کاظمی مزد خوش رقصی اش برای مکرون را گرفت
عراقی که تاخت و ایرانی که جا ماند
دیپلماسی ایرانی – یکشنبه هفته جاری خبر انعقاد و امضای قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری شرکت توتال با کشور عراق مطرح شد. گفته میشود توافقات اولیه مربوط به آن در ماه جولای انجام شده بود. در قالب این قرارداد توتال چهار پروژه بزرگ را در همسایه غربی ایران به دست خواهد گرفت. این قرارداد شامل سه پروژه نفتی و یک پروژه تولید نیرو از انرژی خورشیدی است که بین توتال و وزارت برق عراق امضاء شده است. قرار است در قالب این سرمایه گذاری تولید نفت از میدان رتاوی عراق از ۸۵ هزار بشکه به ۲۱۰ هزار بشکه در روز افزایش یابد. مضافا بنا بر مفاد قرارداد مذکور ۳ میلیارد دلار صرف تزریق آب و بهبود استخراج نفت از میادین فعلی می شود. در عین حال ۲ میلیارد دلار هم صرف ساخت یک پالایشگاه گازی خواهد شد تا در فاز اول ۳۰۰ میلیون فوت مکعب در روز گاز تولید کند و نهایتا به ۶۰۰ میلیون برساند. اما به واقع تبعات این قرارداد برای مناسبات گازی ایران و عراق چه خواهد بود؟ دیپلماسی ایرانی بررسی این موضوع را در گفت وگویی با حسن مرادی، کارشناس و تحلیلگر ارشد حوزه انرژی و استاد دانشگاه تهران پی گرفته است که در ادامه از نظر می گذرانید:
احسان عبدالجبار اسماعیل، وزیر نفت عراق روز یکشنبه از امضای قراردادی به ارزش ۲۷ میلیارد دلار با شرکت فرانسوی توتال برای سرمایهگذاری در بخش نفت، گاز و انرژی خورشیدی کشورش خبر داد. به نظر می رسد که این قرارداد در فاصله ۸ روز بعد از برگزاری نشست بغداد در راستای اهداف و منافع کاخ الیزه و شخص امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه به نوعی پاسخ و مزد همراهی و همسویی مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق با سیاست های پاریس است. فارغ از این نکته آیا عراق با این قرارداد به دنبال جایگزینی واردات انرژی به خصوص در حوزه گاز از سوی جمهوری اسلامی ایران و نیز رقابت در اوپک است؟
ابتدا به ساکن من تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی و بینالملل نیستم و بنایی هم ندارم که از نگاه سیاسی قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری عراق با شرکت توتال را بررسی کنم، اما به هر حال منطقی آن است زمانی که بغداد و پاریس در یک مسیر مشترک سیاسی و دیپلماتیک گام برمی دارند فضا و بستر برای بهبود مناسبات اقتصادی و تجاری در ابعاد گوناگون هم فراهم میشود. پس قطعاً امضای قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری نفتی یکی از ابعاد تلاش عراق و فرانسه برای بهبود روابط است. در ادامه می توان شاهد قراردادهای بیشتر و متنوع تری در حوزه مسکن، خودروسازی و ... بود. اما نکته مهمی که در خصوص تاثیر این قرارداد بر مناسبات تهران و بغداد اشاره کردید، من معتقدم که عراق یک کشور آزاد و مستقل است و برای بستن یا نبستن قراردادهای خود به اجازه هیچ کشوری نیاز ندارد. به هرحال عراق هم برای افزایش نفوذ، جایگاه و توان سیاسی، اقتصادی و تجاری خود حق دارد با هر کشور منطقه ای و فرامنطقه ای بنابر اهداف مشترک رابطه دیپلماتیک داشته باشد. لذا ایران هم نمی تواند در خصوص این قرارداد اعمال نظر کند و یا قصد مانعتراشی و دخالت داشته باشد.
با این حال باید در نظر گرفت که با این دست قراردادها عراق در توسعه میادین نفتی و گازی خود نهایتا از ایران پیشی می گیرد و حتی در یک سناریوی بدبینانه می تواند جایگاه دوم ایران در اوپک را تصاحب کند؟
بله شاید این قرارداد در میان مدت و بلند مدت سبب شود که نیازهای عراق در خصوص واردات گاز از ایران مرتفع شود و به همین دلیل تبعاتی منفی و مخربی برای ما داشته باشد، ولی ایران از توان حقوقی برای لغو این قرارداد برخوردار نیست. نکته مشترکی که هم در سوال قبلی و هم در این پرسش به آن اشاره کردید مسئله تبعات این دست قراردادها برای ایران است، در این خصوص من معتقدم که مسئله بنای رقابت عراق با ایران نیست. بغداد هم مانند هر کشوری در سایه منافع و اهداف خود سعی میکند از فرصت ها به بهترین شکل و نحو ممکن استفاده کند. پس به جای خرده گرفتن به عراق ما باید آسیب شناسی در خصوص رفتار جمهوری اسلامی ایران و عدم استفاده از فرصتهای گذشته، حال و پیشرو داشته باشیم. اینکه چرا و چطور عراق تاخت و ایران جا ماند؟! به هر حال عراق هم مانند جمهوری اسلامی ایران به دلیل چالش ها و مشکلات متعدد از مسائل امنیتی ناشی از مبارزه با داعش گرفته تا تداوم شیوع ویروس کرونا و کاهش قیمت جهانی نفت و رکورد در صادرات نفت خام با انبوهی از بحران های اقتصادی و معیشتی داخلی و کسری بودجه دست به گریبان است. چون عراق یک کشور تک محصولی در سایه فروش نفت خام است، پس بدیهی است دولت کاظمی یا هر فرد دیگری در عراق از هر فرصتی برای استفاده از منابع انرژی خود مانند نفت خام استفاده کند تا بتواند چالش ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی کشورش را مرتفع کند. از این رو قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری توتال با عراق یک فرصت است که بغداد از آن نمی گذرد.
پیرو همان آسیب شناسی مد نظر شما آیا ادعای کاسبان تحریم که بارها عنوان داشته اند «تحریم برای ایران موهبت و فرصت است، نه تهدید با این قرارداد و به قول شما تاختن بغداد و جاماندن تهران به روشن ترین شکل ممکن زیر سوال نرفته است؟
واقعیت آن است که تقابل ایران و ایالات متحده آمریکا برای عراق که به هر دوی این کشور وابستگی سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی دارد سبب شده است که تشدید تخاصم و تنش تهران – واشنگتن، بغداد را در یک بلاتکلیفی، اضطراب و نگرانی نگه دارد. لذا عراق ضمن تلاش برای کاهش تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا و در گام بعدی تقابل تهران با کشورهای حاشیه خلیج فارس از طرف دیگر خود را از دام این تقابل و تنش میان طرفین نجات دهد. با توجه به این نکته بی شک قراردادی مانند قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری با توتال در این سطح و ابعاد می تواند هم وابستگی عراق به واردات گاز طبیعی از ایران را کاهش دهد و هم با گام برداشتن در مسیر توسعه میادین نفتی عملاً باعث بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی این کشور شود. ضمن اینکه در سایه آسیب های و تبعات ناشی از سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا هم اقتصاد ایران به شدت تخریب شده است و هم توان ما در حوزه کشورهای صادر کننده و تولید کننده نفت خام در جهان (اوپک) پایین آمده است. به هر حال در سایه تحریمها ایران از توان فروش و صادرات نفت خام برخوردار نیست. اما در پاسخ مشخص به سوال شما قطعا کسی نمی تواند منکر تاثیر مخرب تحریمها بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور باشد. بله ادعاهایی در خصوص تلاش دولت رئیسی برای کاهش آثار و تبعات منفی و مخرب تحریمها بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور مطرح است، ولی بی تردید، هم اصولگرایان و هم شخص رئیسی نمی توانند اصل و نفس تحریمها را نادیده بگیرند. پس به جای پاک کردن صورت مسئله و نادیده گرفتن واقعیات به فکر چاره باشیم. اگر تحریم نعمت بود چرا وضعیت کشور به اینجا رسیده است؟ ایران که از همان ابتدای انقلاب تحریم است پی چرا عمت تحریم کشور را متحول نکرده است؟! با این شعارها کار که درست نمی شود هیچ روز به روز بر دامنه مشکلات وبحران های کور هم افزوده می شود. اکنون برای همه و به خصوص خود اصولگرایان و کاسبان تحریم به روشنی مشخص است که شعار نعمت بودن تحریم تا چه اندازه پوچ و توخالی است، ولی همین شعار پوچ و توخالی برای عده معدودی چه رانتها و بهره های اقتصادی و تجاری کلانی را به همراه دارد و این عده قلیل اصطلاحاً چه لقمه ها که در خون مردم ایران می زنند. پس اگر سید ابراهیم رئیسی در سایه یک دست شدن قدرت و رفع نگرانی های حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران بنای گفت وگو دارد هر چه سریعتر این مذاکرات انجام شود. چون در سایه همین تعلل هاست که ما می بینیم رقبای ما به سادگی هرچه تمام تر از ایران پیشی می گیرند و کشور نه تنها درجا می زند که عقب و عقب تر هم می رود. بیشک تداوم این وضعیت باعث تعمیق و تشدید بحران ها و همچنین انزوای بیشتر ما خواهد شد و عملاً ایران از همکاری با شرکتهای بزرگ محروم خواهد بود. اتفاقاً به دلیل همین تحریمها ما نتوانستیم توان و دانش حوزه نفتی خود را در داخل و همچنین برای کشورهای پیرامون به خوبی نمایش دهیم و این فرصت ها توسط دیگر کشورها مانند فرانسه از ما ربوده شد. به هرحال عراق هم نمی تواند با کشوری مانند ایران همکاری کند که هم به واسطه تحریمهای آمریکا و هم به واسطه تحریم های پولی و مالی عملاً خروجی و دستاوردی برای بغداد نخواهد داشت. چون این شراکت یک شراکت پرریسک خواهد بود. پس می بینید تحریم ها تا چه اندازه برای ما تهدید بوده است نه فرصت!
آیا نکات شما دال بر این نیست که عراق به دلیل کاهش صادرات گاز از ایران به دلیل پرداخت نکردن میلیاردها دلار بدهی خود ذیل تحریم ها به امضای این قراردادها روی آورده است تا هم با تهران و هم با واشنگتن به اصطکاک سیاسی نرسد؟ مضافا تفاوت قیمت گاز وارداتی عراق از ایران هم مزید بر علت است. چون قیمت گاز وارداتی عراق از ایران حدود ۸ دلار برای هر یک میلیون (۲۹۳ کیلووات ساعت) است در حالی که به اذعان احسان عبدالجبار اسماعیل، وزیر نفت عراق قیمت گازی تولیدی در پروژههای توتال معادل ۱ و نیم دلار برای این حجم از انرژی خواهد بود؟
اولا که فقط مسئله تحریم آمریکا نیست. به هر حال تحریم صادرات گاز ایران به عراق از سوی ایاات متحده دارای معافیت است، ولی نکته اینجاست که به دلیل تحریم های بانکی عملا پول این واردات گاز به طرف مقابل یعنی ایران قابل پرداخت نیست. ما باید توجه داشته باشیم قرارداد عراق با شرکت توتال ۲۷ میلیارد دلار یعنی هزینهساخت حدود ۱۲ پالایشگاه است. این قرارداد در این سطح و ابعاد نشان می دهد که عراق به دنبال آن است که با استفاده از ظرفیت و توان کشورهای ثالث مانند فرانسه، هم مشکلات و چالش های اقتصادی و معیشتی داخلی را حل کند، هم توان چانه زنی و دیپلماتیک منطقه ای و فرامنطقه ای خود را تقویت کند، هم مناسبات با اروپایی ها را توسعه بخشند و هم از چالش ها و مشکلات ناشی از تنش ایران و آمریکا رهایی پیدا یابد. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم عراق به دلیل تحریمهای مالی و بانکی ناشی از عدم تعیین تکلیف لوایح FATF و نیز سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی در یک فضای محدودی قرار گرفته است که حتی توان پرداخت بدهی های خود به واسطه خرید گاز طبیعی را به ایران ندارد. از این رو شرایط به سمتی پیش رفته است که عراق بخواهد از مجرای دیگری نیازهای خود را یا از دیگر کشورها تأمین کند و یا در یک نگاه مهمتر به سمت خودکفایی و تولید داخلی گاز طبیعی و دیگر انرژی های غیر فسیلی گام بردارد. مضافا بسیار طبیعی است وقتی عراق با یک قرارداد کلان با توتال می تواند به تولید گاز طبیعی، آن هم با قیمتی به مراتب پایین تر از ایران و همچنین بدون دغدغه و نگرانی ناشی از تحریمها دست پیدا کند و عملاً دست خود را از زیر ساطور ایران بکشد طبیعی است که به سمت امضای چنین قراردادهایی پیش رود. لذا تفاوت قیمت و همچنین کاهش هزینه های تولید گاز در داخل عراق به جای واردات از دیگر کشورها نظیر ایران با صرف هزینه، ریسک و خطر بالا مشوق خوبی برای عقد قرارداد ۲۷ میلیارد دلاری با توتال و قراردادهای مشابه خواهد بود.
در این بین چالش بسیار مهمی که وزارت نفتِ دولت رئیسی با آن دست به گریبان است به کمبود حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز در داخل کشور بازمیگردد. چالشی که علاوه بر تحریم ها و عدم پرداخت بدهی از جانب عراق باعث کاهش صادرات گاز به این کشور شده است. حال کشوری که با این میزان از کمبود گاز دست به گریبان است میتواند برای دیگر کشورها نسخه بپیچد؟
اتفاقاً این نکته شما جز نقد هایی است که من در خصوص دولت رئیسی مطرح کردم که آن هم ناشی از عدم شناخت این افراد از وضعیت کشور است. شعار ساخت یک میلیون مسکن در سال با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی دولت که از توان و بودجه لازم برای ساخت این میزان مسکن برخوردار نیست نشان می دهد که دولت سیزدهم فقط به دنبال موج سواری است. ضمن اینکه خود این میزان مسکن باعث بار اضافی در تامین گاز خواهد شد، آن هم در وضعیتی که ما با کمبود حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز در داخل کشور مواجهیم. در حالی که دولت می توانست به جای این شعار به سمت نوسازی بافت های فرسوده پیش رود که هم باعث تغییر چهره شهرها، هم کاهش هزینه ها و آسیب های مالی و جانی ناشی از بلایای طبیعی خواهد شد و هم هزینه به مراتب کمتری برای کشور به دنبال دارد، ضمن اینکه بار اضافی بر صنعت گاز نخواهد بود. ولی متاسفانه دولت به دنبال شعارهای دهن پر کن است و به جای تلاش برای نوسازی بافت های فرسوده به سمت ساخت یک میلیون مسکن در سال پیش رفته است.
نظر شما :