اروپا و ایران در خاورمیانه ای در حال تغییر (بخش سیزدهم)

سیاست روحانی برآوردن کردن آرزوی تبدیل شدن به قدرت بزرگ منطقه بوده است

۰۷ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۰۲۸۵۷ اخبار اصلی خاورمیانه
این مساله غیرقابل انکار است که روابط ایالات متحده با قطر نقشی حیاتی در بقای پادشاهی در سطح نظامی دارد و دولت قطر به دلیل عدم انطباق با تحریم های آمریکا با خطر از دست دادن حمایت ایالات متحده مواجه بود. اما از طرف دیگر، ایران تنها خروجی هوایی و دریایی قطر به شمار می رفت و از این رو، دوحه نمی توانست خطر دست کشیدن از پشتیبانی از تهران و شکست در برابر محاصره ریاض را بپذیرد.
سیاست روحانی برآوردن کردن آرزوی تبدیل شدن به قدرت بزرگ منطقه بوده است

تهیه شده توسط بنیاد مطالعات مترقی اروپایی

نویسنده این مطلب: لوشیانو زاکارا

دیپلماسی ایرانی: بحران شورای همکاری خلیج فارس که از اواخر ماه مه 2017 آغاز شد، در نهایت پس از تلاش ها برای میانجی گری بین قطر و همسایگان عرب آن به پایان رسید. اما رویدادهای پیرامون آخرین جام فوتبال آسیا در ژانویه تا فوریه 2019 در امارات متحده عربی نشان دادند که اختلافات مداوم بین دولت های شورای همکاری خلیج فارس به عمق جامعه نفوذ کرده است. انعکاس اخبار مربوط به وقایع و نحوه رفتار مردم در جریان دیدارهای قطر-عربستان سعودی و قطر-امارات و همچنین فینال جام حذفی بین قطر و ژاپن نشان دادند که بهبود اختلاف بیشتر طول خواهد کشید و حتی ممکن است روابط در برخی سطوح هرگز بهبود نیابد.

4. نقش منطقه ای ایران و چشم اندازها

ایران مدت هاست که برای قدرت و نفوذ در منطقه خلیج فارس رقابت می کند. این رقابت با درگیری های ارضی و اختلافات فرهنگی در هم آمیخته و بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979 ، به یک مولفه ایدئولوژیک تبدیل شده است. در حقیقت، یک جنبه مشترک در همه تحلیل های سیاست خارجی ایران قبل از سال 1979 میلادی آرزوی این کشور درباره تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی نه تنها در خلیج فارس، که در خاورمیانه بود. ایران در زمان محمدرضا پهلوی (1941-1979) چندین طرح سیاست خارجی مانند «سیاست ملی مستقل» را به کار گرفت که از ابزارهای قدرت سخت از جمله درگیری مستقیم نظامی در سناریوهای منطقه ای برای اعمال نقش قدرت و ژاندارم منطقه ای در خلیج فارس استفاده می کرد.

با این وجود، فراتر از آرزوها، توانایی ها و دستاوردهای یک کشور معین، یک عامل تعیین کننده برای دسته بندی یک کشور به عنوان یک قدرت منطقه ای، پذیرش آن کشور توسط دیگران در نظام منطقه ای و همچنین بازیگران خارج از منطقه یا قدرت های جهانی که همچنان به تعیین قواعد بازی در منطقه و در سطح بین المللی مشغولند، اهمیت دارد.

در مورد ایران، چنین مقبولیتی تا پیش از امضای برنامه جامع اقدام مشترک یا همان توافق هسته ای در سال 2015 وجود نداشت. ایران پیش از برجام از همه چارچوب های گفت و گوی منطقه ای مربوط به مسائل امنیتی خارج یا اخراج شده بود و این مساله مانع از عادی سازی روابط آن با کشورهای حاشیه خلیج فارس یا بازیگران اصلی بین المللی می شد.

با این حال، در زمان رئیس جمهوری حسن روحانی، سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تغییر کرد. ایران در این دوران با ابتکارات دیپلماتیک متعدد با هدف بهبود روابط به ویژه با کشورهای کوچک تر مانند قطر، کویت و عمان، سعی در جلب اعتماد به سیاست خارجی خود داشت. بحران داخلی شورای همکاری خلیج فارس در سال 2017 فرصتی برای ایران فراهم آورد تا عربستان سعودی را به عنوان تهدید واقعی برای ثبات و حاکمیت منطقه به تصویر بکشد و برای نمونه، از بحران برای گسترش نفوذ خود در قطر و لبنان استفاده کند. به عبارت دیگر، این بحران فرصتی را برای ایران فراهم کرد تا نشان دهد تهران «شخص بد در همسایگی» نیست و ریاض بیشتر چنین خصوصیتی دارد.

به رغم نگرانی های ایران درباره حمایت قطر از گروه های مخالف منافع ایران، با استفاده از یک رویکرد کاملا عملی که تقابل طولانی مدت با عربستان را در اولویت قرار می داد، در کنار قطر قرار گرفت. ایران آمادگی خود را برای کمک به هر طریق ممکن نشان داد و به سرعت حمایت جدی خود را از امیر قطر ابراز کرد و همچنین تمام نیروهای تولیدی را برای تضمین تهیه کالاهای جدید مورد نیاز قطر در هفته های اول محاصره بسیج کرد.

این بحران همچنین به ایران کمک کرد تا از دوگانگی دیرینه فرقه ای دور شود و بتواند روابط خود را با کشورهای سنی مانند قطر و ترکیه به رغم رقابت با آنها در صحنه سوریه و دیگر مسائل منطقه ای، تقویت کند. از طرف دیگر، قطر در مقایسه با عربستان رویکرد کاملا متفاوتی به ایران داشت که تنها دلیلش این نبود که دو کشور بزرگ ترین میدان گازی جهان را اشتراکی دارند؛ دلیل دیگرش این بود که مقامات قطر همان برداشت تهدیدآمیز عربستان را از ایران ندارند. در اینجا هم به نظر می رسد عمل گرایی عامل اصلی روابط دو جانبه فعلی دوحه و تهران بوده است. یکی از واقعیت هایی که این موضوع را نشان می دهد، مصاحبه «فرانس 24» با حمد بن جاسم آل ثانی، نخست وزیر سابق قطر، است که در آن از دولت دونالد ترامپ خواست تا اختلافات خود را با ایران به روش صلح آمیز حل کند و همچنین تاکید کرد که شورای همکاری خلیج فارس باید وارد گفت و گوی جدی با ایران شود.

این واقعیت که قطر میزبان پایگاه هوایی مقر منطقه ای فرماندهی مرکزی ایالات متحده با حدود هفت هزار سرباز است، با در نظر گرفتن روابط صمیمانه قطر با ایران و اتهاماتی که رئیس جمهور ترامپ در اواخر ماه مه 2017 و اوایل بحران خلیج فارس علیه قطر مطرح کرد، دوحه و واشنگتن، هر دو را در موقعیت بسیار حساسی قرار داد. واقعیت حساس دیگر این بود که تحریم های مجددا اعمال شده آمریکا علیه ایران ناگزیر بر روابط دوحه-تهران تاثیر گذاشت.

این مساله غیرقابل انکار است که روابط ایالات متحده با قطر نقشی حیاتی در بقای پادشاهی در سطح نظامی دارد و دولت قطر به دلیل عدم انطباق با تحریم های آمریکا با خطر از دست دادن حمایت ایالات متحده مواجه بود. اما از طرف دیگر، ایران تنها خروجی هوایی و دریایی قطر به شمار می رفت و از این رو، دوحه نمی توانست خطر دست کشیدن از پشتیبانی از تهران و شکست در برابر محاصره ریاض را بپذیرد.

(این مطلب ادامه دارد.)

منبع: بنیاد مطالعات مترقی اروپایی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: روابط ایران و قطر بحران خلیج فارس محاصره قطر شکست محاصره اقتصادی قطر رقابت عربستان و ایران نفوذ منطقه ای ایران منطقه خلیج فارس


( ۳ )

نظر شما :

تندیس ۰۷ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۸
خداوکیلی راست میگن ؟ برا همینه که الان اولین اقتصاد بزرگ منطقه را داریم ؟ گذرنامه های ما معتبرترین گذرنامه ها هستند ؟ و ارتباطات قوی سیاسی با همسایگانمان داریم ؟ و افغانستان جرات نمیکند جلوی اب هیرمند را گرفته و در عوض ان نفت طلب کند ؟ و کشورهای طرف معامله براحتی پولمان را هاپولی نمیکنند ؟ و صدتا نقطه قوت دیگر! خدایا خر ما درجاهایی از دنیا دیده بودیم اما در بنیاد مطالعات مترقی اروپایی نه !