یک سال بعد از خروج امریکا از برجام
فشار همه جانبه اقتصادی همراه با تحریک نظامی هدف تیم ترامپ است
دیپلماسی ایرانی: یک سال از خروج ایالات متحده از برجام به دستور و امضای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا گذشت. برجامی که بعد از 12 سال کش مکش و مذاکرات جدی در سطوح مختلف و بعد از رایزنی ها و ابتکارات دیپلماتیک دستگاه سیاست خارجی ما توسط محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به امضا رسیده بود و امیدهای بسیاری را برانگیخته بود. برجام انتظارات ما را در سطح بین المللی و جهانی بالا برد. اما واقعیت این است که برجام، برجام بود؛ ما توقعاتمان را از آن بالا بردیم. شاید اگر توقعاتمان از برجام بالا نبود و آن را توافقی مثل توافق های دیگر می دیدیم با خروج یکجانبه ترامپ از آن راحت تر و آسان تر کنار می آمدیم.
به هر حال نمی توان این واقعیت را کتمان کرد که هیچ کس گمان نمی کرد دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا شود. حتی در درون امریکا، کارشناسان امریکایی و حتی پایگاه های بزرگ نظرسنجی که عموما قبل از انتخابات مورد استناد قرار می گیرند کمترین احتمال را برای پیروزی دونالد ترامپ پیش بینی می کردند. همه فکر می کردند فردی که حرف های رکیک می زند، از زدن اتهامات مختلف دروغ به رقبایش و هر آن کس که از او خوشش نمی آید، ابایی ندارد و به راحتی از روابط جنسی اش سخن می گوید، نمی تواند مورد اقبال رای دهندگان امریکایی باشد. به ویژه که در هر مقطعی پرونده ای غیراخلاقی از او افشا می شود. همه فکر می کردند که امریکایی ها نسبت به پرستیژ و احترام رئیس جمهورشان حساسیت دارند و برای همین به چهره ای مثل ترامپ رای نمی دهند. اما ترامپ در کمال ناباوری انتخاب شد. انتخاب او آن قدر عجیب بود که خود امریکایی ها از انتخابش شوکه شدند.
ترامپ از همان روز اول که انتخاب شد عزم خود را جزم کرد تا به هر آن چه وعده داده بود عمل کند. وی از همان روز اول و در جریان رقابت های انتخاباتی اش شعار خروج از برجام را سر می داد و وعده می داد رئیس جمهور شود "برجام را پاره می کند." اما کسی گمان نمی کرد که او از برجام که واقعیتی عینی بود و حمایت جامعه جهانی را پشت سر خود داشت به این سادگی خارج شود. اما ترامپ ثابت کرد نه تنها به توافق برجام پایبند نیست بلکه به هیچ توافقی که باب میلش نباشد حتی اگر امضای همه جهانیان را پشت سر خود داشته باشد، پایبند نمی ماند. او از توافق پاریس که مورد اجماع همه کشورهای جهان بود، خارج شد. معاهده نفتا را به چالش کشید و از آن خارج شد و کشورهای عضو را بر آن داشت آن چه او می خواهند را امضا کنند. از معاهده آسیا – پاسفیک خارج شد. توافق موشکهای هستهای میان برد با روسیه را فسخ کرد. و از پیمان جهانی سازمان ملل برای بهبود مهاجران و پناهندگان خارج شد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان او نسبت به باراک اوباما، رئیس جمهوری پیشین نفرت عجیبی دارد – برخی این نفرت را نژادی می دانند – برای همین از هر توافقی که او امضا کرده باشد، خارج می شود. تقریبا او از هر توافقی که اوباما امضا کرده باشد، خارج شده است.
برای همین نمی توان این خرده را به ایران گرفت که چرا پای برجام ایستاده است یا ایران آن را نقض نمی کند، چرا که برجام توافقی جهانی بوده که یکی از طرف های آن به صورت یکجانبه از آن خارج شده و این ارتباطی به ایران ندارد. ترامپ ثابت کرده که به هیچ چیز پایبند نیست و همان طور که گفته شد نه فقط به برجام بلکه به معاهده های جهانی دیگر پایبند نبوده است. او کسی است که فعلا منافع خود را در جهت تامین همه جانبه منافع اسرائیل قرار داده و در همین راستا حتی درصدد لغو معاهده های قدیمی مثل توافق اسلو میان فلسطین و اسرائیل بر آمده و قصد دارد با اعلام معامله قرن که جارد کوشنر، دامادش معمار آن است، بر آتش بحران های خاورمیانه بدمد. حتی خروجش از برجام نیز از جهتی دیگر در دفاع چشم و گوش بسته از منافع اسرائیل قابل تفسیر است.
در این شکی نیست که برجام یک واقعیت است که نمی توان آن را منکر شد. برجام یک توافق بین المللی است که امضای کشورهای بزرگ جهانی را پای خود دارد و در سازمان ملل و شورای امنیت به تصویب رسیده و از حمایت بین المللی برخوردار است. برجام بر اساس یک سری واقعیت های محیطی و جهانی به دست آمده است. ما وارث یک فعل و انفعالاتی در جهان پیرامونمان بودیم که برجام در بستر آن و در پی یک سری تحولات ژئواستراتژیک در منطقه به دست آمده است. تغییر خاستگاه جهانی ما بعد از برجام از دستاوردها و نتایج برجام بوده است. شاید این تغییر خاستگاه یکی از دلایلی دشمنی امریکای ترامپ با ما باشد.
در این یک سالی که ترامپ از برجام خارج شده، کاری نبوده است که او و تیمش علیه ایران انجام نداده باشند. از اعمال تحریم های سخت و ظالمانه گرفته تا فشار بر دولت ها و شرکت های مختلف برای قطع همکاری با ایران تا تلاش برای تشکیل منظومه ای ضد ایرانی با دمیدن بر توهم ایران هراسی.
در حال حاضر آن چه دولت تندروی ترامپ دنبال می کند، عصبانی کردن ایران و تحریک آن به انجام یک کار متهورانه است، از خروج از برجام گرفته تا آغاز درگیری در خیلج فارس. جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا تا کنون حداقل یک بار به بهانه های واهی به سراغ کنگره رفته تا مجوز جنگ علیه ایران را بگیرد. روشن است که بعد از فشارهای همه جانبه علیه ایران طرف امریکایی دنبال بهانه ای برای عصبانی کردن ایران می گردد. به هوش باشیم که فریب این بازی را نخوریم و تن به تله های خطرناک آن ندهیم. برای امریکا ویران کردن امری عادی است، کاری که در عراق و افغانستان کرد، اما این به درایت و و تدبیر ما بستگی دارد که وارد بازی خطرناک امریکا نشویم.
نظر شما :