موفقیتی مثال زدنی برای یک اتحاد دوگانه
چگونه کره جنوبی در عین دوستی با روسیه متحد امریکاست
نویسنده: فیودور تِرتیتسکی، پژوهشگر ارشد در دانشگاه کوکمین سئول
دیپلماسی ایرانی: تقابل روسیه و ایالات متحده در سال های اخیر چنان تشدید شده که به نظر می رسد حفظ روابط خوب همزمان با مسکو و واشنگتن برای سایر کشورها تقریبا غیر ممکن شده است. با این حال، کشورهایی وجود دارند که روابط حسنه خود را به طور همزمان با دو قدرت حفظ کرده اند. یکی از برجسته ترین آنها کره جنوبی است.
دوستی روسیه و کره جنوبی تقریبا هم سن با روابط دیپلماتیک دو کشور است که در سال ۱۹۹۰ برقرار شد. به مدت سه دهه، این دوستی توانسته با موفقیت از تمام تغییرات سیاسی در سئول و مسکو عبور کند. تعجب برانگیزتر اینکه این همکاری عملی به ویژه با اتحاد نظامی نزدیک سئول با واشنگتن به مانعی برنخورده است.
بدون شک، اتحاد با ایالات متحده قسمت ثابت و اصلی سیاست خارجی کره جنوبی است. این در حالی است که مقامات جمهوری کره به طرز ماهرانه ای به تعهدات خود در این اتحاد، بدون تخریب روابط خود با مسکو، عمل می کنند و نسبت به بسیاری از متحدان دیگر آمریکا موضع ملایم تری در قبال روسیه اتخاذ می کنند. نمونه های زیادی از این مواضع ملایم وجود دارد. پس از حمله گرجستان به اوستیای جنوبی در آگوست ۲۰۰۸، سئول به یکی از معدود پایتخت هایی تبدیل شد که از مسکو حمایت و تجاوزات تفلیس را محکوم کردند. از ژانویه ۲۰۱۴، توافق نامه سفر بدون ویزا برای تورهای گردشگری بین روسیه و کره جنوبی در حال اجرا است (هم اکنون به خاطر کرونا به طور موقت متوقف شده است) – امری که حتی به خاطر بحران اوکراین نیز لغو نشده و با هیچ متحد دیگر آمریکا اتفاق نیافتاده است.
در جریان اتفاقات کریمه و دونباس هم سئول موضعی نسبتا ملایم اتخاذ کرد. کره جنوبی کریمه را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت نمی شناسد و شرکت های کره ای با سخت گیری بسیار تحریم های اعمال شده توسط ایالات متحده و متحدانش را رعایت می کنند، اما سئول خود تحریمی در این رابطه اعمال نکرده است.
عمل گرایی متقابل
دلایل مختلفی برای این وضعیت وجود دارد. اولین مورد عدم وجود مناطق بالقوه برای درگیری جدی بین روسیه و کره جنوبی است. حوزه منافع کرملین جغرافیای پساشوروی است، یعنی جایی که روسیه می خواهد مهمترین بازیگر آن باشد. برای روسیه، روابط دو جانبه با اروپا، ایالات متحده، چین و کشورهای آسیای شرقی اهمیت دارد، اما جهت گیری آسیایی سیاست خارجی روسیه (به جز روابط با جمهوری خلق چین) بسیار کم سوتر از این جهت گیری به سمت غرب است. سئول در درجه اول توجه خود را به شرق آسیا معطوف کرده است، در حالی که جغرافیای پساشوروی برای این کشور یک منطقه پیرامونی محسوب می شود. همان طور که می بینید، مناطق زیادی برای تعارض جدی منافع وجود ندارد.
دلیل دوم را می توان عدم وجود متقابل عوامل تحریک کننده ایدئولوژیکی و تاریخی دانست. برای مثال، در رابطه با ژاپن، از نظر کرملین، این در درجه اول یک تفسیر «اشتباه» از تاریخ جنگ جهانی دوم است که باعث بروز مشکلاتی در خصوص روابط دوجانبه با ژاپن شده است و اختلافات ارضی پیرامون جزایر کوریل هم این مسئله را پیچیده تر می کند.
از نظر سئول، مولفه ایدئولوژیکی فقط در روابط با ژاپن وجود دارد - کره جنوبی خواستار عذرخواهی توکیو به خاطر حکومت استعماری ۱۹۴۵ - ۱۹۱۰ است (و با دریافت این عذرخواهی، به زودی آن را به اندازه کافی صادقانه ندانسته و موارد جدیدی را خواهد طلبید). سئول اما ادعای جدی تاریخی و ایدئولوژیکی نسبت به مسکو ندارد - نقش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ کره باعث برانگیخته شدن احساسات در جامعه کره جنوبی نیست.
دلیل سوم، تصویر مثبت هر دو کشور از یکدیگر است. کره جنوبی برای روس ها کشوری با فناوری های پیشرفته، مردمی سخت کوش و موسیقی های محبوب است و برای کره ای ها، روسیه کشوری با ادبیات کلاسیک، دختران زیبا و زادگاه یک پیام رسان قابل اعتماد یعنی تلگرام است.
این بدان معنا نیست که روابط دو کشور عاری از مشکل بوده است. برای مثال، برنامه هسته ای کره شمالی هم یک عامل نزدیک کننده و هم یک عامل فاصله انداز برای مسکو و سئول بوده است. به همین ترتیب، موضوع سرمایه گذاری کره ای ها در روسیه هر دو کشور را هم به یکدیگر نزدیک و هم به دلیل انتظارات زیاد غیرقابل تحقق از هم دور کرده و باعث ایجاد یک نوع حس ناامیدی مدوام شده است. اما مسئله اصلی همچنان بدون تغییر باقی مانده است: هیچ تمایلی برای تقابل نه از طرف جامعه روسیه و نه از طرف جامعه کره وجود ندارد.
چرا مسکو به سئول نیاز دارد؟
روسیه در درجه اول تمایل دارد تا در دو زمینه تجارت و گردشگری با کره جنوبی همکاری کند. از نظر گردشگری، این کشور در مقایسه با همسایگان روسیه از نظر سفر بدون ویزا مقصدی به مراتب بهتر محسوب می شود که همین امر هم آن را برای گردشگران روس در شرق این کشور جذاب می کند.
تجارت با کره جنوبی تقریبا به طور انحصاری از طریق دریا انجام می شود. البته داد و ستد از راه دریا هم به خاطر یکی از قدیمی ترین پروژه های مشترک میان روسیه و کره جنوبی است که تا به امروز محقق نشده : ساخت راه آهن سراسری کره. طبق برنامه های مسکو، این جاده باید از قسمت کوچکی از مرز روسیه و کره شمالی عبور می کرد و سپس با گذشتن از خاک کره شمالی به کره جنوبی می رسید.
نکته دیگر اینکه ایده هایی برای ایجاد خط لوله ای به موازات این راه آهن برای صادرات گاز روسیه به جنوب وجود داشت که می توانست حجم تجارت بین روسیه و کره جنوبی را به میزان قابل توجهی افزایش داد و پیونگ یانگ هم با دریافت هزینه حمل و نقل از این پروژه زیان نمی دید. به نظر می رسد که چنین طرحی واقعا باید برای همه طرف ها مفید باشد. با این وجود، چندین دهه از اولین پیشنهاد آن به همه طرف های علاقه مند می گذرد، اما این موضوع هیچ تکان نخورده است و بعید است که بخواهد ببه حرکت درآید - حداقل قبل از تغییر رژیم در کره شمالی.
این پروژه همزمان با دو مشکل روبرو است: اولین آن، بسته تحریمی سخت علیه کره شمالی است که تنها با موافقت ایالات متحده قابل لغو است. اما چنین توافقی وجود ندارد و در سالهای آینده هم انتظار نمی رود که این گونه شود. مشکل دوم، بدنامی پیونگ یانگ به عنوان شریک تجاری است. برای چندین دهه، رهبری کره شمالی به طور سیستماتیک سرمایه گذاران را فریب داده است - هنگامی که پروژه ای شروع به درآمدزایی می کند، اموال آنها توسط دولت ضبط می شود. بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که راه آهن و خط لوله گاز به سرنوشت مشابهی دچار نشوند.
به همین دلیل، تجارت زمینی روسیه با کره جنوبی در آینده نزدیک غیرممکن است. البته باید گفت که تجارت روسیه با کره جنوبی در دوران قبل از کرونا صدها برابر بیش تر از تجارت روسیه با کره شمالی بود که مرز زمینی مشترک با روسیه دارد. در حال حاضر و با قضاوت از روی داده های موجود می توان گفت که این اختلاف هزار برابر شده است. روسیه در جایگاه دوازدهم شرکای تجاری کره جنوبی قرار دارد. برای روسیه اما کره جنوبی تا حدودی بالاتر قرار می گیرد: این کشور از نظر واردات در رتبه ششم و از نظر صادرات در رتبه هشتم میان شرکای تجاری مسکو است. دو محصول عمده صادرات روسیه به کره سوخت و ماهی هستند و در عوض، واردات خودروها و تجهیزات راکتورهای هسته ای از کره انجام می گیرد.
چرا سئول به مسکو نیاز دارد؟
سئول علاوه بر فرصت های گردشگری و تجاری، دارای منافع دیپلماتیک با مسکو است. کره جنوبی امیدوار است که مسکو بتواند پیونگ یانگ را تحت فشار قرار دهد تا کره شمالی را در مسیر خلع سلاح هسته ای قرار دهد.
به طور عینی، تاثیر کرملین بر پیونگ یانگ بسیار محدود است. تجارت خارجی جمهوری دموکراتیک خلق کره و به همراه آن اهرم های فشار اقتصادی بر کره شمالی، تقریبا کاملا در انحصار پکن است. با قضاوت بر اساس اقدامات وزارت خارجه روسیه، می توان گفت که کرملین عملا موافقت کرده است تا کره شمالی در حوزه نفوذ چین قرار بگیرد. بنابراین، سیاست مسکو در رابطه با کره شمالی تقریبا منحصرا به حمایت از پکن تقلیل می یابد (درست همان طور که لندن و پاریس از واشنگتن حمایت می کنند). البته، برای مسکو، مشارکت در حل بحران کره شمالی نقش مهمی ایفا می کند، زیرا از یک سو، حداقل در تئوری، این مشارکت می تواند به کاهش احتمال درگیری در مرزهای روسیه کمک و همچنین می تواند باعث کند شدن ایجاد زیرساخت های نظامی ایالات متحده در منطقه شود. از سوی دیگر، این مشارکت اعتبار روسیه را افزایش می دهد و یکی از معدود موارد مثبت در روابط با ایالات متحده است. این موضوع به خوبی در نشست ژنو با حضور ولادیمیر پوتین و جو بایدن مشهود بود.
کرملین در تلاش است تا حداکثر بهره از مشارکت خود در مذاکرات کره شمالی را ببرد زیرا می داند که روسیه به غیر از نزدیکی جغرافیایی و تجارت ناچیز با کره شمالی و همچنین حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، عملا ابزارهای کارآمدی برای تاثیرگذاری بر کره شمالی ندارد.
حال این سوال پیش می آید که چرا سئول همچنان معتقد است که روسیه می تواند بر کره شمالی تاثیر داشته باشد؟ دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد. اولین مورد این است که به هر حال زمانی کره شمالی کشور تابع مسکو بود. دلیل دوم را می توان موفقیت دیپلماسی روسیه دانست که به طور فعال در حال ایجاد تصویری از روسیه به عنوان یک کشور تاثیرگذار است که در صورت لزوم می تواند پیونگ یانگ را تحت فشار قرار دهد. مسکو در اواسط سال های ۲۰۰۰ میلادی موفقیتی خاص در این زمینه بدست آورد و آن هم مذاکرات شش جانبه در مورد برنامه هسته ای کره شمالی بود که از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۷ انجام شد. ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه، کره و ژاپن در آن مذاکرات شرکت کردند. پیش بینی می شود مذاکرات هیچ نتیجه ای به دنبال نداشته باشد. با این وجود، اگر می خواهید بدانید کدام کشور در دراز مدت بیشترین بهره را از آنها برده، پاسخ کاملا متناقض است: روسیه!
واقعیت این است که قالب شش جانبه ای مذاکرات نوعی الگوی مذاکره ای برای مسئله کره شمالی تعیین کرده است که مورد قبول نخبگان سیاسی، جامعه دانشگاهی و عموم مردم کره جنوبی قرار گرفت. از آن زمان به بعد، تقریبا همه کنفرانس ها و رویدادها در مورد کره شمالی شامل مذاکرات و بیان نظرات پکن، واشنگتن، توکیو و مسکو بوده اند. جو بایدن هم در اجلاس ژنو به تاثیر محدود روسیه در مسئله کره شمالی اعتراف کرد – به هر حال، بدون رضایت روسیه هیچ تحریم بین المللی از طریق شورای امنیت سازمان ملل قابل تصویب نیست.
بنابراین، مسکو و سئول دلایل زیادی برای دوستی و به ویژه پرهیز از مشاجره دارند. اما از سوی دیگر، کره جنوبی متحد ایالات متحده است و این در حالی است که روابط واشنگتن با مسکو در مقطع کنونی در بهترین حالت خود قرار ندارد. باید پرسید: این موضوع چگونه بر روابط دو کشور تأثیر می گذارد؟
و آمریکا؟
پاسخ کوتاه به این سوال «احتمالاً هیچ» است. دلایل متعددی برای این امر وجود دارد. اول از همه، واقعیت این است که نه مسکو برای سئول و نه سئول برای مسکو حتی نمی توانند جهتگیری اصلی فعالیت های دیپلماتیک همدیگر باشند. اصلاح روابط آسیب دیده بین نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه، یعنی توکیو و سئول و پیگیری اقدامات چین که رقیب اصلی راهبردی آمریکا در سطح جهانی و منطقه ای است، نگرانی های عمده سفارت ایالات متحده در سئول هستند .
قطعا نمی توان روابط مسکو با سئول را بدون مشکل دانست. کرملین گاه به صورت نمادین کره جنوبی را به خاطر عدم استقلال در روابط خود با ایالات متحده مورد انتقاد قرار می دهد، اما این انتقادات بر لحن کلی دوستانه روابط تاثیر نمی گذارد. برای مثال، ما شاهد این امر در زمان استقرار سیستم های ضد موشکی تاد آمریکایی در کره جنوبی بودیم. برای مسکو، سامانه تاد یک مشکل بسیار کوچک تر است تا برای پکن، چرا که نیروهای راهبردی روسیه در شرق دور عمدتا معطوف به زیردریایی های مستقر در کامچاتکا و خارج از محدوده سامانه ها و رادارهای آمریکایی مستقر در آن منطقه هستند. به همین دلیل، کرملین از موضوع تاد برای مخالفت کلامی با استقرار سامانه های دفاع موشکی ایالات متحده و همچنین تقویت همکاری خود با چین استفاده کرد. برای مثال، مسکو سئول را بسیار کم تر از توکیو برای برنامه های استقرار سامانه های ایجیس آشور مورد سرزنش قرار داد.
باید گفت که گاهی اوقات معلوم می شود اقداماتی که کرملین آن ها را خطری برای منافع خود می داند، در واقع بدون در نظر گرفتن مسکو اجرا شده اند. به عنوان مثال، موضوع استقرار موشک های هسته ای میان برد ایالات متحده در کره جنوبی و ژاپن که در سال ۲۰۱۹ مطرح شد و باعث نگرانی کرملین شده یکی از این موضوعات بوده است. سئول و توکیو قصد دارند نه در مقابل روسیه بلکه در مقابل چین و کره شمالی از خود دفاع کنند. اما در حال حاضر این موضوع از دستور کار خارج شده است - هیچ کس در کره جنوبی (و ژاپن) نمی خواهد وضعیت کنونی با پیونگ یانگ و به ویژه با پکن تشدید شود.
به علاوه، رویارویی مسکو با متحدان آمریکا به طور معمول از آن جا شروع نمی شود که واشنگتن بر متحدان خود فشار می آورد، بلکه به دلیل بحران در روابط دوجانبه، مانند سوءقصد به جان اسکریپال در انگلیس یا تخریب بنای یادبود مارشال کنف در جمهوری چک آغاز می شود. چنین بحرانی در مور رابطه با سئول نه وجود ندارد و نه انتظار آن می رود.
آیا باید منتظر تغییر بود؟
در اصل، نباید منتظر تغییر روابط روسیه و کره جنوبی به سطح کیفی جدیدی بود. همه ابتکارات بالقوه مورد بحث در سئول، مانند امضای توافق نامه تجارت آزاد یا تمدید اجازه سفر بدون ویزا برای گردشگران در یک الگوی مشارکت دوستانه قرار می گیرند.
آیا امکان دارد که روابط مسکو و سئول بدتر شود؟ این هم بعید است. کره جنوبی به طور کلی سیاست خارجی بسیار آرامی را دنبال می کند، بنابراین تصور اینکه سئول ناگهان گام های تندی را بردارد که برای مسکو آزار دهنده باشند هم دشوار است. وضعیت عکس آن، یعنی اقدامات ضد کره ای توسط روسیه هم بعید است.
سرانجام، تنها سناریوی مربوط به وخیم شدن روابط روسیه و کره جنوبی که احتمال وقوع آن حداقل تا حدی بالاتر از صفر است، تشدید تقابل مسکو و واشنگتن به چنان درجه ای است که مقابله با کرملین تبدیل به اولویت شماره یک سیاست خارجی کاخ سفید شود. در این صورت، سئول در واقع مجبور به همبستگی با واشنگتن خواهد شد و دوستی روسیه و کره جنوبی را می توان در آن حالت به دست فراموشی سپرد.
با این حال، محتمل ترین پیش بینی، یک پیش بینی محافظه کارانه است، یعنی ادامه هر چند نه بسیار فعال، اما کاملا شریکانه و عملگرا در روابط روسیه و کره جنوبی در سال های آینده. این روابط کاملا با منافع نخبگان و همچنین شهروندان هر دو کشور سازگار است.
منبع: کارنِگی روسیه / ترجمه: علی مفتح
نظر شما :