گسترش دیپلماسی عمومی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
در بستر فرایند فنی و اقتصادی جهانی شدن و درمقابله با راهبرد جهانیسازی که به دنبال بازاریسازی، غربیسازی و آمریکاییسازی جهان از طریق یکجانبهگرایی، نظامیگری (میلیتاریسم)، اشغالگری و تجزیه و تنشآفرینی در سطح جهانی بویژه آسیای غربی وجهان اسلام است، جهانیگرایی باپرچمداری جمهوری اسلامی ایران؛ چندجانبهگرایی، مردمسالاری و تنش و تشنجزدایی را صلاح خود، منطقه و جهان اسلام و مسلمانان جهان و نظام جهانی دانسته و این سیاست را دنبال می کند.
به گزارش ایسنا به نقل از دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یکجانبهگرایی یا تسلط ابرقدرتها بر رابطه میان ملتها، بر مسائل بینالمللی مؤثر بوده و همواره جنگ و خونریزی را به دنبال داشته است، زیرا داشتن قدرت فراوان و نداشتن رقیب، در روابط بین الملل، باعث زورگویی و تقویت این باور بوده که حق با کسی است که زور داشته باشد.
در برابر این مساله تلاش برای کاستن از تسلط ابرقدرت ها، تشکیل قدرتهای منطقهای، گسترش دیپلماسی بجای فشار وتهدید ، صلح بجای جنگ، از ابزارهای ایجاد جهانی امنتر و خوشایندتر است. با توجه به اهمیت این موضوع، دربخش تدابیر پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ، در قالب تدبیر: "تأکید بر چندجانبهگرایی و منطقهگرایی، گسترش دیپلماسی عمومی و کمک به نهادمندی امنیت و حکمیت و صلح عادلانه منطقهای و بینالمللی" به این مهم ، پرداخته شده است.
در این تدبیر، با اشاره به چندجانبهگرایی در برابر یکجانبهگرایی، شکلگیری قدرتهای منطقهای در قارههای مختلف، بجای سیطره یک یا دو ابرقدرت ، مطرح شده است. از سوی دیگر ، دیپلماسی عمومی در کنار دیپلماسی رسمی که رابطه با دولتها است، بر اثرگذاری فرهنگی و ارتباط با افکار عمومی مردم کشورهای دیگر تاکید کرده است. حکمیت، استفاده از شیوههای غیررسمی و غیرسازمانی برای برقراری صلح و آشتی در یک کشور یا بین چند کشور است، و نهایتا صلح بین المللی، تلاش برای کاستن از جنگهای منطقهای، جلوگیری از گسترش تسلیحات کشتار جمعی و تسلیحات هستهای، گسترش ارتباطات فرهنگی، تشکیل سازمانهای همکاری منطقهای و بینالمللی و... از جمله راهکارهای ایجاد و حفظ صلح در جهان به شمار میآیند.
این تدبیر براساس بخش افق پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، که چشمانداز پنجاه ساله کشور را ترسیم ودر سطحی کلیتر به این مسئله پرداخته، تهیه شده است.
درافق سند الگو آمده است :"در آن هنگام، ایران .... برترین نقش را در وحدت و اخوت اسلامی و ثبات منطقهای و صلح عادلانه جهانی بر عهده دارد".
در بخش دیگر افق سند الگو که ریشه در مبانی فکری اسلامی ایرانی دارد؛ و در سند الگو از آنها با عنوان «مبانی نظری» و «اصول»، یاد شده است. توجه به این مبانی و اصول، زیربنای فکری افق را بهتر مشخص میکند.
در این نگاه، "هدف از آفرینش انسان، معرفت و عبادت پروردگار و در پرتو آن، دستیابی به مقام قرب و خلیفهاللهی است" و از سویی دیگر؛ "اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نقش بدیلناپذیری در تأمین نیازهای نظری و عملی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی ایفا میکند. به همین جهت استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائه الگوی پیشرفت دارد". در کنار این مبناها، اصولی نیز در سند هست که به مرحله عمل، نزدیکتر است و اهداف مبانی را مشخصتر میکند. این اصول عبارتند از:
اصل تکریم انسان و توجه به اقتضائات طبیعی ـ فطری انسان و نیز خصوصیات شاکلهای و موقعیتی او
اصل دعوت به خیر، و تعاون در احسان/ برّ و تقوی
اصل وحدت ملی، اخوت اسلامی، و همزیستی مسالمتآمیز با ملل، مذاهب و جوامع دیگر
اصل صیانت از استقلال، امنیت، اقتدار کشور و کرامت ملت و ارتقای آنها
اصل عزت، حکمت و مصلحت در روابط بینالمللی
نظر شما :