مطهرنیا: پارادایم سیاست خارجی ایران، پارادایم مقاومت است
یک کارشناس مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه آمریکا به دنبال محدودسازی همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران در جهت تبدیل شدن چالش تهران به عنوان دشمن نظم منطقهای و بینالمللی است، گفت: البته پارادایم حاکم بر سیاست خارجی ایران، پارادایم مقاومت است و دکترین برخاسته از این مقاومت، مبارزه با آمریکا بهعنوان پرچمدار استکبار جهانی برای انقلاب اسلامی ایران مطرح شده است.
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از اینکه تغییر لحن آمریکا در برابر ایران چه تاثیری در رفتار و واکنش ایران خواهد داشت؟ گفت: مساله ایران و آمریکا اکنون در چارچوب سپهر گفتمانی دولت ترامپ در حال شکلگیری و محتوابخشی است، پارادایم حاکم بر رفتار و کنش آمریکاییها براساس پادگفتمان رویای بزرگ آمریکا است که اکنون پاردایم آشوب و دکترین بازیگر دیوانه، سیاست کلان ابهام و پیچیدگی، استراتژی جوجیتسو و تاکتیکهای تحریککردن، جا خالی دادن و پرتاب کردن را با تکنیک جنگ رسانهای به انجام میرساند.
وی تصریح کرد: آمریکاییها با رفتارها و کنشهای خود در قبال ایران در دهه گذشته و پس از آغاز پرونده هستهای ایران در چارچوب آنچه تئوری جنگ نامتعادل خواندهاند با ایران برخورد میکنند و لذا در این فضای گفتمانی و پادگفتمان رویای بزرگ آمریکا در پی شکل بخشیدن به نظم نوین جهانی و مرکز ثقل فلات ایرات است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: آمریکا بر آن است که زمینههای حل مساله ایران را در چارچوب دکترین محدودسازی همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران به سمت تبدیل شدن چالش تهران به عنوان دشمن نظم منطقهای و نظام بینالملل انتقال دهد.
مطهرنیا در ادامه اظهار کرد: در این زمینه آنچه که مورد توجه قرار میگیرد شکل دادن به یک رویداد گفتاری به گونهای که بتواند افکار عمومی جهان را در دو بخش نخبگان و تودهها به سمت ایجاد وضعیتی سوق دهد که جهان به این باور دست یابد که ایران در مسیر مذاکره به یک تفاهم بینالمللی تن نخواهد داد بلکه ایران تلاش دارد تا با سخن گفتن از مذاکره به اعلام مواضع بپردازد.
وی افزود: آمریکا نیز در تلاش است تا بتواند زمینههای شکل دادن به افکار عمومی در جهت محدودسازی همکاریهای بین المللی با ایران و محاصره منطقهای تهران را به سمت و سوی عملیات میدانی انتقال دهد و همچنین با انجام مذاکرات پی در پی در قالب میانجیهای گوناگون بتواند ایران را براساس نُرمهای مطرح شده از سوی خود پای میز مذاکره بکشد یا آنکه تلاش نماید تا با شکل دادن به مذاکرات گوناگون در قالب ادبیات مواج و پر ابهام تیم حاکم بر واشنگتن با شکست مذاکرات میانجیگرایانه کشورهای مطرح در حال حاضر، زمینهپرور نوعی مقبولیت برای اعمال فشار بیشتر بر ایران در گستره بینالمللی شود.
وی درباره اینکه رفتار و واکنش ایران در قبال این نوع رفتار آمریکا باید چگونه باشد؟ گفت: تصمیم گیری در باب رودررویی یا مذاکره با آمریکا در وضعیت برزخگونه در بین این دو قرار گرفتن با رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران است، به عبارت دیگر عنصر تصمیمگیرنده در ساختار قدرت و ساختار تایید شده آن در قانون اساسی به ایشان باز میگردد و آنچه که پارادایم حاکم بر سیاست خارجی ایران است، پارادایم مقاومت است و دکترین برخاسته از این مقاومت، مبارزه با آمریکا بهعنوان پرچمدار استکبار جهانی برای انقلاب اسلامی ایران مطرح شده است.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین اظهار کرد: بنابراین تصمیمسازان در این زمینه باید در چارچوب این معنا و محتوا عمل کنند. اکنون اگر قرار است در این زمینه تصمیمگیری شود باید در مراجع اصلی و تصمیمگیرنده و در نهایت با تایید ایشان زمینههای یک شیفت پارادایم به وجود آید.
وی با بیان این که در سال 90 گفتمان سلام و صلح را مطرح کردم و گفتم ایران بهتر است به سمت وسوی یک پارادایم سلام در درون برای ایجاد اتحاد ملی و صلح در بیرون برای ایجاد یک اتفاق بینالمللی برای به منصه ظهور رساندن اصول و ارزشها پیش برود، معتقد است: تا یک تغییر پارادایم صورت نگیرد به نظر میرسد انجام چنین مذاکرهای در درون دچار تعارض گفتمانی و پارادایمی است و تا حدود زیادی می تواند در نهایت ضربه زننده به هویت نظامی باشد که ماهیت خود را مبارزه با آمریکا و استکبار جهانی تعریف کرده است.
نظر شما :