تاوانی‌که مردم افغانستان می‌پردازند

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۲:۴۶ کد : ۲۰۰۲۴۲۱ سرخط اخبار

این عملیات‌های تروریستی وحشیانه از سمت هر کسی که رخ داده باشد، باید واکنش حلقه‌ها و گروه‌های تبعیض‌گرا یا منفعت‌طلب در برابر مردمی دانست که بحق دانسته‌اند که پیشرفت و سعادت‌شان از مسیر آگاهی و دانایی می‌گذرد.

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، محمدکاظم کاظمی‌، ‌شاعر و نویسنده افغانستانی در روزنامه همشهری نوشت: افغانستان چند دهه است که از عملیات‌های انتحاری رهایی ندارد. چون همواره کسانی هستند که از جنایت در این کشور سود می‌برند و البته دولت و نیروهای امنیتی هم غالبا ناکارآمد بوده‌اند.

یکی از آماج‌ این حملات از دیرباز، شیعیانند؛ به‌خصوص شیعیان هزاره که عمدتا در مناطق غربی کابل زندگی می‌کنند و این چندمین انفجار یا عملیات انتحاری زنجیره‌ای است که در این اواخر در این مناطق صورت گرفته است. عمدتا هم مراکز آموزشی و تحصیلی هدف این حملات بوده‌اند.

این واقعیتی است که شیعیان و به‌خصوص مردم هزاره در افغانستان قرن‌ها تحت ستم و تبعیض بوده‌اند. در زمانه‌هایی کوشیدند که دست این مردم را با نسل‌کشی و کوچاندن اجباری از مصادر سیاست و اقتصاد کشور کوتاه کنند. تهاجم‌های دولت عبدالرحمان خان به هزاره‌جات در حدود ۱۲۰سال پیش نمونه بارزی از این تعدی‌ها بود. در آن مرحله بسیاری از مردم هزاره افغانستان از سکونتگاه‌های اصلی خود رانده شدند و به مناطقی صعب‌العبور در داخل کشور پناه بردند، یا به کشورهای همسایه آواره شدند.

این تعدی‌ها و تبعیض‌ها، در اغلب دوران سیاسی افغانستان به اشکال مختلف وجود داشته و امروز خود را در قالب عملیات‌های تروریستی نشان می‌دهد.

هزاره‌جات منطقه‌ای است کوهستانی در مرکز افغانستان. مردم هزاره به سبب محرومیت‌های درازمدت، غالبا دست‌شان از قدرت سیاسی و اقتصادی کوتاه بوده است. قدرت سیاسی بیشتر در اختیار خاندان‌های حکومتی‌ای بوده که نوعی قوم‌گرایی را ترویج و حاکم می‌کرده‌اند. قدرت اقتصادی اغلب در اختیار کسانی بوده است که یا به مراکز قدرت نزدیک بوده‌اند، یا گلوگاه‌های اقتصادی نظیر مجاری واردات و صادرات کالا را در اختیار داشته‌اند، که طبیعتا مردم مناطق کوهستانی و محصور هزاره‌جات، این دسترسی‌ها را نیز نداشته‌اند.

پس برای چنین جامعه‌ای راهی نمی‌ماند جز اینکه خود را به کمک دانش و تخصص به جایی برساند، که البته در دهه‌های متوالی در این زمینه هم تبعیض‌های آشکار وجود داشته است. مراکز دانشگاهی غالبا دولتی بوده و در مناطق دلخواه حاکمیت ایجاد می‌شده و در پذیرش در این مراکز هم باز تبعیض‌ها حاکم بوده است.
ولی در 2دهه اخیر اوضاع به شکل محسوسی تغییر کرده است.

نسل جوان و فعالی از شیعیان هزاره از مهاجرت به کشور برگشته‌اند و گروه بسیاری نیز در داخل کشور در مؤسسات آموزشی غیردولتی و دانشگاه‌های خصوصی پرورده شده‌اند؛ گذشته از کسانی که توانسته‌اند با جهد و تلاش، خود را در نظام آموزشی دولتی هم به برتری برسانند. پارسال مقام اول کنکور افغانستان را یک دختر هزاره تصاحب کرد و البته اینها از چشم کسانی که همچنان می‌خواهند  نظام تبعیض و قوم‌گرایی در افغانستان برقرار باشد، پنهان نمی‌ماند.

این عملیات‌های تروریستی وحشیانه  از سمت هر کسی که رخ داده باشد، باید واکنش حلقه‌ها و گروه‌های تبعیض‌گرا یا منفعت‌طلب در برابر مردمی دانست که بحق دانسته‌اند که پیشرفت و سعادت‌شان از مسیر آگاهی و دانایی می‌گذرد. و چنین است که غالبا مراکز آموزشی و آن هم در مناطقی خاص که شیعیان و به‌خصوص هزاره‌ها در آنجا حضور دارند، هدف اصلی این عملیات‌ها هستند.

طبیعتا در این میان اغراض سیاسی دیگر را هم نمی‌توان نادیده گرفت. کشور در آستانه تحولاتی در حوزه حکومت‌داری است و حلقه‌های مختلف قدرت در جاهای مختلف می‌کوشند که یا مخالفان را از میان بردارند و یا آنان را به ترک کشور وادار سازند و یا بعضی از حلقه‌های دیگر را با نسبت دادن این عملیات‌ها به آنان، بدنام کنند. در نهایت این مردم ستم‌کشیده افغانستانند که تاوان این رقابت‌های پنهان و آشکار و ستم‌های پایان‌ناپذیر را باید بدهند.


( ۴ )

نظر شما :