آیا پرتاب ماهواره بر «قاصد» مغایر قطعنامه ۲۲۳۱ است؟
شکست تلاش های کرونایی ترامپ برای فشار بر تهران با موفقیت در پرتاب ماهواره «نور»
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - ماهواره نور به عنوان نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران صبح دیروز چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه از ماهواره بر قاصد در سه مرحله از کویر مرکزی ایران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار گرفت. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ احمد بخشایش اردستانی، دکترای علوم سیاسی دانشگاه "نیو ساوت ولز" استرالیا، نماینده مجلس نهم و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، کارشناس مسائل بین الملل و پژوهشگر حوزه امنیت رفته و در این خصوص به واکاوی بیشتر ابعاد سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی پرتاب ماهواره بر قاصد پرداخته است که در ادامه از نظر می گذرانید:
صبح دیروز چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام به پرتاب ماهواره نور در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین با ماهواره بر قاصد کرد که نهایتاً این پرتاب با موفقیت انجام شد. با وجود آن که ماهوارهبر قاصد اولین پرتابگر سهمرحلهای آزمایششده در کشور است و هنوز جزئیاتی از ابعاد، تُناژ وزنی و قابلیتهای فنی آن اعلام نشده، اما به نظر می رسد که قاصد در میان پنج گونه موشک بالستیک تاکتیکی(TBM)، کوتاه برد(SRBM)، میان برد(MRBM)، دوربرد(IRBM) و یا قاره پیما(ICBM) به دسته دوربرد یا قاره پیما تعلق داشته باشد و در کنار ماهواره برهای نسل گذشته (ماهواره بر سفیر و سیمرغ و نسل اول ماهواره بر قائم) میتوانند ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مبنی بر عدم استفاده ایران از موشک های بالستیک، البته با قابلیت حمل کلاهک هستهای قرار گیرند، آیا اقدام دیروز چهارشنبه تهران در پرتاب ماهواره نور توسط ماهواره بر قاصد در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین می تواند از طرف اروپایی ها و به خصوص ایالات متحده آمریکا کانون موج سواری سیاسی، رسانه ای و دیپلماتیک علیه ایران بدل شود؟
اگر چه که شاید پرتاب ماهواره بر «قاصد» مغایر قطعنامه 2231 باشد، چرا که قطعاً این ماهواره بر (قاصد) یک موشک بالستیک به شمار می رود، اما نکته اینجاست که این ماهواره بر برای حمل کلاهک اتمی مورد استفاده قرار نگرفته است، بلکه برای حمل ماهواره نور از آن استفاده شده است؛ حال باید دید که اعضای شورای امنیت بخواهند با چه نیت و نگاهی این اقدام تهران را مورد ارزیابی قرار دهند؛ آیا این نگاه سیاسی خواهد بود و یا حقوقی؟ اگر این نگاه سیاسی باشد که قطعاً با توجه به فشارهای ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی احتمال بسیار پررنگی وجود دارد که پرتاب ماهواره نور با یک خوانش سیاسی مورد ارزیابی قرار گیرد، قطعاً تهران مورد هجمه های سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای غرب خواهد بود. اما اگر می خواهیم با عینک حقوقی به مسئله نگاه کنیم باید دید که شورای امنیت استفاده از چه نوع موشک های بالستیکی را ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ برای ایران ممنوع کرده است؟
یعنی شما معتقدید که هر کدام از ۵ نوع موشک بالستیک تاکتیکی(TBM)، کوتاه برد(SRBM)، میان برد(MRBM)، دوربرد(IRBM) و قاره پیما(ICBM) از نگاه شورای امنیت دارای اقتضائات خاص خود است؟
ببینید طبق قطعنامه ۲۲۳۱ قرار بود ایران یا از تولید موشک های بالستیک صرف نظر کند و یا آن را مورد استفاده قرار ندهد. چون مفاد مربوط به برنامه موشکی بالستیک ایران بخشی از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که همان قطعنامه ۲۲۳۱ است به شمار می رود که در نهایت این قطعنامه برجام را تأیید می کند، اما خود این قطعنامه ۲۲۳۱ بخشی از خود برجام نیست. لذا شورای امنیت سازمان ملل می تواند به لحاظ نظری، فنی و حقوقی قطعنامه ای در مورد مقررات برنامه موشکی ایران به ویژه در حیطه موشک های بالستیک تنظیم و تصویب کند. ولی در این راستا تا به این لحظه هیچ توافقی بین اعضای دائم شورای امنیت که به جز آمریکا از اعضای برجام هم به شمار می روند، منعقد نشده است. لذا استدلالی حقوقی ذیل این قطعنامه وجود ندارد که ایران مطابق قطعنامه 2231 بخواهد محکوم شناخته شود. چون ماهواره بر قاصد ضمن این که موشک بالستیک تلقی می شود، اما این موشک برای حمل کلاهک اتمی مورد استفاده قرار نگرفته است، بلکه برای حمل ماهواره نور از آن استفاده شده است؛ حال باید دید که اعضای شورای امنیت بخواهند با چه نیت و نگاهی این اقدام تهران را مورد ارزیابی قرار دهند؟
ذیل نکات شما اگر چه که ایران هیچ گاه موشک بالستیک قاره پیما نداشته است، اما در قطعنامه ۲۲۳۱ هم الزامی حقوقی بر مبنای عدم استفاده از موشک بالستیک وجود ندارد، چرا که در این قطعنامه از عبارت «خواستار» (call on) استفاده شده است که جنبه الزام آور حقوقی برای ایران در پی ندارد. از طرف دیگر چون هیچ نهاد حقوقی برای بررسی «حقوقی» برنامه موشکی کشورها مبنی بر اینکه توان موشکی یک کشور دارای ابعاد دفاعی و یا تهاجمی است و آیا یک ماهواره بر نظیر ماهواره بر قاصد، یک موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته ای و مغایر با معیار حقوقی مشخص در قطعنامه۲۲۳۱ است، وجود ندارد، پرتاب ماهواره بر قاصد تا چه اندازه تبعات سوء سیاسی، امنیتی و حقوقی برای کشور در پی دارد؟ آیا این اقدام مشخصاً علاوه بر تحریک کاخ سفید باعث واکنش منفی سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای اروپایی برجام در برابر ایران و هماهنگ بیشتر بین قاره سبز با ایالات متحده برای اعمال تحریم بیشتر ضد تهران نخواهد شد؛ خصوصا که پیشتر این سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) پنجم دسامبر سال گذشته میلادی در نامهای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، آن چه را که «توسعه موشکهای بالستیک با توان حمل کلاهک هستهای ایران» خواندند را بر خلاف قطعنامه شورای امنیت عنوان کرده بودند که اتفاقا این نامه با واکنش متفاوت برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا در همان زمان مواجه شد؟
همان گونه که اشاره داشتید مطابق قطعنامه 2231، ایران تنها به پرهیز از توسعه برنامه موشکی خود، آن هم در حوزه موشک های بالستیک «دعوت» شده است و «دعوت» (یا فراخوان) نیز یک امر قابل «نقض» نیست. به واقع، صرف بیان این تفسیر رسمی از قطعنامه 2231 عملا تمامی رزمایش های کشور موشکی ایران را از تیررس تحریمهای سازمان ملل دور و شرایط را برای هر گونه بهرهبرداری ابزاری از اهرم شورای امنیت ضد ایران را در پرونده توان موشکی از برخی بازیگران به خصوص ایالات متحده آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی سلب کرد. اما با این وجد باید دید که خوانش اعضای شورای امنیت سازمان ملل در این رابطه سیاسی است و یا حقوقی؟ آیا اقدام ایران را یک اقدام آفندی تعریف میکنند و یا یک اقدام پدافندی؟ اگر چه که باز هم تاکید دارم ضمن این که ماهواره بر قاصد یک موشک بالستیک تلقی می شود، اما این موشک برای حمل کلاهک اتمی مورد استفاده قرار نگرفته است، بلکه برای حمل ماهواره نور از آن استفاده شده است.
اما در کنار شانتاژ های احتمالی رسانه های، سیاسی و دیپلماتیک با محوریت آمریکا با محوریت نقض قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی ایران به واسطه پرتاب ماهواره بر قاصد، نکته اینجاست که شاید این اقدام امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عین حال بتواند برخی از تلاشهای ماههای اخیر ایالات متحده آمریکا در خصوص تلاش برای تداوم تحریم تسلیحاتی ایران را توجیه کند که آخرین مورد این تلاشهای سران و مقامات کاخ سفید به در خواست توئیتری ۱۸ آوریل/ ۳۰ فروردین مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا خطاب به شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر تمدید تحریم فروش اسلحه به ایران ذیل تداوم حیات سیاسی برجام باز می گردد که قرار است این تحریم های تسلیحاتی ۱۸ اکتبر/27 مهر پایان یابد. با این تفاسیر آیا آمریکایی خواهند توانست مسئله تداوم تحریم تسلیحاتی ایران را با این اقدام دیروز سپاه عملیاتی کنند؟
نکته بسیار مهمی که در پاسخ به این سوال مهم شما وجود دارد این است که ما باید واقعیت های حوزه نظامی و تسلیحاتی ایران را مد نظر قرار دهیم. ایران اگرچه توانسته است در حوزه تسلیحات سبک و نیمه سنگین به خودکفایی قابل تقدیر برسد، اما قطعاً کشور نمیتواند مشتریهای کلان و رسمی در قالب برخی دولت ها برای خرید تسلیحاتی دست و پا کند. لذا نهایتاً نیروهای محور مقاومت هستند که از این تسلیحات ساخت ایران استفاده خواهند کرد. از آن سو قطعاً حتی اگر شاهد پایان یافتن تحریم تسلیحاتی ایران باشیم، هیچ کشوری حتی روسیه و چین حاضر به فروش تسلیحات سنگین و راهبردی مانند زیردریایی های پیشرفته، جنگنده های مدرن و به روز، ناوهای هواپیما بر و نظایر آن را به ایران نخواهد بود. اتفاقاً با توجه به همین خودداری کشورها نسبت به فروش تسلیحات سنگین و راهبردی به ایران بوده است که ما به ناچار مسئله تقویت توان موشکی را در دستور کار قرار دادهایم. چراکه اسکادران هوایی نظامی ایران در سایه همین سیاست عدم فروش تسلیحات سنگین به ما از خلاء نبود جنگنده های پیشرفته و به روز رنج میبرد. لذا به ناچار برای حفظ امنیت خود و دفع خطر مجبور شده ایم به جای تولید جنگنده ها که نیاز به تجهیزات و دانش بسیار بالایی دارد که فعلاً از حیطه و ظرفیت ایران خارج است، به سمت تولید موشک های بالستیک و نقطه زن پیش رویم. بنابراین در صحنه عمل، چه تحریم های تسلیحاتی ایران تداوم پیدا بکند و چه نکند، تغییر شگرفی در حوزه نظامی و تسلیحاتی ایران شکل نخواهد گرفت. لذا حتی اگر مقامات کاخ سفید مسئله تداوم تحریم های تسلیحاتی را به واسطه موج سواری بر اقدام امروز سپاه را هم عملیاتی کنند، کشور با چالش خاصی مواجه نمی شود چرا که ایران از نظر ساخت موشک، خودروهای زرهی و تسلیحات سبک و نیمه سنگین نیازی به خارج از کشور ندارد که بخواهند ما را تحریم کنند.
اما در برابر تلاشهای دیپلماتیک کرونایی هفته های اخیر جمهوری اسلامی ایران که از حسن روحانی، رئیس جمهور کشور تا محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، تعدادی از نمایندگان و حتی سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه برای شکستن فضای تحریم های ایالات متحده آمریکا به منظور تقابل هرچه بهتر و موثرتر با ویروس کرونا پی گرفته شد، کاخ سفید و شخص دونالد ترامپ با یک سیاست یک بام و دو هوا، ضمن تشدید سیاست فشار حداکثری خود بر ایران و عدم لغو تحریم ها به دنبال بهره برداری از وضعیت کرونا زده کشور برای به دست آوردن برگ برنده های بیشتر در انتخابات پیش رو است. در این راستا آمریکاییها این استدلال را داشته و دارند که تلاشهای ایران برای دستیابی به منابع نقدی، چه در قالب تحرکات حقوقی برای خارج کردن منابع و دارایی های خود از حالت بلوکه در دیگر کشورها و چه تقاضا برای وام ۵ میلیارد دلاری از صندوق بین المللی پول، نه تنها برای مقابله با ویروس کرونا نیست، بلکه این پول ها برای دیگر اهداف و منافع تهران در سایه افزایش نوفذ تهران در خاورمیانه خرج خواهد شد. با توجه به این نکات آیا اقدام دیروز سپاه در پرتاب ماهواره نور می تواند به جنجال آفرینی های آمریکا کمک کند و یا شرایط از دیروز چهارشنبه متفاوت از گذشته خواهد بود؟
سوال مهم و بسیار کلیدی را مطرح کردید که باید در پاسخ دقیق به آن چند نکته را در کنار هم قرار داد تا به یک جمع بندی رسید؛ اولا هدف ایران از تقاضای وام ۵ میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول دو مسئله است؛ اول اینکه تهران با این درخواست نشان خواهد داد که ایران مانند کره شمالی در انزوا قرار ندارد، بلکه به راحتی میتواند با نقش افرینی در مناسبات بین المللی به سمت استقراض و وام از نهادهای بین المللی مانند صندوق بینالمللی پول گام بردارد. یعنی تهران با این اقدام سعی داشت تلاش های کاخ سفید برای انزواری ایران را شکست خورده نشان دهد. هدف دوم ایران از این تصمیم این بود که جامعه جهانی و صندوق بینالمللی پول را در یک عمل انجام شده قرار دهد و با دریافت پول وام بخواهد به جای بازپرداخت اقساط آن، نفت خام را به فروش برساند. مسئله مهمتری هم که در این میان نباید فراموش کرد این است که دونالد ترامپ در سایه مواضع و تلاش های اخیر خود، ذیل شرایط کرونا زده ایران سعی کرد چند هدف را به صورت همزمان پیگیری کند. نخست اینکه کم کاری ها، ناتوانی و سوء مدیریت فاحش و آشکار خود در مدیریت وضعیت کنونی آمریکا را به حاشیه ببرد. در ثانی دونالد ترامپ سعی داشت با حفظ شرایط تحریمی ایران، وضعیت را به سمتی بکشاند که تهران مجبور شود یک درخواست رسمی مکتوب را برای ارسال تجهیزات پزشکی از ماسک و لباس های محافظتی گرفته تا دستگاه تنفسی را به کاخ سفید ارسال کند؛ همین یک برگه درخواست مکتوب ایران کافی بود که شانتاژ ها و جریان سازی رسانه ای و سیاسی دونالد ترامپ شروع شود و به آمریکا و دیگر کشورهای جهان اینگونه القاء کند که اکنون جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت شرایط خود حاضر به همراهی و همکاری با آمریکایی ها شده است. در کنار آن دونالد ترامپ این امید را داشته و دارد که به واسطه افزایش مشکلات، چالشها و معضلات اقتصادی و معیشتی ایران به خصوص در دوران پسا کرونا، آرزوی دیرینه آمریکایی ها در خصوص تغییر رژیم شکل بگیرد. چون کاخ سفید این باور را دارد که با تشدید چالشهای اقتصادی امکان افزایش اعتراضات اجتماعی وجود خواهد داشت، به گونهای که حاکمیت از پس مدیریت آن بر نخواهد آمد و در نهایت حکومت سقوط خواهد کرد، اما اقدام امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پرتاب ماهواره نور توسط ماهواره بر قاصد تمام تلاش های کاخ سفید و به خصوص شخص دونالد ترامپ را به شکست کشانید.
نظر شما :