مکرون میانجی گر صادقی برای مذاکرات بین ایران و آمریکا نیست

باید تابوی مذاکره ناپذیر بودن برجام شکسته شود

۱۷ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۹۷۳۵ آمریکا پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
سید جلال ساداتیان در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید برای نکته که باید تابوی اصل مذاکره ناپذیر بودن برجام شکسته شو، بر این باور است که فرانسه همواره سعی داشته خود را به عنوان قدرت و رهبر دیپلماتیک و سیاسی اتحادیه اروپا نشان دهد. لذا مکرون در طول دوران ریاست جمهوری همواره سعی داشته است در پرونده‌های مهم سیاست خارجی به خصوص در حوزه خاورمیانه نقش فعالی ایفا کند تا بتواند رهبری سیاسی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا را برای خود حفظ کند. خصوصا اکنون که فرانسه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته است و مکرون هم از وضعیت چندان مناسبی در داخل برخوردار نیست، وی سعی می‌کند از اهرم برگ برنده های دیپلماتیک برای افزاش وزن و جایگاه خود در اروپا و نیز در داخل فرانسه استفاده کند. به هر حال مواضعی که فرانسوی ها در خصوص پیش ‌شرط‌های موشکی، منطقه‌ای و نیز حضور عربستان در مذاکرات طی روزها و هفته های اخیر مطرح کرده اند نشان می دهد که مکرون و فرانسه نمی‌تواند میانجی گر صادقی برای مذاکرات بین ایران و ایالات متحده آمریکا باشد. ضمن آن که من معتقدم اساساً چالش‌ها و مشکلات بین تهران و واشنگتن آنقدر عمیق است که با میانجی گری قابل حل و فصل نیست. یعنی تنها در صورت مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا است که می‌توان به خروج از این شرایط و تحلیل تنش ها امیدوار بود.
باید تابوی مذاکره ناپذیر بودن برجام شکسته شود

دیپلماسی ایرانی – با توجه به مواضع و سخنان تیم سیاست خارجی و امنیتی دولت جو ‌بایدن اکنون گمانه‌زنی‌های مختلفی پیرامون چند و چون و کیفیت بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم ها وجود دارد. اما با این حال برخی از کارشناسان و ناظران امر معتقدند که این مواضع دولت مستقر در کاخ سفید در عین حال که می تواند برداشتی منفی پیرامون تعلل و فرصت‌سوزی آمریکا با خود به همراه داشته باشد، اما می تواند نشانه‌ای دال بر محک شرایط کنونی در خصوص واکنش جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکایی ها باشد. بنابراین امید و فرصت برای بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم‌ها وجود دارد. پیرو این نکته دیپلماسی ایرانی برای بررسی دقیق‌تر نگاه غایی دولت بایدن به برجام، گفت‌وگویی را با سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلستان و تحلیلگر مسائل بین‌الملل پی گرفته است که در ادامه می‌خوانید:

شب گذشته در جریان اولین سخنرانی جو بایدن پیرامون سیاست خارجی ایالات متحده کوچک‌ترین اشاره‌ای به برجام و جمهوری اسلامی ایران نشد. از این رو برخی این باور را دارند که دولت جدید آمریکا اهمیت، اولویت و یا عجله‌ای برای حل و فصل این پرونده ندارد، این در حالی است که پایگاه خبری آمریکایی اکسیوس به نقل از منابع آگاه مدعی شد که امروز جمعه کاخ سفید در اقدامی که نشان دهنده فوریت مسئله ایران برای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا است، جلسه کمیته اصول امنیت ملی را با تمرکز بر برنامه هسته ای ایران تشکیل خواهد داد. از این حیث به نظر می رسد که ایالات متحده آمریکا در خصوص برجام دارای تناقض در عملکرد و موضع گیری است. حال به باور شما دلیل یا دلایل این تناقضات چیست؟

دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. اولین دلیل به تلاش بایدن برای حفظ وجهه دیپلماتیک آمریکا در عرصه جهانی باز می گردد. به عبارت دیگر ایالات متحده با این موضع گیری های متناقض سعی دارد تا تبعات سیاسی مخرب اقدامات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین این کشور را در خروج یک‌جانبه از برجام، احیای تحریم‌ها و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را کمرنگ کند. یعنی بایدن در نظر دارد از پذیرش صددرصدی خطا و اشتباه دولت دونالد ترامپ در قبال برجام شانه خالی کند. چرا که این اقدامات سبب شد که ایالات متحده در سطح جهانی به عنوان کشوری معرفی شود که به راحتی می‌تواند قراردادها و توافقنامه های بین المللی دو یا چند جانبه را زیر پا بگذارد. بنابراین بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او سعی دارند نشان دهند که اولاً برجام و پرونده های مربوط به ایران برای آمریکا اولویت ندارند تا با این رویکرد امتیاز بیشتری از جمهوری اسلامی بگیرند یا حداقل مانع از امتیازگیری بیشتر تهران شوند. در ضمن با این تناقض گویی ها سعی دارند آمریکا را مقصر شرایط کنونی برجام نشان ندهند. از این روست که جو بایدن از همان زمان آغاز تبلیغات انتخاباتی تا به اکنون مدام بر روی این مسئله مانور می‌دهد که پیش شرط او برای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها، بازگشت ایران از اقدامات کاهش تعهدات برجامی است، کما اینکه اعضای تیم سیاست خارجی او هم مدام روی این مسئله تمرکز دارند. چون با این مانورهای دیپلماتیک این گونه القا می شود که جمهوری اسلامی ایران نیز مقصر شرایط کنونی برجام است تا مانع از تخریب چهره دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا به واسطه اقدامات قانون‌شکنانه و غیر دیپلماتیک دونالد ترامپ شوند. دلیل مهم دیگر ناظر به فشارهای سیاسی و دیپلماتیک لابی‌های صهیونیستی و عربی است. به هر حال اسرائیل و عربستان سعودی از همان ابتدا به شدت نگران رویکرد برجامی دولت جو‌بایدن بودند. بنابراین تلاش های بسیار زیادی را برای عدم بازگشت بایدن به برجام و لغو تحریم‌های ایران در دستور کار قرار دادند. لذا جو‌ بایدن هم برای اینکه حمایت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل را داشته باشد، سعی می کند خود را چندان مشتاق و مُصر به بازگشت به برجام و لغو تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران نشان ندهد تا احیانا با چالش هایی برای دولتش مواجه نشود. از طرف دیگر باید به این نکته اشاره کرد که اکنون مخالفان و منتقدان جدی سیاست بایدن در قبال بازگشت به برجام در جامعه ایالات متحده آمریکا و ساختار سیاسی این کشور بالاست. به هر حال نزدیک به ۷۵ میلیون نفر آمریکایی به دونالد‌ ترامپ رای دادند. یعنی چیزی در حدود نیمی از رای دهندگان انتخابات سال ۲۰۲۰ ریاست جمهوری اکنون منتقد دولت جو‌بایدن هستند و کوچک ترین اشتباه او می‌تواند به عنوان پاشنه آشیل و محل تخریب دولت وی در داخل آمریکا بدل شود. بنابراین بایدن سعی می کند برای مدیریت فضای داخلی هم که شده بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها را در یک رویکرد برنامه ریزی شده پیش رود. 

اگر به باور شما بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او با تناقض گویی در رفتار، عملکرد و نیز موضع گیری هایشان در قبال برجام سعی دارند شرایط را مدیریت کنند باید پرسید که آیا کاخ سفید در نهایت موفق به تحقق این مهم خواهند شد؟

واقعیت این است که برجام به واسطه ضمانت اجرایی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بیش از آن که برای همه کشورهای عضو این سازمان بار تعهدات حقوقی و اجرایی ایجاد کرد، بیشترین بار برای اعضای برجامی به وجود آورد. اما با اقدام دولت  برای خروج از برجام تمام قوانین و مقررات حقوقی و دیپلماتیک، یک سویه از طرف ایالات متحده آمریکا نادیده گرفته شد. بنابراین بایدن با این تناقض گویی ها در نظر دارد که آمریکا به عنوان چهره ای که باعث از بین رفتن برجام شده است، معرفی نشود. چرا که در این صورت علاوه بر بازگشت به برجام و لغو تحریم ها باید تمام خسارات مالی جمهوری اسلامی ایران در طول سه سال گذشته به دلیل اعمال سیاست فشار حداکثری توسط دونالد ترامپ را نیز پرداخت کند. به هرحال ضمانت اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل برای برجام چیز کمی نیست. کما اینکه اروپایی‌ها نیز با مطرح کردن پیش شرط‌های کاهش تعهدات برجامی، مسئله توان موشکی و نفوذ منطقه ایران سعی می‌کنند عملکرد خود را در طول سه سال گذشته در تعلل تحقق تعهدات برجامی توجیه کنند و با مقصر جلوه دادن ایران خود را ملزم به پرداخت خسارت به ایران نکنند.

به اروپایی ها اشاره داشتید. خبرگزاری رویترز مدعی شد که سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس پیشنهاداتی مطرح کرده‌اند که بر اساس آن ایران در ازای پایبندی به توافق هسته‌ای، از منافع اقتصادی بهره مند شود . البته در این رابطه یک دیپلمات ارشد اروپایی عنوان داشته است که شما از یک صفحه خالی کار را شروع نمی کنیم. معیارهای سلسله مراتب بازگشت به توافق و سپس ایجاد توافقی عمیق‌تر را می دانیم. آیا ذیل تحلیل ما اروپا هم خواهان فرار رو به جلو است؟

قطعاً چنین است. به هر حال گناه و تقصیر اروپایی‌ها در کشیده شدن برجام به شرایط امروز کمتر از اقدامات ترامپ طی سه سال گذشته نیست. اگر چه در طول سه سال گذشته مقامات اروپایی با مواضع دیپلماتیک و سیاسی خود از برجام دفاع و اقدامات ترامپ در خروج از برجام و احیای تحریم ها را محکوم کردند، اما در مقام عمل هیچگونه تلاشی برای انجام تعهدات ۱۱ گانه خود که اتفاقا بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام برعهده گرفتند، نداشتند. لذا کاملا مشخص است از نظر معیارهای حقوقی و دیپلماتیک، اروپایی‌ها هم به اندازه ایالات متحده آمریکا در به نابودی کشاندن برجام مقصرند. حال که زمزمه احیای برجام توسط جو‌ بایدن شنیده می‌شود اروپایی‌ها نیز مانند دولت مستقر در ایالات متحده آمریکا با فرار رو به جلو سعی می کنند مقصر شرایط کنونی در برجام را اقدامات کاهش تعهدات هسته ای ایران جلوه دهند تا ضمن آنکه اهداف خود در برجام محقق کنند، این گونه نشان دهند که اروپایی ها از استقلال دیپلماتیک و قدرت سیاسی لازم برخوردارند و به خاطر فشارهای آمریکا در سه سال گذشته نبوده است که نتوانستند یا نخواستند که به تعهدات برجامی خود عمل کنند، بلکه این کاهش تعهدات برجامی ایران بوده است که وضعیت کنونی را ایجاد کرده است.

بخش دیگری از این تناقض گویی‌های ایالات متحده آمریکا به مسئله «مذاکره» باز می‌گردد. به هر حال پیرو مواضع آمریکایی ها در خصوص پیش شرطشان مبنی بر بازگشت ایران از تمام اقدامات کاهش تعهدات برجامی برای لغو تحریم ها، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفت وگوی دوشنبه جاری با شبکه سی ان ان عنوان داشت که می‌توان مکانیسمی را برای هماهنگ‌سازی و همزمان کردن اقدامات واشنگتن و تهران جهت اجرای کامل تعهدات برجامی به کار گرفت. اما این مواضع و پیشنهاد تهران با رد ضمنی سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا مواجه شد. «ند پرایس» در نشست خبری بیان داشت که ابتدا ایران باید به تعهدات برجامی بازگردد و بعد از آن ما (آمریکا) هم چنین خواهیم کرد. این در حالی است که به نقل از پایگاه خبری اکسیوس، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا از رابرت مالی، نماینده ویژه این کشور در امور ایران خواسته است تا یک تیم از کارشناسان و دیپلمات‌های متخصص در حوزه‌های مختلف از جمله هسته‌ای را برای مذاکرات احتمالی آتی با ایران تشکیل دهد. هر چند که به اذعان آکسیوس، آنتونی بلینکن از رابرت مالی خواسته است تا افراد بیشتری که «دیدگاه‌های متخاصمانه‌تری» در قبال ایران دارند در این تیم گرد هم بیاورد.  حال به باور شما بایدن خواهان مذاکره با ایران است یا خیر؟

مسئله مهمی که در پاسخ به این سوال که شما باید مد نظر قرار داد این است که قطعاً مواضع متشتت در خصوص مذاکره با جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل نگرانی های برجامی باعث فرصت‌سوزی آمریکایی‌ها خواهد شد. چون این فرصت سوزی های آمریکا در سایه تشتت مواضعشان پیرامون مذاکره، آن هم در ماه های پایانی دولت حسن روحانی می تواند امید دولت جو بایدن را برای تعدیل شرایط از بین ببرد. یعنی اگر این فرصتی که اکنون در اخیتار بایدن قرار دارد با این فرصت سوزی ها از دست برود، ایالات متحده احتمالاً با دولتی رادیکال و حتی نظامی در جمهوری اسلامی ایران بعد از انتخابات ۱۴۰۰ مواجه خواهد شد که مذاکره را سخت تر، پیچیده تر و بغرنج تر خواهد کرد. هر چند که این مسئله مطلوب نگاه برخی جریان‌های سیاسی در داخل و همچنین مخالفان برجام در ایالات متحده آمریکا است. ضمن اینکه لابی‌های صهیونیستی و عربی هم تلاش جدی دارند که این مذاکرات به در بسته بخورد. از این رو به نظر من آمریکا در دوره بایدن به جای آنکه با این نوع مواضع دو یا چند گانه پیرامون مذاکره، فرصت تبادل و تعامل با دولت حسن روحانی را در این چند ماه پایانی از عمر دولت دوازدهم  ازدست بدهد، مذاکره را به طور جدی آغاز کند، ولو آن مذاکره به صورت مرحله ای و گام به گام باشد. چون قطعاً در این رابطه می‌توان مکانیسم ها و پروسه های دیپلماتیکی را میان ایران و ایالات متحده آمریکا برای حل و فصل اختلافات برجامی پایه‌ریزی و اجرایی کرد.

آیا گفته های شما موید مکانیسم مدنظر آقای ظریف در گفت وگو با شبکه سی ان ان است که ذیل آن عنوان داشت: می‌توان مکانیسمی را برای هماهنگ‌سازی و همزمان کردن اقدامات واشنگتن و تهران جهت اجرای کامل تعهدات برجامی به کار گرفت؟ 

خیر مواضع محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفت وگو با شبکه سی ان ان ناظر بر مکانیسمی است که در آن ایران در یک اقدام همزمان از تمام، تاکید می کنم تمام گام های کاهش تعهدات برجامی بازگردد، به موازات آن هم آمریکا با بازگشت به برجام، تمام تحریم‌ها را لغو کند. اما پیشنهاد و تحلیل من ناظر بر یک پروسه برنامه‌ریزی شده، دقیق و گام‌به‌گام است. یعنی همان گونه که جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۸ در پنج گام با فرجه های دو ماهه، آغاز کاهش تعهدات برجامی را در دستور کار قرار داد، اکنون نیز ذیل یک مکانیسم طراحی شده و متناسب و هم وزن با لغو تحریم‌های آمریکا، گام به گام بازگشت از کاهش تعهدات برجامی را عملیاتی کند. البته قطعا می‌توانیم بازه های زمانی این گام ها را در مدت کوتاهی حتی تا نزدیک به دو هفته اجرایی کرد. تمام این مسئله به نیت و جدیت آمریکایی‌ها در بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها منوط است.

پیرو این نکته شما به نظر می رسد که انجام مذاکره بین ایران و ایالات متحده آمریکا امری اجتناب‌ناپذیر جلوه می‌کند در صورتی که در سایه برخی مواضع و سخنان مقامات داخلی به خصوص محمدجواد ظریف به نظر می رسد که اصل مذاکره ناپذیر بودن برجام به صورت یک تابو باقی مانده است. آیا شما معتقدید که این تابو باید شکسته شود؟

یقینا چنین است. البته این گفته تنها گفته من نیست. بلکه رهبری هم در خصوص مذاکره با ایالات متحده آمریکا سخن گفته اند. ایشان بارها عنوان داشتند در صورتی که آمریکا به برجام بازگردد و لغو تحریم‌ها را در دستور کار قرار دهد می‌توان در خصوص مذاکره با آمریکا انعطاف دیپلماتیک از خود نشان داد. ضمن این که قبلا اشاره کردم مجموعه چالش‌ها، اختلافات و انتظارات بین ایران و آمریکا در خصوص برجام و پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران به قدری زیاد است که اکنون اصل مذاکره بین ایران و آمریکا امری اجتناب‌ناپذیر جلوه کند. پس باید تابوی اصل مذاکره ناپذیر بودن برجام شکسته شود. مضافا اینکه این مسئله به نفع ما هم هست و می‌تواند منافع جمهوری اسلامی ایران را محقق کند. چون علاوه بر زمینه سازی برای بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم ها می‌تواند برخی مسائل مهم و نگرانی های برجامی ما مانند مسئله مکانیسم ماشه را هم حل و فصل کند و تضمین های به مراتب جدی‌تر را از طرف های برجامی در این مذاکرات بگیریم تا در آینده شاهد تکرار برخی اتفاقات تلخ برجامی نباشیم. البته یقینا اروپایی‌ها و آمریکا نیز خواهان اصلاح برخی از موارد برجامی هستند. پس برجام به عنوان سندی که قطعی و غیر قابل مذاکره است، نباید توسط مقامات داخلی در کشور به خصوص از زبان رئیس دستگاه سیاست خارجی مطرح شود.

نیم نگاهی هم به شرایط داخلی، ذیل مواضع دولت بایدن داشته باشیم. پیرو این نکته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا عنوان داشت که ایران یکی از مواردی است که با آنچه دولت ترامپ کرد اختلاف واقعی و عمیق داریم. در ۴ سال اخیر برنامه هسته‌ای ایران به طرز چشمگیری جلو رفت، برنامه موشکی و نقش منطقه‌ای هم به همین منوال. لذا اولویت بازگرداندن چهارچوب های هسته‌ای یا همان برجام است. اما آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در اولین نشست خبری خود پیرامون همین اولویت برجامی اظهار کرد که موضع بایدن بسیار شفاف است. اگر ایران به تعهدات خود ذیل توافقنامه هسته‌ای عمل کند، آمریکا نیز برمی‌گردد. اگر ایران به برجام برگردد و پایبند باشد، ما یک تیم تخصصی برای گفت‌وگو درباره بازگشت به این توافق تشکیل می‌دهیم. آن زمان همراه با متحدان خود از برجام به عنوان سکویی برای حل موضوعات دیگر استفاده خواهیم کرد. اما تا آن زمان فاصله زیادی وجود دارد؛ پیرو این نکات به نظر می رسد که دولت جدید در ایالات متحده آمریکا عجله‌ای برای تعیین تکلیف برجام ندارد. این در حالی است که برخی از کارشناسان و تحلیلگران پیرو نکته شما ناظر بر فرصت کوتاه پیش روی دولت بایدن در چند ماه پایانی دولت روحانی، بر این باور بودند که دولت جو ‌بایدن نگران پایان دولت حسن روحانی است چرا که با انتخابات ۱۴۰۰ احتمال روی کار آمدن یک دولت اصولگرای رادیکال و یا نظامی وجود دارد. بنابراین در فرصت چند ماه باقی مانده تا پایان دولت حسن روحانی، بایدن تلاش جدی برای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها خواهد داشت تا بتواند در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه ای هم وارد گفت وگو شود. حال سوال اینجاست که بایدن به دنبال مذاکره با دولت روحانی است یا منتظر دولت سیزدهم خواهد ماند؟

من با توجه به اقتضائات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی کنونی در منطقه و سطح جهان، فرصت دولت حسن روحانی را ولو اینکه کمتر از ۶ ماه است یک فرصت مغتنم و بی بدیل برای دولت جو بایدن می‌دانم. چرا که دولت حسن روحانی به شدت خواهان و متمایل تعامل دیپلماتیک برای حل و فصل چالش‌ها و اختلافات است. در صورتیکه فرصت سوزی اروپایی ها و آمریکا می تواند شرایط را بحرانی تر کند به گونه‌ای که حتی دولت آینده بعد از انتخابات ۱۴۰۰ در ایران هم قادر به حل و فصل مشکلات نباشد. چرا که در این میان تنها بازیگران مخرب برجامی به برخی نیروهای داخلی در ایران و آمریکا باز نمی گردد. مهمترین عنصر مخرب اسرائیل و عربستان سعودی هستند که حتی اخیرا مسئله جنگ با ایران را هم مطرح کرده اند، ولو اینکه در این جنگ خساراتی هم به آنها وارد شود. اما با این وجود ریاض و تل آویو تلاش جدی دارند که مذاکره و احیای برجامی صورت نگیرد. خصوصا در این چند ماه پایانی عمر دولت حسن روحانی که همزمان با ماه های آغازین دولت جو بایدن است. چون در این مدت هنوز تیم سیاست خارجی و امنیتی بایدن به یک ارزیابی دقیق در خصوص برجام نرسیده است. بنابراین فرصت مغتنمی برای لابی‌های صهیونیستی و عربی است که شرایط احیای برجام را به هم بزنند. البته پیرو تحلیل های پیشین خود معتقدم برخی از جریان های داخلی در ایران هم در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ تمایلی به مذاکره و احیای برجام ندارند چون در این صورت اعتبار دیپلماتیک احیای برجام می تواند زمینه حضور برخی افراد مانند محمد جواد ظریف را در انتخابات ریاست جمهوری پررنگ‌تر کند و سبد آراء به نفع وی سنگین کند. پس این جریانات داخلی از هر طریق ممکن سعی می‌کنند در چند ماه آینده تا پایان عمر دولت حسن روحانی مذاکره و احیای برجام صورت نگیرد. 

قدری روی مواضع دیپلماتیک اروپایی ها به خصوص فرانسه تمرکز کنیم. به نظر می رسد که به پاریس و شخص مکرون بازی متفاوتی از دوران دونالد ترامپ در قبال برجام و پرونده هسته ای ایران پی گرفته است. چرا که رئیس جمهور فرانسه در دولت ترامپ به دنبال تعدیل تنش های تهران – واشنگتن و حفظ برجام با تلاش برای ایجاد یک کانال مالی بود که نهایتاً با مخالفت ترامپ به شکست انجامید، اما اکنون فرانسوی ها با روی کار آمدن دولت جو بایدن به شدت خواهان محدودیت های بیشتر هسته ای، اضافه شدن توان موشکی و نفوذ منطقه ایران به‌عنوان سرفصل‌های مذاکرات جدید و نیز حضور کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان در این مذاکرات هستند. حتی قرار است که رئیس‌جمهور فرانسه اواسط فوریه به عربستان سفری داشته باشد. محور مذاکرات مکرون با مقامات عربستانی در این سفر، ایران خواهد بود. این در حالی است که به نقل از خبرگزاری فرانسه، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه دیروز پنج شنبه در نشست با اندیشکده شورای آتلانتیک پیشنهاد داد که وی می تواند «یک میانجی صادق» در مذاکرات میان آمریکا و ایران برای احیای توافق هسته ای باشد که دونالد ترامپ، رئیس پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.  حال سوال اینجاست که مواضع متشتت پاریس در دوره جو ‌بایدن با چه هدف یا اهدافی دنبال می شود؟ 

آنچه که عیان است این است که فرانسه همواره سعی داشته خود را به عنوان قدرت و رهبر دیپلماتیک و سیاسی اتحادیه اروپا نشان دهد. لذا مکرون در طول دوران ریاست جمهوری همواره سعی داشته است در پرونده‌های مهم سیاست خارجی به خصوص در حوزه خاورمیانه نقش فعالی ایفا کند تا بتواند رهبری سیاسی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا را برای خود حفظ کند. خصوصا اکنون که فرانسه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته است و مکرون هم از وضعیت چندان مناسبی در داخل برخوردار نیست، وی سعی می‌کند از اهرم برگ برنده های دیپلماتیک برای افزاش وزن و جایگاه خود در اروپا و نیز در داخل فرانسه استفاده کند. به هر حال مواضعی که فرانسوی ها در خصوص پیش ‌شرط‌های موشکی، منطقه‌ای و نیز حضور عربستان در مذاکرات طی روزها و هفته های اخیر مطرح کرده اند نشان می دهد که مکرون و فرانسه نمی‌تواند میانجی گر صادقی برای مذاکرات بین ایران و ایالات متحده آمریکا باشد. ضمن آن که من معتقدم اساساً چالش‌ها و مشکلات بین تهران و واشنگتن آنقدر عمیق است که با میانجی گری قابل حل و فصل نیست. یعنی تنها در صورت مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا است که می‌توان به خروج از این شرایط و تعدیل تنش ها امیدوار بود.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


( ۷ )

نظر شما :

مسعود ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۶:۳۶
النته ماکرون خواب رهبری اتحادیه ی اروپا را می بیند البته فاقد وجاهت لازم برای این مساله است هرچند که بعد از خداحافظی میرکل شانس بیشتری دارد! لیکن هنگامی که مذاکرات آتش بس و صلح بین ایران و عراق با میانجیگری سازمان ملل شروع شد ایران نظارت و همراهی سازمان ملل را بعد از دو سه دور مذاکره غیرلازم تشخیص داد و این شد که ایران و عراق بدون میانجی مذاکرات را ادامه دادند ! حالا هم لازم نیست جناب ماکرون زحمت بکشند امام امت ما و سرورمان " آیت اله العظمی امام خامنه ای " مدظله العالی پیشاپیش تدابیر لازم را برای مراحل مختلف مبارزه با استکبار جهانی و تثبیت پیروزی امت خود اندیشیده و امده فرموده اند فلذا نیازی به زحمت دیگران نداریم! اگر لطف کنند و" شر نرسانند" کافی است
افخمی ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۵
نویسنده گرامی، تابوی مذاکره با دوستان آمریکائی خیلی وقت است که شکسته شد،لطف کرده حرف دلتان که همان شرایط آمریکا که خلع سلاح و اخته کردن ما در محیط اطراف ما می باشد را مردانه بزن.
سرباز اسلام ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ | ۲۳:۴۹
برجام با خروج امریکا عملا از خاصیت افتاد چون کشورهای اروپایی چشمشان به دهان امریکا است وقدرت تصمیم گیری مستقلی ندارند ولذا حضور انان بیشتر به یک میانجی شبیه است تا به عنوان عضو امریکا یک طرفه از برجام خارج اما نمی تواند به ان برگردد در این صورت معاهده معنا ومفهوم حقوقی خوود را از دست خواهد داد امریکا با خروج هزینه هنگفتی به ایران وارد علاوه بر رفع تحریمهای باد خسارت های وارده را نیز بپردازد والا ضرر ایران علاوه بر برجام مضاعف خواهد شد بهترین سیاست خودداری از تکرار درخواست از امریکا برای بازگشت به برجام است که متاسفانه برخی از مسولین اجرایی ایران در غفلت بسر برده ودنبال امریکا افتاده والتماس کنان خواهان بازگشت امریکا به برجام هستند واین اشتباه است از مسولین جدا تقاضا داریم که ادبیات گفتاری خود در مورد برجام را اصلاح نمایند ودست بالا بگیرند ودر خواست رفع تحریم وبرداخت خسارت کمترین شرط ایران به برجام است باید از طرح هر گونه مباحث جدید ونیز اضافه شده عضو جلوگیری ومخالفت صریح نمود
خسرو ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۲:۱۷
مذاکره مانعی ندارد ولی اول باید تصمیم بگیریم که می خواهیم امتیاز دهیم ، امریکاییها واضح میگویند که چه می خواهند ، با توجه به اینکه ایران در موضع امتیازدهی است دولت باید امتیازهای خواسته شده را از مردم ایران استعلام کند ، و با برگزاری یک رفراندوم موافقت یا مخالفت اکثریت ملت ایران مشخص شود ، ویا قبول یا رد نتایج مذاکرات را به تایید مردم ایران در رفراندوم مشروط کرد