در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای

افزایش تحریم ها علیه ایران، شرایط را مطابق اهداف کاخ سفید پیش نخواهد برد

۱۵ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۸۲۵۵۰ اخبار اصلی پرونده هسته ای
امیرعلی ابوالفتح در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک تنش تهران - واشنگتن در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام تصریح کرد: مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران یک هدف غایی برای امریکا است که رسیدن به آن در کوتاه مدت عملا غیر ممکن است. لذا در هفته های منتهی به اولین سالگرد خروج ترامپ از برجام و حتی در صورت عدم تمدید تحریم‌های ایران، آن گونه که اخیرا برخی از مقامات آمریکایی مانند برایان هوک مطرح کرده اند، مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران کماکان روی واقعیت به خود نخواهد گرفت.
افزایش تحریم ها علیه ایران، شرایط را مطابق اهداف کاخ سفید پیش نخواهد برد

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – 8 می سال گذشته میلادی مطابق با ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده طی فرمانی رسما خروج آمریکا را از توافق هسته ای موسوم به برجام اعلام کرد و پیرو این اقدام در همان روز دستور بازگشت تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران در دو مرحله صادر کرد. با نزدیک شدن به اولین سالگرد این تصمیم جنجالی واشنگتن، کاخ سفید از برنامه های جدی به منظور افزایش تحریم‌های خود علیه ایران در یک ماه آینده (اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام) خبر داده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک تنش تهران - واشنگتن در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام، گفت و گویی را با امیر علی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:

در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای برایان هوک اخیرا در مواضعی از برنامه های جدی کاخ سفید برای افزایش فشارها بر ایران و عدم تمدید معافیت های تحریمی سخن گفت؛ از نگاه شما و با توجه به شرایط کنونی در بستر تنش تهران - واشنگتن آیا این سخنان مسئول گروه ویژه اقدام ایران، آن هم یک ماه مانده به اولین سالگرد خروج آمریکا از توافق هسته ای، نشان از برنامه های کاخ سفید برای افزایش فشارها بر تهران است و یا این که تمام این مواضع را باید یک نمایش سیاسی و بلوف دیپلماتیک تلقی کرد؟ 

در یک شرایط واقع بینانه فارغ از نگاه خوشبینانه و یا بدبینانه و بدون جانبداری هر دو بُعد قضیه می تواند تا اندازه ای امکان تحقق داشته باشد؛ یعنی به همان اندازه که مواضع و سخنان کاخ سفید و برایان هوک می تواند یک بلوف سیاسی برای ارتقاء واشنگتن باشد، از آن سو نیز می‌تواند نشان از برنامه های جدی آتی وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا مبنی بر فشارهای جدی تر بر ایران در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای طی یک ماه آینده داشته باشد. 

پیرو نکات شما کدام وجه بر دیگری می چربد؛ بلوف سیاسی برای کسب پرستیژ جهانی و یا فشارهای های بیشتر و عدم تمدید معافیت ها؟

علیرغم تمام بحث‌های کارشناسی که در طول ماه‌های بعد از خروج ترامپ از برجام تا به امروز در خصوص تحریم‌های وزارت خزانه داری ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است باید اذعان داشت که تمام ابعاد و وجوه اقتصادی و تولیدی کشور درگیر تحریم‌ها نشده است. به عبارت دیگر شاید به واسطه فشارهای آمریکا بیشتر تجارت و معیشت جامعه صدماتی دیده باشد، اما باید گفت که کل اقتصاد ایران زیر تحریم های آمریکا قرار نگرفته است؛ در این راستا بخشی از خدمات، مراودات و یا مناسبات تجاری جهانی ایران با همسایگان و دیگر کشورهای دنیا در طول دو دروه تحریم از اردیبهشت ماه سال گذشته تا ورود به اولین سالگرد خروج واشنگتن از برجام به صورت مستقین درگیر تحریم ها شده است، ولی در خصوص تامین کالا و دارو و بخشی از مناسبات تجاری کشور هنوز تحریم جدی اتفاق نیفتاده است. لذا می‌توان انتظار داشت در این فاصله وزارت خزانه داری لیست جدیدی از تحریم های مضاعف را بر ایران اعمال کند. به هر حال باید این نکته را هم گفت که ایالات متحده آمریکا و به خصوص شخص دونالد ترامپ یک هدف گذاری را در اقدامات، سیاست ها و برنامه‌های خود راجع به پرونده تهران مطرح کرده است مبنی بر این که جمهوری اسلامی ایران باید تغییر رفتار جدی را متناسب با سیاست‌های واشنگتن از خود نشان دهد که از حوزه پرونده هسته ای تا صنایع دفاعی و موشکی، حقوق بشر و دیپلماسی و نفوذ منطقه‌ای ایران را شامل می‌شود. از این رو تا حصول این نتیجه کاخ سفید هر آن چه که در توان خود داشته باشند برای افزایش فشار بر تهران اعمال می کند. 

نکته بسیار مهمی که در اینجا وجود دارد مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران است. اگر چه در طول یک سال گذشته منتهی به اولین سالگرد خروج ترامپ از برجام، مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران یک شعار سیاسی توخالی تعبیر شد و تا به امروز هم رتگ و بویی از واقعیت به خود نگرفته است، اما امکان دارد در آستانه ورود به دومین سالگرد این اتفاق، ایالات متحده آمریکا برنامه جدی برای به صفر رساندن صادرات فروش نفت ایران در سایه عدم تمدید تحریم‌های خود را داشته باشد؟

همان گونه که در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی به آن اشاره داشته ام و بسیاری از کارشناسان امر نیز بر آن تأکید داشته اند مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران یک هدف غایی برای امریکا است که رسیدن به آن در کوتاه مدت عملا غیر ممکن است. لذا در هفته ها و روزهای منتهی به اولین سالگرد خروج ترامپ از برجام و حتی در صورت عدم تمدید تحریم‌های ایران، مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران کماکان روی واقعیت به خود نخواهد گرفت. در این راستا با آغاز تحریم های ثانویه از ۴ نوامبر سال گذشته میلادی (مصادف با ۱۳ آبان ۱۳۹۷) تا به امروز علیرغم فروش فشارها و تحریم های ایالات متحده آمریکا بر صنایع نفتی کشور در خصوص کاهش فروش نفت ایران طبق آمارهای البته غیر رسمی، ایران نزدیک به 1 تا 1 میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت صادر می کند. پس نمی‌توان ظرف چند ماه این رقم را به صفر رساند. پس سخنان برایان هوک بیشتر از آن که این معنی را در ذهن شکلی دهد، حکایت از برنامه ریزی دقیق و مدونی از جانب واشنگتن برای حصول این نتیجه در یک سال آینده دارد. نکته دیگری که باید این راستا به آن اشاره داشت برنامه‌ریزی کاخ سفید برای دیگر ابعاد صنعتی و تولیدی کشور است. یعنی همان گونه که تلاش های جدی برای به صفر رساندن فروش نفت ایران وجود دارد، به موازاتش برنامه هایی هم برای تحت الشعاع قراردادن تولید و صنعت ایران طی دو سال منتهی به انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مطرح است.

با این تفاسیر و در سایه اقتضائات کنونی، تغییر رفتاری در تهران می‌تواند دیده شود؟

ببینید اعمال فشارهای بیشتر بر صنایع مختلف و فروش نفت ایران از جانب وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا یک مسئله است و رسیدن به هدف غایی یعنی تغییر رفتار از جانب تهران در سایه این تحریم ها مسئله دیگری است. همان گونه که اشاره داشتم اکنون صنعت نفت، خودروسازی، آلومینیوم، فولاد فلزات گرانبها، بیمه، کشتیرانی و غیره درگیر و مشمول تحریم های مستقیم ایالات متحده آمریکا امکان هستند و یقینا در سالگرد خروج ترامپ از برجام لیست بلند بالایی از اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادها نیز به تحریم های ایالات متحده آمریکا افزوده خواهد شد، اما یقیناً و لزوماً این مسئله به تغییر رفتار در ایران نخواهد انجامید. حتی امکان دارد که نتیجه عکس بدهد و شرایط برای پررنگ شدن تنش ها میان تهران و واشنگتن شکل گیرد که با توجه به شرایط کنونی، این مسئله بیشتر نزدیک به واقعیت است.

پس تا سوم نوامبر سال ۲۰۲۰ میلادی (زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا) برگ برنده ای به نام جمهوری اسلامی ایران در دست ترامپ نخواهد بود؟ 

به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. دونالد ترامپ و کاخ سفید که برنامه های جدی برای تحقق هدف نهایی خود، یعنی همان بسته شدن پرونده جمهوری اسلامی ایران و استفاده از آن به عنوان یک برگ برنده در انتخابات ۲۰۲۰ دارند و در این رابطه از هیچ گونه تلاشی دریغ نمی کنند. اما اکنون خواست آمریکا با واقعیت های میدانی فاصله دارد. در این راستا  شما شاهد هستید در کشوری مانند ونزوئلا که در نزدیکی ایالات متحده آمریکا قرار دارد، از نظر تامین مایحتاج به شدت وابسته به خارج است و وضعیت معیشتی و اقتصادی آن بسیار وخیم تر از ایران است در سایه فشارها و تحریم های نابود کننده آمریکا در دو ماه اخیر منجر به فروپاشی دولت مادورو و موفقیت کاخ سفید نشده است. مشابه همین شکست برای پرونده کره شمالی هم مطرح است؛ یعنی برگ برنده های ترامپ تا کنون محقق نشده اند. لذا یقینا تا زمانی که نگاه تحقیر آمیز از بالا به پایین و مواضع تند ایالات متحده علیه ایران وجود داشته باشد، شرایط مطابق با خواست آمریکا پیش نخواهد رفت. 

اقتضائات سیاسی داخلی ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی چه تاثیری می‌تواند بر این برنامه های دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، آیا شرایط فعلی می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور و تسریع کننده عمل کند و یا تنش کنگره با کاخ سفید، نتیجه تحقیقات مولر و احتمال استیضاح رئیس دولت، ترمز برنامه های بولتون، ترامپ و پمپئو را می کشد؟ 

در راستای سوال مهم شما دو نکته وجود دارد؛ اول این که با بررسی شرایط و اقتضائات کنونی سیاسی داخلی ایالات متحده البته تا به امروز بستر برای تصویب قوانین جدید در مجلس نمایندگان به منظور افزایش تحریم‌ها و فشارها علیه تهران در سایه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد، اما با این وجود دونالد ترامپ در سایر قوانین فعلی که در زمان خود به تصویب رسانده و یا در دوره روسای جمهوری پیشین وجود داشته است، دست بسیار بازی برای افزایش تحریم‌های مد نظرش علیه جمهوری اسلامی ایران دارد، به گونه ای که می‌تواند در سایر پرونده‌هایی مانند تلاش تهران برای تولید سلاح‌های کشتار جمعی، هسته ای و یا صنایع موشکی و نیز کمک به تروریسم و نفوذ منطقه ای هر کدام از ابعاد اقتصادی و تولیدی کشور، حتی صنعت آب و برق ایران را نیز تحریم کند.
نکته مهم دیگر به ابعاد و اقتضائات داخلی دولت دونالد ترامپ در خصوص افزایش تحریم ها، به خصوص به صفر رساندن فروش نفت ایران باز می گردد. در این راستا اکنون به نظر می رسد که کابینه ترامپ دچار یک اختلاف نظر جدی است. برخی از افرادی که شما به آنها اشاره داشتید مانند جان بولتون و مایک پمپئو به شدت خواستار آنند که در کوتاه مدت و طی چند ماه آینده فروش نفت ایران به صفر برسد. اما بخشی از دولت آمریکا مانند وزارت دفاع، وزارت خزانه داری و نیز وزارت انرژی بر این نکته تأکید دارند که به صفر رساندن فروش نفت ایران باعث جهش جهانی قیمت در حامل‌های انرژی خواهد شد که این مسئله صدمات جدی به برنامه‌های اقتصادی دولت ترامپ خواهد زد. لذا اینت طیف معتقد است برای پیشگیری از این مسئله باید یک برنامه گام به گام و تدریجی را برای به صفر رساندن فروش نفت ایران و افزایش فشارها صورت داد.

از نگاه شما کدام یک از این دو به طیف دولت می تواند نظر خود را به کرسی بنشاند؟

تا به امروز و در بستر و واقعیت هایی که بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام شکل گرفته است و ما در آستانه اولین سالگرد آن قرار داریم به نظر می‌رسد که رئیس جمهور آمریکا در نهایت جانب تندروهایی مانند جان بولتون و مایک پمپئو را بگیرد. لذا در پاسخ به سوال پیشین شما باید به این نکته تاکید کنم که مسائلی مانند تنش دونالد ترامپ با کنگره و دموکرات ها، نتیجه تحقیقات بازرسی مولر و به تبع آن احتمال بسیار کمرنگ استیضاح دونالد ترامپ تاثیری بر برنامه های کاخ سفید در خصوص افزایش فشارها و تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت و تا پایان زمامداری ترامپ، کاخ سفید کماکان دست بسیار بازی برای افزایش فشار و تحریم‌ها علیه تهران خواهد داشت.

کلید واژه ها: امیر علی ابوالفتح اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام تحریم ایران


( ۶ )

نظر شما :