با سفر رئیس جمهور ترکیه به اقلیم کردستان، ریل گذاری برای مقابله با پ.ک.ک تغییر نمی کند
اردوغان، کردها را در سفر به عراق دور می زند؟/بغداد به دنبال مهار فساد مسعود بارزانی و اردوغان
حسین فاطمی، روزنانه نگار
دیپلماسی ایرانی: رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه روز جمعه اعلام کرد که هفته جاری به عراق سفر کند. به گفته اردوغان در جریان حضور در عراق، وی سفر یک روزه ای هم به اقلیم کردستان عراق خواهد داشت. آن طور که منابع ترکیه ای به نقل از مقامات عنوان کرده اند رئیس جمهور این کشور (ترکیه) قصد دارد در این سفر، پیرامون صادرات نفت اقلیم کردستان عراق، مسائل آبی، امنیت مرزها و پروژه چند میلیارد دلاری راه آهن که از سواحل جنوبی عراق تا مرز ترکیه در شمال امتداد دارد، گفت وگو کند. این در حالی است که صادرات نفت اقلیم کردستان در پی رأی دیوان دادرسی بینالمللی به نفع دولت مرکزی بغداد در پرونده شکایت از انتقال نفت اقلیم کردستان به بندر جیهان ترکیه، در مارس ۲۰۲۳ میلادی متوقف شد. علیرغم مذاکرات متعدد بین مقامات کرد، عراقی و ترکیه، صادرات هنوز از سر گرفته نشده است. قرار است در جریان این دیدارها، امنیت مرزها و حضور حزب کارگران کردستان (پکک) در مناطق کوهستانی اقلیم کردستان نیز مورد بحث قرار گیرد. اما برای بررسی دقیق تر و عمیق تر اهداف و دلایل سفر اردوغان به عراق و اقلیم کردستان، گفت وگویی با فرشید باقریان، تحلیلگر ارشد مسائل ترکیه و عراق صورت گرفته است که ادامه از نظر میگذرانید.
جناب باقریان در تحلیل و تفسیر اهداف سفر پیش روی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به عراق و همچنین اقلیم کردستان از سه منظر امنیتی و نظامی، دیپلماسی آب و حوزه محیط زیست و همچنین دیپلماسی انرژی و حوزه نفتی و گازی میتوان ورود کرد. اما اگر بخواهیم در یک اولویت بندی از شما بپرسیم که هدف محوری و کانونی سفر اردوغان پس از یک دهه به عراق چیست، شما چه برآوردی دارید؟
اتفاقاً اگرچه شما به اهدافی مانند حوزه امنیتی و نظامی، دیپلماسی انرژی و مسئله نفت و گاز یا حوزه محیط زیست و دیپلماسی آب اشاره کردید، اما به نظر من هدف محوری و کانونی سفر اردوغان به عراق در حوزه اقتصادی و تجاری جای دارد که اتفاقاً به نظر من میتواند به «بای پس کردها و اقلیم کردستان عراق» منجر شود.
جالب شد اتفاقاً بر اساس برخی برآوردها هدف کانونی اردوغان از این سفر بررسی و حل برخی موضوعات و چالشها با اقلیم کردستان و کردها با محوریت پ ک ک است و در این راستا به اربیل هم سفر خواهد کرد. پس شما چطور معتقدید سفر اردوغان به بای پس کردها منجر میشود؟
سوال خوبی را مطرح کردید. ببینید من به روند موضوعات بین اقلیم کردستان و ترکیه برای پرونده کُردی کاری ندارم. من مشخصاً به اهداف این سفر پیش روی اردوغان به عراق تمرکز میکنم و به باور من با توجه به اتفاقاتی که در حال شکلگیری است، گفتم و دوباره هم تکرار می کنم که این سفر میتواند به بای پس کردها منجر شود؛ بله به گفته شما اینجا اردوغان سفری هم به اقلیم کردستان خواهد داشت و در اربیل با مقامات کردی هم دیدار میکند، اما در این سفر به اقلیم و دیدار با کردها، اردوغان فقط سعی دارد یک ژست دیپلماتیک در مقابل اربیل داشته باشد.
پس باید پرسید که هدف سفر چیست که می تواند به بای پس کردها منجر شد؟
هدف اصلی سفر اردوغان به عراق تلاش برای تحقق کریدوری است که ترکیه به آن کریدور «توسعه» میگوید. این کریدور توسعه شامل یک راه آهن به طول ۱۲۰۰ کیلومتر از جنوب ترکیه به بندر فاو در عراق است و نکته اینجاست که این پروژه ریلی و کریدور توسعه مد نظر ترکیه از اقلیم کردستان عراق و اربیل رد نمیشود و قطعاً اقلیم کردستان عراق از این موضوع خوشنود نیست. به همین دلیل عرض کردم که این سفر اردوغان به عراق مشخص میتواند به بای پس کردها منجر شود و اردوغان مجبور است برای آنکه دلجویی دیپلماتیکی داشته باشد یک سفر سمبولیک هم به اربیل بکند و از طرف دیگر درصدی را هم از این کریدور برای اربیل در نظر بگیرد.
نکته شما اینجا دقیقاً در تقابل با تحلیتان قرار دارد؟
اجازه دهید. موضوع اینجاست که این کریدور توسعه و شبکه راه آهن ۱۲۰۰ کیلومتری یک کنسرسیوم است که اینجا اقلیم کردستان عراق هم باید بخشی از حفظ امنیت آن را بر عهده بگیرد. این به معنای آن نیست که ترکیه این کریدور را از مرز یا از خاک اقلیم کردستان رد میکند، بلکه یک وظیفه امنیتی را برای اقلیم تعریف کرده است و به همین دلیل اردوغان به موازات بای پس کردها در این سفر مشخص، احتمالاً چانه زنی هم برای حفظ امنیت این کریدور توسعه با کردها خواهد داشت. به هر حال باید در نظر بگیریم که گروههای مسلح کردی ضد ترکیه و مشخصاً پ ک ک واقعاً در صورت احداث این خط راه آهن ۱۲۰۰ کیلومتری میتوانند با هرگونه عملیاتی و انفجار این خط راه آهن، کل آن را از کارکرد و استفاده خارج کنند. اینجاست که ترکیه به نقش امنیتی اقلیم کردستان عراق نیاز دارد؛ بله احداث چنین راهنی حداقل به یک بازه زمانی ۲ ساله نیاز دارد. اما چون گفتم که یک پروژه کنسرسیومی است، باید کشورها و شرکتهای سرمایهگذار از همین الان و پیش از اجرایی شدن و عملیاتی شدن این کریدور توسعه، تضمینهای امنیتی لازم را برای حفظ سرمایه خود در عملیاتی کردن خط آهن از جنوب ترکیه تا بندر فاو در عراق را کسب کنند. اینجا چون موضوع امنیت است خود به خود قطعاً مسئله کردی اهمیت پیدا میکند، اما به معنای آن نیست که اقلیم کردستان سهم اجرایی در این پروژه خواهد داشت .
اگر بخواهیم از منظر راهبردیتر به موضوع نگاه کنیم و گفته حضرتعالی را هم مد نظر قرار دهیم. آیا تغییر ریل سیاست خارجی اردوغان در قبال کشور همسایه ای مانند عراق از ریل امیتی به ریل تجاری پس از آغاز دوره ریاست جمهوری وی که به اذعان اردوغان میتواند آخرین دوره حضورش در قدرت باشد، حکایت از آغاز دوران تنش زدایی آنکارا در غرب آسیا دارد؟ در نظر داشته باشیم که آغاز دوره جدید ریاست جمهوری اردوغان طی تقریباً یک سال گذشته با روی کار آمدن هاکان فیدان به عنوان سکاندار سیاست خارجی ترکیه با یک چهره امنیتی دقیقاً خلاف آن چیزی است است که شما تحلیل کردید؟
اتفاقاً نکته اینجاست که روی کار آمدن هاکان فیدان به عنوان وزیر امور خارجه ترکیه در دوره جدید ریاست جمهوری اردوغان با یک سابقه امنیتی لزوماً به معنای این نیست که آنکارا کماکان سیاستهای امنیتی را در قبال منطقه و همسایگانش پیاده میکند. ضمن اینکه فراموش نکنیم اگر برخی سلیقهها نقش و جایگاه مهمتری در ترسیم سیاست خارجی اردوغان داشته باشند، به نظر من وزن او (فیدان) در مقایسه با اصلا اسلافش بیشتر است.
یعنی شما وزن هاکان فیدان را بیشتر از مولود چاوش اوغلو و احمد داوود اوغلو میدانید؟
بدون شک ....
جناب باقریان این را هم در نظر بگیریم آغاز دوره جدید ریاست جمهوری اردوغان کماکان به مانند ریل گذاری سالهای قبل است. توجه داشته باشیم که اردوغان همواره با سیاست پراگماتیک یا دیپلماسی پراگماتیستی معروف است، اما به باور من رویه او طی دو دهه گذشته، چه در مقام نخست وزیر و چه در مقام رئیس جمهور ترکیه، نه پراگماتیک و نه حتی ریویزیونیستم سیاسی، بلکه مصداق بارز اپورتیونیسم دیپلماتیک است. کما اینکه بر خلاف تحلیلتان اینجا به نظر میرسد که سفر اردوغان به عراق هم در همین چارچوب قابل تعریف است؟
اجازه دهید اول به سوال قبلی شما کامل جواب بدهم. من معتقدم اتفاقاً اگر از منظر آگاهی پیشینی به موضوع نگاه کنیم، به نظر من دانش و اشراف اطلاعاتی و امنیتی هاکان فیدان به دلیل سابقه اطلاعاتی وی در خصوص مسائل زیرین و لایههای عمیقتر تحولات خاورمیانه به مراتب بیشتر از مولود چاوش اوغلو و احمد داوود اوغلو است. این را هم اضافه کنید که هاکان فیدان هیچگاه در سیاست خارجی جدید دولت اردوغان خود را درگیر چارچوبهای نظری ورشکسته شده روابط بینالملل نمیکند. یعنی فیدان در مقام سکاندار سیاست خارجی ترکیه هیچ ارتباط و دیالکتیکی با نظریههای پوسیده حوزه بین الملل ندارد که کمکی به تحقق منافع و اهداف ترکیه در منطقه و جهان بکند. به بیان دیگر صبغه اطلاعاتی و امنیتی فیدان اتفاقاً به وی گوشزد میکند که از این نظریههای ورشکسته روابط بینالملل عبور کند . حالا به این سوال شما برسیم؛ اینکه شما میگویید سیاست خارجی اردوغان از سطح پراگماتیستی و ریویزیونیستی عبور کرده ...
عبور نکرده، عدول کرده
مخالفم؛ نه عدول کرده نه عبور.
چرا؟
چون سیاست خارجی اردوغان اصلا پراگماتیستی و به طریق اولی اپورتیونیستی نیست. رویکردهای متفاوتی در عرصه سیاست خارجی باید وجود داشته باشد تا سیاستگذار و تصمیم گیر بتواند از روندهای و مسیرهای موازی برای رسیدن به منافع و اهداف خود استفاده کند. اینجا به نظر من قرائت آپورتیونیستی و فرصت طلبانه غلط است و من به پراگماتیسم در سیاست خارجی مشخصاً در قبال اردوغان اعتقادی ندارم، بلکه من قرائت ریویزیونیستی را درست میدانم. برای مثال اردوغان رودرروی شیمون پرز میگوید حکومت بچه کش. سالها بعد همین اردوغان به بهترین شکل ممکن از اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم اسرائیل استقبال میکند. بعد هم با آغاز عملیات طوفان الاقصی و جنایات اسرائیلیها در نوار غزه، اردوغان مجدد جز منتقدین جدی کشتار نتانیاهو میشود و تا مرز تعلیق روابط بین آنکارا و تل آویو پیش میرود. اینجا پراگماتیسم مطرح نیست، کما اینکه اپورتیونیسم هم وجود ندارد، بلکه یک نگاه ریویزیونیستی حاکم است که هرجا حکم کند بر اساس اقتضائات زمانی و مکانی میتوان در سیاست خارجی تجدید نظر کرد تا به اهداف و منافع ترسیم شده دست پیدا کرد.
اتفاقا از همین بحث و جدال در خصوص تغییر سیاست خارجی اردوغان در دولت جدید و روی کار آمدن فیدان میخواستم به هدف بعدی سفر اردوغان به عراق بپردازم که ناظر به مسئله بحران آب و دیپلماسی آب است. به گفته شخص اردوغان موضوع آب یکی از مهمترین بندها در دستور کار وی در جریان سفر به عراق است. این در حالی است که به گفته بسیاری از تحلیلگران و ناظران، ترکیه طی سالهای اخیر از موضوع آب به عنوان یک اهرم فشار در قبال همسایگانش به خصوص کشور عراق که در خشکسالی به سر میبرد، سوء استفاده کرده است تا منافع اقتصادی، تجاری و حتی امنیتی خود را پیش ببرد. پس موضوع کاملاً فرصت طلبی است، نه تجدید نظر طلبی؟
اتفاقاً اینجا هم قرائت یک قرائت کاملاً تجدید نظر طلبانه است. ما نمیتوانیم به این نگاه فرصت طلبی بگوییم. حتی اگر، تاکید دارم حتی اگر آن چیزی که شما بر آن اصرار دارید را هم بپذیریم و به فرصت طلبی در سیاست خارجی کشورها اذعان داشته باشیم تنها مختص اردوغان و ترکیه نیست. همین سیاست توسط آمریکا برای مکزیک پی گرفته شده است. کما اینکه احتمال دارد چند سال آینده کانادا هم همین سیاست را در قبال آمریکا پیاده کند و همین الان هم کاناداییها به دنبال اعمال نفوذ در قطب شمال هستند. اما اگر به سوال شما برگردیم، بله در کنار موضوع کریدور ۱۲۰۰ کیلومتری از جنوب ترکیه به بندر فاو در عراق قطعاً موضوع دیپلماسی آب هم میتواند محل بحث اردوغان در بغداد با دولت السودانی باشد.
اینجا با شما هم نظرم که ترکیه سعی دارد از ابزاری مانند دیپلماسی آب برای تحقق و تعمیم نظر خود استفاده کند. چون قطعاً هر کشوری که یک برگ برنده داشته باشد از آن استفاده خود را خواهد کرد، کما اینکه من هم معترفم ترکیه سعی دارد از موضوع آب برای فشار به همسایگان خود به خصوص همسایگانی مانند ایران و عراق که در خشکسالی به سر میبرند نهایت استفاده یا سوء استفاده را میبرد. ما همین مشکل را با طالبان در افغانستان پیرامون مسئله حقابه هیرمند داریم و طالبان میخواهد از این اهرم در مقابل ایران سوء استفاده کند یا ما در آذربایجان هم شاهد هستیم که باکو به دنبال چنین سیاستی در قبال ایران و رودخانه ارس است. لذا به نظر من اردوغان در خصوص دیپلماسی آب سعی خواهد کرد برای دادن حقابه به عراق در جریان سفر خود، امتیازاتی را از بغداد بگیرد. حالا اینکه چه امتیازاتی خواهد بود؟! اینها پشت درهای بسته مطرح میشود. من متصورم که اینجا مسئله شاید انرژی باشد. یعنی ترکیه در قبال دادن حقابه، امتیازاتی را در حوزه نفتی و گازی کسب کند.
نکته بسیار خوبی را مطرح کردید که اتفاقاً در تقابل با تحلیل پیشین شماست. اگر آنگونه که عنوان داشتید اردوغان واقعاً به دنبال امتیازات نفتی و گازی باشد پس بای پس کردها و اقلیم کردستان عراق مبتنی بر تحلیلتان نزدیک به واقعیت نیست. در همین راستا و به نوشته نشریه کردستان واچ، یکی از اهداف اصلی سفر اردوغان به عراق و اقلیم کردستان تثبیت دستیابی ترکیه به نفت و گاز اقلیم کردستان عراق است. موسسه کردستان واچ در آمریکا که وضعیت اقلیم کردستان عراق را رصد میکند، در تحلیلی درباره اهداف سفر اردوغان به عراق نوشت که ترکیه با اقلیم کردستان قرارداد ۵۰ ساله برای وارد کردن نفت ارزان اقلیم کردستان امضا کرده است. اردوغان میخواهد در سفر اخیرش به عراق و اقلیم کردستان این قرارداد را تثبیت کرده و صادرات نفت اقلیم کردستان به ترکیه را از سر بگیرد. این موسسه ادعا کرده است که رئیس جمهور ترکیه همچنین میخواهد علاوه بر واردات نفت ارزان اقلیم کردستان، گاز طبیعی این منطقه را نیز به دست آورد. در این تحلیل همچنین ادعا شده که ترکیه در زمان برقراری جریان صادرات نفت اقلیم کردستان به این کشور سالانه یک میلیارد دلار سود برده است. بنابراین، اردوغان میخواهد با برقراری دوباره جریان نفت به کشور و همچنین واردات گاز طبیعی اقلیم کردستان و انتقال آن به اروپا درآمدهای کشورش از منابع نفت و گاز اقلیم کردستان را بیشتر کند. این موسسه تاکید کرده است که اردوغان برای دستیابی به اهدافش از ابزارهایی مانند آب و حضور پ ک ک در عراق استفاده میکند. پس چگونه بای پس کردها در این سفر را بپذیریم؟
آن چیزی که شما به نقل از موسسه کردستان واچ نقل کردید و من آن را هم دیدهام تضای با تحلیل من ندارد. اتفاقا تحلیل کردستان واچ این گزاره اشتباه را القا میکند که تا پیش از سفر اردوغان به عراق و اقلیم کردستان، ترکیه هیچگاه نفت خام ارزان قیمتی از اربیل دریافت نکرده است و قرار است بعد از این سفر انجام شود. در حالی که این گزاره به طور کامل غلط است. اتفاقاً متصدی اجرای معاملات پشت پرده نفتی بین اقلیم کردستان عراق و خانواده بارزانی با ترکیه توسط خانواده اردوغان انجام میشود و این رویه ای است که در طول تمام این سال ها صورت گرفته است و چیز جدیدی هم نیست. پس گفتههای من اینجا خلاف واقعیت نیست. اتفاقا به نظر میرسد که بغداد در سفر اردوغان به دولت آنکارا فشار خواهد آورد که این معاملات پشت پرده و غیر شفاف را علنی کند.
یعنی باید میزان و محل صادرات نفت خام از اقلیم کردستان به ترکیه روشن شود. قیمت و نرخ نهایی صادرات تعیین گردد و این پول طبق قانون اساسی به خزانه مرکزی در بغداد واریز شود و بعد دولت مرکزی عراق آن را به کل کشور من جمله اقلیم توزیع کند. این در حالی است که طی سالهای گذشته اردوغان با پسران بنالی ییلدریم و از طریق سه کشتی، نفت خام اقلیم کردستان عراق را صادر کرده است. البته به نقل از برخی اخبار، اردوغان در نظر دارد در این سفر خود به عراق موضوع صادرات انرژی از موصل را هم در دیدار با دولت السودانی نهایی کند. پس اینجا اتفاقا رئیس جمهور ترکیه به دنبال تنوع بخشی در معابر واردات نفت خام از عراق به ترکیه است. اما نکته کاملاً مهمی وجود دارد ناظر بر اینکه وقتی مسئله انتقال نفت خام توسط لولهها انجام شود، دیگر نمیتوان این دست قراردادها را شخصی کرد. یعنی پروژه انتقال نفت از موصل به جیحون کاملاً ملی خواهد بود و سطح و نوع آن مشخص است. اما مراودات انرژی بین اقلیم کردستان و اردوغان اکنون یک روند شخصی و غیرشفاف پیدا کرده است. درست است این میان برخی اخبار و گزارشها مطرح شده، اما به طور کامل و شفاف نمیدانیم که اکنون چه شرکتهایی مسئول استخراج نفت خام از اقلیم کردستان عراق هستند و از چه معابری و با چه قیمتی به ترکیه صادر میشود؟! از آن طرف چه مبلغی و از طریق چه بانکی به اربیل داده میشود و سهم دیگر جریانهای سیاسی کردی در این معاملات غیر شفاف نفتی چیست؟
تا اینجای مصاحبه بحث شد که رئیس جمهور ترکیه قصد دارد در این سفر، درباره صادرات نفت اقلیم کردستان عراق، مسائل آبی و پروژه چند میلیارد دلاری راه آهن که از سواحل جنوبی عراق تا مرز ترکیه در شمال امتداد دارد، گفت وگو کند. اما موضوع مهم تری هم مطرح است که بر امنیت مرزها و نگاه به خط قرمز امنیتی ترکیه یعنی کردها و قندیل تاکید دارد. این سفر اردوغان چه معادله ای را برای کردها و قندیل ترسم می کند؟
سوال بسیار مهمی را مطرح کردید و من هم اذعان دارم که یکی از جدیترین یا حتی میتوان گفت جدیترین خط قرمز امنیتی ترکیه طی سالهای گذشته موضوع کردها و قندیل بوده است. اما با این وجود باید عنوان داشت که به نظر من قرار نیست از دل سفر اردوغان به عراق و اقلیم کردستان معادله جدیدی برای نحوه مواجهه با پ ک ک و تحولات در قندیل رقم بخورد. فراموش نکنیم که هنوز دولت اردوغان در یک عدم قطعیت و عدم ثبات سیاسی پس از شکست در انتخابات شهرداری های ترکیه به سر میبرد. حزب عدالت توسعه به رتبه دوم تنزل پیدا کرده است و اکنون سیاستهای اردوغان به شدت زیر سوال رفته است. فراموش نکنید در همین انتخابات شهرداریها و شوراهای شهر سعی شده بود برای بسیاری از مناطق کردنشین ترکیه یک مهره ای از حزب عدالت توسعه و احزاب همسو روی کار بیاید که دقیقاً برعکس شد و چهرههای کرد روی کار آمدند. شاید این تغییر وضعیت نگرانی برای موضوع کردها در اردوغان ایجاد کند، اما چون عدم قطعیت و تبعات شکست در انتخابات شهرداریها سایه سنگینی بر سیاستهای اردوغان انداخته است به نظر من در این سفر رئیس جمهور ترکیه به عراق و اقلیم خط ریل جدیدی برای موضوع کُردی ترسیم نمیشود.از طرف دیگه در نظر داشته باشیم با توجه به بحران اقتصادی در ترکیه و تورم شدید در این کشور که یکی از عوامل مهمی بود که باعث شد حزب عدالت توسعه و اردوغان در انتخابات اخیر شکست بخورد، اکنون رئیس جمهور ترکیه به دنبال آسیب شناسی است و سعی دارد پس لرزههای این شکست سیاسی در انتخابات را کنترل کند. لذا باید ببینیم که اردوغان با چه رویکردی به عراق سفر میکند!
پس من این سوالتان را از خودتان میپرسم که اردوغان با چه رویکردی به عراق سفر میکند؟
همان طور که گفتم به نظر من چون اردوغان در پس لرزههای شکست انتخاباتی به سر میبرد شاید به جای رویکردی اقتدارگرایانه و سیاست سختگیرانه امنیتی به دنبال تحقق دیپلماسی فعال در حوزه اقتصادی و گشایشهای تجاری باشد تا بتواند بخشی از چالشها و بحرانهای اقتصادی و معیشتی در داخل ترکیه را از مسیر دیپلماسی کنترل کند. هرچند که موضوع شکست اردوغان صرفاً به حوزه اقتصادی باز نمیگردد، بلکه بخشی از این شکست ناظر به سیاست دوگانه اردوغان در قبال اسرائیل پس از عملیات طوفان الاقصی بود. اما در مجموع به نظر من چون رویکرد اردوغان در سفر به عراق یک رویکرد سخت گیرانه نیست به همین دلیل دوباره تاکید میکنم که بعید به نظر میرسد پس از حضور اردوغان در عراق و اقلیم کردستان اتفاق خاصی در حوزه امنیتی و مشخصاً نوع مواجهه با پ ک ک و قندیل روی دهد.
نظر شما :