وقت را در یابیم

اسکار شیندلر باش علیه کرونا

۲۱ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۹۰۰۹۰ نگاه ایرانی خاورمیانه
محمد فاضلی در یادداشتی می نویسد: کرونا هم چیزی شبیه به نازی‌های فیلم فهرست شیندلر عمل میکند. کرونا بدون محاکمه می‌کُشد، مرد و زن، پیر و جوان هم زیاد نمی‌شناسد. کرونا هم بی‌رحم و بی‌دلیل عمل می‌کند. مهم است که ما شیندلر باشیم و با کردارمان در هر موقعیتی که هستیم، هر طور شده یک انسان بیشتر را نجات دهیم.
اسکار شیندلر باش علیه کرونا

نویسنده: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دیپلماسی ایرانی: فهرست شیندلر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، روایت مردی  است به نام اسکار شیندلر، ظاهراً عضو حزب نازی که بعد از اشغال لهستان توسط ارتش هیتلر، در شهر کراکوف کارخانه‌ای تأسیس می‌کند و در پوشش استخدام کارگر از میان یهودیانی که دستگیر شده‌اند و مقصد نهایی‌شان کشته ‌شدن در اردوگاه آشویتس یا سایر اردوگاه‌هاست، شماری از اُسرا را نجات میدهد.

شیندلر در کارخانه‌اش پول درمی‌آورد و همه ثروتی را که از این راه اندوخته، به افسران آلمانی رشوه می‌دهد و بیش  از هزار اسیر راهی اردوگاه آشویتس برای کشتار را از آن افسران به نوعی می‌خرد. به نظرم اما مهمترین سکانس، در آخرین دقایق فیلم، جایی است که او در بین بیش از هزار انسانی که جان‌شان را نجات داده، از یک چیز بسیار ناراحت است.

شیندلر خطاب اِشتِرن (همکارش در همه عملیات چند ساله اداره کارخانه، رشوه دادن به افسران و نجات اسرا)‌ جملاتی با این مضمون می‌گوید: «کاش انسان‌های بیشتری را نجات داده بودم. همین ماشین را چرا نگه داشتم؟ آن افسر آلمانی حاضر بود این را بخرد و با پولش می‌شد ده انسان را نجات داد؛ همین سنجاق سینه از طلاست و می‌شد دو نفر یا حداقل یک نفر را نجات داد. ... من می‌توانستم آدم‌های بیشتری را نجات بدهم.»

صرف‌نظر از همه ملاحظات سیاسی درباره هولوکاست و مسأله اسرائیل، و نسبتی که این فیلم با آنها دارد، این سکانس از فهرست شیندلر حامل پیام انسانی بسیار عمیقی است.

لحظاتی فرا می‌رسد که هرچند همه هستیی مادی‌تان را صرف کرده‌اید تا جان بیش از هزار انسان را نجات دهید، اما بابت این‌که سنجاق سینه یا اتومبیل‌تان را برای نجات یک نفر دیگر به‌کار نبرده‌اید، حسرت می‌خورید.

شیندلر و کرونا

کرونا هم چیزی شبیه به نازی‌های فیلم فهرست شیندلر عمل میکند. کرونا بدون محاکمه می‌کُشد، مرد و زن، پیر و جوان هم زیاد نمی‌شناسد. کرونا هم بی‌رحم و بی‌دلیل عمل می‌کند. مهم است که ما شیندلر باشیم و با کردارمان در هر موقعیتی که هستیم، هر طور شده یک انسان بیشتر را نجات دهیم.

فرقی نمی‌کند رئیس‌جمهور، وزیر، معاون وزیر، پزشک، پرستار، بهیار یا شهروند عادی باشیم، مهم این است که آن‌چه انجام می‌دهیم (تصمیمی که می‌گیریم، پولی که صرف می‌کنیم، عملی که انجام می‌دهیم و هر آن‌چه انجام نمی‌دهیم) چه نسبتی با جان انسان‌ها و حفظ حتی یک جان بیشتر؛ یا کمتر به خطر انداختن حتی جان یک انسان دارد.

روزی فراخواهد رسید که درست مانند شیندلر حسرت بخوریم که کاش فلان تصمیم را زودتر گرفته بودیم، آن پول را خرج کرده بودیم، زودتر آن جلسه را تشکیل داده بودیم، به آن مسافرت نرفته بودیم و همین طور الی آخر.

اگر فهرست شیندلر را دیده‌اید به آخرین سکانس آن فکر کنید، و اگر ندیده‌اید از منظری انسانی – اخلاقی به کل فیلم نگاه کنید. دیدن این فیلم در این ایام قرنطینه و خانه‌نشینی برخی از ما، فرصتی برای وقت‌گذرانی (195 دقیقه) است و فکر کردن به این‌که:  

اسکار شیندلر باش علیه کرونا!

کلید واژه ها: ویروس کرونا شیوع ویروس کرونا فهرست شیندلر ایران و اروپا آلمان نازی ایران و آلمان یهودستیزی


( ۷ )

نظر شما :

علی ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۰:۳۶
من به جای اسرائیلی ها بودم حتما یک جایزه سنگین به آقای فاضلی تقدیم می کردم که حتی از کرونا هم برای حمایت از اسرائیل دریغ نمی کنند. حداقل در این یک مورد شرم کنید. فهرست شیندلر مشهورترین فیلم تبلیغاتی اسرائیل است در مورد افسانه «یهودی کشی در جنگ جهانی دوم» جنگی که 61 ملیون از همه قومیتها و ادیان در آن کشته شدند ...
احمد محمود ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۱:۵۹
علی 21اسفند بجای مغز سپتیک دارد
سعید ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۱:۰۴
اولا ما هولوکاست را قبول نداریم پس شیندلر هم وجود ندارد. ثانیا کرونا جنگ روانی و تبلیغاتی دشمن برای تعطیل کردن کشور هست پس مهم نیست. ثالثا الان عصر جدایی ندارم سیمینه یعنی عصر تردید و تشکیک و دروغ و فشار و بهنام پس ربطی به اخلاق گرایی یا حماسه ندارم. رابعا یه تحلیلی می دادید لااقل. شاعر بازیا چیه؟؟؟!!!
سعید ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۲:۵۵
این کشور دهه هاست که گرفتار کروناست و دروغ فرصت طلبی و بی مسولیتی و و تبعیض و نهایتا مرگ انسانها محصول این بیماری نیست. این بیماری تنها سبب شد که اضمحلال اخلاقی و انسانی جامعه نمود بیشتری پیدا کند. شاید این بیماری مجالی برای بازاندیشی در خودمان و خواسته هامان از دولتها باشد. شاید ترس از مرگ و بیماری همچون پایانی غیر مترقبه ، همان ترمزی است که سبب می شود بایستیم و به گذشته و حال بنگریم و نتایج رفتارها و انتخاب های خود را ببینیم. ما در عصر جدایی نادر و سیمین به سر می بریم ؛عصر تردید و تشکیک و دروغ یا بهتر است بگوییم عصر آیرونی. حماسه شیندلر را با این اوضاع نسبتی نیست چرا که حماسه از دل قطعیتی بیرون می شود که وجه مثبت این قطعیت حماسه و وجه منفی آن تراژدی را شکل می دهد.
رضا ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۶:۳۷
نگاهی احساسی رومانتیک به یک فیلم سیاسی تبلیغاتی یهودی ، نگاه هنرمندانه ایست !!