گرهگشایی حاج قاسم در کمیسیونهای مشترک ایران با عراق و سوریه/سردار طراح استراتژی تجاری در منطقه بود
رئیس اتاق مشترک ایران و عراق با بیان اینکه سردار سلیمانی به موضوع استراتژی تجاری و تأثیر آن در امنیت ملی کاملا واقف بود، گفت: یکی از معیارهای حاج قاسم چگونگی روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه بود و برای تحقق آن تلاش میکرد تا موانع حذف شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، قرار گرفتن در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی بهانهای شد تا درباره دیدگاههای مختلف این بزرگ مرد میدان بخصوص در ابعاد مختلف اقتصاد ملی گفتوگویی با یحیی آل اسحاق، وزیر اسبق بازرگانی و رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق داشته باشیم.
به گفته آل اسحاق، حاج قاسم جامعیت تاثیرگذاری در حوزه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشت، یعنی به همان اندازه که در حوزه نظامی به روابط ایران و عراق، ایران و سوریه و همچنین ایران و منطقه فکر میکرد به حوزه های اقتصادی نیز توجه داشت و تمهیدات لازم را در این باره می اندیشید.
در ادامه گفتوگوی یحیی آل اسحاق با فارس را درباره توجه ویژه سردار سلیمانی به اقتصاد ملی و منطقهای میخوانید.
فارس: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی علاوه بر اینکه دارای استراتژی سیاسی و امنیتی بود بلکه دارای استراتژی اقتصادی نیز بودند، لطفا در رابطه با استراتژی اقتصادی حاج قاسم در عراق و تاثیر اقداماتشان بر روابط اقتصادی ایران و عراق توضیحاتی ارائه دهید.
آل اسحاق: بعضی از شخصیتها به مرور زمان، هویتشان به تناسب موضوعات مشخصتر میشود و جنبه الگویی و نیمه رهبری پیدا میکنند، بدون اغراق واقعیت آن است که حاج قاسم سلیمانی نیز یکی از این شخصیتهاست.
سردار از نظر رفتاری، خانوادگی، استراتژیهای ذهنی، افق دید و برنامههای عملیاتی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، روابط بینالمللی، اعتقادات دینی و باورهای دینی مجموعا به عنوان یک شخصیت الگو مطرح میشود کما اینکه به عنوان یک شخصیت الگو نیز مطرح هستند. اگرچه طرح ابعاد شخصیتهای این بزرگوار را در حوزههای مختلف زیاد داشتهایم اما اینکه یک شخصیت جامع در ابعاد مختلف تا این اندازه درخشان تر و روشنتر میشود ناشی از هویت و خصوصیات عملکردشان است.
* حاج قاسم در رفتار با خانواده و فرزندانش از یک الگوی صحیح الهی پیروی میکرد
* فارس: اگرچه با طرح این سوال از مباحث اقتصادی دور میشویم، اما بفرمایید که علت جامعیت شخصیت سردار سلیمانی چیست؟
آل اسحاق: اگر بخواهم علت و ریشه آن را تحلیل کنم باید بگویم که حاج قاسم شخصیتی است که علم، باور و عملش هم جهت بود و این از خصوصیات پیامبران الهی است زیرا پیامبران الهی هر چه را میدانستند باور داشتند و هر آنچه را باور داشتند عمل میکردند؛ افرادی با چنین خصوصیاتی، افراد کامل و جامعی هستند مخصوصا اینکه علم، باور و عملشان بر مبنای اعتقادات خالص و کامل باشد و حاج قاسم نیز علم، عمل، باور و اعتقاداتش از یک الگوی الهی مقتبس شده بود.
حال اگر بخواهیم رفتار حاج قاسم را در بخشهای مختلف بررسی کنیم میبینیم که رفتار، ادبیات و کردار حاج قاسم به گونهای بوده است که به آنچه که باور و علم داشته، عمل کرده است چنانچه حاج قاسم احترام بسیار ویژهای برای پدر و مادرشان قائل بودهاند که این موضوع ناشی از باور به یک الگوی الهی و دینی است همچنین حاج قاسم در رفتار با خانواده و فرزندانش نیز از یک الگوی صحیح الهی پیروی میکردهاند.
* شاخص سردار سلیمانی ولایت فقیه بود
در حوزههای اجتماعی، سردار شهید حاج قاسم یک انسان جامع نگر بود و انتزاعی فکر نمیکرد و در زندگی اعتدال داشت چنانچه میبیند وی در رفتار با مردم عادی، کوچه و بازار، مستضعف و نخبه با یک الگو رفتاری برخورد میکرد.
در حوزههای سیاسی، سردار هیچگاه تحت تاثیر اتفاقات روز روی آنتن نبود و همیشه براساس واقعیتها عمل میکرد و راست و چپ، سیاه و سفید، شمال و جنوب برایشان تفاوتی نداشت بلکه شاخصاش ولایت بود و راستگرا بودن و چپگرابودن و متعادل بودن افراد، در صورتی که آن افراد در مسیر ولایت بودند برایش تفاوتی نداشت.
حاج قاسم مجذوب مقامات ظاهری کسی نمیشد به طوری که در محیطهای نظامی وقتی فرمانده ارشد لشکر بود برای یک سرباز ساده همان احترامی را قائل بود که برای فرماندهان قائل بود، حاج قاسم شخصی است که تمام رفتارش در حوزه های اجتماعی تابع دین و الگوی ایشان، مقام معظم رهبری و مقام ولایت بوده است.
* جامعیت تاثیرگذار سردار سلیمانی در حوزههای نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی
فارس: آقای آل اسحاق تا اینجا شما درباره ابعاد مختلف شخصیت سردار سلیمانی توضیحاتی را بیان فرمودید، لطفا با توجه به شناختی که از ایشان داشتید بفرمایید که حاج قاسم برای توسعه روابط اقتصادی بخصوص توسعه روابط اقتصادی در منطقه و توسعه روابط اقتصادی با عراق چه اقداماتی را انجام دادهاند و چگونه در کنار توجه به ابعاد سیاسی و امنیتی به اقتصاد نیز توجه داشتند؟
آل اسحاق: اما در رابطه به پاسخ سوال شما و نقش حاج قاسم در روابط دیپلماسی اقتصادی در حوزه عراق با توجه به اینکه از نزدیک شاهد برخی از مسائل بودهام باید بگویم که سردار جامعیت تاثیرگذاری در حوزههای نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران با کشورهای منطقه داشت. یعنی به همان اندازه که در حوزه نظامی به روابط ایران و عراق، ایران و سوریه، ایران و منطقه فکر می کرد به حوزه های اقتصادی نیز توجه داشت و تمهیدات لازم را میاندیشید. بنابراین به همان اندازه که در حوزه نظامی حضور داشت به حوزه های اقتصادی نیز وارد می شد و با مسئولان مربوطه گفت وگو میکرد و تذکرات لازم را به مسئولان اقتصادی و حتی وزرا میداد و تمهیدات لازم را میاندیشید.
مثلا وقتی میخواست در رابطه به آتیه عراق فکر کند، حتی برای برنامه اقتصادی حشد الشعبی هم برنامهریزی میکرد که چگونه باید مبانی اقتصادی آنها را تامین کرد و همان گونه که در حوزههای نظامی و مستشاری کمک میکرد در حوزههای اقتصادی نیز به همان نسبت وارد میشد.
در رابطه با مسائل و پروژه های اقتصادی و جریانات اقتصادی بین ایران و عراق هرگاه مشکلی ایجاد میشد حاج قاسم با نفوذی که داشت برای حل مسائل اقتصادی استفاده میکرد و بنابراین یک مرجع کامل بود و از آنجا که یک رابطه اخلاصی با خدا و ائمه داشت نظراتش از پختگی برخوردار بود و در همه حوزه ها و بخش ها و حتی در مسائل اقتصادی نیز به علت اطلاعات و تجربیات صاحب نظر بود.
* سردار تمام هزینههای سیاسی پیشبرد مسائل اقتصادی را میپذیرفت
آل اسحاق: سردار شهید قاسم سلیمانی در رابطه با مسائل حوزه اقتصادی، حتی هزینههای سیاسی را قبول میکرد و اگر به لحاظ سیاسی، آن رابطه مناسب نبود اما هزینه آن را برای پیشبرد اهداف اقتصادی می پذیرد و نگرانی برای مذاکره کردن نداشت اگرچه برخی جریانات فکری می گفتند که نباید اینگونه باشد؛ برای پیشرفت کار با همه جریانات راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب در صورتی که خط مشی این افراد خط ولایت بود تعامل میکرد و هیچ نگرانی نیز نداشت، حاج قاسم، مجموعه ای از اعتقاد، باور و عمل بود که برای اعتقاد، باور و عملش همه هزینه را می پذیرفت و یکی از این اینها هزینههای نقد، جانش بود، در همه جریانات اقتصادی و دیپلماسی، مخصوصا در نقاط استراتژیک نقش اساسی داشت و اگر مشاهده می کرد که یک جریان مسیر کج را می رود فورا مسیر آن جریان را هدایت میکرد.
در همه حوزه های اقتصادی، رابطه مسائل اقتصادی و رابطه امنیت ملی را به خوبی درک کرده بود. حتی به خاطر دارم که در یکی از کمیسیون های مشترک اقتصادی ایران و عراق که موضوع حساسی به وجود آمده بود بلافاصله خود را به مسئولان رساند و راهکار ارائه داد و دستور دادن و هیچگاه نگفت که این کار در سطح و اندازه من نیست.
رابطه استراتژی منطقهای جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای توسعه و مسائل امنیت ملی و توسعه روابط بینالملل با هم عجین است و این نوع نگاه دقیقا نگاه مقام معظم رهبری است و این موضوع را به دلیل سابقه وزارت و سابقه ارتباطات در دوران وزارتم با مقام معظم رهبری عرض میکنم که ایشان زمانی که وزیر بودم صراحتا فرمودند که توجه کنید که بین امنیت، توسعه و تجارت ما رابطه مستقیم وجود دارد و تاکید داشتند که بین استراتژی تجاری منطقه و امنیت ملی و توسعه ما رابطه مستقیم وجود دارد و ما باید با ابزار استراتژی تجاری، امنیت و توسعه منطقه ای را مورد دقت قرار دهیم.
* نفوذ در منطقه با ابزار استراتژی تجاری
آل اسحاق: به علت موقعیت تاریخی، استراتژی، ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک کشور ما هاب منطقه است و یکی از مزیتهای بزرگ ما مساله استراتژی تجاری است و بنابراین با ابزارهای استراتژی تجاری باید در تمام کشورهای اطراف منطقه نفوذ کنیم و این امری امکانپذیر است. ما دروازههای طلایی شمال، جنوب، شرق و غرب هستیم و یکی از عوامل اصلی که میتوانیم باطلالسحر هر حرکتی علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشیم، نوع استراتژی تجاری ما در منطقه است و بنابراین باید با استراتژی تجاری در تمام منطقه نفوذ کنیم.
* میتوان سهم 300 میلیارد دلاری از تجارت یک هزار و 200 میلیارد دلاری منطقه را به دست آورد
فارس: طی سالهای اخیر روابط تجاری ایران و عراق چقدر پیشرفت داشته است؟
در حال حاضر 15 کشور منطقه در حدود یک هزار و 200 میلیارد دلار با یکدیگر ارتباطات تجاری دارند و در حالی که ما میتوانیم 300 میلیارد دلار از این تجارت را به خود اختصاص دهیم اما از سهم بسیار اندکی از آن برخوردار هستیم. ما دروازه طلایی برای شرق، غرب و شمال و جنوب هستیم.
* توصیه سردار برای اتصال راهآهن شلمچه - بصره
آل اسحاق: در رابطه با توسعه تجارت با عراق و کشورهای منطقه حاج قاسم بسیار توصیه و تلاش کردند تا راهآهن شلمچه - بصره که 32 کیلومتر است تکمیل شود زیرا با این اقدام تمام منطقه ایران، سوریه و اردن به هم وصل می شوند توان علمی، توان فنی و اقتصادی آن هم وجود دارد ضمن اینکه بودجه صرف شده برای آن کاملا اقتصادی است اما این خطآهن هنوز ساخته نشده است البته در اینباره اقداماتی در دولت سیزدهم آغاز شده است.
تمام نگرانی استکبار آن است ایران، عراق، سوریه و لبنان یا همان هلال شیعی به هم وصل نشود و تمام دغدغهشان این است در حالی که اگر این جریان وصل شود اتفاقات مهمی خواهد افتاد.
* ظرفیت 20 میلیارد دلاری برای توسعه روابط تجاری ایران و عراق
آل اسحاق: ایران و عراق از ظرفیت 20 میلیارد دلاری برای توسعه روابط تجاری برخوردارند و در مقطعی از زمان روابط تجاری این دو کشور تا سطح 14 میلیارد دلار هم رسیده است اما برای توسعه بیشتر روابط نیاز به برخی از زیرساخت ها وجود دارد و باید مناطق آزاد تجاری و شهرک صنعتی در مرزهای مشترک ایران و عراق ایجاد شود.
تجارت الان محور توسعه کشورهاست اما متاسفانه برای برخی هنوز تجارت مسالهای غیرمولد است و موضوع تجارت در حاشیه است. در حالی که ما باید جمله حکیمانه مقام معظم رهبری را که در بالا نیز به آن اشاره کردم مدنظر داشته باشیم و آن را خوب بفهمیم که امنیت و توسعه روابط بینالمللی به استراتژی تجاری ما وصل است.
در حال حاضر در دنیا محور توسعه کشورها عمدتا تجارت و خدمات بازرگانی است اما در کشور ما به آن توجه جدی نمیشود، به طوری که تا چند سال پیش سفرا جرات ورود به مسائل اقتصادی را نداشتند و اکنون نیز اگر بررسی کنیم میبینیم که تعداد رایزنان بازرگانی ما کمتر از 10 نفر است در حالی که برخی از کشورها حداقل دارای 180 رایزن بازرگانی در کشورهای مختلف در سراسر دنیا هستند.
* فارس: قطعا حاج قاسم اهمیت بخش تجارت و بازرگانی را به خوبی میدانستند، سردار چه اقداماتی در این بخش داشت؟
آل اسحاق: بله؛ و نکته مهم نیز همین است که سردار حاج قاسم سلیمانی این موضوع را خوب فهمیده بود و در ماموریتی که داشت یکی از شاخصهایش، شاخص چگونگی روابط اقتصادی با عراق، سوریه و سایر مناطق بود. در کمیسیونهای مشترک حضور مییافت و با مسئولان صحبت می کرد و گرهگشایی میکرد و اگر در پروژهای مشکلی وجود داشت آن را حل میکرد و نگرانی از متهم شدن نداشت زیرا میدانست این مسائل، مسائل استراتژیک است. حتی در رابطه با اختصاص بودجه برای توسعه اعتبارات اقتصادی، وارد عمل میشد و تاکید میکرد که مثلا این مقدار بودجه اختصاص دهید و به عنوان یک عامل اصلی برای اهداف بزرگاش، حوزه اقتصادی را قبول داشت، عمل میکرد و اجرا میکرد و هزینه قبول میکرد و توسعه میداد. ضمن اینکه این اقدامات هیچ منافع اقتصادی برای خودش یا اطرافیانش نداشت و فقط اقداماتی خالص الهی بود که منافعش به همگان میرسید.
ببینید یکی از افتخارات انسان کامل این است که انسان الگو باشد، انسانها وقتی متعالی میشوند که در حوزه خودشان الگو باشند. حاج قاسم سلیمانی در بخشهای مختلف، خصوصیات یک انسان متعالی را دارند بودند و بنابراین برای همگان یک الگوی کامل است، تمام ابعاد وجود حاج قاسم، الهام بخش است و آثار حاج قاسم نه تنها برای ایران بلکه برای کل جهان زنده است.
* سردار سلیمانی نقش استراتژی تجاری را به خوبی درک کرده بود
در مجموع و به طور خلاصه باید بگویم که در درجه اول مبنای علم، باور و عمل حاج قاسم یکسان بود و این از خصوصیات مردان الهی و مقتبس از نگاه الهی است. در درجه دوم، شاخص سردار، شاخص ولایت بود و در درجه سوم نیز حاج قاسم فردی جامعنگر بود و در ماموریتش نگاه جامعی به حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشت که نقش استراتژی تجاری را به خوبی درک کرده بود و طراح بود و این امر نیز مقتبس از راه و روش مقام معظم رهبری در این باره بود.
سردار سلیمانی در همه ماموریتها تابع رنگ و خطوط سیاسی خاصی نبود ،اما همانطور که اشاره شد شاخصاش ولایت بود و در همه بخشهای حتی حوزههای اقتصادی هزینهها را میپذیرفت و در هر حوزهای که لازم بود وارد میشد و نظارت، پشتیبانی و هدایت میکرد.
نظر شما :