آنچه باید توجه شود
شهرهایی به سبک ایرانی- اسلامی؛ چالشها و راهکارها
دیپلماسی ایرانی: در معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی مهمترین عنصر و اصلیترین جزء و عامل پدید آورنده شهر «انسانها» هستند. پس از انسان، «قوانین و مقررات» مهم است که رابطه شهروندان و همه اجزاء شهر را با یکدیگر و با طبیعت تنظیم کنند و بالاخره در مرحله سوم «کالبد شهر» قرار دارد که متأثر از دو عامل دیگر به اضافه شرایط خاص محیطی، اقتصادی، فنی علمی و هنری است.
به این ترتیب برای دستیابی به شهرهایی به سبک ایرانی– اسلامی، نمی توان تنها بر معماران و طراحان شهری تکیه کرد؛ بلکه این مهم همکاری و همفکری نخبگان سیاسی، علمی و فرهنگی در حوزه های مختلف را می طلبد که بایستی در هماهنگی و اجماع با یکدیگر، برای سه موضوع اصلی تشکیل دهنده یک شهر برنامه ریزی کنند. در این صورت است که شهرهای ایران می توانند زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی شهروندان را فراهم کنند.
از این رو گام نخست که مهمترین و متأسفانه مغفولترین اقدام است؛ «آموزش و پرورش انسانها» است که حاصل آن ساختن (یا هدایت) روح انسان ها و تعالی بخشیدن به آنهاست. مراد از این بخش از شهرسازی تربیت انسانهایی است که با تاریخ، فرهنگ، ارزشها و البته حقوق و تکالیف خود آشنا باشند و بتوانند بر اساس چنین دانش و بصیرتی برای رفع نواقص و ضعفهای دو بخش دیگر نیز گامهای اساسی بردارند.
به عبارت دیگر، برای ساختن و تحقق شهر ایرانی – اسلامی، نخستین راهکار باید فرهنگ سازی و بهبود و اصلاح روند جامعه پذیری شهروندان به عنوان سازنده و ساکن شهرها باشد. فرهنگ سازی در بین شهروندان شهرهای ایرانی- اسلامی باید هم در راستای آشنا ساختن آنها با حقوق و تکالیف شهروندی باشد و هم تبیین ارزشهای ملی– مذهبی. به عبارت دیگر ساکنان شهرهای ایرانی- اسلامی باید در درجه نخست با غنای تاریخی، فرهنگی و ارزشی خود آشنا شوند و در درجه دوم چگونگی کاربرد این ارزشها در زندگی اجتماعی را بیاموزند.
شهروند شدن و شهروند خوب بودن یک فرهنگ است که هم نیاز به آموختن دارد و هم زمان زیادی را می طلبد. رعایت حقوق شهروندی منوط است به شناسایی این حقوق در جامعه، چگونگی عمل به آنها و نحوه تضمین اجرایی شدن آنها.
بی شک محیط های شهری که در آنها دروغ، فریب کاری، بی اخلاقی، تکیه بر پول برای پیشبرد کارها، عدم صداقت و فرار از قانون تحت عناوینی همچون زرنگی و همرنگ شدن با جماعت رواج یافته است، هیچ تناسبی با شهرهای بنا شده بر مبنای فرهنگ ایرانی – اسلامی ندارند و مواجهه با چنین فضاهایی ضرورت هر چه بیشتر فرهنگ سازی و آموزش و پرورش شهروندان را مطرح می کند. البته انجام این مهم یعنی وظیفه یک یا دو نهاد نیست و می طلبد نهادهای مختلفی از خانواده گرفته تا مدرسه، دانشگاه، حوزه های علمیه، روحانیون مساجد، فرهیختگان و نخبگان علوم انسانی، سازمانهای مردم نهاد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه ها و به ویژه رسانه ملی برای تحقق آن اهتمام و برنامه ریزی جدی داشته باشند.
راهکار دوم «تدوین مقررات و ضوابط» است تا شهروندان بتوانند براساس آنها رفتار و زندگی کرده و با محیط و دیگران ارتباط برقرار کنند. در این راستا «قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران» در سال ۱۳۵۱ به تصویب رسید و در سالهای پس از انقلاب نیز با برخی اصلاحات به مورد اجرا گذاشته شد. در سالهای اخیر نیز با توجه به اهمیتی که رعایت حقوق شهروندی و حفظ کرامت انسانی در بین قوای سه گانه در جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است، قوانین و آیین نامه های جدیدی در راستای تسهیل و بهبود کیفیت زندگی شهروندان و رعایت شأن و کرامت آنها به تصویب رسیده است. با این حال به دلایل متعدد از جمله نا آگاهی و بی توجهی مقامات مسئول به قوانین موجود، اولویت دادن به درآمد زایی و کسب سود بیشتر و البته فقدان نظارت کافی بر اجرای قوانین شاهد نادیده گرفتن، دور زدن و عدم اجرای این قوانین به انحاء مختلف بوده ایم.
بی توجهی مسئولان و مجریان به قانون و منفعت طلبی برخی از آنها، طبیعتا بی قانونی را در بین شهروندان نیز گسترش داده و این فرهنگ و نگرش را در آنها ایجاد کرده که می توانند با پرداخت مبالغی، هر قانونی را دور بزنند و هر نوع ساخت و ساز در هر جایی از شهر که مورد نظرشان است، را انجام دهند! بنابراین شاید بتوان گفت مشکل راهکار دوم بیش از اینکه کمبود قوانین باشد، فقدان ضمانت اجرا برای آنها و دور زدن این قوانین توسط مردم و مسئولان است؛ معضلی که بار دیگر اهمیت و ضرورت فرهنگ سازی و آموزش و پرورش را مطرح می کند.
گام سوم «پرداختن به کالبد» است؛ در اینجاست که معماران و طراحان شهری باید ورود کنند و براساس ارزشها، هنجارها و آرمانهای شهروندان و نیز قوانین و مقررات تدوین شده، فضا و کالبدی را پدید آورند که بتواند مکانی درخور و قابل برای زندگی و فعالیت شهروندان باشد. در این راستا لازم است «اصول و قواعد شهرسازی ایرانی- اسلامی» همچون ایمنی، سرزندگی، عدالت، اجتماعپذیری فضا، خودمانی بودن فضا، همخوانی با طبیعت در کالبد شهر و منظر و فضاهای شهری مورد توجه قرار بگیرد.
البته توجه به این نکته ضروری است که ساخت شهرها و خانه هایی منطبق با فرهنگ ایرانی- اسلامی، بدون تعامل با شهروندان و دخیل کردن آنها در این موضوع امکانپذیر نیست. در این راستا رسانههای عمومی به ویژه رسانه ملی می توانند اثر گذار باشند و ضمن تبلیغ مطلوبیت و فواید معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی، زمینه های پذیرش و جذابیت لازم برای مشارکت جامعه در این فرایند را فراهم کند. از سوی دیگر به نظر می رسد تکیه ما بیشتر از هر چیز باید بر جوانان خلاق و هنرمند این کشور باشد. لازم است مسئولان شهری با برگزاری جلسات همفکری و نیز مسابقات طراحی شهری، ایده های قشر جوان و خلاق جامعه را جذب کنند و ضمن کاربرد آنها در مباحث ساخت و ساز و مبلمان شهری، رابطه بین جامعه و فضاهای شهری را تقویت کنند.
نظر شما :