تداوم حملات روسیه، چالشهای اقتصادی و اجتماعی ایران را افزایش می دهد
عطنا - نشست تخصصی دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با بحران اوکراین؛ زمینه ها و پیامدها با حضور دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی، دکتر مجید عباسی، دکتر اصغر کیوان حسینی، دکتر هادی آجیلی و دکتر مرتضی نورمحمدی اساتید گروه روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی و نیز دکتر ابراهیم متقی استاد گروه روابط بین الملل دانشگاه تهران، در روز چهارشنبه ۱۸ اسفند با همکاری معاونت پژوهشی و گروه روابط بین الملل در بستر فضای مجازی برگزار شد.
دکتر دهقانی: جنگ اوکراین حمله پیش دستانه به منظور تامین امنیت وجودی روسیه است
دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی در ابتدای نشست در رابطه با ابعاد نظری بحران اوکراین گفت: «بر اساس نظریه واقع گرایی تدافعی و امنیت طلبی روسیه، این حمله یک حمله پیش دستانه به منظور تامین امنیت وجودی روسیه است. تلاش آمریکا پس از فروپاشی شوروی برای برقراری و تثبیت هژمونی در نظام بین الملل به ویژه در اروپا، گسترش ناتو به شرق و عضویت اوکراین در آن، مهار و محدودسازی قدرت روسیه و روس زدایی در کشورهای سابق شوروی به ویژه اوکراین موقعیت وجودی روسیه را تهدید میکند و روس ها با انگیزه تامین بازار انرژی اروپا و ایجاد یک منطقه حائل برای جلوگیری از غرب گرایی اوکراین این حمله را انجام دادهاند.»
او افزود: «بر مبنای نظریه واقع گرایی تهاجمی، حمله روسیه به اوکراین با یک ناسیونالیسم روسی و انگیزه توسعه طلبی و تلاش برای بیشینه سازی قدرت به منظور ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی کرملین در اوراسیا و نظام بین الملل به منظور احیای شوروی سابق همراه بوده است. شواهد نشان میدهد آمریکاییها این استراتژی را طراحی کردند تا روسیه بر سر یک دوراهی قرار بگیرد تا اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی آمریکا تامین شود. با بهره گیری از حمله روسیه به اوکراین، بازیابی و بازسازی قدرت رهبری آمریکا در اروپا و آتلانتیک که ترامپ آن را تضعیف کرده بود بر اساس یک دلیل موجه اتفاق میافتد و توجیه فلسفه وجودی ناتو در اروپا را به نفع آمریکا به دنبال دارد. این بحران می تواند شروع جنگ سردی جدید، آغاز مسابقه تسلیحاتی و نیاز به وجود آمریکا برای ایجاد توازن را توجیه کند و در حوزه اقتصادی آمریکا در زمینه تامین انرژی اروپا جانشین روسیه خواهد شد.»
وی در رابطه با سیاست ایران بیان کرد: «سیاست ما سیاست بی طرفی فعال است، اما ما باید واقعیت جنگ روسیه با اوکراین، رقابت آمریکا و روسیه، رقابت روسیه و اروپا و رقابت روسیه و ناتو را تفکیک کنیم، سیاستی همهجانبه گرا و نظام مند را در پیش بگیریم تا با استفاده از بحران اوکراین منافع خود را تامین کنیم و اگر بتوانیم با استفاده از شکاف های ایجاد شده نقش فعالی بازی کنیم، شاید بتوانیم سهمی از تامین انرژی اروپا برای خود تعریف کنیم.»
دکتر عباسی: پیش بینی اروپا آن است که نظام سیاسی در کیف تغییر کند
دکتر مجید عباسی در رابطه با سیاست اتحادیه اروپا در قبال بحران اوکراین بیان کرد: «مقامات عالی اتحادیه اروپا مانند جوزف اورال و فندرلاین مردم روسیه را از دولت جدا دانسته و در این بحران روسیه را محکوم کردهاند. اروپایی ها اهداف روسیه را چندمرحلهای و تکاملی توصیف می کنند و معتقدند روسیه به دنبال پیشروی در اروپاست. پیش بینی اروپا بر آن است که با خلع سلاح اوکراین نظام سیاسی در کیف تغییر کند و در نهایت اوکراین به روسیه می پیوندد. اروپا و آمریکا، روسیه را تحریم کرده، نیروهای نظامی برای حفاظت از اعضای ناتو در آلمان مستقر شده و کمکهای تسلیحاتی به اوکراین انجام دادهاند، اما سهم روسیه در بازار انرژی، اروپا را از انجام همه جانبه تحریم ها باز می دارد.»
وی در ادامه گفت: «در حوزه سیاسی امنیتی، اروپا چند چالش مهم را برای خود توصیف کرده است. اول حفظ اتحاد ناتو و مستحکم تر شدن این اتحاد نسبت به گذشته، دوم ایجاد یک ساختار امنیتی و دفاعی قابل اعتماد برای خود، چرا که آمریکا موظف به حفاظت از اروپا نیست و سوم ترغیب آلمان برای تحریم شدید روس ها با توجه به پیشینه تاریخی این دو کشور. همچنین وابستگی شدید انرژی اروپا به روسیه، مشکلات داخلی اروپا، ترس اروپا از جنگ جهانی سوم، عدم برخورداری از نیروی دفاعی و امنیتی مشترک و کارآمد و عدم عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا باعث میشود که اتحادیه اروپا در قبال حمله روسیه به اوکراین سیاست فعال اتخاذ نکند.»
دکتر متقی: افول روسیه سریع تر از آمریکا در حال وقوع است
دکترابراهیم متقی با بررسی این بحران از نگاه ساختاری بیان کرد: «نکته اول این است که فضای موجود سیاست بین الملل به صد سال پیش شباهت دارد و نکته دوم اقدامات راهبردی است که روسیه بر اساس آن حمله را انجام داده و ما شاهد نشانه هایی از تغییر موازنه قدرت هستیم. ایالات متحده قادر به کنترل بازیگران، حوادث، رویداد ها و منابع نیست که این بیانگر افول تدریجی قدرت آن است. از طرف دیگر استفاده روسیه از ساز و کار نظامی برای رسیدن به اهداف سیاسی بیانگر افول سریع تر روسیه از آمریکا است، چرا که روسیه در کنار این مسئله فروشنده مواد خام نیز می باشد.»
او گفت: «مسئله روسیه در محیط منطقهای موازنه قدرت است و آمریکا به اوکراین اجازه نداد در محیط منطقهای موقعیت خود را تثبیت کند. در نتیجه استفاده روسیه از ساز و کار تهاجمی طبیعی است. مساله اصلی این است که پس از فروپاشی شوروی روسها بر این اعتقاد بودند که کشورهای جدا شده از اتحاد شوروی باید وضعیت خارج نزدیک با روسیه داشته باشند، یعنی اوکراین آزاد است با جهان غرب ارتباط داشته باشد؛ اما نمی تواند ساز و کارهایی به کار ببرد که روسیه را تهدید کند. در نتیجه سیاست روسیه حفظ و ارتقای موقعیت است.»
وی افزود: «روسیه نیازی به تسخیر جغرافیایی دولت اوکراین ندارد، اما از طرف دیگر نیز تمایلی به پذیرش دولت غربگرای عضو ناتو در منطقه ندارد و گمان می رود خواسته روسیه استعفای دولت غربگرای اوکراین و جایگزینی یک دولت معتدل است. این بحران چالشهای اقتصادی و اجتماعی ما را نیز افزایش می دهد چرا که دیپلماسی نیازمند توافق با قدرت های بزرگ است و زمانی که نقش دولتهای بزرگ تغییر پیدا میکند، الگوی رفتاری آنها معطوف به پذیرش توافق نخواهد بود.»
دکتر کیوان حسینی: دغدغه اصلی پوتین همپایه شدن با سایر قدرت های بزرگ است
دکتر اصغر کیوان حسینی نیز بیان کرد: «تصویر اول در رابطه با این بحران کشوری تحت رهبری اقتدارگرایانه و متاثر از مجموعه ای از ملاحظات روانشناختی و نوستالژیک است که از نظر اقتصادی متوسط بوده و از نظر نظامی قدرت قابل توجهی در سطح بین الملل دارد. دغدغه اصلی پوتین حداکثرسازی موقعیت است و تمام این بحران ها ابزاری برای اوست تا بتواند مشکل اصلی رسیدن به موقعیت همپایگی با باقی قدرتها را حل کند. شاخص های نگاه اول شامل لشکرکشی روسیه، برخی بیبرنامگی های ارتش روسیه، نوع جنگ و سلاح ها، تبدیل شدن اوکراین به صحنه نیابتی نبرد غرب با روسیه و حمایت اتحادیه اروپا از کشوری است که عضو اتحادیه نیست.»
وی ادامه داد: «تصویر دوم تصویر سیستماتیک تر می باشد و میتوان از زاویه چند متغیر آن را بررسی کرد. بحران اوکراین نماد تخاصم نظامی آشکار میان قدرت های بزرگ، اولین تجربه پس از جنگ جهانی دوم و نشان دهنده سهم روسیه در تضعیف سرمایهگذاری روشنفکرانه برای ایجاد صلح و همکاری بین المللی پس از جنگ جهانی دوم تا کنون بوده که منجر به فرصت سازی برای بروز انسجام نسبی میان آمریکا و ناتو با اروپا شده است. چالش اروپا نیاز به حمایت آمریکا در چنین شرایطی و خودمختاری استراتژیک میباشد که حمله روسیه به اوکراین حل این چالش را سرعت بخشید.»
او گفت: «چالش های نگاه دوم شامل فعال کردن جریان گرایش به غرب در محیط امنیتی روسیه، مواجه شدن با انتقال قدرت به شرق با ابهام، شکلگیری صحنه نوظهوری از نقش آفرینی فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی و تبلیغات و رسانه ها و بسیج افکار عمومی در جهت مقابله با بحران و تشدید آن، موقعیت حائز اهمیت برای چین که او را تبدیل به مهم ترین بازیگر صحنه کرد، تشدید نقش فاکتور انرژی در سطح روابط بین قدرت های بزرگ و میان قدرت های منطقه ای، تحریم های همه جانبه بیسابقه روسیه، طرح دوباره رابطه تسلیحات هسته ای و بحث صلح سازی، تقویت جریان نظامی جدید در اروپا، افزایش بودجه نظامی آلمان و استقلالطلبی انرژی در اروپا میشود.»
دکتر آجیلی: اروپا مجبور است در برخورد با روسیه با احتیاط رفتار کند
دکتر هادی اجیلی هم در انتهای نشست بیان کرد: «در سال های گذشته آمریکا به دنبال گرفتن جایگاه اقتصادی روسیه در تامین انرژی اروپا بود و با این جنگ هدف آمریکا تا حدودی محقق شده است. همچنین گسترش نظامی گری در اروپا می تواند موجب بازاریابی مجتمع های صنعتی نظامی آمریکایی شود که برای آمریکا منافع اقتصادی را به دنبال دارد، اما مسئله این است که بی نیازی اروپا از انرژی روسیه از برنامه های بلند مدت است و به این زودی تحقق نمی یابد. بنابراین به دلیل متکی بودن تمام صنایع و اقتصاد بسیاری از کشورهای اروپایی اتحادیه اروپا به انرژی، آنها در برخورد با روسیه بسیار با احتیاط رفتار می کنند. از طرف دیگر روسیه بی گدار به آب نزده و تمهیداتی را پیش از تحریم برای خود ایجاد کرده اما به این معنا نیست که روسیه متضرر نخواهد شد. یکی از این تمهیدات توافق با چین بود و روسیه به پشتوانه اقتصادی چین وارد جنگ شد.»
وی افزود: «نکته دوم بحث رسانه ها و افکار عمومی است. روسیه به یک کشور مستقل حمله و تمامیت ارضی آن کشور را مورد تجاوز قرار داده است و این حرکت روسیه پیوست دیپلماسی عمومی نداشت و به شدت در افکار عمومی دنیا روسها به عنوان متجاوز شناخته شدهاند و باید مراقب باشیم که در این صفحه بندی قرار نگیریم. در طرف دیگر افکارعمومی، وضعیت آمریکا نیز مناسب نیست و به دلیل تحریکاتی که انجام دادهاند افکار عمومی دنیا بر این است که آمریکا اوکراین را قربانی اهدافی که برای روسیه داشتهاند کرد و منتظر هستند که آمریکا به کمک دولت غربگرا برود اما این امر اتفاق نیفتاد.»
وی در آخر گفت: «ایران طبعا نمی تواند در این بحران و جنگ حامی روسیه باشد، چرا که در این صورت متجاوز شناخته می شود و به دلیل همراهی دولت اوکراین با آمریکا علیه ایران، کشورمان نمیتواند طرف اوکراین را نیز بگیرد و باید سیاست بیطرفی را پیش بگیریم و رفتاری را که روسیه در حال حاضر انجام داده آمریکا در دو دهه اخیر انجام میداد با این تفاوت که آمریکا این کار را با سیاست انجام داد و روسها از قدرت نظامی شان استفاده کردهاند.»
نظر شما :