مجلس و سازی مخالف دیپلماسی دولت

لطفا سیاستگذاری خارجی ایران را انزاوگرا نکنید

۲۴ تیر ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۹۳۲۲۹ خاورمیانه انتخاب سردبیر
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سیاستگذاران سیاست خارجی ایران که چندان نیز آشکار و شفاف نیستند، معمولاً در دو طیف افراط و تفریط یا همان خیر و شر قرار گرفته و ایده‌ها و رویکردهای‌ آنان نیز در دو سر این طیف یعنی "صفر" یا "صد" قرار دارد به نحوی که میانه‌روی و نقطه تعادل میان این نظرات، کم‌تر مورد توجه و پسند سیاستگذاران ارشد سیاست خارجی ایران قرار گرفته است.
لطفا سیاستگذاری خارجی ایران را انزاوگرا نکنید

نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی

دیپلماسی ایرانی: پیچیدگی سیاست خارجی ایران که بخش عمده آن از نابسامانی و سرگردانی سیاستگذاری راهبردی این کشور برای حضور و تعاملات در نظام جهانی اثرپذیر است، موجب شده است تا هر کدام از ارکان سیاستگذاری خارجی ایران، یک رویکرد، روند و نظریه خاص برای سیاست خارجی خود، معرفی و اعلام کنند.

سیاستگذاران سیاست خارجی ایران که چندان نیز آشکار و شفاف نیستند، معمولاً در دو طیف افراط و تفریط یا همان خیر و شر قرار گرفته و ایده‌ها و رویکردهای‌ آنان نیز در دو سر این طیف یعنی "صفر" یا "صد" قرار دارد به نحوی که میانه‌روی و نقطه تعادل میان این نظرات، کم‌تر مورد توجه و پسند سیاستگذاران ارشد سیاست خارجی ایران قرار گرفته است.

در این رویکرد سیاستگذاری مانوی که نظام جهانی به دو بعد "خیر" و "شر" تقسیم شده و همواره ایران در طیف خوبی و خیر قرار دارد و بیش از 80 درصد دولت‌های جهان یا بازیگران نظام بین‌المللی در طیف شر و بدی قرار دارند، به جای تعریف سیاست خارجی بر مبنای تعامل با دوستان و رقیبان، بیشتر بر تقابل و  تقسیم جهان به رقیبان و دشمنان اصرار داشته است و چشم‌انداز سیاستگذاران ایرانی نیز نظام جهانی را به دو گروه رقیب و دشمن تقسیم می‌کند.

آشفتگی و حیرانی سیاستگذاران ایرانی در اتخاذ یک سیاست خارجی راهبردی، دارای مؤلفه‌های فراوانی است که رویکرد واکنشی، انفعالی و احساسی که مبتنی بر پندار "خیر و شر" مطلق است را می‌توان از جمله دلایل اصلی این نابسامانی سیاستگذاری خارجی ایران برشمرد. نابسامانی و ناکارآمدی که ایران را در آستانه یک بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بزرگ و خارج از تصور سیاستگذاران عمومی ایران قرار داده است.

بخشی از این آشفتگی و نابسامانی سیاست خارجی ایران را می‌توان در سخنان سران و مسئولین ارشد ایران مشاهده کرد، در حالی که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران می‌گوید: «ما همیشه‌ آماده‌ایم، هر لحظه که آمریکا اعلام کند به مقررات سازمان ملل باز می‌گردد، تعهدات خود در برجام را اجرایی می‌کند و کنگره و کاخ سفید از مسیر اشتباه خود باز می‌گردند ما همان لحظه آماده مذاکره‌ایم.»1، برخی دیگر از مسئولین ایرانی به شدت با هر گونه مذاکره با آمریکا و حتی اروپا مخالفت مطلق دارند. 

برخی مسئولین مانند محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس ایران در یک موضع‌گیری بسیار متفاوت و مخالف نظر رئیس جمهوری ایران، می‌گوید: «ما مخالف دیپلماسی و مذاکره نیستیم اما عقیده داریم مذاکره با آمریکا مطلقاً مضر و ممنوع است. مذاکره با کشورهای اروپایی باید با حداکثر بی‌اعتمادی و مذاکره با آژانس باید با اطمینان از استقلال آنها از قدرت‌های سلطه‌گر صورت گیرد.»2 

فارغ از سایر اظهارنظرهای صورت گرفته پیرامون سیاست خارجی ایران و به‌خصوص چگونگی رابطه و تعامل با ایالات متحده آمریکا و یا رفتار ناخوشایند نمایندگان مجلس با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و همچنین پاسخ‌های غیر شفاف و مبهم دکتر ظریف به نمایندگان منتقد مجلس، سخنان رئیس مجلس ایران را می‌توان یک رویکرد افراطی قلمداد کرد.

اظهارنظر آقای قالیباف را می‌توان در چند محور خاص مورد بررسی قرار داد:

یکم- قالیباف حامی برجام: رئیس کنونی مجلس ایران طی سال‌های گذشته و در زمان انعقاد توافق برجام، همواره ازجمله مسئولین حامی و تأییدکننده برجام بودند که برخی حمایت‌های ایشان به شرح زیر است:

1- بنده با برجام موافق هستم اما باید باور داشته باشیم که مذاکره با دشمن نیز به نوعی مبارزه است؛ باید باور داشته باشیم که دشمن همواره دشمن ماست اما شیوه امروز آن مذاکره با کشور ماست؛ ما باید همواره به سمت امکانات، آسایش و رفاه اجتماعی حرکت کنیم.3

2- برجام امروز تعهد حاکمیت و کشور است. هیچ دولتی نمی‌تواند این تعهد را به هم بزند. بنده هم در دولت مردم حتما از این توافقنامه‌ای که صورت گرفته پاسداری می‌کنم. هر دولتی غیر از دولت فعلی هم بود همین مسیر را طی می‌کرد چرا که مجموعه نظام و حاکمیت تصمیم گرفته بودند این مذاکره را انجام دهند اما امروز سوال مردم این است که نفع مردم ما از این تفاهم نامه چه شد؟ این ضعف جدی دولت فعلی است.4 

آقای محمدباقر قالیباف طی چند سال اخیر همان زمان که شهردار تهران و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 1396 بود، ده‌ها مورد حمایت از توافق برجام و حتی اعلام  "پاسداری از برجام" داشت، به نحوی که می‌توان او را یکی از حامیان اصلی برجام در طیف اصولگرایان قلمداد کرد که به صراحت از توافق برجام و تیم مذاکره کننده ایرانی پشتیبانی کرد.

حمایت کامل و بی‌ قید و شرط آقای محمدباقر قالیباف از برجام و سیاست خارجی تعامل‌گرای دولت یازدهم را می‌توان جلوه‌ای از زیرکی او و شاید موقعیت شناسی اش در همراهی با افکار عمومی شهروندان در حمایت از برجام قلمداد کرد. 

دوم- قالیباف و انتخابات مجلس یازدهم: ریاست کنونی مجلس شورای اسلامی ایران که همواره یکی از مدعیان ریاست جمهوری آینده ایران بوده است، از زمانی که برای ورود به مجلس برنامه‌ریزی کرد، از یک حامی و پشتیبان برجام به یک منتقد و مخالف برجام تغییر وضعیت داد!

محمدباقر قالیباف که با پایان دوره 12 ساله خود در مقام شهردار تهران، با موج گسترده‌ای از انتقادات در مدیریت شهرداری تهران مواجه بود، با یک برنامه‌ریزی زیرکانه و در دست گرفتن تشکیلات اصولگرایان جوان، توانست در صدر لیست اصولگرایان تهران به مجلس یازدهم راه یابد و در یک رقابت میان اصولگرایان، ریاست مجلس را بر عهده بگیرد.

قالیباف برای رسیدن به جایگاه کنونی یعنی ریاست مجلس، طی یک سال اخیر به شدت بر انتقادات و مخالفت خود با دولت دوازدهم و به‌خصوص سیاست خارجی ایران افزوده و همواره یکی از منتقدین برجام طی یک سال اخیر بوده‌ است!

*
در حالی که اقتصاد ایران در یکی از عمیق‌ترین بحران‌های یک سده اخیر خود گرفتار شده و شهروندان ایرانی به شدت از وضعیت کنونی ناراضی و ناخشنودند و از دولت نیز اعلام بیزاری می‌کنند، رئیس مجلس ایران و بسیاری از نمایندگان مجلس به جای آرام سازی فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور به افزایش نگرانی و تقویت بحران می‌پردازند.

هر چند سخنان حسن روحانی رئیس جمهور ایران و تعیین شرایطی برای بازگشت فوری ایران به میز مذاکره با آمریکا را نمی‌توان چندان با توانمندی کنونی دولت دوازدهم مطابق دانست، اما دستور و نظر محمدباقر قالیباف در ممنوعیت مطلق مذاکره با آمریکا را می‌توان یک تقابل و برخورد شدید سیاستگذاری میان سیاستگذاران ارشد ایران محسوب کرد که این‌گونه به نابسامانی و آشفته کردن سیاست خارجی ایران مشغول هستند!

مطلقاً ممنوع دانستن مذاکره با آمریکا از سوی رئیس مجلس ایران را می‌توان یک توصیه به شدت انفعالی دانست که که پیامد آن را می‌توان در برخورد نامناسب نمایندگان مجلس با دکتر ظریف در صحن علنی مجلس و توهین‌ها و اتهامات متقابل میان وزیر امور خارجه ایران و نمایندگان مجلس به خوبی مشاهده کرد. 

**

شاید بتوان یکی از دلایل سخنان شگفت و نامناسب آقای قالیباف در حوزه سیاستگذاری خارجی ایران را به ترور و شهادت سردار قاسم سلیمانی و داغ این فرمانده استراتژیست برای شهروندان ایرانی و به‌خصوص پیشینه دوستی نزدیک و صمیمی سردار قاسم سلیمانی و سردار محمدباقر قالیباف معطوف کرد، اما باز هم شایسته ریاست مجلس ایران نیست که این‌گونه از کلمات "مطلقاً ممنوع" برای اظهارنظر در حوزه سیاست خارجی ایران استفاده کند. جایگاه ریاست مجلس ایران در سیاستگذاری خارجی ایران و نقش رئیس مجلس در تأمین آرامش در کشور، بسیار فراتر از اظهارنظرهای احساسی در زمینه سیاست خارجی کشور با رویکردی انزواطلبانه است.    

منابع: 
1-خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. 4 تیر 1399، به آدرس:   https://www.isna.ir/news/99040403094
2- خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. 1 تیر 1399، به آدرس:   https://www.isna.ir/news/99040100063 
3- خبرگزاری تسنیم. 5 مهر 1395، به آدرس:           https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/07
4- خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. 11 اردیبهشت 1396، به آدرس:  https://www.isna.ir/news/96021106676

کلید واژه ها: مجلس شورای اسلامی ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا محمد جواد ظریف محمد باقر قالیباف


( ۷ )

نظر شما :

احسان ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۰۰:۰۱
مسئله اصلی در اتخاذ خط مشی های سیاسی، اقتصادی،نظامی،فرهنگی،اجتماعی و....در ایران به یک اصل بسیار مهم و تعیین کننده هستی شناسانه و معرفت شناسانه ، نسبی یا مطلق بودن ارزشها بر میگردد و در مرحله بعد عمل به باورها.
بنزینی بی سواد ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۸
پیچیدگی سیاست خارجی ایران که بخش عمده آن از نابسامانی و سرگردانی سیاستگذاری راهبردی این کشور برای حضور و تعاملات در نظام جهانی اثرپذیر است، باید این جمله چنین نوشته شود((سرگردانی در سیاستگذاری خارجی ایران باعث نابسامانی در عرصه سیاست داخلی و خارجی و عدم اثر پذیری این سیاست ها در تعاملات جهانی شده است)) عمده مشکلات سیاست خارجی ایران نداشتن متولی واحد در این مسئله مهم است همانطور که دستگاهها ی امنیتی دارای شورای هماهنگی هستند سیاست خارجی هم باید دارای شورای هماهنگی باشد که سخنگوی آن وزیر خارجه باشد و بقیه مقامات باید در این شورا اعمال نظر کنند که صدای واحد از درون حاکمیت شنیده شود و البته علت چرخش موضع گیری جناب آقای قالیباف کاملاً مشخص است