ایران در آستانه زلزله سیاسى

۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۵ کد : ۱۹۹۲۳۱۲ سرخط اخبار

بررسی تحولات دهه گذشته ایران از منظر سیاسی و اجتماعی، محور گفت وگویی است که روزنامه شرق با محسن رنامی اقتصاددان انجام داده است.


بخشهایی از اظهارات او را می خوانید:

*دهه گذشته که آغاز آن را سال 1388 و پایان آن را بهار ۱۴۰۰ فرض می‌کنیم، با دو زلزله آغاز شد و با دو زلزله هم پایان می‌پذیرد و تمام وقایعی که در فاصله این دو مرحله رخ داده است، از جنس زلزله نیستند، بلکه از پیامدها و پس‌لرزه‌ها و نشانه‌های بحران و نمودهای آنها هستند.

* دو زلزله‌ای که این دهه با آن آغاز شد و همه تحولات بعدی به‌نوعی بر پایه تحول و درهم‌ریزی ناشی از آن دو بوده‌اند عبارت‌اند از انتخابات سال 1388 که سیاسی بود و اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها در سال 1389 که یک زلزله اقتصادی محسوب می‌شود و به‌گمانم در این حوزه، زلزله‌ای با این وسعت بعد از انقلاب نداشته‌ایم. اما زلزله‌ای که این دهه با آن به اتمام خواهد رسید، یکی زلزله اجتماعی، اقتصادی و نهادی کرونا در سال 1398 و 1399 است که بسیاری از ساختارهای نهادی و تاریخی کشور را تغییر می‌دهد و بر همه حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، تأثیر عمیقی خواهد داشت و نهایتا تحول پایانی که در پیش‌روی ماست، زلزله سیاسی، اجتماعی ناشی از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ خواهد بود که متعاقب آن تغییراتی صورت خواهد گرفت؛ یعنی حتی اگر هیچ حادثه‌ای رخ ندهد و یک انتخابات آرام با هر سطحی از مشارکت و با پیروزی هر شخصی با هر نگرش سیاسی برگزار شود، این انتخابات سرآغاز سلسله‌ای از تغییرات خواهد بود.


*در حقیقت شکل و نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ و نتایج آن برآیند همه وقایع دهه گذشته و آغاز یک دوره تحولات بنیادین خواهد بود؛ یعنی ما در طول این دهه متحمل تغییراتی شدیم که آرام و تدریجی بود و با انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 پایان آن تغییرات و آغاز یک‌سری تغییرات ساختاری جدید را شاهد خواهیم بود. انتخابات ۱۴۰۰ منجر به ریل‌گذاری جدیدی در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد؛ خواه انتخاباتی بسته و غیررقابتی و کم‌رونق باشد که منجر به پیروزی یکی از چهره‌های محافظه‌کار بشود؛ خواه انتخاباتی نسبتا آزاد و دوقطبی و با رقابتی شدید بین کاندیداهای محافظه‌کاران و تحول‌خواهان باشد.


* حوادث انتخابات سال 1388 پتانسیل برخورد نظامی خشونت‌بار میان جناح‌های درون حکومت و پتانسیل شورش‌های خشونت‌بار و خونین درون جامعه را نیز نداشت و دیدیم که هر دو طرف منازعه در عمل نشان دادند که هرگاه حوادث به سمت خشونت سوق پیدا می‌کرد و کنترل‌پذیر نبود، حتما یکی از طرفین کوتاه می‌آمد و راه مصالحه را پیش می‌گرفت، البته به گمان من از هر دو سوی منازعه خیلی بهتر می‌شد آن را مدیریت کرد. بااین‌حال دیدیم وقتی عملا به سمت تندشدن حرکت‌ها رفت، رهبران جریان اصلاح‌طلب، آن پافشاری و اصرار مورد انتظار طرفداران خود را اعمال نکردند و برای حفظ کشور کوتاه آمدند. در میان حوادث بعدی نیز اعتراضات دی‌ماه سال 1396 نیز ظرفیت تبدیل‌شدن به وضعیت خطیری را که گفته شد، نداشت و دیدیم که کنترل و مدیریت شد؛ اما اعتراضات آبان‌ماه 1398 این پتانسیل را داشت که به‌سرعت به یک فاجعه ملی و شورش‌های مستمر دنباله‌دار تبدیل شود و ‌ای‌بسا برخورد تند و کنترل فوری حکومت نیز ناشی از این بود که نگران همین مسئله بودند. درهرحال اعتراضات سال 98 ویژگی‌هایی داشت که می‌توانست به فاجعه تبدیل شود.

*ترور حاج‌قاسم و پاسخ نظامی ایران اتفاقا این ظرفیت و پتانسیل را داشت که کشور را به وضعیت حاد ناشی از درگیری نظامی سوق دهد اما هر دو طرف خویشتن‌داری کرده و خردمندانه پاسخ دادند و از جنگ و برخورد نظامی جلوگیری شد؛ اگرچه امکان و پتانسیل آن وجود داشت. اما حتی اگر برخورد هم اتفاق می‌افتاد، یک برخورد محدود بود و به‌عنوان یک زلزله سیاسی محسوب نمی‌شد؛ یعنی در ساختار تغییری ایجاد نمی‌شد.

*ما باید خیلی سریع و قبل از اینکه اقتصاد ملی دچار آسیب جدی شود و تحولات سیاسی غرب هم فرصت امتیازگیری بیشتر را از ما بستاند، وارد مذاکره شویم. اگر بخواهیم این مذاکرات را به بعد از انتخابات 1400 موکول کنیم، چون مشخص نیست در آن زمان اقتصاد جهانی در چه وضعیتی خواهد بود و مثلا نتیجه منازعات میان آمریکا و چین و دیگر مناسبات قدرت در عرصه بین‌المللی به کجا کشیده خواهد شد و مشخص نیست نتیجه انتخابات آمریکا چه خواهد شد و مشخص نیست بحران‌های اقتصادی داخلی ایران در کجا سر باز کرده باشد؛ بنابراین موکول‌کردن این امر مهم و سریع به 15 ماه دیگر پُرریسک است. اطمینان دارم که در یک سال آینده اتفاقات بزرگی در اقتصاد و در جامعه و سیاست ایران رخ خواهد داد و ساختارهای سیاسی-اقتصادی جهانی نیز تغییرات شگرفی خواهد داشت؛ بنابراین اگر اصولگرایان صرفا به‌این‌دلیل الان مانع باشند که بعدا امتیاز این کار را برای خودشان ثبت کنند، به این معنی است که درک درست و دقیقی از تحولاتی که در زیر پوست جامعه و اقتصاد ایران در جریان است، ندارند و نیز درباره تحولات جهانی دچار یک خطای استراتژیک هستند و البته درباره منافع ملی ایران نیز بی‌توجه‌اند.


( ۱۴ )

نظر شما :

محمد ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۵۸
مشکل تحلیل های اینچنینی ، بنا شدن آن بر منبای اطلاعات غلط است ، تعلیق غنی سازی در آخر دولت اصلاحات صورت گرفت ، مذاکره با امریکا هم در آخر دولت احمدی نژاد (و بدون حضور و دخالت او). پس این ادعا که چیزی معطل رئیس جمهور بعدی می ماند غلط است ، با اطمینان از تشابه انتخابات سال آینده با انتخابات مجلس ، یعنی حضور کم مردم و یک قطبی بودن آن و البته آرزوی جمعی همگی برای عدم انتخاب دوباره ترامپ ، حضور فردی مانند لاریجانی را شاهد خواهیم بود ، به عبارت بهتر ،نسخه دیگری از روحانی ، چون اتفاقات مختلف باعث ناتمام ماندن پروژه روحانی شد و لاریجانی و ابقای ظریف به عنوان وزیر ترکیبی ایده ال برای نشستن در برابر تیم دموکرات هستند
علیرضا ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۴۹
برو امو آنقدر حرف مفت نزن.
محمد باقر ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۳:۴۱
با احترام به نظر این کارشناس مذاکره با چه کسی؟ با ترامپ تندرو یا بایدن حیله گر...مطمئنا منظورشان اورپای متشتت پسا کرونا نیست...اگر بگویند چین می شود و باید روی آن فکر کرد... مذاکره بر سر چه چیز؟ بر سر دادن منافع ملی یا وابسته کردن آب خوردن مردم به آن...واقعا شرم آور است... 1400 نه آن سالی است که شما خیال کرده اید، راه باز و جاده دراز...اگر خیلی دوست دارید می توانید بر سر ناموس خودتان مذاکره کنید...نه بر سر ناموس شیعه خانه امام زمان عج ... حداقل ملی گرا باشید، که آن هم نیستید...
سیاوش ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۰:۲۳
شما الان دارید توی این کشور زندگی می کنید؟ مذاکره با کی؟ برای چی؟ دیگر باید چه اتفاقی بیافتد که بفهمید مذاکره بی فایده است؟؟