آیا ترامپ برای چهارسال دیگر قابل تحمل است؟
اقدامات چهارساله «دونالد ترامپ» موجب تشکیل دوقطبی خطرناکی در ایالات متحده و جهان شده که به باور برخی تحلیلگران و رسانهها در غرب تحمل وی برای یک دوره دیگر بسیار سخت است.
به گزارش ایرنا، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا در حال طی کردن آخرین ماههای دوره نخست ریاست جمهوری خود است و به شدت برای بهبود جایگاه نه چندان مناسب خود تلاش میکند. در عرصه داخلی هنوز بسیاری از مشکلات وی باقی مانده است و سه محور اصلی انتقاد از او هنوز رفع نشدهاند. مدیریت ضعیف کشور در دوره شیوع کرونا، رکود اقتصادی و افزایش بیکاری و تبعیض نژادی نهادینه شده در ایالات متحده از جمله مسائلی هستند که نحوه مدیریت ترامپ در وخیمتر شدن شرایط مردم آمریکا بسیار موثر بوده است. به همین دلیل است که در نظرسنجی ها میزان اقبال آمریکایی ها به سوی «جو بایدن» دموکرات تاحدود ۱۰ درصد بیشتر از ترامپ جمهوریخواه است.
در عرصه خارجی هم اوضاع چندان بر وفق مراد ترامپ نیست. گذشته از افکار عمومی مردم جهان، کمتر دولتی را میتوان یافت که آرزوی حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید را داشته باشد. البته برخی دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس درکنار رژیم صهیونیستی از مهمترین حامیان وی هستند که از پیروزی ترامپ در انتخابات سوم نوامبر حمایت میکنند.
هراس جهان از انتخاب دوباره ترامپ
در شرایط کنونی هنوز بخت بایدن برای پیروزی در انتخابات سه هفته آینده بیشتر است. نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا ولی به جهانیان یاد داد که نباید چندان به نتایج نظرسنجی ها دلخوش باشند و تکلیف در صندوقهای رای روشن میشود. بسیاری از تحلیلگران تواناییهای انفجاری ترامپ در اتخاذ خطمشی تهاجمی و تهییج افکار عمومی به نفع خود در کنار قانون بحث برانگیز الکتورال کالج را از مولفه هایی میدانند که ممکن است بار دیگر موجب موفقیت وی در انتخابات شوند.
شاید تصور شود خروج ترامپ از توافق هستهای و فشار حداکثری علیه ایران موجب نفرت مردم کشورمان از رئیس جمهوری آمریکا شده است اما تقریبا احساسات مشابه البته با دلایل و سطوح متفاوت در افکار عمومی جهان نسبت به وی وجود دارد. مردم جهان ترامپ را با خروج از پیمان اقلیمی پاریس، خروج از بسیاری از نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل، استفاده ابزاری از تحریم های اقتصادی علیه مردم کشورها و حمایت از رژیم اشغالگر صهیونیستی میشناسند و تدوام این سیاست ها را به نفع جهان نمیدانند. نشریه آمریکایی «آتلانتیک» چندی قبل در گزارشی عنوان داشت که پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات و ۸ ساله شدن حضور وی در کاخ سفید به مفهوم آن است که وی چهار سال دیگر هم بدون هیچ منطقی سیاست خارجی آمریکا را به گونهای رهبری خواهد کرد که امور جهانی مختل شود. انتخاب مجدد وی در واقع حملهای دیگر به نظم بینالملل تعبیر میشود.در صورت۸ ساله شدن حضور ترامپ در کاخ سفید یعنی وی چهار سال دیگر هم بدون هیچ منطقی سیاست خارجی آمریکا را به گونهای رهبری خواهد کرد که امور جهانی مختل شود.
تحلیلگر این نشریه در گزارش خود ادامه حضور ترامپ در اتاق بیضی کاخ سفید را موجب نقض پیمانها و اتحادهای لرزان آمریکا، قفلشدن اقتصاد جهان و تشدید مسائل حقوق بشری ارزیابی میکند زیرا در تصمیم گیریهای ترامپ خواسته و دیدگاههای پیش از ریاست جمهوری به شدت موثر هستند. در واقع وی بیشتر تصمیمها را با توجه به شخصیت حقوقی خود اتخاذ نمیکند.
با توجه به دیدگاههای تندی که دونالد ترامپ بیان میکند، میتوان پیشبینی کرد که با ادامه ریاست جمهوری وی فروپاشی ناتو و خروج واشنگتن از دیگر سازمان بین المللی و حتی سازمان ملل متحد و تشدید تنشهای اقتصادی و سیاسی دور از ذهن نخواهد بود.
افکارعمومی آمریکا، باترامپ یا علیه ترامپ؟
در حوزه داخل آمریکا نیز خط مشیهای چهارساله ترامپ جامعه این کشور را به شدت دو قطبی کرده و گسلهای اجتماعی در ایالات متحده را فعال ساخته است. بخشی از خشونتهای نژادی کنونی در این کشور نیز ناشی از همین اختلافات اجتماعی ارزیابی میشود که در دوره ترامپ فرصت عرض اندام پیدا کردهاند. تارنمای تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی این پرسش را مطرح کرد که «آیا میتوان چهارسال دیگر دونالد ترامپ را تحمل کند؟». تحلیلگر این مرکز پژوهشی به بررسی وضعیت افکارعمومیآمریکا پرداخت و عنوان داشت که هنوز ترامپ در صدر اخبار قرار دارد و رسانهها اقدامات و مسائل مربوط به وی را پوشش میدهند. مالیات، بیماری کرونا، حمله به رقیب و پیشگوئی تقلب در انتخابات از جمله موضوعاتی هستند که در سخنرانیها و مناظرات انتخاباتی بر آنها تمرکز میشود. در دوره ای که ۶۹ درصد رای دهندگان به بایدن تاکید دارند میخواهند از طریق پستی رای بدهند ترامپ میگوید این نوع رایدهی نتیجه انتخابات را با تقلب به ضرر وی تغییر میدهد.
با اینحال به اعتقاد «رابرت رایش» وزیر سابق کار ایالات متحده، در مبارزات انتخاباتی که در حال انجام است سیاستها و برنامه خیلی اهمیت ندارند بلکه جنگ اصلی بر سر (ماندن یا رفتن) دونالد ترامپ است. به اعتقاد این مقام پیشین دولت آمریکا، «رای دهندگان آمریکایی به دو دسته «ما و آنها» یا «با ترامپ و علیه ترامپ» تقسیم شدهاند و حتی ترامپ نیز خود را رئیس جمهوری همه مردم آمریکا نمیداند».
رایش در این شرایط مردم را به فرقه ترامپ و اردوگاه ضد ترامپ تقسیم بندی میکند و میافزاید نژادپرستی ترامپ در کنار تمایل به تسلیحات هسته ای در کنار تاکید وی بر تصمیم اخراج وی باتقلب میتواند انگیزه برای خشونت را تشدید کند. کارگران سفیدپوست، الیگارشی حامی رئیس جمهوری، نژادپرستان و فرقه گرایان مذهبی و تعداد کمی از رنگین پوستان آمریکایی خواهان انتخاب دوباره ترامپ هستند. اردوگاه ضدترامپ اما شامل گروههای تحصیلکرده و تعداد زیادی از سیاهپوستان، لاتین تبارها و آسیاییها و به طور کلی از همه طبقات اقتصادی میشود.اردوگاه ضدترامپ در انتخابات شامل گروههای تحصیلکرده و تعداد زیادی از سیاهپوستان، لاتین تبارها و آسیاییها و به طور کلی از همه طبقات اقتصادی میشود.
ترامپ حامیان خود را به دشمن تمام عیار نخبگان بانفوذ و پرسابقه آمریکا تبدیل کرده است که خصومتی عمیق با «باراک اوباما» دارند. بخشی از این دشمنی به علت سطح تحصیلات و نوع نخبگی رئیس جمهوری پیش در مقابل خامی و بیادبی ترامپ ارزیابی میشود. اینکه اوبامای سیاه پوست در کاخ سفید موفق عمل کرد اما ترامپ سفیدپوست شکست خورده است باعث تحریک حسادت هایی در کاخ سفید شده است. طبق این تحلیل، مخالفان ترامپ اما تدافعی عمل میکنند و اعتقاد دارند دولت فدرال نیازمند اصلاحات است اما باید از دستاوردهای ایالات متحده در دهههای گذشته محافظت شود.
تحلیلگر گلوبال ریسرچ اعتقاد دارد سابقه شکاف اجتماعی آمریکا بسیار طولانیتر از زمان ترامپ است و به دوره ایجاد ایالات متحده باز میگردد اما وی به سادگی از آن بهره میگیرد. فرقه گرایان حامی ترامپ (قرمز) در جنوب و مناطقی از غرب و شمال ایالتهای مرکزی حضور دارند و بیشتر در مناطق روستایی و حومه بیرونی شهرهای بزرگ ساکن هستند. اردوگاه ضدترامپ (آبی) اما بیشتر در شمال شرقی، سواحل غربی و کلورادو و نیومکزیکو و در داخل شهرهای بزرگ حضور دارند. در چند ایالت هم حامیان هر دو رنگ وجود دارند.
درحالی که ترامپ مخالفان خود را تندروهای چپگرا معرفی میکند اما فرقهگرایان ترامپی گروه افراطی هستند که به دنبال تثبیت برتری بدون چالش سفیدپوستها و بازگشت به عظمت پیشینی هستند که هیچگاه ایالات متحده آن را به دست نیاورده بود.
نظر شما :