اهمیت سینما - دیپلماسیِ چین در روابط بین الملل

ورود عمیق چین به عرصه فیلم و سینمای جهان

۰۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۰۸۰۳ اخبار اصلی آسیا و آفریقا اقتصاد و انرژی
مریم خالقی‌نژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: چین برای مقابله با تبلیغات و سلطه غرب، استفاده از رسانه ها را به عنوان سلاحی برای نمایش قدرت نرم خود آغاز کرده است. در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ، چین شاهد تغییر در سیاست های رسانه ای خود بوده و تمرکز خود را بر تاکتیک هایی برای شکل دادن به روایت های اطلاعاتی در سطح بین المللی آغاز کرده است. در این راستا این کشور سرمایه گذاری زیادی در حوزه رسانه انجام داده است. بنابراین، دولت چین از سال ۲۰۰۹ حدود ۶.۶ میلیارد دلار برای بهبود وجهه جهانی این کشور هزینه کرده است.
ورود عمیق چین به عرصه فیلم و سینمای جهان

نویسنده: دکتر مریم خالقی نژاد، پژوهشگر حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی

دیپلماسی ایرانی: چین به طور استراتژیک از رسانه‌ها برای مقابله با تأثیر غرب و تقویت قدرت نرم خود در سطح جهانی استفاده کرده است. در دوره شی جین‌پینگ، پکن به اولویت‌بندی بین‌المللی شدن رسانه‌های چینی پرداخته و از سال 2009 بیش از 6 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است. روش‌هایی که چین به کار گرفته شامل گسترش رسانه‌های دولتی جهانی مانند CGTN، تولید مشترک با هالیوود و استفاده از سینما برای شکل‌دهی به روایت‌هاست. این تلاش‌ها تقویت نفوذ فرهنگی چین و بهبود وجهه جهانی آن را باعث شده است.

چین برای مقابله با تبلیغات و سلطه غرب، استفاده از رسانه ها را به عنوان سلاحی برای نمایش قدرت نرم خود آغاز کرده است. در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ، چین شاهد تغییر در سیاست های رسانه ای خود بوده و تمرکز خود را بر تاکتیک هایی برای شکل دادن به روایت های اطلاعاتی در سطح بین المللی آغاز کرده است. در این راستا این کشور سرمایه گذاری زیادی در حوزه رسانه انجام داده است. بنابراین، دولت چین از سال 2009 حدود 6.6 میلیارد دلار برای بهبود وجهه جهانی این کشور هزینه کرده است. لذا اقدامات مختلفی از جمله بین المللی شدن رسانه‌های خود و استفاده از سینما و فیلم برای ترویج تبلیغات و جنبه¬های نرم خود انجام داد.

بین المللی سازی رسانه‌ها

در سال 2009، دولت چین از تسریع تلاش¬های خود برای بین المللی سازی رسانه های چینی خبر داد. از این رو، حدود 6 میلیارد دلار بودجه برای تامین مالی بخش رسانه اختصاص یافت. به دنبال آن، آژانس‌های رسانه‌ای پکن "big four" در عرصه بین المللی افتتاح شدند. بعدها، زمانی که شی جین پینگ در سال 2012 رئیس جمهور شد، نهادینه شدن آنها بیشتر شد. در نتیجه، بزرگ‌ترین شرکت‌های رسانه‌ای دولتی چین شروع به راه‌اندازی دفاتر و استخدام خبرنگاران در سراسر جهان کردند. به عنوان مثال، CCTV (در حال حاضر  CGTN) در سال 2012 یک دفتر آفریقا تأسیس کرد. اکنون، دارای 6 کانال در 171 کشور است که به زبان‌های عربی، انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی فعالیت می‌کنند. علاوه بر این، قرارداد همکاری با 70 موسسه رسانه‌ای خارجی از جمله BBC Worldwide نیز امضا کرده است. در مورد دیگر رسانه‌های چینی هم همینطور است. خبرگزاری شین هوا در حال حاضر دارای 180 دفتر بین المللی است، حتی بیشتر از آسوشیتدپرس، رویترز و خبرگزاری فرانسه، و نشریاتی را به هشت زبان بین المللی ارائه می کند. به همین ترتیب، رادیو بین المللی چین (CRI) به دومین سازمان رادیویی بزرگ در جهان تبدیل شده است که به 65 زبان برنامه پخش می‌کند. 

چین علاوه بر گسترش رسانه‌های خود در سایر کشورها، برنامه‌های تبادلی برای خبرنگاران خارجی از چندین کشور و سازماندهی آموزش برای آنها در شهرها را نیز انجام می‌دهد. مهمتر از همه، دولت چین خبرنگاران را در کشورهای در حال توسعه آفریقا با استخدام و آموزش آنها هدف قرار می‌دهد. 

با این حال، بین المللی‌سازی رسانه‌های چین به این محدود نمی¬شود. این کشور به اتخاذ تاکتیک‌های مبتکرانه  اقدام کرده است، مانند ارائه محتوای رسانه‌های دولتی به سایر کشورها با هزینه کمتر یا حتی رایگان. به عنوان مثال، StarTimes یک نهاد تلویزیونی چینی است که بسته های کابل تلویزیون ارزان را به 30 کشور آفریقایی با کانال های تلویزیون دولتی چین ارائه می‌دهد. علاوه بر این، شرکت‌های چینی نیز سهامی را در نهادهای رسانه‌ای محلی دیگر کشورها خریداری کرده‌اند تا پیام خود را منتشر کنند و محتوای طرفدار چین را منتشر کنند. به عنوان مثال، یک خبرگزاری چینی، GBTimes، سهام ایستگاه-های رادیویی در اروپا را به دست آورده است. به همین ترتیب، سازمان‌های دولتی چین 20 درصد از سهام یک پلتفرم رسانه‌ای آفریقای جنوبی به نام IOL را خریداری کرده‌اند و قطعاتی در حمایت از چین در آن منتشر کرده‌اند. به‌طور مشابه، پکن همچنین شروع به راه‌اندازی موافقت نامه¬های همکاری دوجانبه با رسانه های محلی کرده است. به عنوان مثال، زمانی که ایتالیا رسماً در سال 2019 به BRI ملحق شد، شی جین پینگ مجموعه¬ای از توافق نامه های همکاری رسانه ای را با سازمان های رسانه ای ایتالیا از جمله خبرگزاری دولتی ایتالیا ANSA امضا کرد. طبق گزارش انجمن هنری جکسون، «حضور رو به گسترش در رسانه‌های ایتالیایی به پکن بستری می‌دهد تا دیدگاه‌های رسمی خود را گسترش دهد، در حالی که به طور بالقوه مانع از ظهور بحث‌های انتقادی بیشتر می‌شود». از این رو، چین نیز از این تاکتیک برای تسهیل دیپلماسی نرم خود استفاده کرده است.

نقش سینمای چین

چین همچنین از ابزار سینما برای ارتقای وجهه خود و ارتقای دیپلماسی فرهنگی خود استفاده کرده است که در راستای «going-out policy» این کشور بود. بر اساس آخرین آمار، چین با 65هزار و500 سالن سینما بیشترین تعداد سالن سینما را در جهان دارد. از این رو، به عنوان یک مرکز جذب برای شرکت‌های خارجی، به ویژه هالیوود، که می‌خواهند از اجرای فیلم‌های خود در آنجا درآمد کسب کنند، عمل می‌کند. با این حال، چین سهمیه فیلم‌های خارجی پرهزینه را تنها 34 فیلم در سال تعیین کرده است. این محدودیت، تهیه‌کنندگان هالیوود را مجبور می‌کند تا برای سرمایه‌گذاری مشترک با شرکت‌های چینی اقدام کنند، این امر از این واقعیت مشهود است که بین سال‌های 2002 تا 2013، 41 فیلم مشترک تولید شده‌اند. با این حال، در این پروژه‌های مشترک، چین همیشه دست بالا را دارد و در نتیجه بر لحظه نمایشگاه در فیلم‌ها تأثیر می‌گذارد و در عین حال خواسته‌های سرمایه گذاران چینی را در نظر می‌گیرد. 

علاوه بر این، چین نیز با سانسور و تعدیل فیلمنامه و قالب‌گیری آن برای مطابقت با روایت طرفدار چین، بر تولیدات مشترک تأثیر می‌گذارد. مثلا در یکی از فیلم¬ها برای جلب رضایت سانسورچیان چینی، سونی مجبور شد صحنه‌ای را که بیگانگان دیوار بزرگ چین را تخریب کردند، از فیلم پیکسل (2015) حذف کند. بنابراین، چین اجازه نمی¬دهد تا مسائل حساس مربوط به این کشور مانند تبت را به شکل بدی نمایش بدهند. رابرت دالی، مدیر مؤسسه کیسینجر در مورد چین و ایالات متحده در مرکز ویلسون در واشینگتن، نیز همین دیدگاه را دارد که «در سال‌های اخیر هیچ فیلمی وجود نداشته است که حزب کمونیست چین یا شخصیت‌های چینی سرزمین اصلی را به تصویر بکشد».

تأثیرات گسترش رسانه های چین

پکن برای ارتقای دیپلماسی فرهنگی چین به اقدامات مختلفی مانند بین‌المللی کردن خبرگزاری‌های خود، سرمایه‌گذاری در خبرگزاری‌های سایر کشورها، تولید مشترک با هالیوود و سانسور فیلم‌ها متوسل شد. اما آیا چین در رسیدن به این هدف موفق بوده است؟ 

از طریق گسترش رسانه¬های دولتی در کشورهای خارجی و تولید مشترک با هالیوود، چین توانسته است نفوذ فرهنگی خود را در سراسر جهان گسترش دهد. این موضوع به وضوح و روشنی در شاخص قدرت های جهانی قابل مشاهده است که به‌خصوص چین را به‌عنوان یک کشور با نفوذ فرهنگی منحصر به فرد و بسیار تأثیرگذار، در مقام بالایی در میان کشورهای دیگر جهان تعیین می‌کند. این رتبه‌بندی نه‌تنها نمایان‌گر موقعیت فعلی چین در عرصه‌های فرهنگی جهانی است، بلکه همچنین نشان‌دهنده‌ی پتانسیل بالای این کشور در زمینه‌ی فرهنگی و توانایی آن در جلب نظر ملت‌ها و تأثیرگذاری بر افکار عمومی به‌صورت گسترده‌تر است. به‌طور مشابه، رویکرد کنترل محتوا که چین به‌کار می‌برد، نه تنها به‌طور مستقیم بر تصویر و نمای منفی این کشور در سطح بین‌المللی تأثیر گذاشته، بلکه همچنین تأثیر زیادی بر آنچه در درون مرزهای این کشور به نمایش گذاشته می‌شود، خواهد داشت. این کنترل نقش اساسی‌ای در شکل‌دهی به روایت‌های فرهنگی و اجتماعی در داخل کشور ایفا می‌کند و در واقع ابزاری برای ایجاد و تحکیم قدرت فرهنگی چین به حساب می‌آید. از این رو، می‌توان با قطعیت گفت که تاکتیک‌های رسانه‌ای و ابزارهای ارتباطی نوین چین، نقشی کلیدی و بسیار مهم در تحقق اهداف دوگانه دیپلماسی فرهنگی این کشور ایفا کرده‌اند. این اهداف شامل اقدام به مقابله با هژمونی فرهنگی کشورهای غربی، به‌ویژه ایالات متحده، و همزمان جلوگیری از فرآیند غربی‌سازی در داخل مرزهای چین می‌شوند که می‌تواند برای اتحاد ملی این کشور خطرناک باشد. این تلاش‌ها به‌منظور حفظ اتحاد ملی و وفاداری به دولت نیز بخشی از استراتژی کلی و بلندمدت چین در فضای فرهنگی محسوب می‌شود. 

در همین راستا، همکاری و هم‌افزایی رسانه‌های چین با رسانه‌های غربی و به‌ویژه صنعت سینمای هالیوود، به نوعی تهدیدی برای رسانه‌های آمریکایی به حساب می‌آید. این همکاری‌ها به چین کمک کرده است تا جایگاهی قوی و برجسته در عرصه جهانی بدل شود و در مقابل رقبای فرهنگی خود، موضعی برابر و حتی بالاتر را اتخاذ کند، که این موضوع نشان‌دهنده‌ی موفقیت‌های فرهنگی و دیپلماتیک این کشور در سطح بین‌المللی است که از همه ابزارهای نوین به خوبی در حال بهره بردن برای جایگاه خویش است.

نکته: قابل ذکر است که ایده این یادداشت از مقاله انگلیسی پارادایم‌شیفت گرفته شده است.

کلید واژه ها: سینما دیپلماسی فرهنگی شی جین پینگ مریم خالقی نژاد چین دولت چین رسانه چین گسترش رسانه رسانه دولتی رسانه چینی امریکا و چین اروپا و چین فرهنگ فرهنگ چین


نظر شما :