آیا انسجام داخلی در تقابل با تحریم وجود دارد؟!
افزایش مشکلات در سایه تداوم بن بست دیپلماتیک تهران – واشنگتن
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – بعد از اقدام کاخ سفید در خصوص عدم تمدید معافیت های 8 کشور برای خرید نفت از ایران اکنون ابهامات جدی در خصوص صنعت نفت کشور و نیز اثرات سوء آن بر اقتصاد و معیشت برای سال پیش رو شکل گرفته است. در کنار آن مسلئه تحریم بانکی و نیز تبعات سیل اخیر هم باز مضاعفی بر دوش دولت شده است. دیپلماسی ایرانی پیرامون این مسائل، گفت وگویی را با سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان و کارشناس مسائل بین الملل انجام داده است که در ادامه میخوانید:
با توجه به اقدام دوشنبه هفته جاری ایالات متحده آمریکا برای عدم تمدید معافیت های تحریمی ۸ کشور از خرید نفت ایران آیا می توان شاهد بود که صنعت نفت کشور به یک سکون و رکود جدی برسد؟ وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور را نظر به بن بست دیپلماتیک تهران - واشنگتن چگونه ارزیابی می کنید؟
همان گونه که می دانید فروش نفت یکی از مهمترین منابع تامین بودجه کشور است. لذا کوچکترین چالش برای این تامین بودجه از این منبع میتواند مشکلات متعددی را برای اقتصاد کشور شکل دهد. با توجه به این نکته اکنون بودجه سال ۱۳۹۸ بر مبنای فروش یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه با قیمت حدود ۵۵ دلار بسته شده است، پس کوچکترین خللی در فروش و کسری در این آمار و ارقام میتواند بار مضاعفی بر اقتصاد باشد. اکنون یقینا تحریم های جدید آمریکا که دوشنبه هفته جاری اعلام شد یک تهدید جدی برای اقتصاد کشور است. به هر حال در این یک سال گذشته نمی توان شاهد این تبعات و آثار زیان بار تحریمی نبود. اما نکته اینجا است که در حال حاضر مسئله افزایش قیمت می تواند تا حدودی خلاء کاهش فروش را کم کند ولی با توجه به سیل اخیر و مشکلات تأمین خسارت های آن ما نیاز داریم که بیش از این نفت بفروشیم.
در سایه مسئله بن بست دیپلماتیک میان ایران و آمریکا که مطرح کردید یقینا شرایط و بستر را برای این افزایش فشارها بیشتر و بیشتر خواهد کرد. لذا من معتقدم باید برای تقابل با این شرایط به سمت نوعی از دور زدن تحریم ها و تقابل جدی تر با فشارهای امریکا پیش برویم، چون هنوز بستر برای تقابل با این تحریمها وجود دارد. فقط باید دید و نگاه نسبت به شرایط تغییر کند. ما باید بپذیریم در یک وضعیت اقتصادی جنگی قرار داریم و متناسب با آن عمل کنیم. یعنی چیزی شبیه به دوران هشت سال جنگ. اما نکته اینجاست که باید نوعی از اتحاد، انسجام، هماهنگی، برنامه ریزی و روحیه مقاومتی در مردم و مسئولین وجود داشته باشد که متاسفانه در این خصوص اما و اگرهای جدی وجود دارد، اگرچه در مسئله سیل اخیر شاهد همدلی و انسجام جدی مردم برای همراهی و حمایت از آسیب دیدگان سیل بودیم، ولی در مقام قیاس با دوران دفاع مقدس به نظر میرسد آن گونه که باید اتحاد و انسجام میان مردم و مسئولین وجود ندارد، چرا که آن اعتماد لازم نسبت به مسئولین در میان افکار عمومی وجود ندارد و این مسئله یک خلاء جدی را ایجاد می کند.
علیرغم تمام مواضع کشورها و به خصوص مشتریان عمده نفتی مبنی بر مخالفت با عدم تمدید معافیت تحریمی وضعیت فروش نفت ما به کجا خواهد رسید؟
ببینید نکته مهم اینجاست که با وجود تحریم کشور می تواند فروش و صادرات نفت خود را از منابع رسمی و غیر رسمی داشته باشد. پس اساساً مسئله فروش نفت ایران در سایه تحریم ها به صفر نخواهد رسید. یعنی می توانیم دوباره برای دور زدن تحریم ها از منابع دیگر فروش و صادرات خود را داشته باشیم. اما در خصوص سوال شما باید گفت که ما تا کنون با همراهی و مواضع مثبت این کشورها و مشتریان عمده نفتی روبهرو بوده ایم؛ اما باید دید که در آینده این کشورها متناسب با افزایش تحریم ها از خود چه واکنشی را نشان خواهند داد؟ آیا در تقابل با تحریم ها حاضر به خرید نفت از ایران خواهند بود یا تمام این مواضع در حد شعار باقی حواهد ماند؟ لذا اکنون نمیتوان به صورت قطعی در این خصوص نظری را عنوان کرد.
آیا فروش از مجرای غیررسمی تهدید بازگشت فساد را به وجود نمیآورد؟
بگذارید شفاف و صریح بگویم که هم اکنون هم در مجاری رسمی و غیررسمی فروش نفت هم فسادهایی وجود دارد. اگرچه وزارت نفت به دنبال تقابل جدی با آن است، اما به دلیل تعدد و تکثر منابع فروش و نیز وجود عوامل و واسطه های بسیار این تقابل با فساد را با مشکل مواجه کرده و این چالشی است که دامن صنعت نفت کشور را گرفته است. شما در طول این سال ها شاهد پروندههای فساد در صنعت پتروشیمی و نفت بوده اید و باز هم خواهید بود. پس فساد چیزی نیست که اکنون باید از آن نگران بود. یعنی ما در حال حاضر فساد در صنعت نفت وجود دارد، ولی با این تفاسیر مسئله فروش از منابع و مجاری غیررسمی یکی از اهرمهایی است که باید از آن استفاده کرد، اما میتوان با نظارت دقیق آسیب ها و تبعات سوء آن را به حداقل کاهش داد.
اما چالش تحریم های پولی و بانکی چه اثراتی را برای صنعت نفت در پی خواهد داشت؟
در حال حاضر کشور در سایه معاملات خود با ارزهایی نظیر روپیه، لیر، یوان، دینار و دیگر ارزها کار خود را پیش می برد. مضافا این که تهاتر نفتی و کالایی هم با برخی از این کشورها وجود دارد. در کنار آن هم احتمال دارد که بانک مرکزی بتواند شرایط را برای گسترش مناسبات بانکی دوجانبه با برخی از کشورها فراهم کند. پس با توجه به این میزان از فضای تنفسی میتوان باز نسبت به بازگشت سرمایه حاصل از فروش نفت به داخل کشور و یا خرید کالاها و نیازها از طریق شبکه بانکی با این کشورها امیدوار بود. اما به هر حال همان گونه که تحریم چالش جدی برای صنعت نفت داشته است، مسئله تحریم بانکی نیز میتواند مشکلات بسیار جدی در کنار تحریمهای نفتی شکل دهد، کما این که تا کنون هم این مشکلات وجود دارد. لذا باید در این خصوص بانک مرکزی کارهای جدی تری را صورت دهد.
در این شرایط برخی هم معتقدند که می توان به سمت اقتصاد بدون نفت و کاهش وابستگی به فروش طلای سیاه پیش رفت. به نظر شما در این وضعیت رشد منفی اقتصادی، بستر برای گام برداشتن در چنین مسیری وجود دارد؟
به نظر من اگر برخی از نهادهای فرادولتی و کانونهای اثرگذار سایه سنگین خود را از روی دولت بردارند و اجازه بدهند که شرایط به صورت طبیعی پیش رود یقیناً این مسئله در دستور کار خواهد بود. اما متأسفانه به دلیل همان درآمدهای دلالی گسترده که در صنعت نفت به واسطه برخی از مدیران شکل گرفته است و کماکان هم ادامه دارد ما باید شاهد باشیم که سایه سنگین صنعت نفت و فروش آن بر بودجه کماکان تداوم داشته باشد. لذا اگر چه در طول این چهار دهه به صورت تدریجی وابستگی ما به فروش نفت کاهش پیدا کرده، اما به آن نقطه مطلوب نرسیده است و باید نسبت به این هدف برنامه ریزی دقیق تری داشته باشیم. با این وصف و در این شرایط تحریمی گام برداشتن در چنین مسیری عملا امکان تحقق ندارد؛ اگر هم داشته باشد با سختی های بسیار زیادی مواجه است.
نظر شما :