ایران از ناتوانی پاکستان در سرکوب اختاپوس بنیادگرایی و تروریسم متاثر است
آتش در خانه همسایه
دیپلماسی ایرانی: حمله به ستاد فرماندهی انتظامی راسک در بامداد بیست و چهارم آذر ماه توسط گروه تروریستی موسوم به جیش العدل، یکی از تلخ ترین و خون بارترین حملات تروریستی از نوع خود، به یک مقر نظامی بوده است. حادثه ای که مجدداً بی مسئولیتی دولت پاکستان، در عدم رعایت مولفه پر اهمیت حسن همجواری را برجسته کرده است.
طی سال های اخیر حسن هم جواری از سوی ایران در قبال پاکستان با انجام اقدماتی نظیر هدایت خط لوله صلح تا نقطه صفر مرزی، فراهم کردن امکانات صادرات برق، عدم تعدی به خاک این کشور با وجود حملات تروریستی متعدد از آن سوی مرزها از طرف ایران، نسبت به این کشور ادا شده است.
پیشینۀ روابط سیاسی ایران و پاکستان به زمان استقلال این کشور از هند بر می گردد، با استقلال پاکستان در سال 1947 ایران اولین کشوری بود که سرزمین نو ظهور با زعامت محمد علی جناح فقید را به رسمیت شناخت. پاکستان به دلیل نداشتن عمق استراتژیک و تنش مستمر و مداوم با هند و همچنین احساس ناامنی نسبت به تشکیل دولتی مقتدر در افغانستان و امکان احیاء خواسته تاریخی و مطالبه سرزمین های مورد ادعای آن کشور (آن سوی خط دیورند)، ترجیح داده از سوی مناطق غربی خود احساس امنیت کند. همین امر به انعقاد قرارداد مودّت با ایران در سال 1950 منجر شد. به دیگر سخن تلاش برای حفظ راهبرد تنش صفر با ایران ناشی از وجود بحران دائم با هند و افغانستان بوده است.
با توجه به هم مرز بودن ایران و پاکستان، در دهه های اخیر مناطق خود مختار قبایلی پاکستان جولانگاه امن، کلونی آموزشی و محل حشر و نشر و آموزش گروه های تروریستی سلفی بوده است که در نقاط مرزی علیه ایران فعالیت می کنند. این گروه ها و متأثر از افکار بنیادگرایانه سلفیِ وهابی و دیوبندی، برای انجام اقدامات تروریستی علیه کشورهای همسایه، دولت مرکزی، شیعیان مقیم پاکستان و همچنین ایران برنامه ریزی می کنند.
کشور پاکستان با داشتن بیش از 900 کیلومتر مرز مشترک با ایران دارای مجموعه ای از مشکلات داخلی مستمر نظیر تروریسم ناشی از افراطی گری، اقتصاد نزار و ورشکسته، تاثیر بیش از حد نظامیان و تجمیع قدرت در دست ارتش، فقدان دموکراسی متکثر، فساد اداری و خسارات مداوم ناشی از حوادث طبیعی، مواجه است.
گرچه پاکستان حفظ و نگهداری روابط ظاهراً دوستانه و صمیمانه با ایران را به عنوان یکی از مهم ترین پارامترها برای امنیت خود و منطقه می پندارد، اما عملکرد این کشور در قبال مسائل منطقه ای و رقابت با ایران، بارها منافع و امنیت ملی ایران در مناطق همجوار با خود را به چالش مواجه و یا حتی به مخمصه و مخاطره انداخته است. ازجمله چالش ها و رقابت های ناسازگار ژئوپولیتیکی بین دو کشور می توان به مسائل ایدئولوژیکی، نوع دیدگاه دو کشور به افغانستان و آسیای مرکزی، مسائل حاد مرزی نظیر بهره برداری و نفوذ تروریست ها از حوزه سرزمینی پاکستان، استفاده برخی دولت های منطقه ای و فرا منطقه ای از خاک این کشور علیه ایران، قاچاق مواد مخدر و رقابت بین بندر گوادر پاکستان با بندر چابهار، روابط اقتصادی با هند و احتمال سرمایه گذاری این کشور در این بندر، اشاره کرد.
با این حال از آنجایی که امنیت مهمترین پیش نیاز یا به عبارتی زیرساخت اصلی هرگونه توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دیگر است، نبود تضمین برای برقراری امنیت از سوی پاکستان در منطقه سبب شده است تا روابط دو کشور نیز تحت تأثیر قرار گیرد.
در همین راستا قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای از جمعیت انبوه، رواج افراط گرایی مذهبی و فقر مضاعف مردم این کشور برای مقابله با سیاستگذاری های منطقه ای ایران بهره برداری می کنند. نیروهای ضد شیعی از جمله القاعده، سپاه صحابه و لشکر جهنگوی و دیگر گروه های متأثر از اختلافات ایران و عربستان بارها بر ضد منافع ایران اقدام کرده اند. برخی معاندین فعال فرامنطقه ای به اهل سنت افراطی پاکستان چنین القاء کرده اند که ایران درصدد تقویت و توسعه شیعه گری و سنت زدایی در پاکستان است، بنابراین قدرت های ذی نفوذ منطقه ای با تلقین این تلقی که ایران قصد استحاله فرهنگی اکثریت سنی و منسجم سازی اقلیت شیعه آن کشور را دارد با انجام اقداماتی نظیر هجمه های خونین به تجمعات شیعی، ترور شخصیت های برجسته شیعه، تهییج و تحریک قومیت بلوچ در ایران و همچنینی حمایت های مالی، لجستیکی، نظامی و آموزشی از گروه های تروریستی، نسبت به ایراد آسیب به منافع ایران و ناامن سازی مناطق مرزی اقدام کرده اند.
ذکر این مطلب بایسته است که عدم توسعه مناطق مرزی زمینه رشد افراط گرایی و ایجاد گرایش به باندهای قاچاق مواد مخدر و گروه های تروریستی را افزایش داده است.
علی رغم همکاری های دوجانبه امنیتی دو کشور در پرونده های حاد و کلانِ مشابه در سال های گذشته و وجود روابط امنیتی فی مابین و عقد تفاهم نامه های مربوطه در خصوص حفاظت از مرزها، ضربات این چنین به مأمورین انتظامی و نظامی ایران، موجب سردی روابط دوجانبه خواهد شد؛ فلذا این فاجعه موجبات ایجاد پندار و گزاره منفی در خصوص همکاری یا دستکم نادیده گرفتن فعالیت گروه های تروریستی معاند، توسط نهادهای اطلاعاتی پاکستان از جمله آی اس آی را فراهم خواهد کرد.
بی شک پس از این حادثه، کارگروه های مشترک برای رفع سوء تفاهمات مبعث از این واقعه و همچنین برخورد با بانیان و آمران این حمله، تشکیل شده است لکن برخوردهای مُسکن و محدود به زمان حال، کوتاه مدت و مقطعی، چالش های امنیتی فرار رو را کاهش نخواهد داد.
دولت پاکستان به مشکلات مشترک موجود در منطقه بلوچستان و فعالیت گروه های مرتبط جدایی طلب علیه دو کشور، در دو سوی مرز واقف است، بنابراین در جهت ممانعت از بروز تورم و دُمل امنیتی در مرزها و بازتوانی گروه های متخاصم، انتظار میرود دولت پاکستان گروه های تروریستی ناهمسو با ایران، فعال در حوزه سرزمینی خود را با همکاری سرویس های امنیتی ایران زیر ضرب امحاء ببرد زیرا عدم نیل به این اقدام، علاوه بر اضمحلال اعتماد نسبی موجود، فرصت های اقتصادی پیش رو را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نظر شما :