خبری از اعتدال نیست
طالبان همان طالبان است
نویسنده: دیپالی موخوپادیای (Dipali Mukhopadhyay)
دیپلماسی ایرانی: اقدامات اولیه طالبان پس از رسیدن دوباره به قدرت، نشان داد که امیدی نیست که این گروه راه و روش پیشین را کنار بگذارد. طالبان بیش از یک میلیون دختر را از رفتن به مدرسه منع و وزارت امر به معروف و نهی از منکر را در محوطه وزارت زنان برپا کرده است.
هرچند در این بین مردم افغانستان بیشترین هزینه را خواهند پرداخت اما دولت های خارجی نباید خود را مصون بدانند. جنگ داخلی امکان پذیر است و می تواند زمینه ای برای افراط گرایی بیشتر باشد. به یاد آورید که اسامه بن لادن نقشه یازده سپتامبر را در خاک افغانستان طراحی کرد.
ظهور طالبان به سال 1989 می رسد. زمانی که نیروهای مقاومت مجاهدین، رژیم کمونیستی کابل را سرنگون و در میانه جنگ داخلی طالبان ظهور کرد. در همان سال ها، طالبان حکومت خود بر بیشتر مناطق افغانستان را آغاز و خط خود را از تمامی رژیم های گذشته افغانستان جدا کرد. با ترکیبی وحشت آور از نیروی پلیس و روحانیون، طالبان زنان را از عرصه اجتماعی حذف و جمعیت باقیمانده را نیز به افرادی بیسواد و روستایی تبدیل کرد که در اردوگاه های پناهندگان یا مدارس افراطی بزرگ شده بودند. روابط خارجی طالبان نیز به ارتباط با تشکیلات امنیتی پاکستان، برگزیدگان حکومتی سعودی و القاعده محدود شد.
پس از حادثه یازده سپتامبر، نقش طالبان در میزبانی از القاعده به نابودی اش منجر شد. نیروهای مجاهد افغانستان که در سال 1989 کابل را از شوروی پس گرفته بودند این بار هم یک یک شهرهای افغانستان را با پشتیبانی ایالات متحده از تصرف طالبان آزاد کرند.
دولت تازه به رهبری حامد کرزی با رویکرد دولت بوش – جنگ علیه تروریسم – روبه رو بود که در آن همه طالبان حتی آنها که می خواستند تسلیم شوند را نیز دشمن شمرده می شدند. در آنجا هرگونه تلاش برای صلح دولت تازه با سلف قدیمی اش از پیش شکست خورده بود. به این ترتیب، گروه طالبان دوباره با پشتیبانی پاکستان گردهم آمده و دولت کابل و حامیان خارجی آنها را آزار می دادند.
طالبان برخلاف دیگر گروه های شورشی مانند ببرهای تامیل سریلانکا یا داعش در عراق و سوریه آن شکلی از بوروکراسی که به ارائه خدمات و اجرای سیاست های تازه در مناطق تحت اشغال خود منجر باشد را اجرا نکرد. طالبان حتی برای تسلیم شدن در برابر اراده مردم به منظور مشروعیت بخشی به رژیم خود را نیز تمایل نداشت.
در عوض، طالبان بار دیگر بر شکل ساده ای از قانون و نظم تمرکز کرد. دادگاه ها اختلافات محلی را حل و فصل و ایدئولوژی طالبان را با قوانین شرعی پیش می بردند. طالبان سطح غیرمعمولی از انسجام داخلی را حفظ کرد و این کار را با ایجاد تعادل بین نظم از بالا و باز گذاشتن دست افراد رده پایین از انجام می دهد.
با این حال، رژیم طالبان با چالش های جدی روبه روست. این دولت، فاقد تخصص فنی، تجربه و حتی تمایل برای مدیریت امور روزمره زندگی است. طالبان تمام کارمندان زن را به خانه فرستاد و بسیاری از کارمندان مرد نیز به مهاجرت تصمیم گرفتند. در این بین امدادگران خارجی و پیمانکاران خصوصی نیز که مکمل نیروی کار داخلی بودند کشور را ترک کردند.
طالبان زمام کشور را در شرایطی در دست گرفته که یک افغان میانسال، هیچ تجربه ای از زندگی تحت حکومت طالبان ندارد. جمعیت این کشور جوان، تحصیل کرده و به شبکه جهانی متصل است. به این ترتیب، طالبان بسیاری از دستاوردهای سال های گذشته افغانستان را تهدید می کند.
با این حال، طالبان در اواخر پاییز فرمان منع ورود دختران به مدارس در شهرهایی که تقاضای تحصیل زیاد بود را زیر پا گذاشت. در صورت عدم انعطاف پذیری، طالبان ممکن است کنترل خود در برخی موارد را از دست بدهد.
معدود دولت های افغانستان که توانستند قدرت خود را در طولانی مدت حفظ کنند این کار را با ایجاد فضا برای بازیگران و نظرات رقیب انجام داده اند. آنها همچنین قدرت خود را با نهادها و سازمان های بین المللی پیوند زده اند.
رژیم تازه افغانستان با انزوای کامل بین المللی روبه روست. اثرات این انزوا از تحریم ها تا دارایی های مسدود شده شدید است. با این حال محمد حسن آخوند، نخست وزیر تازه کشور، هیچ مسئولیتی در برابر ده ها میلیون نفری که از ناامنی غذایی رنج می برند، بر عهده نگرفته و قحطی را مجازات خدا در برابر گناهان جامعه توصیف می کند.
اگر دولت طالبان تصمیم بگیرد سرسختی خود را کنار بگذارد ممکن است گشایش هایی برای مشارکت داخلی و تعامل خارجی وجود داشته باشد. برای ایالات متحده، متحدان غربی، همسایگان و خود مردم افغانستان نه فروپاشی طالبان و نه ثببیت آن نوید خوبی ندارد. شکست دولت قبلی یک فاجعه انسانی را رقم زده است و جنگ داخلی اوضاع را وخیم تر می کند. یک طالبان قدرتمند هم می تواند فضا را برای دیگر افراط گرایان باز کند.
منبع: فارن افرز/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :