انتخاباتی که نتایجش می تواند چندان باب میل تهران نباشد
دغدغه های ایران از آینده دیپلماسی اتحادیه اروپا
دیپلماسی ایرانی: انتخابات پارلمانی اروپا به دلایل بسیاری مهم است. جدای از مسائل داخلی اروپا که می تواند آینده این اتحادیه را رقم بزند و سیاست های آتی آن را تعیین کند، این انتخابات برای ما ایرانی ها نیز حائز اهمیت به سزایی برخوردار است. آینده سیاسی و دیپلماسی اتحادیه اروپا در قبال ایران در سایه دولت تندرویی که در ایالات متحده بر سر کار است و دائما تلاش می کند فشارهای خود را به ایران افزایش دهد، برای تهران حائز اهمیت است.
بسیاری از کارشناسان پیش بینی می کنند در صورت تقویت جایگاه جریان های تندرو در داخل اتحادیه اروپا و همچنین روی کار آمدن احزابی که طرفدار هم سویی بیشتر با ایالات متحده هستند، وضعیت ایران به ویژه در بحث پرونده هسته ای به چالش های جدی بخورد.
آنچه برای ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است، برجام و آینده دیپلماسی اتحادیه اروپا در قبال آن است. اتحادیه اروپا تعهد داده است که در نبود ایالات متحده امریکا، بعد از خروج یکجانبه اش از برجام، جای خالی آن را پر کند و منافع ایران را از برجام به جای امریکا تامین کند. تعهدی که با وجود اعلام وعده اینستکس و گذشت یک سال از خروج امریکا از برجام تحقق نیافته و از این بابت ایران از اروپایی ها بابت این بدعهدی گله دارد و احساس سرخوردگی می کند. بسیاری از ایرانی ها احساس می کنند که اروپایی ها اگر در این زمینه به ایران خیانت نکرده باشند دست کم نسبت به دغدغه های آنها در مقابل دولت ترامپ بی تفاوت بوده اند. آمدن جریان هایی به درون پارلمان اروپا که به دیدگاه های دولت امریکا نزدیک تر هستند و از هم سویی بیشتر قاره سبز با ایالات متحده طرفداری می کنند، این ظن را در داخل ایران نسبت به اتحادیه اروپا تشدید می کند.
از سوی دیگر در صورت تشدید شکاف میان کشورهای ترویکای اتحادیه اروپا که شامل فرانسه، آلمان و انگلیس می شود با کشورهای کوچکتر و کم نفوذتر اتحادیه اروپا که اتریش آنها را مدیریت می کند، سبب می شود تا این شکاف در نهایت به ضرر ایران تمام شود. شاهد بودیم زمانی که اروپایی ها به دنبال میزبانی اروپایی برای اینستکس می گشتند کشورهای کوچک تر مثل اتریش و لوکزامبورگ و مالت کشورهای بزرگ اروپایی را متهم می کردند که می خواهند آنها را طعمه ایالات متحده کنند و خود هزینه برخوردهای امریکا را بر سر ایران نپردازند.
در عین حال کشورهایی نظیر مجارستان و لهستان و آلبانی که در آنها راستگرایان در راس قدرت هستند تمایل بیشتری به دولت افراطی دونالد ترامپ دارند و شاهد بودیم که مثلا لهستان به هنگام خروج امریکا از برجام طرف دولت امریکا را گرفت و به دیگر کشورهای اروپایی توصیه می کرد که دنباله روی سیاست امریکا در این زمینه باشند. یا آلبانی صرفا به خواست دونالد ترامپ سفیر ایران در تیرانا را اخراج کرد.
این در حالی است که شخص دونالد ترامپ نیز از تشدید اختلاف ها در درون اتحادیه اروپا حمایت می کند و با همین هدف به پشتیبانی از جریان های راست افراطی در کشورهای مختلف اروپایی از جمله در فرانسه، انگلیس، ایتالیا، هلند، اسپانیا، مجارستان و لهستان برخواسته است.
با تغییر رنگ احزاب و جریان ها در انتخابات پارلمانی اروپا که باعث شد برای نخستین بار حزب آلترناتیو آلمان به پارلمان اروپا راه یابد یا در فرانسه حزب اجتماع ملی، به رهبری مارین لوپن در راس فهرست رای دهندگان قرار بگیرد یا در انگلیس حزب برگزیت به رهبری نایجل فاراژ بیشترین آرا را به دست آورد، نگرانی از تغییر سیاست های اتحادیه اروپا در قبال ایران نیز افزایش می یابد. به ویژه که ریاست افرادی مثل ژان کلود یونکر و فدریکو موگرینی که از نزدیک درگیر پرونده ایران بودند و بر حفظ برجام به هر قیمتی پافشاری می کردند، به روزهای آخر خود نزدیک شده و معلوم نیست قرار است چه کسانی جانشین آنها شوند.
آینده دیپلماسی اتحادیه اروپا برای ما ایرانی ها نگران کننده است. این صحیح است که در برخی کشورهای اروپایی جریان های سوسیالیستی و احزاب سبز به پارلمان اروپا راه یافته اند و به نظر می رسد ترکیب اتحادیه اروپا یکدست صدای واحد جریان راست نخواهد بود، اما هیچ تضمینی نیست که فرمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دست جریان های راست که سروصداهای پوپولیستی شان می تواند بالاتر از صدای دیگران باشد، نیفتد.
نظر شما :