نقش کلیدی افغانستان
کریدور واخان؛ گذرگاه کلیدی شرق و غرب آسیا
نویسنده: فرشاد عادل؛ مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها و سیاستپژوهی راه
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه
افغانستان اگرچه در طی سالهای اخیر دوران پرفراز و نشیبی را سپری میکند، اما این اقلیم جغرافیایی در گذشته از موقعیت متمایزی برخوردار بود و شهرهایی مانند هرات و بلخ که روزگاری از مهمترین پایگاههای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی در قلب آسیا بودند، میراثی به جای مانده از دوران شکوه این سرزمین هستند که نقش مهم آن را در تاریخ آسیا گوشزد میکنند.
این سرزمین با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژهاش مهاجمان بسیاری به خود دیده؛ از قوای اسکندر مقدونی گرفته تا امپراتوری بریتانیا و روسیه تزاری در قرن نوزدهم، و نیز شوروی و آمریکا در دهههای اخیر؛ اما تسخیر دائمی افغانستان تقریبا برای تمامی این نیروها غیرممکن بوده و به همین سبب به این سرزمین لقب "قبرستان امپراتوری ها" را داده اند.
با چنین سابقهای میتوان به درستی افغانستان را به عنوان سرزمینی دید که اهمیت اش وابسته به موقعیت جغرافیایی متمایزی است که از آن برخوردار است. موقعیت جغرافیایی ویژهای که اگرچه برای عملیات نظامی ایده آل نیست اما از جهت شکل دادن به ارتباطات تجاری میان شرق و غرب از سابقه و ظرفیتی چشمگیر برخوردار است. کریدور واخان یکی از مناطقی است که میتواند مانند گذشتههای دور، ظرفیت ویژهی جغرافیایی افغانستان را بالفعل کند.
جغرافیای طبیعی و انسانی کریدور واخان
کریدور واخان در حدود 600 کیلومتری شرق شهر مزار شریف قرار دارد. این نوار باریک زمینی به طول 350 کیلومتر در منطقه بدخشان، محل به هم رسیدن سه رشته کوه بزرگ جهان، یعنی هندوکش، قراقورم و پامیر است. این منطقه همچنین با پاکستان، چین و تاجیکستان هم مرز است.
منطقه واخان سرزمینی است با چشماندازهای بکر و خیره کننده و سکونتگاههای روستایی کوچک و پراکندهای را در خود جای داده است. ساکنان این منطقه برای بیش از 2500 سال قومی ایرانی تبار اند که پیرو مذهب تشیع اسماعیلی هستند. این قوم که به مردمان وخی معروف اند، همچنین در استان سین کیانگ چین، جنوب شرقی تاجیکستان و چترال پاکستان نیز سکونت دارند و به زبان وخی، یکی از شاخههای قدیمی زبان فارسی است صحبت می کنند.
مردمان وخی جامعهای با روحیه دوستانه و دوستدار طبیعت هستند و به موسیقی بسیار علاقه دارند. آنها از سازهای رباب، دادانگ، قوپوز ،دف و سورنای برای آفرینش موسیقی محلی استفاده میکنند و انجام بازی بزکشی(ورزشی که در آن بازیکنان سوار بر اسب سعی می کنند لاشه یک باز را از دروازه عبور دهند) در جشنها از سرگرمیهای آنها است.
کریدور واخان و راه ابریشم
برای صدها سال، کریدور واخان یکی از مسیرهای مهم برای بازرگانانی بود که در امتداد جاده ابریشم سفر میکردند. این مسیر تجاری که در قرن اول و دوم قبل از میلاد ظهور کرد، شهر شیآن در چین را به دریای مدیترانه متصل میکرد و بازرگانان در کاروانهای بزرگ با ابریشم چینی، نقره ایرانی، طلای رومی و لاجوردی را که در منطقه بدخشان استخراج می شد، در طی این مسیر به تجارت میپرداختند. این کاروانهای بزرگ که در دورهی خود یگانه امکان سفر میان مناطق دوردست بودند،شامل مسافران مختلفی از زائران و بازرگانان گرفته تا عالمان و دانشمندان میشدند و این مساله علاوه بر شکل دادن به تجارت، موجب نشر علوم، آداب و رسوم و فرهنگهای مختلف در سراسر پهنهی آسیا و اروپا میشد.
منطقه واخان سرزمینی است که به دلیل قرارگیری در قلب راه ابریشم، پذیرای فرهنگهای مختلفی بود. تانگ ژوانزانگ، جهانگرد و دانشمند چینی قرن هفتم، وجود صومعه های بودایی در این منطقه را گزارش کرده است. در منطقه زورکول و در نزدیکی رودخانه پامیر، بقایای یک کاروانسرای متعلق به قرن ششم وجود دارد که نشانهای از رونق تجارت و عبور بازرگانان در امتداد کریدور واخان در گذشته است.
در این منطقه همچنین بقایای یک قلعه با نام یامچون باقی به چشم میخورد که در یک شیب صخرهای تقریبا غیرقابل دسترس قرار دارد و توسط دو درهی رودخانهای محافظت میشود و دارای ۴۰ برج و یک ارگ است. این قلعه در میان مردم محلی به عنوان «قلعه آتش پرستان» شناخته می شود که بدون شک به حضور ایرانیان زرتشتی در این منطقه اشاره دارد. قدمت قلعه یامچون به قرن سوم پیش از میلاد برمیگردد و کمی قدیمیتر از قلعه معروف دیگر در دره واخان یعنی قلعه کاخ کاخا است. قلعه یامچون در گذشته دو نقش اساسی را عهده دار بود؛ نخستین کارکرد آن کنترل جریان تجارت و عبور و مرور کاروانها از دره واخان بود و کارکرد دوم دفاع طولانی مدت صورت حملات خارجی.
نظیف شهرانی در کتاب « قرقیزها و وخیهای افغانستان: سازگاری با مرزهای بسته جنگ » معتقد است که تا زمان فروپاشی امپراتوری مغول در هند، کریدور واخان یکی از مسیرهای اصلی تجارت و بازرگانی بین هند، چین و شهرهای بزرگ ایران فرهنگی نظیر بخارا بود و تنها پس از توسعه مسیرهای دریایی در قرن پانزدهم بود که این مسیر دچار افول و فراموشی شد.
بازیابی نقش کریدور واخان
کریدور واخان تنها گذرگاهی است که امکان ایجاد اتصال مستقیم میان چین و افغانستان را دارد و به همین علت این مساله از سوی چین مد نظر است که امکان شکل دادن به یک مسیر ریلی در این منطقه را بررسی کند. اگرچه در حال حاضر شکل دادن به این پروژه ممکن است دشوار به نظر برسد اما در صورتی که علاوه بر چین، ایران نیز توجه کافی نسبت به احیای مسیرهای تاریخی راه ابریشم نشان دهد، همکاری ایران و چین برای تبدیل افغانستان به بستری برای همکاریهای مشترک، دور از ذهن نخواهد بود که کریدور واخان نیز نقش تاریخی خود به عنوان کلید اتصال مستقیم میان چین و ایران را بازیابی کند. چرا که با توجه به این نکته که هر دو کشور ایران و چین از گیج استاندارد 1435 سانتیمتری برای خطوط خود استفاده میکنند و در صورت اتصال دو خط راه آهن ایران و چین به یکدیگر امکان دسترسی مستقیم چین به چابهار، مدیترانه و شمال آفریقا، بدون گذر از خطوط ریلی عریض آسیای میانه را در آیندهای نزدیک فراهم خواهد شد.
ایران تلاشهای لازم برای ایجاد اتصال ریلی با افغانستان را به صورت رسمی در سال 2006 آغاز کرد که بر اساس آن خطوط راهآهن ایران از منطقه خواف به شهر هرات در افغانستان متصل میشد. این خط ریلی در حال حاضر امکان اتصال میان خواف و روزنک در افغانستان را فراهم کرده است. علیرغم اینکه طرح ریزی این مسیر بر اساس ایدهی کریدور 5 کشور(Five Nations Railway Corridor) شکل گرفته است، اما با توجه به کندی پیشرفت این کریدور 2100 کیلومتری و مشکلات موجود برای تکمیل آن، میتوان ایدههای جدیدتری را برای ایجاد اتصال ریلی مستقیم میان ایران و چین از طریق افغانستان پیشنهاد داد.
در صورت توسعهی خط ریلی خواف هرات تا کابل و همچنین ایجاد دسترسی ریلی به چین از طریق کریدور واخان، افغانستان تبدیل به کشوری در قلب آسیا خواهد شد که در آن شرق و غرب به وسیلهی یک خط آهن سراسری پیوند میخورند و این امر نقطه عطفی در تاریخ آسیا خواهد بود چرا که معادلات مختلف تجاری، سیاسی و فرهنگی در منطقه آسیا از این پروژه متاثر خواهند شد.
امکانسنجی احداث راهآهن واخان
با توجه به جغرافیای کوه های پامیر، ایجاد زیرساختهای ریلی در منطقه واخان می تواند دشوار و پرهزینه باشد. با این حال، نمونههای بسیاری از پروژههای مختلف وجود دارد که در مناطق مشابه و حتی از نظر جغرافیایی پیچیدهتر نسبت به منطقه واخان، با موفقیت به پایان رسیده اند. به عنوان مثال کوههای قراقوروم، که بزرگراه قراقروم در آن با استفاده از تکنولوژیهای دهه 60 و 70 میلادی ساخته شد و کوههای پامیر که کریدور واخان در آن قرار دارد، به لحاظ جغرافیایی و توپوگرافی مشابه اند. مقایسه اجمالی این دو منطقه نشان میدهد که امکان ایجاد زیرساختهای ریلی در منطقه واخان با توجه به فناوریهای راهسازی و تونلسازی که امروزه در چین موجود است میسر است.
هزینه پروژه ریلی واخان در مقایسه با بودجه 794 میلیون دلاری بزرگراه قراقوروم یا هزینهی 4.2 میلیارد دلار برای ساخت 1600 کیلومتر راه آهن چین – تبت، که در سال 2006 افتتاح شد، منطقی خواهد بود. ضمن اینکه در سالهای اخیر پروژههایی در مناطق مشابه به بهرهبرداری رسیده است که امکان ایجاد زیرساختهای ارتباطی در واخان را بیش از پیش در دسترس نشان میدهد. تونل لواری، فاز اول بزرگراه چترال-تاجیکستان است که در سال 2017 تکمیل شد. بر روی رودخانهی پنج در منطقه واخان، از سال 2002 تعداد 5 پل ساخته شده، در سال 2009 جاده ای در غرب واخان توسط ارتش چین ساخته شده و جاده های ارتباطی اشکاشم-بهارک به فیض آباد نشان می دهد امکان توسعهی زیرساختهای ریلی در منطقه واخان نیز میسر خواهد بود بود و به طور کلی با توسعهی فناوری های راهسازی در عصر حاضر پیچیدگی جغرافیایی را نمیتوان دلیلی کافی برای ناممکن بودن ساخت یک مسیر دانست.
هماکنون کشورهایی نظیر پاکستان و تاجیکستان تلاش دارند تا از کریدور واخان به عنوان یک پل زمینی برای اتصال آسیای میانه به بنادر پاکستان استفاده کنند. دولت تاجیکستان در سال 2013 اعلام کرد که زیرساختهای لازم برای این پروژه که شامل پلها و جادهها میشوند، در خاک تاجیکستان احداث شده اند و پاکستان دارای مسیرهای آماده ای است که شهر های اسلام آباد و پیشاور را به چترال وصل میکند.
پیشبینی شده است که هزینهی احداث این مسیر 24 میلیون دلار باشد و در صورت به سرانجام رسیدن، امکان اتصال آسیای میانه و افغانستان به بنادر جنوبی پاکستان فراهم خواهد شد که این امر میتواند منجر با کاهش اهمیت بندر چابهار برای کشورهای آسیای میانه و افغانستان شود.
نتیجهگیری
ایجاد ارتباط ریلی مستقیم با چین ایران را تبدیل به کشوری اثرگذار در جریان ترانزیت آفرواوراسیا خواهد کرد و از این کشور پلی برای دستیابی به مدیترانه، شمال آفریقا و اروپا خواهد ساخت. همچنین این خط ریلی به عنوان یک کریدور توسعهای امنیت و ثبات را برای افغانستان به همراه خواهد آورد و در آینده نزدیک ظرفیتهای لازم برای شکل دادن به یک اتحاد استراتژیک میان چین، ایران، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان در قلب آسیا را ایجاد خواهد کرد. امری که به معنای کمرنگ تر شدن توان قدرتهای غربی برای بازیگری در قلب آسیا به منظور تحت تاثیر قرار دادن چین، روسیه و ایران است. بر اساس دیدگاه برخی از تحلیلگران چینی در صورت شکلگیری چنین اتحادی با محوریت ایران، پاکستان و افغانستان در قلب آسیا، یک جزیرهی ثبات در منطقه شکل خواهد گرفت که در نهایت موجب از بین رفتن توان آمریکا و محور غربی برای تقابل با روسیه و چین در این منطقه میشود.
بنابراین میتوان دریافت که استفاده از ابزار کریدورهای توسعهای و طرح ریزی پروژههایی نظیر اتصال ریلی مستقیم ایران و چین از طریق افغانستان علاوه بر تاثیر گذاری در روندهای ژئواکونومیک آسیا، از ابعاد ژئوپلیتیکی نیز برخودار است و میتواند موجب ورود کشورهای پهنهی آسیا به مرحلهای جدید از اتحاد با استفاده از ابزار کریدورهای توسعهای شود.
نظر شما :