تداوم رکود فروش نفت به واسطه شیوع کرونا چه تاثیری بر مناسبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه دارد؟
بعید است سقوط شدید بهای نفت و کسری بودجه در عربستان باعث تغییر رفتار بن سلمان در تعامل با ایران شود!
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی- تداوم شیوع کرونا باعث کاهش هرچه جدیتر تقاضا در بازار جهانی نفت باعث و به تبع آن سقوط بهای طلای سیاه شده است. قطعاً تداوم این سقوط تاثیر مخرب جدی بر وضعیت اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد که اقتصاد آنها بر مبنای صادرات تک محصولی نفت خام استوار است و در این میان بیشترین تبعات منفی نیز دامن گیر عربستان سعودی است که بالاترین تولید نفت خام را از آن خود دارد. اما آیا تدوام این شرایط باعث تغییرات اساسی، جدی و راهبردی در سیاست های ریاض به خصوص در تعدیل ماجراجویی های محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور را در پرونده یمن به دنبال خواهد داشت؟ آیا تداوم رکود فروش نفت به واسطه شیوع کرونا چه تاثیری بر مناسبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه دارد؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر این مسئله، گفت وگویی را با امیر موسوی، کاردار، رایزن و مشاور سابق فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در الجزایر، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و روابط بینالملل ایران، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر تحولات جهان عرب ترتیب داده است که در ادامه میخوانید:
محمد الجدعان، وزارت دارایی عربستان سعودی اعلام کرد کسری بودجه این کشور در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۰ به ۳۴ میلیارد و ۱۰۷ میلیون ریال سعودی معادل ۹.۰۷ میلیارد دلار رسیده است. در همین رابطه وزارت دارایی عربستان در بیانیهای در پایگاه اینترنتی خود اعلام کرد کل درآمدهای عربستان نیز در سه ماهه نخست به ۱۹۲ میلیارد و ۷۲ میلیون ریال سعودی رسید که کاهشی ۲۲ درصدی را در مقایسه با مدت مشابه پارسال نشان میدهد. از نگاه شما آیا تدوام این شرایط باعث تغییرات اساسی، جدی و راهبردی در سیاست های ریاض به خصوص در تعدیل ماجراجویی های محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور را در پرونده یمن به دنبال خواهد داشت؟
همان گونه که شما درستی اشاره کردید قطعاً سینرژی دو مسئله، یکی تداوم شیوع کرونا بر کاهش تقاضای نفت خام در بازارهای جهانی و نیز تبعات مالی و هزینه های هنگفت ماجراجویی های محمد بن سلمان در پرونده یمن و دیگر دخالت های عربستان سعودی در خاورمیانه سبب شده است که اکنون این کشور بیش از پیش با مسئله کسری بودجه مواجه شود. قطعاً تداوم کرونا میتواند عمق چالش کسری بودجه برای سعودی ها را پررنگ تر و پررنگ تر کند به گونه ای که می توان آن را یک «ابر چالش» و یا «بحران» جدی در چند ماه آینده برای مقامات سعودی در نظر گرفت. خصوصاً که با منفی شدن بهای نفت خام در بورس ایالات متحده آمریکا که برای اولین بار در تاریخ روی داد، سبب شد که تاثیر جدی بر دیگر بازارها، به خصوص بازار عربستان سعودی داشته باشد. چرا که دونالد ترامپ از یکسو اعلام کرده است احتمالاً مسئله کاهش واردات نفت خام از این کشور (عربستان سعودی) را در دستور کار قرار میدهد و از سوی دیگر احتمالاً مسئله افزایش تعرفهها بر واردات نفتی را پیگیری خواهد کرد. قطعاً این مسائل باعث خواهد شد که عربستان سعودی به شکل جدی تری با کسری بودجه دست به گریبان باشد. اما در پاسخ دقیق تر به سوال شما من معتقدم که این دست مسائل در صورت تداوم و پررنگ شدن چالش کسری بودجه می تواند نقش جدی در تغییر معادلات محمد بن سلمان در پرونده یمن داشته باشد، البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که قطعاً این تغییر مواضع و معادلات محمد بن سلمان در منطقه نمیتواند به صورت آنی و یک باره صورت گیرد، چرا که شرایط عربستان اکنون این اجازه را نمی دهد که محمد بن سلمان به یک باره دست به چنین تغییراتی بزند. چون قطعاً این تغییرات و عقب نشینی ها در کوتاه مدت می تواند تبعات جدی، به خصوص ثبات سیاسی داخلی برای محمد بن سلمان داشته باشد که خود را برای پادشاهی عربستان سعودی آماده می کند. دقیقا به همین دلیل است که عربستان سعودی از یکسو پیشنهاد آتشبس موقت به دلیل شیوع ویروس کرونا را با یمن مطرح می کند، اما از آن سو مسئله حملات هوایی را به مواضع ارتش یمن، حوثی ها و انصارالله در دستور کار قرار می دهد، چرا که بن سلمان نمی تواند به صورت آنی و به یکباره عقبنشینی در پرونده یمن داشته باشد.
نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که در سایه نکات شما ما شاهد تاثیر منفی تداوم شیوع کرونا بر بازارهای نفت در ایالات متحده آمریکا بودیم. این شرایط چه تاثیری بر تغییر معادلات نظامی و امنیتی واشنگتن و مهمتر از آن مناسبات امنیتی واشنگتن – ریاض در غرب اسیا خواهد داشت؟
اولا اساساً این جنگ افروزی های ایالات متحده آمریکا و تجاوزات این کشور به کشورهای خاورمیانه بود که سبب شده مسئله افزایش هزینههای نظامی و بودجه کاخ سفید، شرایط را برای ایالات متحده آمریکا پیچیده کند. لذا قطعاً زمانی که این مسائل با کاهش شدید و حتی منفی شدن بهای نفت در بورس ایالات متحده آمریکا توامان شود می تواند یک ضربه جدی به مسائل نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا بزند. از این رو قطعاً دونالد ترامپ در راستای تحقق شعارهای پیشین خود به منظور کاهش هزینه های نظامی در عراق و سوریه هم که شده مسئله کاهش نیروهای نظامی را در خاورمیانه در دستور کار خواهد داد، اما قطعا این مسئله به آن معنا نیست که ما شاهد باشیم که به واسطه وضعیت نامناسب اقتصادی آمریکا، این کشور به یک باره قید خاورمیانه را بزند، چرا که اهمیت ژئوپلتیک و استراتژیک منطقه غرب آسیا باعث شده است که به هیچ وجه آمریکا از این منطقه خارج نشود. حتی تداوم کاهش بهای نفت در بازارهای آمریکا میتواند باعث کاهش حمایت آمریکاییها از صهیونیست ها در منطقه غرب آسیا شود، چون اکثر شرکت های نفتی آمریکایی، صهیونیستی هستند. اما در پاسخ به قسمت دوم سوال شما من معتقدم که ضربه اقتصادی ناشی از تداوم شیوع کرونا، هم به عربستان سعودی و هم به صورت جدی تر بر ایالات متحده آمریکا وارد شده است. لذا قطعاً این شرایط جدید بر پیگیری تحرکات و اهداف دو کشور و نیز بر مناسبات، روابط و تعاملات ریاض و واشنگتن در منطقه غرب آسیا اثرگذار خواهد بود و به همان میزان مطمئنا بر افزایش نفوذ و توان محور مقاومت اثر مثبت خواهد داشت، چرا که تداوم و تشدید شرایط کنونی باعث کم رنگ و کم رنگ تر شدن ها و برنامههای واشنگتن و ریاض برای منطقه غرب آسیا خواهد بود.
البته مسئله مهمتری که در این میان نباید فراموش کرد این است که قطعاً این شرایط میتواند لطمه جدی به روابط عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا بزند، چون اکنون سعودی ها، هم باید قسط های میلیارد دلاری قراردادهای تسلیحاتی خود با ایالات متحده آمریکا را پرداخت کنند که با توجه به شرایط کنونی از پرداخت آن عاجزند و همین که عربستان و شخص بن سلمان به واسطه چالش هایی که در سایه جنگ نفتی با روسیه شکل داد اکنون دونالد ترامپ، ولیعهد را عامل ورشکستگی بسیاری از شرکتهای نفتی آمریکایی میداند، از این رو دونالد ترامپ علاوه بر احتمال محاسبه خسارت ها می تواند از منابع ارزی ذخیره شده عربستان در آمریکا نیز برداشت کند. بنابراین مجموعه این شرایط یک وضعیت پیچیده و چند بعدی را شکل داده است که می تواند از ابعاد مختلف بر مناسبات و همکاری های ریاض – واشنگتن نیز اثرگذار باشد. خصوصا بر مبنای تحلیل اخیر بلومبرگ داراییهای خالص خارجی بانک مرکزی عربستان سعودی در ماه مارس با بالاترین سرعت از دست کم سال ۲۰۰۰ تاکنون، کاهش یافت و این کاهش، شدت لطمه وارد شده به داراییهای عمومی را به علت کاهش قیمت نفت نشان میدهد. مجموعه این شرایط بر عمیق بودن بحران اقتصادی آتی عربستان صحه می گذارد.
اتفاقاً به واسطه همین کسری بودجه اکنون، هم عربستان سعودی و هم امارات متحده عربی که به صورت مستقیم کمک های مالی را به مراکش، سودان، مصر و اردن داشتند، این کمک های مالی را قطع کنند. در این راستا سودان به واسطه قطع کمک های مالی عربستان سعودی، هم در تامین سوخت و هم در تامین مواد خوراکی با چالش جدی مواجه شده است چرا که تعهدات مالی عربستان به سودان در سایه کسری بودجه ریاض محقق نشده است و امارات متحده عربی نیز نتوانسته است تعهدات مالی خود را عملیاتی کند، کما اینکه معادل همین مشکلات برای اردن به شکل جدی تری پیش آمده است. اتفاقاً همین مسئله قطع کمکهای مالی عربستان و امارات باعث چالشهای دیپلماتیک جدی میان این دو کشور با مراکش شده است. در کنار آن تداوم کسری بودجه عربستان و امارات باعث شده است که اکنون تحولات جاری در لیبی نیز به ضرر منافع ریاض و ابوظبی پیش رود.چون قطع کمکها و حمایتهای مالی از خلیفه حفتر موجب شده است که اکنون ژنرال سراج دست پیش روی گسترده در لیبی بزند. به موازات همین مسائل اکنون وضعیت در عراق و سوریه نیز به نفع محور مقاومت در حال پیگیری است.
با توجه به نکاتی که شما به آن اشاره کردید آیا تداوم این شرایط که قطعاً به کم رنگ تر شدن نفوذ عربستان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا میانجامد، باعث خواهد شد که ریاض به سمت کاهش تخاصم و دشمنی با تهران پیش رود؟
اگرچه در سایه نکاتی که به آن اشاره کردم قطعاً وضعیت عربستان سعودی، امارات متحده و حتی بحرین در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا چندان خوب نخواهد بود، اما به نظر من شدت تخاصم، دشمنی و عداوت محمد بن سلمان به واسطه نگاه ایدئولوژیک ولیعهد سعودی با جمهوری اسلامی ایران به قدری جدی است که من تصور نمیکنم در صحنه عمل تداوم و تشدید کسری بودجه باعث شود که تغییر شگرفی در تعدیل خصومت ها و دشمنی های عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً نزدیکی ریاض به تهران به وجود آید. مگر آنکه یک چالش و اتفاق بسیار بزرگ باعث شود که سر محمد بن سلمان به سنگ بخورد.
نظر شما :