قهرمانی که نماد نفوذ ایران بود
شهید سلیمانی و تصویر فرامرزی گفتمان مقاومت
نویسنده: امیرحسین عرب پور، پژوهشگر بازاریابی سیاسی بین الملل مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
دیپلماسی ایرانی: تصویرسازی یا مدیریت برند ملی یک موضوع نوپدید در ادبیات بازاریابی سیاسی و دیپلماسی عمومی است. فرهنگ، تاریخ، قدرت اقتصادی، الهام بخشی سیاسی و قهرمانان ملی، نمادها و مولفه های اصلی برندینگ ملی کشورها محسوب میشوند. از قهرمانان ملی و بلکه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، سپبهد شهید حاج قاسم سلیمانی است. شهید سلیمانی را می توان نمونه بارز یک انسان محبوب و فوق تاثیرگذار در دنیای امروز دانست که با تلفیق روش نرم و استراتژی سخت در زندگی خود نه تنها معادلات منطقه را تغییر داد بلکه با شهادتش تصویری فرامرزی از گفتمان مقاومت را در سراسر جهان به نمایش گذاشت. گفتمانی که یک هدف مشخص دارد و آن اخراج آمریکا از منطقه و زمینه سازی برای ظهور حضرت ولی عصر (عج) است.
گفتمان فرامرزی مقاومت
گفتمان مقاومت دارای دو عنصر سلبی و ایجابی است؛ بُعد سلبی گفتمان مقاومت به دنبال نفی سلطه و استکبارستیزی است و در بُعد ایجابی آن، حمایت از مستضعفان و تمدن سازی نوین اسلامی را پی می گیرد. حال، شهید سلیمانی به عنوان چهره بین المللی مقاومت که بیش از دو دهه فرماندهی محور ضدصهیونیستی منطقه غرب آسیا را بر عهده داشت، تاثیر فراوانی بر ایدئولوژی مقاومت در سطح جهانی ایجاد کرده و باعث افزایش ضدیت با امریکا نه فقط در منطقه غرب آسیا بلکه در سطح جهانی شده است. در واقع، شهادت سپهبد سلیمانی را می توان نقطه عطف مبارزه آزادی خواهان جهان با نظام سلطه و همچون خون تازه ای در رگ های رزمندگان بدون مرز قلمداد کرد و بر این اساس، در ادامه به برخی از برساخت های تصویر فرامرزی مقاومت در پرتو شهادت سردار سلیمانی همچون گسترش نفوذ منطقه ای انقلاب اسلامی و جبهه متحد ضد امریکایی پرداخته می شود.
گسترش نفوذ منطقهای انقلاب اسلامی
بسیاری از سیاستمداران جهان، سردار سلیمانی را نماد و تصویر نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در چندسال اخیر می دانند. در حقیقت، شهید سلیمانی به واسطه تحولات سریع منطقه و نقش بی بدیل مدیریت او در صحنه های مبارزه علیه صهیونیسم و تروریسم، به گسترش نفوذ معنوی انقلاب اسلامی و به تبعش جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا تاثیر بسزایی داشت. اثری که زمینه ساز ساخت تمدن نوین اسلامی و حاکمیت امام زمان(عج) شده است.
نبرد با نقشه صهیونیستی خاورمیانه جدید و جلوگیری از تجزیه منطقه، از مهمترین رسالت های حاج قاسم سلیمانی بود. سپهبد قاسم سلیمانی و نیروهای محور مقاومت موفق شدند علاوه بر پیروزی های مکرر بر صهیونیست ها در دو دهه اخیر، داعش را که توسط اسرائیل، آمریکا و عربستان ایجاد شده بود در عراق و سوریه شکست دهند. او به دلیل نقش مهمی که در ریشه کن کردن داعش داشت شهرت جهانی یافت و در گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه، نقش اساسی ایفا کرد. سردار قاسم سلیمانی و نیروهای تحت فرمانش موفق شدند تا روح تازهای به جریان مقاومت اسلامی در منطقه خاورمیانه و بلکه در سرتاسر جهان بدمند. نیویورکر درباره شهید سلیمانی فرمانده شهید سپاه قدس نوشته است: «او یک مرد میانسال، دارای موهای جو گندمی و متواضع است. او پس از آنکه در سن کمتر از 50 سالگی به فرماندهی سپاه قدس رسید به دنبال تغییر دومینوی قدرت در منطقه غرب آسیا به نفع ایران بود و در این زمینه با تاکید بر قدرت نظامی گام برمیداشت. او نقش مهمی در حمایت از سوریه داشت و به حضور نامحسوس خود در جهان ادامه میدهد. این نشریه با اشاره به نقش موثر فرمانده سپاه قدس در منطقه و به خصوص در عراق و سوریه از قول یکی از مقامات آمریکایی یاد آور شد سردار قاسم سلیمانی مرد قدرتمند منطقه غرب آسیاست» [1]. بی پرده هویداست که شهادت چنین فرد قدرتمند و محبوبی که بنابر گفته مجله تایم، سلیمانی یکی از ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار سال 2017 شناخته شده است [2]، چه تصویری از واکنش ملت های منطقه از یمن تا عراق و سوریه و از پاکستان تا لبنان در پی شهادتش به رسانه ها منتقل می کند. کِنِت پولاک کارشناس سابق سیآیای و تحلیلگر سیاسی نظامی خاورمیانه، در یادداشتی بیان کرده است: «سلیمانی برای شیعیان خاورمیانه جذابیت ویژهای دارد، چرا که معجونی است از جیمز باند، اروین رومل و لیدی گاگا» [3]. بنابراین تصویر حاج قاسم قبل از شهادتش در رسانه های دنیا به قهرمانان شکست ناپذیر تشبیه شده بود و بعد از شهادتش با قیام و دادخواهی خون این شهید بزرگوار در بین ملت ها و گروه های محور مقاومت، تصویر نفوذ گسترده و اقتدار بین المللی ایران را به دنیا نشان داد؛ تصویری که ایران را پرچمدار محور مقاومت نمایش می دهد.
جبهه متحد ضد امریکایی
با شهادت سردار سلیمانی، موج احساسات ضد امریکایی در سراسر جهان اسلام، غرب آسیا و بین ملت های آزادی خواه به شدت افزایش پیدا کرد و برساخت ایجاد یک جبهه متحد ضد امریکایی در رسانه به تصویر کشیده شد. کاریزمای نهفته سپهبد سلیمانی با بسیج کردن نیروهای علاقمند به آرمان های انقلاب اسلامی، نظریه سازش با امریکا و رژیم صهیونیستی را به کلی از بین برد و به نوعی مانع اجرای طرح های امریکایی- صهیونیستی در منطقه شد. اقدام عجولانه ترامپ در اعلام معامله قرن پس از شهادت سردار سلیمانی نشان از اعتقاد وی نسبت به کنار گذاشتن سد بزرگی چون حاج قاسم سلیمانی برای اجرای طرح های حمایت گرایانه از اسرائیل بود اما شهادت فرمانده سپاه قدس، صحنه منطقه و جهان را برای نقش آفرینی امریکا به کلی تغییر داد و جبهه ضد امریکایی از مرزهای منطقه به فرامرزهای محور مقاومت منتقل شد. در این راستا، رهبر انقلاب می فرمایند: «سپاه قدس را به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری صرفا نبینیم؛ بلکه به عنوان یک نهاد انسـانی و دارای انگیزههای بزرگ و روشــن انسانی مشاهده کنیم... سپاه قدس یک نیرویی اســت که با سعهی صدر به همه جا و همه کس نــگاه میکند. رزمندگان بــدون مرزند؛ رزمنــدگان بدون مرز. رزمندگانی که هرجا نیاز باشــد، آنها در آنجا حضور پیــدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ می کنند، خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکنند» [4]. بنابراین شهید سلیمانی، رزمندگان در مرزهای مقاومت را به رزمندگان بدون مرز مبدل کرد.
نتیجه گیری
در مجموع می توان ادعا داشت که شهید حاج قاسم سلیمانی، به نماد و تصویر بین المللی و فرامرزی گفتمان مقاومت تبدیل شده است. فرمانده شهید سپاه قدس که از نظر رسانه های خارجی مرد نیرومند و پر نفوذ در منطقه غرب آسیا معرفی میشد، پس از شهادتش، تصویری منحصربه فرد از تقویت جریان مقاومت بین المللی و فرامرزی ایجاد کرد. نتیجه، اثر و پژواک طبیعی ترور حاج قاسم سلیمانی، شکلگیری یک انرژی جدید در جغرافیای وسیع منطقه و فرامنطقه به صورت خودجوش، آتش به اختیار و مصمم برای یک انتقام گیری سخت و راهبردی، با تاثیرات تعیین کننده خواهد بود که به طور قطع به حضور آمریکا در این منطقه خاتمه خواهد داد. شهید سلیمانی تصویر یک جبهه مقاومت فعال و متحد را چنان به نمایش گذاشت که هرگز با رفتن سردار سلیمانی آسیب نخواهد دید، بلکه قویتر خواهد شد.
نظر شما :