با دلارهای آمریکایی
دولت مصر تسلیم اسرائیل میشود؟
دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته، برگزاری نمایشگاه رسانه های ایران در مصلای امام خمینی و ورود شمار زیادی از دست اندر کاران مقاومت ، پژوهشگران ، تحلیلگران واصحاب رسانه از کشورهای مختلف بویژه از فلسطین ، لبنان عراق و سوریه، به تهران، فرصتی را به وجود آورد تا جلسات پرباری بین تحلیلگران ایرانی و میهمانان برای تبادل نظر پیرامون مسائل منطقه تشکیل شود.
طبعا مسأله فلسطین و جنگ غزه مهمترین موضوع مورد بحث بود و پیرامون این موضوع و مواضع و نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی دیدگاه های مهمی رد و بدل شد. برآن شدیم تا در این یادداشت پاره ای از مهمترین نتیجه گیری ها و دیدگاه های مطرح را جهت اطلاع و استفاده علاقه مندان و دنبال کنندگان این امور بیاوریم.
1-عملیات طوفان الاقصی از سوی مقاومت در نوار غزه یک ماجراجویی بدون محاسبه جوانب مختلف نبود بلکه اقدامی بود ناشی از انبوه تراکمات تاریخی در مسأله فلسطین بخصوص اقدامات اخیر دولت ائتلافی نتانیاهو در زمینه یهودی کردن قدس، کوچاندن ساکنان فلسطینی از این شهر و دیگر شهرهای کرانه باختری و هتک حرمت مسجد الاقصی و برنامه ریزی برای تخریب آن و بنای معبد سوم .
2-تصمیم برای این اقدام که باعث درگیر شدن کل محور مقاومت می شد قاعدتا بر اساس وحدت میدان ها می بایست در اتاق عملیاتی با شرکت نمایندگان همه حلقه های زنجیره مقاومت اتخاذ می شد. اما مقاومت اسلامی در غزه که از مدت ها قبل خود را برای چنین عملیاتی آماده می کرد، به منظور حفظ عنصر غافلگیری ، زمان و مکان عملیات را خودش انتخاب کرد که البته این امر نه فقط مشکلی ایجاد نکرد بلکه بلافاصله مورد تایید دیگر اعضای محور قرار گرفت و آنها به نوبه خود عملیات پشتیبانی را آغاز کردند و در طول پنج ماه گذشته آن را ادامه دادند.
بدیهی است که اینک تمامی عملیات با شرکت همه اعضاء در اتاق های مشترک عملیات هماهنگ می شود.هرچند با توجه به اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی و حامیانش، طوفان الاقصی را می توان یک اقدام دفاعی قلمداد کرد، اما بعضی از تحلیلگران معتقد بودند که محور مقاومت که در طول چندین دهه در حال دفاع بوده، اینک در عصر پیروزی ها باید به استرتژی هجومی روی آورد و طوفان الاقصی آغاز این استراتژی است.
3-برغم فشارها، تنگناها و قربانیان زیادی که محور مقاومت بخصوص در غزه و کرانه باختری در این مدت متحمل شده، این مقاومت چه در غزه و چه در جبهه های دیگر ابتکار عمل را در دست دارد و آنکه در بن بست قرار گرفته رژیم و ارتش صهیونیستی است نه مقاومت.
واقعیت این است که مقاومت تا کنون تنها از 10 تا 15 درصد از امکانات خود استفاده کرده و همچنان توان ادامه جنگ را تا ماه های آینده دارد. علاوه بر این، مقاومت در همه جبهه ها به شکل تدریجی عمل می کند و برگ های پنهانی دارد که هنوز آن را آشکار نکرده و متناسب با رفتار رژیم صهیونیستی، این برگه ها را وارد میدان می کند. این امر بویژه در جبهه لبنان و جبهه یمن قابل مشاهده است.
4-واقعیت این است که برای رژیم صهیونیستی آزادی اسرا مسأله اصلی نیست بلکه این رژیم با استفاده از این موقعیت در صدد اجرای طرحی است که از سال ها پیش برای آن برنامه ریزی کرده و آن کوچ دادن ساکنان فلسطینی از نوار غزه و کرانه باختری و حتی فلسطینی های معروف به 48 ، به مصر اردن و لبنان و تشکیل دولت خالص یهودی است. در این شرایط، با توجه به دست بالای مقاومت و بن بست رژیم ، درخواست توقف جنگ از سوی مقاومت موضوعیت ندارد.
5-در مورد حمله رژیم به رفح و کوچاندن یک و نیم میلیون آواره فلسطینی به مصر، باید گفت که رژیم تصمیم خود را گرفته و برغم برخی مخالفت ها، در صدد اجرای آن است حتی شاید نه با عملیات یکباره بلکه با عملیات تدریجی.
متاسفانه موضع دولت مصر ضعیف است و با آنکه عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر مخالفت خود را اعلام کرده اما بسیاری از تحلیلگران با توجه به ساختارسیاسی مصر ومشکلات اقتصادی و فساد وفقر موجود در این کشور، معتقدند که دولت مصر سرانجام با دریافت چند میلیارد دلار کمک مالی، کوتاه خواهد آمد و به مخالفت خود پایان خواهد داد.
در این باره ، این روزها در فضای مجازی نیز پُست ها و کلیپ های فراوانی به چشم می خورد که جملگی دال بر تسلیم دولت السیسی است.
سرانجام همه پژوهشگران و صاحبنظران تاکید داشتند که آنچه اینک در منطقه میگذرد یک تحول موقت و زودگذر نیست بلکه تحولی سرنوشتساز برای همه بازیگران منطقه ای و بین المللی و یک نقطه عطف تاریخی است که محور مقاومت هیچ راه و گزینه ای جز پیروزی در این هماوردی ندارد و این پیروزی طبق وعده های الهی در قرآن کریم حتمی است.
نظر شما :