یمن و بحران غزه

نویسنده: دکتر سعید سیفی، کارشناس ارشد مسائل بین الملل

دیپلماسی ایرانی: عبدالمالک الحوثی رهبر جنبش انصارالله یمن در سخنانی که به طور زنده از رسانه های مختلف بین المللی پخش شد، در واکنش به ایجاد ائتلافی از سوی ایالات متحده و هم پیمانان اروپائی اش در خصوص تحولات اخیر در دریای سرخ هشدار داد چنانچه ایالات متحده بخواهد به ماجراجوئی های خود در این منطقه ادامه دهد و از نظامی کردن این دریا برای تامین منافع رژیم صهیونیستی استفاده کند، ضربه سختی را متحمل خواهند شد.

در حالی که توقف حملات اسرائیل به غزه، به یک درخواست جهانی تبدیل شده، آمریکا در تلاش برای گرد هم آوردن عناصر بیشتر برای تداوم جنگ در غزه است. سفر اخیر وزیر دفاع آمریکا به فلسطین اشغالی و غرب آسیا را می‌توان در این راستا تحلیل کرد. رئیس پنتاگون در کنفرانس خبری تل‌آویو از تشکیل ائتلافی متشکل از انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، نروژ، هلند، کانادا، بحرین و سیشل برای مقابله با عملیات‌های ارتش یمن در دریای سرخ خبر داده است. اعضای این ائتلاف، یا به لحاظ گشت‌زنی یا تامین اطلاعات با هم مشارکت خواهند کرد.

با این حال، آمریکا تلاش دارد هزینه بیشتر این ائتلاف را به متحدان عربی خود در غرب آسیا تحمیل کند. هدف لوید آستین از سفر به منامه نیز جلب موافقت بحرین درباره استقرار مرکزیت ائتلاف علیه یمن در بحرین و همچنین تامین بخش قابل توجهی از هزینه‌های مربوطه از طریق این کشور بوده است. آمریکا تلاش می‌کند علاوه بر تحمیل هزینه‌های مالی و تسلیحاتی این ائتلاف به کشورهای منطقه، هزینه سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی آن را هم به متحدان خود در غرب آسیا تحمیل کند تا این ائتلاف را منطقه‌ای جلوه دهد. به جز بحرین نام دیگر کشورهای عربی منطقه در این ائتلاف دیده نمی‌شود. پیشتر آمریکا از کشورهایی مانند عربستان، اردن، امارات، قطر، مصر و حتی چین هم برای عضویت در ائتلاف دریایی علیه یمن نام برده بود. این کشورها از پیوستن به ائتلاف حامی اسرائیل امتناع کرده‌اند.

در ارتباط با عملکرد انصار الله یمن در موضوع حمله به کشتی های اسراییلی بایستی گفت در این ماجرا خود آمریکایی‌ها مقصرهستند، چراکه آمریکا عامل ناآرامی و محاصره یمن است و در کشور آنها دخالت می‌کنند؛ لذا عامل گسترش جنگ به یمن، شیوه رفتار آمریکا و رژیم صهیونیستی است.از سوی دیگر، انصارالله یمن برای دفاع از برادران وخواهرانشان در فلسطین وارد این جنگ شده است. بدترین و سخت‌ترین وضعیت برای یک ارتش، ایجاد دو جبهه نبرد است و آمریکا اکنون یک جبهه در فرماندهی مشترک در غزه دارد و توان ایجاد محور جدید را ندارد. 

انصارالله یمن به کشتی هائی که محموله های مختلفی را به سرزمینهای اشغالی منتقل می کنند طی روزهای اخیر حملاتی را انجام داده است و ضمن محکوم ساخت جنایات صهیونیست ها در کشتار بیرحمانه مردم بی دفاع غزه، به اشغالگران صهیونیست هشدار داده است تا زمانی که به کشتار مردم بی دفاع غزه ادامه دهند دریای سرخ و مسیرهای منتهی به بنادر سرزمینهای اشغالی، در تیررس موشکها و پهبادهای انصارالله یمن خواهند بود. البته بر اساس اظهارات مقامات انصارالله، خطوط کشتیرانی برای تمام کشتیهائی که عازم بنادر رژیم صهیونیستی نمی باشند، باز است  و آنها می توانند به راحتی از این منطقه تردد کنند. 

ترس حاکم بر مقامامات آمریکائی و کشورهای دنباله روی آنها نشان از ایستادگی محور مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در طول 75 روز گذشته دارد. آمریکائیها ثابت کرده اند که در قبال  نقض فاحش حقوق بشر توسط رژیم اشغالگر قدس درعمل از استاندادرهای دو گانه استفاده کرده اند و دست نظامیان صهیونیست را در ارتکاب انواع جرائم در این منطقه باز گذاشته اند. جنگ غزه شعارهای حقوق بشری غرب را برملا کرده است چرا که این جنگ ماهیت سیاه آمریکا، اسراییل و سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر را نشان داده است. نهادهای حقوق بشر وابسته به غرب نه تنها اقدامات صهیونیست ها را محکوم نکرده اند بلکه در خصوص قطعنامه های صادره از سوی سازمان ملل متحد برای توفق جنایات صهیونیست ها و ایجاد کوریدورهای بشر دوستانه برای کمک رسانی به مردم بی دفاع غزه هم سکوت اختیار کرده اند. از سخنان رهبر انصارالله می توان استنباط  کرد که محور مقاومت  برای رویاروئی با رژیم صهیونیستی، نمی تواند درهیچ زمان و شرایطی از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کند. محور مقاومت قادر است در صورت فراهم شدن شرایط مناسب و قرار نگرفتن موانع در مقابل آن از سوی نظام های شکست خورده و مزدور، اسرائیل را نابود کند. 

دلیل طولانی شدن جنگ غزه، اصرار اسراییل و آمریکا برای پیروزی و رسیدن به اهدافی خاص است و پیگیری افراطی همین هدف احتمال سرایت جنگ به مناطق دیگر را افزایش می‌دهد. این جنگ از همه جهات از جمله نسل کشی و نژادپرستی افراطی، جدید است و صهیونیست ها از هیچ جنایتی دریغ نکرده اند. اهداف اسراییل در غالب موضوع فلسطین است اما آمریکا علاوه بر کمک به پیروزی اسراییل به دنبال بازیابی حیثیت و هیمنه از دست رفته خود در غرب آسیا است. اگر آمریکا و اسراییل به این جنگ پایان ندهند حتی امکان تبدیل شدن آن به بحران فرامنطقه ای وجود دارد. کانون جنگ، آمریکا و اسراییل هستند و اروپایی ها حمایت سیاسی انجام می‌دهند، این آخرین فرصت آمریکا در احیای قدرت خود در غرب آسیا و جنگی وجودی برای آن‌ها است و در صورت عدم کسب پیروزی با مشکلات بزرگی مواجه خواهند شد. 

تبدیل اهداف واشنگتن به اهداف مشترک غربی و یا بین‌المللی یکی از راهبردهای سنتی آمریکا برای کاهش هزینه‌های سیاسی، نظامی و مالی است. آمریکا تلاش می‌کند درباره یمن از این راهبرد استفاده کند. به تاکید صنعا تنها خواسته یمن، توقف جنگ در غزه است. نیروهای مسلح یمن بارها در بیانیه‌های خود اعلام کرده است به موازات توقف جنگ در غزه، این نیروها نیز عملیات خود علیه اهداف اسرائیلی را متوقف خواهد کرد.

در مقابل از ابتدای جنگ غزه، آمریکا با ایجاد چتر حمایتی برای اسرائیل، به طولانی شدن جنگ و افزایش تلفات غیرنظامیان کمک کرده است. شکل‌گیری این اتئلاف دریایی را می‌توان به عنوان نقطه انتقال بحران از فلسطین اشغالی به دریای سرخ تحلیل کرد.

تغییر توجه از جنگ غزه و جنایات جنگی اسرائیل در فلسطین اشغالی، به تامین اهداف توسعه طلبانه و اشغالگرایانه تل‌آویو در غزه و کرانه باختری کمک می‌کند. پنتاگون در روزهای اخیر یک گروه ضربت به رهبری ناو هواپیمابر آیزنهاور را از خلیج فارس به تنگه باب المندب در دریای سرخ در سواحل یمن منتقل کرده است تا از برنامه احتمالی برای مقابله با حملات نیروهای مسلح یمن پشتیبانی کند. تردیدی وجود ندارد که با هر نوع تبادل آتش بین آمریکا و نیروهای یمنی، وضعیت منطقه می‌تواند از کنترل خارج شود. آمریکا برای احیای بازدارندگی فروپاشیده رژیم صهیونیستی، در حال تحمیل هزینه‌های بیشتر به منطقه و متحدان غربی خود است. این محاسبات اشتباه منجر به آشفتگی بیشتر صحنه جنوب غرب آسیا خواهد شد که الزاما به نفع آمریکا و متحدانش نیست.