زوال دیپلماسی آمریکایی در نتیجه تمرکز بر قدرت نظامی
ایالات متحده نمی تواند با زور بر جهان حکومت کند
نویسنده: نیکلاس برنز
دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون در پی همه گیری کرونا و فروپاشی اقتصادی با جدی ترین انتقادها مواجه شده و از این رو، هیچ زمانی به اندازه حالا دیپلماسی برای آن اهمیت نداشته است. زمانی که آمریکا نهایتا از مشکلات ویروس کرونا خلاص شود، دولت دونالد ترامپ باید برای فاجعه انسانی که با قربانی شدن بیش از 100 هزار نفر همراه بوده و به تعطیلی بیشتر موسسات آمریکایی انجامیده، پاسخگو باشد. اما بسیاری از اتفاقات ناخوشایند و روندهای نادرست تنها به آمریکا مربوط نمی شده و در سطح جهانی رخ داده است. چرا سازمان بهداشت جهانی با همه تجربه و پیشینه خود در امور بهداشت جهانی چین را برای افشای حقایق در ماه ژانویه تحت فشار نگذاشته است؟ کشورها چطور می توانستند خود را برای مواجهه با موج دوم آماده کنند؟ امکان توزیع واکسن بین همه 7.7 میلیارد نفر جمعیت جهان وجود دارد؟ اقتصادهای بزرگ می توانند برای جلوگیری از یک رکود سراسری همکاری کنند؟ پاسخ این سوالات تا اندازه ای می تواند به قابلیت ایالات متحده در به کارگیری دیپلماسی جهانی مرتبط باشد.
ایالات متحده در چهار دهه گذشته چه در دوران جنگ سرد، چه پس از حمله 11 سپتامبر و چه در جنگ های افغانستان و عراق عمدتا بر نیروی نظامی متکی بوده، اما اکنون با همه گیری کرونا دیپلماسی است که می تواند به بازسازی جهانی بهتر و با ثبات تر کمک کند. اما بازیابی نقش ایالات متحده در دیپلماسی ساده نخواهد بود. یکی از آسیب های اولیه ویروس کرونا زیر سوال رفتن اعتبار آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی بود؛ از زمان جنگ جهانی دوم، این اولین مرتبه است که آمریکا در مقابله با یک تهدید جهانی نقش رهبری ایفا نمی کند. رئیس جمهوری ترامپ به جای هدایت اقتصادهای بزرگ گروه 20 در برابر بیماری خود را به انتقاد از چین و لفاظی درباره «ویروس ووهان» و مقصر دانستن سازمان بهداشت جهانی مشغول کرده است.
کالین پاول، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در جایی گفته بود که ایالات متحده باید دیپلمات های خود را در خط مقدم مستقر کند و نیروهای نظامی را برای روز مبادا و زمانی که دیپلماسی شکست خورد، آماده داشته باشد. رویکرد پاول یک یادآوری درباره رویکرد درست آمریکا در مواجهه با مشکلاتی همچون همه گیری کرونا و تمرکز روی دیپلماسی به جای نیروی نظامی است. ایالات متحده در حال حاضر با چالش های گسترده ای از قبیل تغییرات آب و هوایی، نبود امنیت سایبری، کمبود آب، قاچاق مواد مخدر و گروه های جنایت کار و بیماری های همه گیر مواجه است که رسیدگی به هیچ یک از آنها غیر از اتحادهای دیپلماتیک در میان دولت ها، دانشگاه ها، موسسات، تجارت ها و شهروندان کشورها ممکن نخواهد بود. این بدان معنا نیست که دیپلماسی می تواند جایگزین نیروی نظامی شود، بلکه شریک منطقی آن در زرادخانه قرن بیست و یکمی است.
تاثیرگذاری دیپلماتیک ایالات متحده تا اندازه زیادی به زنان و مردان خدمات خارجی، بیش از 11 هزار سمت در بیش از 280 سفارت و کنسولگری و وزارت امور خارجه در واشنگتن بستگی دارد؛ آنها رابط میان ایالات متحده، دولت ها، شهروندان و تجارت های خارجی هستند و می توانند به تجارت های آمریکایی در پشت سر گذاشتن موانع تجارت و سرمایه گذاری در خارج از کشور کمک کنند و در عین حال، چالش های دشوار جنگ و صلح در هر گوشه جهان را مدیریت می کنند.
با این حال، اکنون که ایالات متحده به دیپلماسی نیاز دارد، خدمات خارجی با یکی از بزرگ ترین بحران ها در تاریخ خود مواجه است. برخی آسیب ها مربوط به دولت های گذشته از هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه هستند و برخی مشکلات هم از رویکرد دونالد ترامپ در اخراج شمار زیادی از دیپلمات های ارشد و باتجربه از سال 2017 تا کنون و به حاشیه راندن شمار دیگری از آنها و ایجاد خلاء تصمیم گیری در بسیاری بخش ها ناشی شده اند.
دیپلماسی آمریکایی به یک به روزرسانی عمده نسلی نیاز دارد. کنگره و سه دولتی که پس از حملات 11 سپتامبر روی کار آمدند، در نیروهای نظامی و خدمات اطلاعاتی اصلاحات و وزارت امنیت ملی را ایجاد کردند اما هیچ کدام تلاشی برای احیای نقش دیپلماتیک آمریکا اقدام قابل توجهی انجام نداده اند. پس از 11 سپتامبر همه نمایندگان کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی برای کمک به آمریکا آماده بودند و کمک سیاسی و دیپلماتیک و بعدتر نظامی به آمریکا را وظیفه خود می دانستند. اما اکنون رئیس جمهوری ترامپ باور دارد که آمریکا وقتی تنها عمل کند، قوی تر است و اتحادها و شراکت های ایالات متحده را یادبودهای جنگ سرد می بیند. سوال این است که آمریکا چرا در جهان خطرناک امروزی دوستان خود را نادیده می گیرد و متحدانش را در کنار خود ندارد؟
متحدان ایالات متحده در ناتو و شرکایی همچون ژاپن، کره جنوبی و استرالیا هستند که قدرت ایالات متحده را در برابر رقبایی مانند روسیه و چین تعیین می کنند و دولت ترامپ در حال حاضر همه آنها را از خود رانده است. چندین دهه جنگ و کووید 19 برای جامعه و اقتصاد آمریکا این پیام را در بر داشته که باید نقش خود در جهان را از نو بررسی کند. اگرچه ایالات متحده هنوز در زمینه های اقتصادی، نظامی و فناوری قدرت برتر به شمار می رود، اما چندان طول نخواهد کشید که کشورهایی مانند چین، هند و سایرین از آن پیشی خواهند گرفت. اگرچه ممکن است ایالات متحده روزی به ارتش برای دفاع از خود نیاز داشته باشد، اما در بسیاری موارد قدرت دیپلمات ها و اتحادها از نیروی نظامی قوی تر و البته در مواجه با چالش های کنونی از قبیل همه گیری کرونا و تغییرات جوی کارآمدتر است.
وینستون چرچیل در سخنرانی در سال 1943 گفته: «موهبت قدرت، مسئولیت است. هیچ کشوری نمی تواند از بسیاری جهات به جامعه پیشرو در جهان متمدن تبدیل شود بدون اینکه گرفتار مشکلات آن شده باشد.» در اواخر جنگ جهانی دوم که ایالات متحده از بریتانیای کبیر پیشی گرفت، این سخنان چرچیل اساسا به آن اطلاق می شد و با شرایط کنونی ایالات متحده نیز همخوانی دارد. ایالات متحده تنها زمانی می تواند در آغاز دوره ای صلح آمیزتر و بهتر نقش داشته باشد که از طریق دیپلماسی کارهای خود را پیش ببرد و به ارزش های دیپلماتیک در جهان پیچیده و خطرناک امروزی احترام گذارد.
منبع: مجله هاروارد / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :