مذاکره قطر و عربستان لزوما به معنای پشت کردن دوحه به تهران نیست
واشنگتن و ریاض به دنبال تقویت روابط ایران و عمان!
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – طی روزهای اخیر شاهد سفر مقامات دیپلماتیک و اقتصادی عمان به ایران هستیم که می تواند فصل جدیدی در روابط جمهوری اسلامی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باز کند. در کنار آن اخباری دال بر تلاش های آشتیجویانه قطر با عربستان سعودی مطرح شده که برخی در این راستا این شائبه را مطرح کردند که دوحه به دنبال فاصله گیری از تهران و احیای مناسبات خود با ریاض است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اقتضائات کنونی روابط ایران در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، ذیل این تحولات و تحرکات مسقط و دوحه، گفت و گویی را با قاسم محب علی، سفیر اسبق ایران در مالزی و یونان، رئیس سابق اداره کل خاومیانه وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب ترتیب داده است که در ادامه از نظر خواهید گذراند:
طی روزها و هفته های اخیر شاهد تحرکات دیپلماتیک سران و مقامات عمان با محوریت افزایش مناسبات با ایران هستیم. در این راستا یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان 11 آذر/2 دسامبر در سفری به تهران و دیدار با حسن روحانی، رئیس جمهوری، علی شمخانی، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی و محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود پیرامون مسائلی مانند طرح صلح هرمز، مسائل یمن، تحولات عراق و لبنان، تنش تهران – واشنگتن و ایران و عربستان سعودی گفت و گو کرد. بعد از این سفرها علی بن مسعود السنیدی، وزیر صنعت و تجارت عمان یکشنبه جاری در سفر به ایران از عزم مسقط برای افزایش مناسبات تجاری و تهاتر کالایی میان دو کشور خبر داد؛ از نگاه شما در شرایط تحریمی کنونی که واشنگتن به دنبال مسدود کردن تمام مناسبات ایران با همسایگانش است، مسقط چه هدف و یا اهدافی را از نزدیکی با تهران دنبال میکند؟
مناسبات تهران و مسقط همواره مناسباتی مثبت و بسیار راهبردی بوده است. چرا که دو کشور منافع مشترکی را در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی دارند. از این رو عمان همواره سعی داشته که در هر شرایطی روابط خود را با ایران حفظ کند و این مسئله به دوران جمهوری اسلامی محدود نمی شود، بلکه حتی قبل از انقلاب، عمان به دنبال گسترش و تعمیق روابط خود با ایران بوده است؛ اما در خصوص نکته شما دال بر این که چرا در شرایط تحریمی کنون این تحرکات از جانب عمانی ها سر زده، باید به این نکته اشاره کرد که عمان یقیناً با در نظر گرفتن تمام شرایط سیاسی و دیپلماتیک و حتی حساسیتهای ایالات متحده آمریکا است که تمام تحرکات، اقدامات و برنامه ریزی های خود را در خصوص گسترش و تعمیق مناسبات با ایران پیگیری و پیریزی میکند. لذا این گونه نیست که اکنون عمان بدون چراغ سبز آمریکا این اقدام را انجام داده باشد و به دنبال افزایش روابط به خصوص در حوزه تجاری و اقتصادی باشد.
یعنی به نظر شما آمریکا به دنبال افزایش مناسبات تهران - مسقط است؟ هدف آمریکا از این مهم چیست؟
عمان یکی از مهم ترین بازیگران در تحولات خاورمیانه است، چرا که میزان انعطاف و هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک مسقط در تمامی این سال ها به گونه ای بوده که اکنون این کشور با تمام طرفها در خاورمیانه مناسبات خوبی دارد؛ از یک سو روابط حسنه عمان با جمهوری اسلامی ایران غیر قابل انکار است که نمونه آن سفرهای اخیر وزیر امور خارجه و وزیر صنعت عمان به ایران است. از طرف دیگر عمان سعی کرده است روابط خود را با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین را تداوم و تقویت کند. اینها علاوه بر آن است که مسقط وابستگی و سرسپردگی خاصی به سیاست های بریتانیا دارد و ضمن حفظ روابط خود با لندن، سعی کرده است مناسبات و روابط خود را با ایالات متحده آمریکا نیز داشته باشد. در ادامه نگاه به شرق و روابط این کشور با روسیه و چین نیز بسیار جدی است. حتی میزان انعطاف دیپلماتیک عمان تا جایی پیش رفته که اکنون این کشور پرچمدار روابط با رژیم صهیونیستی است و نتانیاهو در سفر آشکار وارد مسقط می شود و با سلطان قابوس دیدار و گفت وگو می کند.
از این رو تمام کشورها از آمریکا، اسرائیل و عربستان تا ایران و روسیه، کشور عمان را با تمامی این اقتضائات، شروط و چارچوب های سیاسی و دیپلماتیک پذیرفته و به دنبال حفظ روابط خود با این کشور هستند. لذا ریاض و واشنگتن نیز به دنبال این نیستند که روابط عمان با جمهوری اسلامی ایران قطع شود چون عمان به عنوان یکی از مهمترین میانجیگران واشنگتن و ریاض با تهران قلمداد می شود که در کنار دیگر کشورها مانند ژاپن و سوئیس می تواند در برخی بزنگاهها و بن بست های سیاسی و دیپلماتک با نقش آفرینی خود مانع از افزایش و تشدید تنش ها شوند. در این راستا به نظر من همزمانی سفر یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان به ایران با آزادی و تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی اتفاقی نیست و در پی تلاش ها و میانجیگری عمانی ها به نتیجه رسیده است. کما این که جرقه های اولیه مذاکرات دیپلماتیک هسته ای، قبل از آغاز به کار دولت حسن روحانی با میانجیگری و میزبانی کشور عمان صورت گرفته بود. پس می بینید همانگونه که ایران اکنون به دنبال آن است مناسبات خود را با همسایگانش، به خصوص کشورهای مهمی مانند عمان حفظ و تقویت کند، از آن سو عربستان و آمریکا نیز سعی می کنند این روابط میان تهران و مسقط قطع نشود تا در مواقع لازم از آن استفاده کنند. یعنی اکنون کشور عمان نقش سوئیس و اتریش را در جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بازی میکند تا در مواقع لزوم به عنوان سرپل ارتباطی بین طرفین از به وجود آمدن بحران جلوگیری کند. البته با این تفاوت که روابط تهران – مسقط با مدیریت و کنترل واشنگتن و ریاض پی گرفته میشود. لذا اجازه تعمیق روابط میان ایران و عمان باید متناسب با نیاز و نگاه عربستان و آمریکا تعیین شود. حتی در حال حاضر عمان به عنوان میانجیگر کاهش تنش بین عربستان سعودی و حوثیها و انصارالله عمل میکند. پس میبینید، هم آمریکا، هم عربستان، هم جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها به عمان با این چارچوب و اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک نیاز دارند.
یکی دیگر از محورهای سفر بن علوی به ایران ناظر به گفت وگو در خصوص طرح صلح هرمز است. اساساً این مسئله و طرح تا چه اندازه می تواند از سوی عمان جدی تلقی شود؟
همان گونه که در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایران عنوان کرده بودم به نظر من این مسئله طرح صلح هرمز پیش از آن که در میان کشورهای عربی منطقه مورد پذیرش قرار بگیرد، در میان طیف ها و جریان های سیاسی داخلی عمدتا مخالف دولت با چالش و نقد بسیار جدی روبه رو است. از این رو نمیتوان گفت که این طرح در شرایط کنونی به عنوان دستور کار و راه حل جدی به منظور برون رفت از تنش در روابط ایران با کشورهای عربی عمل کند و در بهترین حالت سرنوشتی بهتر از طرح گفت وگوی تمدن های آقای سید محمد خاتمی نخواهد داشت.
در کنار تحرکات دیپلکماتیک و سیاسی مسقط، هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و عمان با حضور علی بن مسعود بن علی السنیدی، وزیر صنعت و تجارت عمان، رضا رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران، نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد و جمعی از فعالان اقتصادی دو کشور در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران با هدف گذاری برای افزایش مبادلات ایران و عمان به ۵ میلیارد دلار برگزار شد. پیرو نکته شما چنین تحرکات تجاری، حساسیت طرف آمریکایی را بر نمی انگیزاند؟
در پاسخ به این سوال شما باز هم بر این نکته تاکید می کنم عمان کشوری است که به عنوان سر پل ارتباطی میان تمام طرف های تنش نقش آفرینی خود را دارد. لذا برای همه از تهران تا واشنگتن و ریاض مفید است. بنابراین به همان اندازه که این کشورها به نقش، جایگاه و موقعیت قطر نیاز دارند، مسقط نیز سعی می کند با هوشمندی خود امتیازات سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی مد نظرش را کسب کند. بنابراین احتمالاً برای برخی از تحرکات دیپلماتیک و میانجیگری ها مانند تلاش برای تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی، کاخ سفید حاضر به دادن امتیازاتی شده باشد. از طرف دیگر به نظر من برگزاری کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی ایران و عمان پیش از این تحرکات و تحولات بوده است، کما اینکه ما در روزهای اخیر شاهد برگزاری هجدهمین دوره این نشست میان وزرای صنایع و معادن دو کشور بوده ایم. این مسئله نشان از این دارد که این دست اقدامات و همکاریها پیش از این تحولات و اتفاقات خاورمیانه بوده است.
پیش از تحرکات مقامات عمانی، روزنامه وال استریت ژورنال نیز خبرهایی در خصوص سفر محرمانه محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر به عربستان در ماه گذشته نوشت که خبرگزاری رویترز نیز این خبر را تأیید کرد. البته در یک سو طبق شنیده ها تلاشهای آشتی جویانه عربستان و قطر تحت نظارت کویت و عمان و حمایت آمریکا پیشرفت محسوسی داشته و چه بسا گشایش زیادی در این مسئله به وجود آمده باشد که تنها به یک دلیل ساده است و آن اینکه قطر شروط عربستان را در خصوص حمایت از اخوان المسلمین، نگاه دوحه به محور مقاومت و به ویژه مناسبات قطر با ایران پذیرفته باشد؛ اما در مقابل برخی از کارشناسان هم بر این مسئله تاکید دارند که اکنون قطر با توجه به شرایط عربستان سعودی و گرفتاری ریاض در جنگ یمن و آسیب پذیری این کشور در برابر حملات انصارالله و دیگر چالش ها نمیتواند به عنوان برادر بزرگ تر، تعیین کننده تمام مناسبات قطر باشد. از این رو دوحه به دنبال برقراری مناسباتی دوگانه، هم با تهران و هم با ریاض است؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ کدام یک از این دو سناریو به واقعیت نزدیک تر است؟
نباید این تلاش های آشتی جویانه را فقط یک سویه و از جانبه قطر مورد ارزیابی قرار داد. بلکه به نظر من اکنون به همان اندازه که قطری ها به دنبال بازسازی مناسبات خود با عربستان سعودی هستند، ریاض نیز خواهان برقراری روابط خود با دوحه است، به خصوص که عربستان سعی دارد تا نشست آتی سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در ریاض، روابط دیپلماتیک خود با قطر را به گونهای احیا کند که امیر قطر در این نشست حضور یابد. در کنار آن شرایط خاورمیانه کنونی با زمانی که عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر یک جانبه روابط خود را با قطر قطع کردند، به شدت تفاوت دارد. چرا که غرب آسیا کانون تحولات شگرف، سیال و غیرمترقبه ای است که میتواند در مدت کوتاهی شرایط هر کشوری را دگرگون کرده و به تبع آن سیاست و دیپلماسی آن کشور را هم تغییر دهد. بنابراین اکنون، هم دوحه و هم ریاض خواهان بازسازی روابط خود هستند. البته باید گفت که اکنون قطر سعی میکند متناسب با تحولات ساری و جای در خاورمیانه و جهان سیاست و دیپلماسی خود را تنظیم کرده و به پیش برد، بدون آن که مانند سال های گذشته سرسپردگی و اطاعت محض از ریاض را در دستور کار داشته باشد. چون قطر بعد از تمامی این شرایط و تحریمهای کشورهای عربی به یک پختگی سیاسی و دیپلماتیک رسیده است و با این نگاه جدید و عملگرایانه سعی می کند مناسبات خود را متناسب با تحولات و اقتضائات روز طراحی و پیگیری کند.
از این رو به نظر نمیرسد که به موازات تلاش های قطر برای احیای روابط با عربستان سعودی، دوحه به دنبال قطع مناسباتش با تهران باشد. به هر حال قطر اکنون بیش از هر کشوری بر این واقعیت اشراف دارد که جمهوری اسلامی ایران، مهمترین و یا یکی از مهمترین قدرتهای خاورمیانه است و تلاش به منظور برقراری و تداوم روابط با ایران میتواند یک اهرم و برگ برنده سیاسی و دیپلماتیک جدی برای قطریها باشد، به خصوص که عربستان سعودی ثابت کرده که بازیگر قابل اعتمادی برای قطری ها نیست و هر لحظه امکان دارد که دوباره تنش میان دوحه و ریاض افزایش پیدا کند، کما اینکه علیرغم تمامی تلاش های آشتی جویانه دوحه و سفر مقامات قطر به عربستان و میانجیگری عمان و کویت در این رابطه، هنوز هم روابط دو کشور عربستان و قطر به سطح مطلوبی نرسیده است.
نظر شما :