در آستانه اولین سالگرد خروج ترامپ از برجام
خروج از توافق هسته ای در شرایط کنونی صلاح نیست
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام به نظر می رسد که مشکلات و چالش های معیشتی واقتصادی ناشی از اعمال تحریمهای کاخ سفید، دایره قدرت عمل تهران را محدود کرده باشد. با در نظر گرفتن این مسئله یک سوال مهم در ذهن پیش شکل می گیرد که آیا ایالات متحده آمریکا به دنبال تحقق همین امر اقدام به خروج از توافق هسته ای در 18 اردیبهشت ماه 1397 کرد؟ به موازاتش آیا واشنگتن توانسته است در یک سال گذشته به اهداف خود در خصوص خروج از برجام دست پیدا کند؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این سوالات، گفت و گوی را با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام، کاخ سفید در یک سال گذشته با اعمال مجدد تحریمهای خود در دو مرحله سعی داشت به تغییر رفتار ایران متناسب با اهداف خود دست بزند، آیا در این مدت واشنگتن موفق شده است به این هدف خود دست پیدا کند؟
در یک کلام می توان گفت خیر. اما این سوال مهم شما باید به صورت دقیق تری بررسی شود و آن را باید در دو ساحت دید؛ اولین بُعد به مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از تحریمها و فشارهای ایالات متحده آمریکا باز می گردد. در این رابطه به نظر من ایالات متحده و شخص دونالد ترامپ توانسته است فشارهای خود را بر ایران به شدت افزایش دهد و چالش های جدی را برای کشور ایجاد کند که متاسفانه اکنون تمام جامعه به صورت مستقیم آن را لمس می کنند. اما در خصوص ابعاد بین المللی و نیز مناسبات دیپلماتیک و سیاسی، ذیل افزایش فشار بر تهران برای تغییر رفتارش باید گفت که مطلقاً ایالات متحده آمریکا نتوانسته است به اهداف خود دست پیدا کند. به عبارت دیگر دونالد ترامپ سعی داشت با خروج از برجام و اعمال تحریمهای مجدد تهران را وادار کند که پای میز مذاکره بنشیند و برجام دیگری متناسب با اهداف کاخ سفید را، نه تنها در خصوص پرونده هسته ای که در خصوص نفوذ منطقه ای ایران و توان موشکی و حتی لغو حق غنی سازی ایران شکل دهد که تاکنون موفق به این مهم نشده است.
از آن سو با خروج ترامپ از برجام در ۱۸ اردیبهشت سال گذشته این کشور از نظر حقوقی و نیز از نظر اعتبار دیپلماتیک در نزد کشورهای جهان به شدت زیر سوال رفته که به موازات خروج و یا لغو یک جانبه بسیاری از معاهدات و توافق نامه ها با دیگر کشورها حیثیت کاخ سفید را به شدت خدشه دار کرده است. لذا در کل میتوان گفت که آمریکا نتوانسته است به اهداف خود دست پیدا کند و آن موفقیتی را که در قبال خروج از برجام در نظر داشت کسب کند.
با توجه به این نکات در آستانه اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام، کاخ سفید میتواند با عملیاتی کردن مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران و عدم تمدید معافیت های هشت کشور موفقیتهای خود را در حوزه دیپلماتیک و سیاسی متناسب با آن چه شما تغییر رفتار تهران عنوان کردید، دست یابد؟
من بعید میدانم که مسئله صفر شدن فروش نفت ایران محقق شود. هم چنان که من در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم عملا مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران نمی تواند تحقق پیدا کند، چرا که اقتضائات بازار جهانی نفت و نیز شدت نیاز برخی از مشتریان عمده ایران سبب شده است تا کنون این هدف آمریکا محقق نشود. در همان تحریم های آبان ماه سال گذشته آمریکا بسیار تلاش داشت تا مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران را عملیاتی کند، اما به واسطه همین شرایط نتوانست آن را به واقعیت بدل و معافیت ۸ کشور را صادر کرد.
آیا امسال نیز این مسئله عملیاتی نخواهد شد؟
نکته مهم به تفاوت و تناقض اقدامات دونالد ترامپ با اهداف او باز می گردد. شاید کاخ سفید دوست داشته باشد به صفر رساندن فروش نفت ایران را محقق کند، اما عملا تصمیمات کاخ سفید التهابات جدی را در بازار جهانی نفت ایجاد میکند که به شدت نیاز بازار را به نفت ایران بیشتر میکند. مهمترین این اقدامات به تهدید ایران و نیز تحریم های ونزوئلا باز میگردد. پس امسال هم با این دست اقدامات نمی توان به صفر رساندن فروش نفت را جدی دانست، اگر چه امکان دارد میزان فروش نفت ایران کاهش پیدا کند.
در کنار این مسائل متاسفانه در چند هفته اخیر شاهد وقوع سیل گسترده در اکثر استانهای کشور بودیم و مسئله خسارتهای ناشی از آن به بار مضاعفی برای دولت در شرایط تحریمی بدل شده است. به نظر شما این شرایط می تواند سیاست های مدنظر دونالد ترامپ را بیش از پیش در باره ایران محقق کند؟
طبیعی است که در شرایط کنونی وقتی دولت با مشکلات جدی کسری بودجه و نیز فشارهای روز افزون ایالات متحده آمریکا روبه رو باشد، مسئله تامین خسارت ناشی از سیل هم دایره فشارها را افزایش خواهد داد. متاسفانه باید گفت که اکنون دایره مانور دولت به شدت کاهش پیدا کرده است و نمی توان با آزادی عمل گذشته نسبت به تامین خسارت ها اقدام کرد. لذا متاسفانه خسارت های ناشی از سیل هم در راستای فشارهای ایالات متحده آمریکا بار مضاعفی بر تهران ایجاد کرده است. اما با وجود تمام این نکات منفی باز بر این باورم که پتانسیل و توانایی کشور بیش از این مشکلات است و می توان با مدیریت دقیق از این شرایط سخت گذر کرد. اکنون خسارت های ناشی از سیل که رقمی نزدیک به نزدیک به ۳۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده می شود به یک چالش جدی برای دولت بدل شده است.
استفاده از صندوق توسعه ملی می تواند راهکار مناسبی برای گذر به شرایط باشد؟
من بر این باورم که دولت حتی المقدور نباید از اعتبارات صندوق استفاده کند چرا که تبعات تورمی تزریق این میزان از نقدینگی را نباید فراموش کرد و می تواند بار معیشتی مردم را سنگین تر کند. اگر چه مقام معظم رهبری برای استفاده از اعتبارات این صندوق نظر مثبت خود را اعلام کردهاند، اما دولت باید تا جای ممکن باید با استفاده از پتانسیل های نهادهای داخلی و نیز جمع آوری کمک ها و نقدینگی عمومی این خسارت ها را تا حدودی جبران کند. اما از ان سو در یک شرایط واقع بینانه باید انتظار داشت که سینرژی تمام این مسائل بار چالش های معیشتی و اقتصادی کشور را افزایش دهد.
آیا این افزایش فشارها، آن هم در سال انتخابات می تواند آستانه تحمل اجتماعی مردم را به نقطه ای برساند که به یک حرکت اعتراضی دست بزنند البته در اینجا منظور از حرکت اعتراضی حتی می تواند یک نافرمانی مدنی مانند عدم مشارکت سیاسی در انتخابات تلقی شود؟
اگرچه مشکلات کشور بسیار زیاد است و در سال پیش رو نیز احتمال دارد دایره آن افزایش پیدا کند، اما به هر حال مردم هم در یک نگاه واقع بینانه می بینند که مشکلات اصلی را باید در رفتارها و اقدامات ایالات متحده آمریکا دید. حتی آن چیزی که در دی ماه سال ۹۶ روی داد که به اعتراض برخی از مردم در شهرها و استان های کشور انجامید نمی تواند اکنون محقق شود. به هر تقدیر اقتضائات 98 با 96 بسیار متفاوت شده است. اکنون جامعه به این درک رسیده است که کشور در یک نقطه حساس قرار دارد و نباید با برخی رفتارها و اقدامات بار مشکلات را افزایش داد. البته در این میان نباید برخی ناکارآمدی ها، کم کاری ها و عدم مدیریت مسئولین را در افزایش مشکلات نادیده گرفت. لذا برای تعدیل این فشارها حداقل از طرف مسئولین باید برنامه ها به صورت جدی تر و دقیق تر مورد پیگیری قرار گیرد.
در چند هفته گذشته تهران نیز رسماً شرکت متقابل با اینستکس را به راه انداخت و به موازات آقای ظریف نیز در روز افتتاح سایت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه اعلام کرد اروپا فرصت چندانی برای انجام اقدامات حمایتی از ایران طبق تعهدات خود ندارد. آیا با این ضرب الاجل در سال پیش رو امکان دارد که اروپا تعهدات خود را به صورت جدی تر پیگیری کند و یا می توان نسبت به خروج از برجام، ذیل مواضع وزیر امور خارجه اقدام کرد؟
از همان روز خروج دونالد ترامپ از برجام اروپایی ها اعلام کرده بودند که به واسطه شدت وابستگی و نفوذ بالای اقتصادی و تجاری ایالات متحده آمریکا بر مناسبات قاره سبز، اتحادیه اروپا چندان توان جدی عملیاتی برای تقابل با تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران را ندارد، اما در عین حال مواضع سیاسی و دیپلماتیک قاطعی را برای مخالفت با برنامههای دونالد ترامپ اعلام داشتند. به هر حال نباید واقعیت های کنونی را در نظر نگرفت. میزان وابستگی و نفوذ اقتصادی ایالت بر شرکتها و بانکهای اروپایی به قدری جدی است که عملاً قدرت عمل را از این بازیگران گرفته است. یعنی این شرکت ها و کمپانی ها به گونه ای در اقتصاد آمریکا ادغام شده اند که نمیتوان به حمایت جدی از آنان چشم دوخت؛ اگرچه راهکار کشورهای اروپایی و ایران برای پیگیری مناسبات تجاری فی مابین، نه از طریق شرکتها و بانکهای بزرگ، بلکه با به کار گیری شرکتها و بانکهای متوسط و کوچکی باز می گردد که هیچ گونه ارتباطی با آمریکا نداشته باشند. از این رو باید در یک پروسه گام به گام و با دقت عمل نسبت به هر گونه اقدامی عمل کرد. در سایه این نکات مواضع آقای ظریف به معنای تعیین ضرب الاجل برای اروپا نیست، بلکه به این معناست که ایران نمی تواند خود را معطل اروپا کند و به موازات پیگیری مناسبات خود با اروپایی ها، شرایط را برای گسترش روابط تجاری با دیگر کشورها، به خصوص همسایگانش ادامه خواهد داد. به هر حال دولت کنونی در ایالات متحده آمریکا به دنبال افزایش فشار و تحریم های خود بر جمهوری اسلامی ایران است و ما با یک دولت به شدت غیر مسئول و مهاجم روبه روییم که هیچ گونه احترامی برای تعهدات خود و مناسبات حقوقی جهانی قائل نیست. لذا به هیچ وجه منطقی و عاقلانه نیست که در مقابل چنین بازیگر غیر مسئولی منفعلانه عمل کنیم. از آن سو چون متاسفانه سقف مناسبات ما با کشورهای اروپایی هم چندان جدی نیست عملا کندی کار در مناسبات اروپایی را باعث شده است.
پس به نظر شما ماندن در برجام چه سودی دارد. آیا بهتر نیست که از توافق هسته ای خارج شویم؟
ببینید مسئله خروج از برجام چیزی نیست که بتوان آن را یک شبه و آنی عملیاتی کرد. توافق هسته ای ذیل دو سال مذاکرات جدی، پیچیده و فشرده به گونه ای تنظیم شده است که نمیتوان به راحتی از زیر بار مسئولیت ها و تعهدات آن شانه خالی کرد. چون این توافقنامه پیوست قطعنامه شورای امنیت و سازمان ملل را با خود دارد. پس باید هرگونه اقدام ما دقیق و ظریف باشد و به همه عواقب و تبعات آن اندیشید. به عبارت دیگر اگر هر وقت تهران اقدام به خروج از توافق هسته ای کند باید قبل از آن هرگونه سناریویی بررسی شده و تمام ملاحظات جانبی در نظر گرفته شود. حتی باید با کشورهای مانند چین و روسیه به عنوان اعضای ثابت شورای امنیت سازمان ملل و نیز دو طرف در برجام مذاکرات جدی صورت گیرد. ما نباید به گونهای اقدام کنیم که حتی مسکو و پکن هم آنگونه که باید در حمایت از ما کار دستشان خالی باشد. لذا اکنون برجام حلقه اتصال اتحادیه اروپا، روسیه و چین را به عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا بریده است و می توان از این نگاه برجام را بسیار مفید دانست، اگرچه منافع و سود اقتصادی آن اکنون دیگر وجود ندارد. پس باید گفت که اکنون خروج از برجام صلاح نیست و تا آخرین لحظه باید پای این توافق هسته ای ماند.
نظر شما :