ظرفیت های قابل توجهی که این پیمان دارد
پیمان شانگهای، بلوک قدرتمند در برابر غرب
دیپلماسی ایرانی: پیوستن جمهوری اسلامی ایران به پیمان شانگهای پس از مدت ها ماندن در وضعیت عضو ناظر، اینک به تقویت موضع ایران در نظام بینالملل و همچنین افزایش توانایی پیمان شانگهای کمک خواهد کرد.
پیمان شانگهای ظرفیت عظیمی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی در خود دارد که قادر است سلطه غرب در این بخش ها را به طور جدی تهدید کند و به اصلیترین جایگزین برای هژمونی آینده قدرت در نظام بینالملل بدل شود. کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای، روی هم بیشترین تولیدکننده و مصرفکننده انرژی در جهان هستند. مساحت کشورهای عضو این سازمان روی هم ۳۶۸۸۹۶۰۷ کیلومتر مربع یا در حدود یک چهارم سطح خشکیهای زمین است. همچنین نه کشور عضو در حدود ۳ میلیارد و ۳۶۳ میلیون نفر جمعیت دارند که در حدود ۴۳ درصد جمعیت جهان را شامل میشود. در این نوشتار به تعدادی از این ظرفیتها اشاره خواهد شد.
۱. ظرفیت جایگزینی نظامی: در حال حاضر پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» به عنوان مهمترین قطب نظامی دنیا شناخته میشود. با گسترش ناتو به شرق، قدرت این پیمان امنیت دسته جمعی فزونی یافت تا حدی که حتی روسیه در سال های بعد از فروپاشی شوروی، خواهان پیوستن به آن بود. در پیمان شانگهای ظرفیت بالقوه فراگیرتری نسبت به ناتو برای همکاری های نظامی وجود دارد؛ ارتش کشورهای عضو پیمان در صورت ایجاد یک نظام امنیت دسته جمعی مجهز به همه تجهیزات نظامی پیشرفته و با توان نظامی بالا هستند؛ مضاف بر آن چهار کشور اتمی پاکستان، هند، چین و روسیه قدرت بازدارندگی بالایی به این پیمان خواهند بخشید. به علاوه چین و روسیه به عنوان دو عضو دایم شورای امنیت، توان مدیریت سازمانی بحران های امنیتی و نظامی جهانی را دارا هستند. با از میان رفتن پیمان ورشو پس از جنگ سرد، تاکنون پیمان نظامی فراگیری که بتواند با ناتو هماوردی کند شکل نگرفته است؛ ایجاد یک پیمان نظامی در قالب کشورهای عضو پیمان شانگهای میتواند دوباره توان رقابتی با ناتو را فراهم آورد.
۲. ظرفیت جایگزینی اقتصادی: نیروی کار جوان و مقرون به صرفه در این پیمان بخصوص در چین و هند در قیاس با جمعیت رو به پیری غرب، مزیت نسبی بالایی برای رشد اقتصادی سریع این کشور ها فراهم آورده است. دستاوردهای تکنولوژیک اخیر آسیا به خصوص در چین، دورنمای اقتصاد دانش بنیان در این منطقه را امیدوارکننده میسازد؛ به جز چند مورد محدود در حیطه «های تک» زیرساخت تکنولوژیک لازم برای رقابت با غرب در این منطقه فراهم است. تنوع تولیدات در بین کشور های عضو به حدی است که به راحتی قابلیت برآورده ساختن نیازهای همدیگر را داشته و بازار تولید و مصرف هر دو در بین کشورهای عضو به خدا کفایت موجود است. منابع انرژی در غرب چین، آسیای میانه، روسیه و ایران میتواند برآورده کننده نیاز به انرژی کشورهای عضو باشد. روسیه و ایران دو کشور نخست در ذخایر گاز طبیعی و همچنین صادرکننده عمده نفت خام هستند که ظرفیت صادراتی آنها میتواند معطوف به اعضای پیمان شانگهای باشد. اما نقطه عطف همکاری اقتصادی در بین کشورهای عضو، ایجاد پول واحد برای جایگزینی دلار است. بدین نحو برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم، سلطه دلار و تبعات اقتصادی منفی آن برای این کشورها به پایان خواهد رسید و حربه تحریم اقتصادی آمریکا علیه کشورهایی مثل ایران، روسیه و چین بیاثر خواهد شد. همچنین انتقال تورم آمریکا به جهان و انحصار مبادله انرژی با دلار که همگی بواسطه داشتن ارز بینالمللی در اختیار آمریکا بود، از میان خواهند رفت.
۳. ظرفیت جایگزینی فرهنگی: در حال حاضر صنعت فرهنگ آمریکا به عنوان مهمترین ابزار پیشبرد دیپلماسی رسانهای و قدرت نرم این کشور در جهان یکه تازی میکند. وجود تمدن های درخشان و کهن در بین اعضای شانگهای با میراث غنی فرهنگی میتواند جایگزینی برای فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی فراهم آورد. حتی با ایجاد ویزای مشترک مشابه تجربه شینگن در اتحادیه اروپا، تنوع فرهنگی و اقلیمی شگفت انگیز کشورهای عضو شانگهای؛ از سواحل دریایی و جنگل گرفته تا کویر و کوهستان و جزایر در کنار مهمترین میراث فرهنگی و باستانی جهان، نیاز مردم این منطقه به گردشگری را به طور کامل پوشش خواهد داد. مضرات فرهنگی غرب مثل مصرفگرایی، بی قیدی اخلاقی، فقدان معنا، سرمایه سالاری و تخریب محیط زیست میتواند با ارزشهای کهن شرقی جایگزین و تحولی عظیم در آینده تمدن بشری فراهم آورد.
۴.جایگزینی هژمونی: رهایی از امپراطوری آمریکا و پایان دادن به سلطه چندین ساله آن، بدون وحدت و ایجاد قطب بندی های جهانی بسیار دشوار است. کشورهایی مثل ایران، چین و روسیه در مخالفت با وضع موجود و مقاومت در برابر استیلای آمریکا با همدیگر اشتراک نظری طولانی دارند. هند نیز به عنوان یک تمدن کهن و از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد که رهبرانی مثل گاندی و نهرو را به خود دیده، ظرفیت فکری لازم برای استقلال عمل در نظام بینالملل را داراست.
در عین حال این پیمان برای پیوستن کشورهایی مثل ترکیه، قطر، کره شمالی، اندونزی، مالزی، ویتنام و همه دیگر کشورهایی که مایل به ایفای نقشی جدا از استیلای آمریکا در هندسه قدرت جهانی هستند باز است. بی شک اما آمریکا تمامی تلاش خود را برای انشقاق در پیمان شانگهای و ممانعت از شکلگیری یک قطب جهانی قدرتمند خواهد کرد.
انتظار طولانی و غیرعقلانی ایران برای بدل شدن به عضو دایم که به بهانههای واهی بعضی از اعضا مثل تاجیکستان صورت میگرفت، نشان دهنده نفوذ آمریکا در این پیمان است. با این حال اما تاریخ همواره شاهد ظهور قدرتهای جدید و افول امپراطوری هاست، چیزی که به زعم برخی اندیشمندان مثل مونتسکیو یا ابن خلدون، قانون گریز ناپذیر تاریخ بوده و خواهد بود.
در این میان بزنگاه های تاریخی هم به تسریع این روند کمک خواهد کرد؛ همانطور که جنگ جهانی دوم هم نقطه عطفی برای ظهور قدرت آمریکا بود.
ماحصل اینکه پیمان شانگهای محل امید فراوانی برای احیای قدرتهای کهن جهان است که در دوران جدید از غرب جاماندند و اینک هم از منظر آمریکا همواره درجه دو و سه تلقی شدهاند.
چنانچه مرور شد، ایجاد یک بلوک قدرت نوین در برابر غرب در قالب پیمان شانگهای، حداقل از نظر تئوریک میسر خواهد بود؛ تا چه بازی رخ نماید ...
نظر شما :