اروپا و ایران در خاورمیانه ای در حال تغییر (بخش هشتم)
روسیه می تواند جای آمریکا را در منطقه بگیرد؟
تهیه شده توسط بنیاد مطالعات مترقی اروپایی
نویسنده این مطلب: الی گرانمایه
دیپلماسی ایرانی: روابط اروپا و بازیگران اصلی در خاورمیانه در 5 سال گذشته به طور چشمگیری تغییر کرده که در درجه اول نتیجه تغییر در سیاست خارجی بازیگران منطقه ای بوده است که به طور فزاینده خوانش «مجموع، صفر» از تحولات منطقه دارند. ایران، عربستان، اسرائیل و ترکیه در درگیری های پیچیده خاورمیانه گرفتار هستند و هرکدام سیاستی قاطع و حداکثری را برای منافع استراتژیک خود دنبال می کند. تقاطع مهم همه مسیرها ایران است.
1.2 نقش بازیکنان خارجی
اگرچه قدرت های اقتصادی چین و اروپا در خاورمیانه نفوذ دارند، اما همچنان روسیه و ایالات متحده بازیگران خارجی غالب در منطقه به شمار می روند. روسیه با مداخله نظامی در سوریه خود را به عنوان یک قدرت خارجی معتبر در منطقه تثبیت کرده است. یکی از اهداف اصلی آن جلوگیری از سرنگونی بشار اسد بود که اساسا مخالف طرح های سیاست خارجی ایالات متحده است. خاورمیانه بخشی از چشم انداز بزرگ تر کرملین درباره نظم بین المللی چند قطبی و مخالفت آن با سیاست های تغییر نظام به رهبری غرب به شمار می رود. ظهور روسیه در خاورمیانه تا حدی به دلیل توانایی آن در تعامل و چانه زنی با همه بازیگران منطقه از طریق یک رابطه عمدتا معاملاتی بوده است.
این رویکرد عملی امکان در پیش گرفتن سیاستی مخاطره آمیز میان ایران، اسرائیل و ترکیه را برای روسیه فراهم آورده و این کشور را در شرایط تنش زدایی در برخی موارد خطرناک قرار داده است. مسکو و تهران یک رابطه استراتژیک در سطح نظامی، امنیتی و سیاسی در سوریه دارند. اگرچه این رابطه در ساختار اتحاد یا یک مشارکت عمیق نمی گنجد، اما روابط نظامی ایران و روسیه در مقایسه با روابط آنها با دیگر بازیگران منطقه به وضوح پیشرفته تر است. در حالی که روسیه با ورود به درگیری های سوریه اعتماد به نفس خود را به نمایش گذاشته، اما هنوز مشخص نیست که منابع و ظرفیت لازم برای پایان دادن به جنگ داخلی و تقویت ثبات در این کشور را داشته باشد.
در همین حال، دولت ترامپ با تصمیم به نابود کردن برجام، کانال های محدود گفت و گو با ایران را مسدود کرد. اقدامات دیگر رئیس جمهوری پیشین آمریکا همچنین به موج های سیاسی در سراسر خاورمیانه انجامید و به تنش در منطقه دامن زد. برای نمونه، حمایت اولیه ترامپ از محاصره قطر به رهبری سعودی ها روابط در شورای همکاری خلیج فارس را به آشفتگی کشاند. تصمیم او به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی هم اقدامی تحریک آمیز بود که به ناامیدی فلسطینی ها و خشونت مجدد در نوار غزه انجامید و توجه بین المللی و منطقه ای را به این درگیری جلب کرد و به دردسر اضافی متحدان عرب واشنگتن در امان، قاهره و ریاض انجامید.
2. مسیر تاریک پیش رو
شواهد چندانی دال بر حل تنش ها میان بازیکنان منطقه در آینده نزدیک وجود ندارد. احتمالا اولویت جبهه مخالف ایران و دولت ایالات متحده تضعیف ایران از طریق انزوای بین المللی و تحریم ها خواهد بود. اگرچه ترامپ به افزایش رد پای ارتش آمریکا در خاورمیانه علاقه ای نداشت، اما انتصابات و سیاست های او در مسیر مقابله با ایران در نقاطی مانند سوریه و یمن بود، اما نتیجه مشخصی بر نفوذ ایران در عراق، سوریه و لبنان نگذاشت.
در لبنان، شوک سیاسی استعفا و بازداشت اجباری نخست وزیر سعید حریری در عربستان به سختی با مداخله فرانسه و بریتانیا آرام گرفت. نظام سیاسی شکننده لبنان به فعالیت خود ادامه می دهد، اما اگر اتفاق مشابهی رخ دهد، دوام نخواهد آورد. لبنان در برابر بی ثباتی بیشتر سیاسی، اقتصادی و امنیتی آسیب پذیر است چون با سیل گسترده پناهجویان از سوریه دست و پنجه نرم می کند. به علاوه، این کشور همچنان در چرخه تنش های اسرائیل و حزب الله گرفتار است. مقامات اسرائیل هشدار داده اند در صورت جنگ با حزب الله، کل لبنان را هدف می گیرند.
عراق که با ایران، عربستان و ترکیه مرز مشترک دارد، به ویژه در معرض رقابت های منطقه ای و درگیری در کشور همسایه سوریه است. سیاست دولت قبلی آمریکا در قبال ایران پیامدهای ناخواسته برای عراق داشته است. تحریم های آمریکا علیه ایران به فشار اقتصادی در عراق انجامیدند و این کشور را در معرض تبدیل شدن به میدان جنگ تبدیل کردند.
در سوریه، پویایی تبادل نظامی بیشتر بین اسرائیل و ایران همچنان پابرجاست. سوالات عمده درباره اینکه آمریکا اشتیاقی به ایجاد اجماع گسترده تر با روسیه درباره سوریه دارد یا خیر، تمایل احتمالی روسیه به این مساله و حتی آمادگی آن برای تحت فشار گذاشتن روسیه و ایران به اجرای توافقی با میانجی گری آمریکا و روسیه همچنان وجود دارد. ترکیه و ایالات متحده که دو متحد در ناتو به شمار می روند نیز بر سر نقش نیروهای کُرد در سوریه به شدت درگیر هستند و هیچ تلاش معناداری برای حل این بن بست نکرده اند. مساله نگران کننده تر این است که اشتباهات محاسباتی یا اقدامات نادرست اسرائیل، ایران یا حتی ترکیه و ایالات متحده در سوریه می تواند این کشور را به ورطه درگیری های جدید اندازد.
رقابت منطقه ای بین ایران و عربستان نیز با بی ثباتی میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس همراه بوده است. حفظ توازن در روابط و وضعیت بی طرفی برای کشورهای کوچک تر شورا مانند عمان و کویت دشوار شده و این در حالی است که حفظ این بی طرفی در تامین کانال های محرمانه برای حل منازعات بین ایران و مخالفان آن اهمیت زیادی دارد و به عنوان نمونه می توان به نقش ویژه عمان در تسهیل گفت و گوهای کانال پشتی بین تهران و واشنگتن در سال 2013 اشاره کرد.
ایران در نتیجه جنگ اقتصادی دولت ترامپ تغییر استراتژیک در سیاست منطقه ای خود نداد. سعی ایران بر آن بود که طوفان به پا شده را کنترل و خرابکاری های ترامپ در برجام را تا روی کار آمدن دولت بعدی تحمل کند و جای تعجب هم نداشت؛ جمهوری اسلامی 4 دهه تحریم های آمریکا، 8 سال جنگ با عراق و تحریم بین المللی نفت را دوام آورده است. جبهه مخالف ایران نتوانست آنقدری تهران را تحت فشار قرار دهد تا سیاست منطقه ای خود را تغییر دهد. و انتظار می رود تا زمانی که هزاران نیروی نظامی آمریکایی در عراق، سوریه و افغانستان مستقر باشند و سیاست تغییر نظام همچنان هدف ائتلاف مخالف ایران تحت حمایت آمریکا باشد، تهران به سیاست خود درباره گسترش نفوذ در منطقه ادامه دهد.
(این مطلب ادامه دارد.)
منبع: بنیاد مطالعات مترقی اروپایی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :