باوجود تلاش تهران برای همکاری راهبردی با مسکو
مردم ایران همچنان به روسیه بدبینند
نویسنده: کوروش ضیابری
دیپلماسی ایرانی: ایران و روسیه، دو غول نفت و گاز تحت تحریم آمریکا، به سرعت در تلاش هستند تا زمینههای تازه ای از همکاریهای دوجانبه را توسعه دهند و شرایط نابسامان خود را جبران کنند.
گزارشها، از تحویل احتمالی صدها پهپاد ایرانی به روسیه تا خبر قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری بین وزارت نفت ایران و گازپروم روسیه، نشانهها به طور فزایندهای از بلوغ یک اتحاد و به نتیجه رسیدن یک ائتلاف ضد آمریکایی نوپا در اوراسیا حکایت دارند. این نزدیکی چنان سریع پیش می رود که مقامات جمهوری اسلامی با انحراف کامل از موضع دیرینه خود در قبال مداخلات خارجی، آشکارا از تجاوز روسیه حمایت و آن را به عنوان واکنش ذاتی در برابر تحریکات ناتو توجیه کرده اند. از نگاه تهران، این تغییر در سیاست خارجی به سوی هماهنگی نزدیکتر با مسکو برای تقویت انعطاف پذیری ایران در برابر فشارهای خارجی ضروری است، ولی هر چقدر هم که ایران روابط مستحکم تر خود را با روسیه تبلیغ میکند، عموم مردم ایران هنوز متقاعد نشدهاند که این امر در خدمت منافع ملی آنها یا حتی با ایدئولوژیهای آنها سازگار باشد.
شاخص ادراک دموکراسی بنیاد اتحاد دموکراسی ها مستقر در کپنهاگ نشان می دهد که ۵۰ درصد از مردم ایران به روسیه نگاه منفی و تنها ۱۵ درصد نگاه بسیار یا تا حدودی مثبت دارند. این نگرش شهروندان ایران به روسیه منفیتر از نگاه مردم مصر یا عربستان یا حتی مردم یونان، مجارستان و ترکیه – متحدان امریکا در ناتو – است.
نگاه منفی مردم ایران به روسیه به قبل از شروع جنگ اوکراین بازمی گردد. گالوپ در سال ۲۰۱۱ دریافت که تنها ۱۳درصد از مردم ایران نقش روسیه در جهان را تایید می کنند و ۵۲ درصد به آن نگاه منفی دارند .
نظرسنجیهای گاه به گاه موسسات بزرگ غربی مانند گالوپ یا بنیاد اتحاد دموکراسیها که یافتههای آنها در مجموع قابل اعتماد هستند، معتبر و گویای واقعیت های ایران است .
تاریخ تلخ مداخلات منطقهای امپراتوری روسیه و خسارات ارضی به ایران در نتیجه جنگهای طرفین، دیدگاه مردم ایران را نسبت به روسیه به عنوان یک مداخلهگر استعماری شکل داده است .
نگاه منفی به روسیه همچنین ناشی از این است که ایرانیها روسیه را تا حدی مسئول مشکلات اقتصادی کنونی خود میدانند و معتقدند که مسکو با رای مثبت به شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران، بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، در عمل تحریمهای غرب را تایید کرده و باعث رکود اقتصادی و محرومیت گسترده مردم ایران شده است، به گونه ای که اکنون ۳۶.۱ درصد از جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند. بسیاری از ایرانیان معتقدند اگر روسیه از حق وتوی خود در شورای امنیت در دفاع از متحد فرضی خود استفاده می کرد، شاید موضوع هسته ای می توانست مسیری کاملاً متفاوت را دنبال کند و ایران با چنین اقدامات تنبیهی تحت فشار قرار نمی گرفت.
بسیاری از ایرانیان همچنین تفاوتی بین امریکا و روسیه به عنوان قدرت های بزرگی که به دنبال منافع خود و نه معیارهای اخلاقی و چندجانبه گرایی هستند، مشاهده نمی کنند. هزینه فعالیت روسیه در نیروگاه اتمی بوشهر که قرار بود در سال ۲۰۰۱ به بهره برداری برسد، در ابتدا ۸۰۰ میلیون دلار براورد شده بود ولی در نهایت بیش از ۱۱میلیارد دلار برای تهران بالغ شد و به علت تعویقهای مکرر مسکو تکمیل آن تقریباً چهار دهه طول کشید. در داخل ایران، نیروگاه هستهای به نمونهای از نادرستی روابط با روسیه تلقی می شود.
پس از تصویب کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر در سال ۲۰۱۸ و امضای پنج کشور ساحلی، این اعتراض شدید از سوی ملی گرایان ایرانی مطرح شد که دولت از سهم ۲۰ درصدی ایران از آب های دریای خزر گذشته و به سهم ۱۳ درصدی رضایت داده تا روسیه را خشنود کند – اتهامی که در واقع تا حدودی درست بود.
در همین حال، دولت ایران برای تغییر نگرشهای عمومی نسبت به روسیه، تلاش کرده است. بازوی تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران مدتهاست به دنبال مثبت نشان دادن چهره روسیه است، ولی به نظر می رسد که دولت برای جلب نظر مردم مظنون به روسیه، مشکل خواهد داشت. بیشتر مردم خواستار روابط متوازن با همه کشورها و برنامهای عملگرایانه در روابط خارجی هستند. با این حال با توجه به مسیر کنونی جمهوری اسلامی، بعید است مخالفت های مردمی تغییری در سیاستهای دولت ایجاد کند.
منبع: اندیشکده موسسه خاورمیانه / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :