ناگفته‌های صدر از محتشمی پور

۲۷ تیر ۱۴۰۰ | ۱۳:۲۳ کد : ۲۰۰۴۱۴۵ سرخط اخبار

صدر گفت: محتشمی پور تحمل نظر مخالف خودش را داشت و با روی گشوده رفتار می‌کرد.

به گزارش ایسنا، سید محمد صدر دیپلمات ایرانی که به واسطه معاونت در وزارت کشور در زمان وزارت حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌ اکبر محتشمی پور ارتباط نزدیکی با او داشت به مناسبت چهلمین روز درگذشت وی به تشریح ابعاد شخصیتی این چهره سیاسی و مبارز انقلابی پرداخت.

صدر در ابتدا درباره شخصیت فردی، سیاسی، اجتماعی و دینی محتشمی پور و سابقه آشنایی خود با او ، اظهار کرد: سابقه آشنایی من با ایشان به همکاریمان به وزارت امور خارجه برمی گردد. زمانی که من مدیر کل اروپا و آمریکا بودم، مرحوم محتشمی پور به عنوان سفیر در سوریه به فعالیت  مشغول بودند.

وی ادامه داد: البته در آن زمان سوریه در حوزه کاری من نبود و ما ارتباط کاری با یکدیگر نداشتیم؛ اما ایشان به دلیل اهداف انقلابی به دفتر بنده می آمد و به تبادل نظر در خصوص مسائل مختلف می پرداختیم. در نهایت هم که ایشان در سوریه سنگ بنای تاسیس حزب الله را گذاشتند و این مسائل بر کسی پوشیده نیست.

این دیپلمات سابق با اشاره به نقش محتشمی‌پور در زمینه تاسیس حزب الله، یادآور شد: با این که جامعه هدف ایشان در حوزه کاری من نبود اما نکات بسیاری از وی را به یاد دارم. اسرائیل جنوب لبنان را اشغال کرده بود و به هیچ وجه حاضر به تخلیه نبود. به دنبال این اتفاق، این فکر به وجود آمد برای مقابله با صهیونیست باید یک جنبش استقلالی در لبنان به وجود بیاید که هم خاک لبنان را حفظ کند و هم از هویت فلسطینیان صیانت کند. این کار با زحمات آقای محتشمی پور که با الهام از اندیشه‌های امام(ره) شکل گرفته بود، آغاز شد و با این که کار سختی بود به نتیجه رسید.

وی ادامه داد: ازتجربیات امام موسی صدر و حزب امل استفاده کرد و مجموعه آنها را به عنوان حزب‌الله به وجود آورد. اسرائیل تا کنون هر کجا را که گرفته پس نداده اما در لبنان به واسطه عملکرد خوب حزب الله اسرائیل فرصت عمل نیافت و خاک این کشور را تخلیه کرد.

صدر در خصوص تلاش‌های محتشمی‌پور برای دفاع از مردم فلسطین نیز توضیحاتی ارائه کرد و گفت: ایشان در چارچوب قوانین فعالیت های گسترده ای برای فلسطینیان انجام دادند. مرکزی داشتند که کنفرانس های بزرگی در ایران و لبنان برای حمایت از این کشور به صورت جدی انجام دادند. مرحوم معتقد بودند که انقلاب اسلامی مربوط به همه دنیا است و ما نباید بسنده کنیم به اینکه این انقلاب در ایران پیروز شده است. در راس این قضیه مسئله فلسطین بود.

وی در همین راستا گفت: ایشان معتقد بود که ما باید جمهوری اسلامی را از انقلاب اسلامی جدا کنیم. باید گروه هایی برای رشد انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر بفرستیم و به نشر آن بپردازیم. هرچند که بنده تا حدود زیادی با این نظر موافق نبودم اما از این جهت که به فکر مستضعفین جهان بودند بسیار قابل توجه است.

وی ادامه داد: ایشان همیشه به فکر جهانی کردن پیام امام(ره) بودند. به دنبال این جریان زمانی که جنوب لبنان به دست اسرائیل افتاد نیروهای ایرانی به آن منطقه رفتند این در حالی بود که چند استان ایران به دست نیروهای صدام درآمده بود و این تصمیم در آن زمان ساده اندیشانه بود. بعد از اینکه امام متوجه شدند، اعتراض کردند و نیروهای انقلابی به کشور بازگشتند. به هر حال اگر انقلابی بودن همراه با عقل نباشد ضررش بیشتر از منفعت آن است. در همان زمان بود که امام جمله کلیدی راه قدس از کربلا می گذرد را مطرح کردند و مانع افراطی گری عده ای شدند.

این فعال سیاسی با اشاره به اخلاق مدار بودن محتشمی پور  به عنوان فردی سیاسی تصریح کرد: آقای محتشمی پور چون مخالفان زیادی داشت آنها سعی داشتند چهره ای خشن از ایشان نشان بدهند و هم در مجلس و هم در جاهای دیگر به دروغ پراکنی علیه وی پرداختند و تا حدی هم موفق شدند. اما بنده که چهار سال با ایشان از نزدیک همکاری داشتم متوجه اخلاق عالی او شدم. مرحوم محتشمی پور انسانی بسیار خوش طبع و مهربان، لطیف و رفیق به معنای واقعی بود.

وی افزود: تحمل نظر مخالف خودش را داشت و با روی گشوده رفتار می‌کرد. جنگ که تمام شد دو قانون در وزارت کشور مانده بود که هنوز به امضا نرسیده بود. یکی قانون احزاب و دیگری قانون شهر و روستا. من می دانستم تا زمانی که جنگ هست فعالیت حزبی به صلاح نیست . از نظرم فعالیت شوراها و احزاب ممکن بود به صلاح نباشد. اما بعد از جنگ با ایشان صحبت کردم و گفتم که متولی اجرای آن وزارت کشور است تا این دو قانون به اجرا درآیند. به هر حال این پیشنهاد من برای آقای محتشمی خیلی جا نیافتاده بود. من هم از تجربه‌ای که از کار در وزارت خارجه داشتم و نظام سیاسی دیگر کشورها را دیده بودم و مطالعه داشتم، موضوع را مطرح کردم.

وی ادامه داد: من به این نتیجه رسیدم که حزب‌های مختلف نظام را بیمه می‌کنند و جابجایی احزاب موجب می‌شود تا خواسته‌های مردم در زمان های مختلف پاسخ داده شود و بر این اساس است که هیچ وقت آن نظام با انقلاب مواجهه نمی شود؛ چراکه اگر مردم خسته شدند به‌دنبال حزب دیگر می روند. اما اگر حکومت تک حزبی باشد و یا حزبی نداشته باشد، مردم وقتی خسته شوند امکان انتخاب در داخل نظام را ندارند. چیزی که در دوره شاه اتفاق افتاد. برای شوروی تک حزبی همان اتفاق افتاد. به هر حال این قانون در شورای انقلاب هم تصویب شد و در قانون اساسی هم بود ولی اجرا نشد. در اولین مرتبه با آقای محتشمی پور این پیشنهاد را مطرح کردم ایشان خیلی موافق نبود.

صدر خاطرنشان کرد: ایشان حزب را فقط حزب الله می دانستند اما به این نتیجه رسیدند که وجود احزاب نظام را بیمه می‌کند و هیچ موقع نظام این کشور با انقلاب مواجه نمی‌شود.

وی تشریح کرد: صلاح دید ما را به سمتی کشاند که این جریان به نفع نظام است و قانون احزاب و شوراها به اجرا درآمد.

این فعال سیاسی یادآور شد: آقای محتشمی پور موضوع را به حضرت امام منعکس کردند و حضرت امام هم موضوع را به سران سه قوه ارجاع دادند. در آن زمان آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور، آقای موسوی اردبیلی از قوه قضائیه و آقای هاشمی رفسنجانی هم مجلس و آقای مهندس موسوی نخست وزیر و حاج احمدآقا هم از طرف حضرت امام می‌آمد و در جلسات شرکت می‌کرد و آقای محتشمی و بنده در این جلسه بودیم. در آن جلسه اول اعتقادی به موضوع نداشت، اما بعد که دید موضوع به نفع نظام است آن را پذیرفت و پای آن ایستاد.

وی گفت: در جلسه سران سه قوه آقای هاشمی با موضوع مخالفت کرد و من کمی ناراحت شدم. رو کردم به آیت الله خامنه‌ای و گفتم من یک سوال دارم؛ حضرت عباسی ما شعار های انقلاب را می خواهیم اجرا کنیم یا نه؟ آزادی که در شعار انقلاب است مربوط به همین آزادی احزاب است و شوراها هم به جمهوری اسلامی بر می گردد. به هر حال مخالفت از سوی آقای هاشمی ادامه داشت که آیت الله خامنه ای در جمع بندی گفتند، آقای صدر، بروید و کار را شروع کنید.

وی در ادامه با اشاره به حضور حاج احمدآقا در آن جلسات تصمیم گیری برای تشکیل احزاب در کشور گفت: قبل از شروع جلسه به دنبال تصویب این قانون، آقای موسوی اردبیلی نظر امام را درخصوص برپایی جلسه پرسید. حاج احمدآقا گفتند که امام فرمودند اگر قانون است، باید اجرا شود. آقای موسوی اردبیلی گفتند امام چیز دیگری نگفتند؟ حاج احمداقا باهمان روحیه شوخ طبعی همیشگی شان گفتند که «امام چیز دیگری نگفتند اما اگربخواهی خودم چیز دیگری رویش می‌گذارم.» در کل ایشان نظرشان به این قضیه مثبت بود. با اینکه این طرح در بین مسئولان مخالفان زیادی داشت اما به هر حال تصویب شد. در نهایت باید مجددا بگویم که نمونه های اختلاف نظر اینگونه با آقای محتشمی‌پور زیاد داشتیم اما او با سعه صدر بحث می‌کرد و اگر قانع می‌شد، به راحتی بامسئله کنار می آمد و اثری از هیچگونه دیکتاتوری ذهنی در وی پدیدار نبود. تعصب فکری نداشت و بسیار روشن فکر بود.

صدر در تشریح ویژگی اخلاقی محتشمی‌پور در برخورد با مخالفان، نیز گفت: برای این موضوع یک مصداق واقعی به یاد دارم. همانطور که عرض کردم من معاون سیاسی - اجتماعی - امنیتی وزارت کشور بودم. بعد از گذشت یک سال همکاری با یکدیگر، ایشان به این نتیجه رسید که بهتر است معاونت امنیتی از معاونت سیاسی - اجتماعی جدا و مستقل شود. من کاملا با این قضیه مخالف بودم به این دلیل که مسائل امنیتی باید تحت اشراف سیاسیون باشد تا در جامعه شاهد خشونت نباشیم.

وی ادامه داد: آقای محتشمی وقتی مخالفت من را دید از نظرشان منصرف شد. بعد از مدتی در گفتگویی به من گفتند؛ همه مخالفان فکر می‌کنند من بسیار قدرتمندم. من چه وزیری هستم که نمی‌توانم دو معاونت را از هم جدا کنم؟ کلا اهل زورگویی نبودند. من هم به سبب رفاقت خاصی که بین ما حاکم بود، با شنیدن این جمله از ایشان کمی شرمنده شدم و به ایشان گفتم با رویکرد شما موافقم و با ماجرا موافقت کردم. معاونت سیاسی- اجتماعی - امنیتی به دو بخش معاونت سیاسی_اجتماعی و معاون امنیتی_انتظامی تقسیم شد.

وی همچنین گفت: بعد که جدا شدن این دو معاونت، آقای محتشمی پور بنده را به عنوان معاونت هر دو بخش انتخاب کرد. ایشان بسیار انسان منطقی، لطیف و مهربانی بود و فکر می‌کرد من از این تصمیم ناراحت شده‌ام و درصدد برطرف کردن دلخوری بود. در صورتی که من به هیچ وجه به این مسائل نمی اندیشیدم و صرفا به فکر پیشبرد انقلاب اسلامی و حفظ نظام بودم.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نکته بسیار مهم این است که بعد از قضایای ۸۸ متاسفانه برخورد خوبی با ایشان نشد و در خیلی مواقع عده ای علیه ایشان شعارهای تندی سر دادند و به او اهانت کردند. با این حال مرحوم محتشمی پور هیچ واکنشی به آنها نداشتند و با سعه صدر رفتار می‌کردند. رفتارهای بد و اهانت های بی شماری حتی به گفته خودشان در حرم  حضرت علی(ع) به ایشان شد که در نهایت باعث مهاجرت وی به نجف گردید. خداوند روحشان را قرین شادی کند.


نظر شما :