورهای منطقه ابزارهای کافی و لازم برای حل مسئله فلسطین ندارند و اقدام عملی خاصی انجام نمیدهند. فکر میکنم اکنون سازمان ملل در ابتدای جنایات اسرائیل پس از ماجرای 7 اکتبر خیلی خوب در مسئله فلسطین موضع گیری کرد. اما فقدان ابزارهای لازم برای آنچه که باید عملیاتی بشود را شاهدیم که سازمان ملل ابزار لازم برای اقدام عملی علیه اسرائیل را ندارد. اما در مورد آمریکا باید این مورد را اشاره کنم که با آنچه که آقای العریان اشاره کردند، موافقم.
بله این پروژه اشغالگری است اما فکر میکنم اساس حمایت غربیها از اسرائیل این است که اسرائیل امروز تبدیل به پایگاه بزرگ و اساسی برای اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه شده است.
آنها قصد دارند کل منطقه رو به سمت جنگ و تزاحم ببرند و منطقه به فرسایش سیاسی برسد، از اسرائیل حمایت میکند و ادامه حمایت واشنگتن از اسرائیل حتما برای منطقه خطرناک است و لذا آنها همیشه مانع انجام صلح در منطقه شده اند.
مجری در مورد راه حل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین بحث از عبدالحلیم سوالی را مطرح می کند که آیا بحث دو کشوری در ماجرای اسرائیل و فلسطین امکانپذیر است؟
راه حل موافقان و مخالفان این موضوع در هر دو طرف، تا چه اندازه موانع موجود (مانند مخالفت اسرائیل با تشکیل دولت مستقل فلسطینی و سیستم آپارتاید در اسرائیل) وجود دارد و نقش کشورهای مختلف و رهبران سیاسی (از جمله ترامپ) در این باره چیست؟
در ادامه فدلاح العریان گفت :بدون شک و تردید موضدع دو کشوری امکانپذیر است. راه حل دو کشوری مساله مهمی است اما بحث اصلی بر سر این است که آیا راه حل دو کشوری عملاً قابل اجراست یا خیر؟ با توجه به مخالفت اسرائیل با این راه حل و نگرانیهای آنها در مورد تشکیل دولت مستقل فلسطینی اما اکنون اوضاع وخیم تر شده و به دلایلی باید به بدتر شدن اوضاع پس از سال ۲۰۰۲ اشاره کرد.
از طرفی در داخل اسرائیل هم مواضع متناقض وجود دارد. در اسرائیل، هم کسانی هستند که از راه حل دو کشوری حمایت میکنند و هم کسانی که شدیدا مخالف آن هستند و تشکیل دو کشور را به معنای سیستم آپارتاید و تبعیض نژادی میدانند و با این فکر نژاد پرستانه جلوی این مهم را گرفته اند .
فدلاح العریان با اشاره به نقش کشورهای اروپایی و آمریکا (به ویژه نقش ترامپ و تصمیماتش در مورد بیتالمقدس) اشاره داشت و گفت: در این مناقشه و تاثیر آنها بر امکانپذیری راه حل دو کشوری مورد بحث قرار دارد و برخی کشورهای اروپایی از این دو کشوری حمایت جدی دارند. اما همگان باید بدانند که بیت المقدس به عنوان خط قرمز فلسطینیان شناخته میشود که در برابر آن هیچ فلسطینی کوتاه نمی آید.
العریان با اشاره به وضعیت انسانی در غزه و مشکلات مردم این منطقه گفت: کمبود شدی آب، غذا، دارو و خدمات بهداشتی به عنوان یکی از موانع اساسی در مسیر دستیابی به راه حل دو کشوری به تصویر کشیده میشود که این فاجعه انسانی در مقابل چشم جهانیان رخ می دهد و جهان شاهد جنایات رژیم صهیونیستی است.مانع مهم دیگر فقدان استقلال تصمیمگیری برای فلسطینیان، بازرسیهای امنیتی و کنترل گذرگاهها بویژه در نقاط مقدسه است که به عنوان موانعی در برابر رسیدن به راه حل دو کشوری مطرح شدهاند.
بصام نعیم هم با اشاره به اهمیت مقاومت در فلسطین و لبنان، به ویژه نقش حزبالله، موضع خود حول سه محور اصلی با اشاره اهمیت مقاومت و تعریف و تمجید دوست و دشمن از آن مطرح کرد: ماهیت مقاومت و چالشهای پیش رو به تغییر رویکرد اسرائیل از پیشگیری از اشغال و به بمباران و دخالت ها در امور سیاسی کشورهای همسایه بسیار جدی است. عدم موفقیت اسرائیل از حملات هوایی به لبنان و سوریه نشان از قدرت مقاومت است. همچنین، بحث خلع سلاح حزبالله مطرح شده و ادعا میشود که هدف اصلی، تضعیف لبنان است نه صرفاً حزبالله است.
هدف رژیم صهیونیستی تصیف و تسلط بر کل لبنان است و نه تنها جنوب آن.درباره استراتژی مقاومت در آینده که دکتر عبدالحلیم اشاره کرد، آمادگی حزبالله برای اتخاذ استراتژی گستردهتر در صورت برقراری آتشبس و عدم دخالت خارجی در بازسازی لبنان مورد تاکید است. وی همچنین نگرانی خود را از روندهای سیاسی بینالمللی که به انزوای مسئله فلسطین میانجامد، ابراز داشت. و افزود: با اینکه برخی ضربات به حزب الله پس از 7 اکتبر وارد شد، اما توانمندیهای نظامی بالای حزبالله و عزم راسخ آن برای مقابله با اشغالگران صهیونیستی همچنان وجود دارد.
تواناییهای نظامی حزبالله همچنان قابل توجه است و این توانمندیها و عدم اجبار حزبالله به آشکارسازی همه تواناییهایش استراتژی بسار درستی است. در تجاوز اخیر اسرائیل به جنوب لبنان شاهد بودیم که ارتش اسرائیل تا بالای رودخانه لیتانی آمد اما با مقاومت و عملیات مخالف حزب الله نهایتا از رودخانه لیتانی هم عقب نشستند و به مرزها سوق پیدا کردند که این مهم حتما بهعنوان نمونهای یک موفقیت مقاومت ماندگار خواهد شد. بصام نعیم از نگرانی اصلی در راه مقاومت گفت و از مداخلات سیاسی و تلاش برای انزوای مسئله فلسطین و تضعیف لبنان نیز سخن گفت و اشاراتی داشت.
در ادامه نشست تخصصی بررسی وضعیت فلسطین، دکتر شیبانی، یکی از شرکتکنندگان، با طرح پرسشی از دیگر اعضای نشست، به بازخوانی مواضع افکار عمومی منطقه در خصوص حوادث ۷ اکتبر پرداخت. وی با اشاره به برخی انتقادات مطرحشده درباره اقدام جنبش حماس، پرسید: «آیا حماس دچار خطای محاسباتی شد و نتوانست واکنش اسرائیل را پیشبینی کند؟ برخی بر این باورند که حماس اکنون در وضعیت تدافعی قرار دارد و صرفاً در تلاش برای بقاست، و شاید حتی مسئله فلسطین را در غزه رها کرده باشد.» شیبانی همچنین تصریح کرد که راهحل دو دولتی، طرحی فریبنده و فاقد صداقت از سوی اسرائیل و غرب است که همواره در زمان اوجگیری تنشها بهعنوان تاکتیکی برای کنترل افکار عمومی مطرح میشود.
در ادامه، دکتر سید محمد مرندی در پاسخ به این اظهارات، به چشمانداز آینده تحولات اشاره کرد و گفت: «آنچه امروز شاهد آن هستیم، تغییر محسوس در نگرش افکار عمومی نسبت به رژیم صهیونیستی است. در گذشته، درباره اسرائیل بسیار صحبت شده، اما اکنون زمان اقدام فرا رسیده است. دولتها و نهادهای غیردولتی باید با وحدت رویه وارد عمل شوند. صرف گفتوگو کافی نیست.»
مرندی افزود: «ما شاهد آن هستیم که حتی جوانان یهودی در آمریکا بهصراحت علیه جنایات صهیونیستها اعتراض میکنند، کمپهای دانشجویی به راه انداختهاند و خواستار تغییر سیاستهای واشنگتن در حمایت از اسرائیل شدهاند.»
وی با اشاره به پویایی تحولات جهانی گفت: «دنیا در حال تغییر است. آمریکا دیگر قدرت بلامنازع گذشته نیست؛ درگیر جنگ اوکراین، تنشهای تجاری با چین و تحلیل منابع است. این تحولات تأثیر مستقیم بر قدرت و مشروعیت اسرائیل دارد. بنابراین، نسلکشی جاری در غزه، نهتنها از دید مردم جهان پنهان نمانده، بلکه زمینهساز تغییرات عمیق در موضعگیری افکار عمومی جهان شده است.»
در جمعبندی مباحث نشست، پنجمین سخنران که از لبنان در جلسه حاضر بود، با اشاره به واکنشها به عملیات ۷ اکتبر گفت: «وقتی انسانی مورد تجاوز قرار میگیرد، حق دفاع از خود امری طبیعی است. نمیتوان از کسی که برای دفاع از خاک و ناموس خود برمیخیزد، پرسید که آیا اشتباه کردهای یا نه. مقاومت، پاسخی است عزتمندانه به جنایات مستمر.»
وی افزود: «اسرائیل در سال ۲۰۱۹ رسماً طرحی برای حذف کامل فلسطینیان ارائه کرد. بر اساس آن، فلسطینیها باید یا مهاجرت کنند، یا کشته شوند، یا برده اسرائیل باشند. در برابر چنین گزینههایی، طبیعی است که مردم غزه ایستادگی را انتخاب کنند.» او با تأکید بر ناهماهنگی اقدامات نظامی اسرائیل با هرگونه توجیه سیاسی گفت: «این حجم از جنایت، حمله به بیمارستانها، نابودی خانههای مردم و کشتار غیرنظامیان، مطلقاً با هیچ استدلالی قابل توجیه نیست. حتی کشورهایی که از اسرائیل حمایت میکنند، نمیتوانند چنین وحشیگریای را بپذیرند.»
در ادامه، این نماینده لبنانی با اشاره به ورود سازمان ملل برای ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه گفت: «هدف آمریکا از فشار برای ارسال کمک، صرفاً کنترل و نظارت بر روند آن بود. آنان تلاش داشتند کمکها را به ابزاری برای نفوذ و مدیریت جنگ تبدیل کنند. این سیاستها تبعیضآمیز و نژادپرستانه است و پشت نقاب بشردوستی، برنامهای برای کوچ اجباری و تضعیف مقاومت را دنبال میکند.» وی در پایان تأکید کرد: «استعمار، در هر شکل و نقطهای، با ذات وحشیانه خود همراه است. پاسخ طبیعی به آن، مقاومت است. مناطق ما نیز از دل این مقاومت، آیندهای روشن و مستقل خواهند ساخت.»
نظر شما :