رئیس جمهوری بوسنی و هرزگوین؛ رهبری که به دنبال فروپاشی کشورش است؟

۰۹ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۶:۲۳ کد : ۱۹۸۱۴۳۱ سرخط اخبار

کمتر رهبری در جهان کشور خود را کشوری با «دولت غیرممکن» می‌خواند. در میان چنین رهبرانی نیز کمتر کسی پیدا می‌شود که فعالانه برای نابودی کشورش تلاش کند و تقریبا هیچ رهبری را نیز نمی‌توان در سراسر جهان یافت که یک توافق صلح ۱۰ ساله را به خطر بیندازد تا به این هدف برسد.

به گزارش یورونیوز، هیچ رهبری چنین کاری نمی‌کند غیر از میلوراد دودیک، رئیس جمهور جدید بوسنی و هرزگوین. شخصی که زمانی از سوی مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا «هوایی تازه» برای بوسنی و هرزگوین توصیف شده بود.


در آن زمان خانم آلبرایت مانند بسیاری امیدوار بود که میلوراد دودیک به نماد فردی مبرّا از جنایتهای جنگی در کشور جنگ زده بوسنی تبدیل شود و با این چهره، اداره این کشور را برعهده بگیرد. اما دو دهه بعد از چنین توصیفی، چهره‌ای که از آقای دودیک دیده می‌شود یک ملی‌گرای افراطی است که صلح شکننده در کشورش را تهدید می‌کند.

رئیس جمهوری متفاوت با همتایانش
میلوراد دودیک، دوره ریاست جمهوری خود را بر کشور بوسنی و هرزگوین در نوامبر ۲۰۱۸ میلادی آغاز کرد و تنها یک روز پس از آغاز فعالیت در این سمت اعلام کرد: «من یک صرب هستم. بوسنی تنها محل کار من است.»

او یک صرب ملی‌گراست و بارها بطور علنی خواستار جدا شدن کشورش از بوسنی و تشکیل کشور مستقل جمهوری صربستان شده است. او رئیس جمهور بوسنی است اما اعلام کرده که قصد ندارد از پاسپورت بوسنیایی خود برای سفرهایش استفاده کند.

موفقیت آقای دودیک و رسیدن او به این مقام در کشور چندقومیتی بوسنی و هرزگوین نیز نتیجه بیان چنین سخنان تحریک‌آمیزی است.

داستان میلوراد دودیک در اروپای شرقی تا حدودی یک داستان آشناست؛ پیش از او نیز سیاستمداران بسیاری موضع خود را تغییر داده، ندای جدایی‌طلبی سر داده و به سمت روسیه به عنوان یک متحد قوی رو کرده‌اند.

اما در بوسنی پذیرش چنین چیزی آسان نیست؛ نه برای مردمی که در این کشور زندگی می‌کنند و نه برای آمریکا که دستاورد قابل توجهی را در حوزه سیاست خارجی در جریان جنگ بوسنی به دست آورده است.

میلوراد دودیک تا سال ۲۰۱۳ میلادی از رادوان کاراجیچ، رهبر پیشین صربهای بوسنی که در دیوان بین‌المللی دادگستری در موضوع پرونده نسل کشی شهر سربرنیتسا گناهکار شناخته شد، دفاع می‌کرد. او حتی در سال ۲۰۱۶ میلادی شخصا در مراسم افتتاحیه یک خوابگاه دانشجویی جدید در شهر پاله که به افتخار کاراجیچ نامگذاری شده بود، شرکت کرد و از تابلویی که نام کاراجیچ روی آن حک شده بود، پرده برداشت.

رئیس جمهور جدید بوسنی و هرزگوین تنها در داخل کشورش تنش آفرین نیست؛ او از عضویت بوسنی و هرزگوین در اتحادیه اروپا حمایت می‌کند اما همزمان مخالف عضویت کشورش در پیمان ناتو است. اگرچه این رفتار او در مقابل ناتو، شگفتی کسی را برنیانگیخته است زیرا غرب میلوراد دودیک را چهره‌ای طرفدار روسیه می‌داند.

میلوراد دودیک در ماه مارس از ورود تیم موتورسواران طرفدار کرملین به بوسنی مشهور به «گرگهای شب» استقبال کرد و در ماه اکتبر نیز از «جمهوری صربسکا» خواست تا ضمیمه شدن کریمه به خاک روسیه را به رسمیت بشناسد. اکنون روابط او با مسکو بیش از هر زمانی آشکار شده است؛ او تنها یک هفته پس از آنکه پرچم «جمهوری صربسکا» را مقابل دفترش در سارایوو نصب کرد به سنت پترزبورگ رفت تا برای تقویت روابط تجاری «جمهوری صربسکا» با روسیه گفتگو کند.


kremlin
بوسنی و هرزگوین نوین؛ میراث پیمان دیتون
میلوراد دودیک برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری در بوسنی و هرزگوین، پیمان دیتون را هدف گرفت یعنی یکی از مهمترین معاهده‌های صلحی که در قرن بیستم امضا شد.

این پیمان در سال ۱۹۹۵ میلادی در پایگاه هوایی آمریکا امضا شد تا به یکی از بدترین جنگهای اروپا که بیشترین تلفات را پس از جنگ جهانی دوم در این قاره برجای گذاشته بود (بیش از ۱۰۰ هزار کشته) پایان دهد. بنابراین جای شگفتی نیست که تهدید این پیمان از سوی دودیک باعث تحریم او از سوی آمریکا شود.

پیمان دیتون در حالی امضا شد که تمام طرفین آن ناراضی و شاکی بودند با این وجود این صلح شکننده را حفظ کردند. آنها پس از امضای این پیمان، بوسنی نوین را بر اساس قانون اساسی که ضمیمه این سند بود، تشکیل دادند.

بر اساس قانون اساسی جدید، بوسنی به دو بخش تقریبا مساویِ مبتنی بر قومیت تبدیل شد: یک بخش این سرزمین «فدراسیون بوسنی و هرزگوین» نام گرفت که خانه بوسنیایی‌ها و کروات‌های عمدتا مسلمان شد و در بخش دیگر آن «جمهوری صربسکا» نام گرفت که شهروندان صرب‌تبار این سرزمین را در خود جای می‌داد.

هر کدام از این دو بخش رئیس جمهور و نخست‌وزیر خود و استقلالی گسترده دارند و یک دولت مرکزی تحت عنوان «شورای سه نفره ریاست جمهوری» نیز در سارایوو، پایتخت این کشور فدرالی دایر است و درنهایت رئیس جمهوری ملی که از مسیر این شورا تعیین می‌شود، بر هر دو بخش حکومت می‌کند.

هیچ مرز مشخص و بسته‌ای میان این دو بخش وجود ندارد با این وجود مردم قومیتهای مختلف، جدای از یکدیگر و در میان اعضای قوم خود زندگی می‌کنند.

لازم به ذکر است که «جمهوری صربسکا» را نباید با جمهوری صربستان که کشوری مستقل در همسایگی کشور بوسنی و هرزگوین و به پایتختی بلگراد است اشتباه گرفت؛ اگرچه مردم صربستان و شهروندان صرب‌تبار بوسنی و هرزگوین ویژگی‌های مشترک قومی، زبانی و مذهبی بسیاری دارند.


بخش های قرمز رنگ: سرزمین‌های جمهوری صربسکا
رویای دودیک: جدایی از بوسنی و هرزگوین

میلوراد دودیک قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین برای مدت هشت سال رئیس‌جمهور بخش صرب نشین این کشور بود که منطقه وسیعی در شمال و شرق این کشور را دربر می‌گیرد.

به نظر می‌رسد که او رویای بزرگی در سر دارد و مانند بسیاری دیگر از بوسنیایی‌های صرب‌تبار، «جمهوری صربسکا» را یک دولت در انتظار می‌بیند؛ دولتی که پیمان دیتون مانع از شکل گیری کامل و مستقل آن شده و جدا شدن آن را از بوسنی و هرزگوین به تعویق انداخته است.

شهروندان بوسنی و هرزگوین در ماه اکتبر در انتخابات سراسری این کشور شرکت کردند تا سه عضو اصلی شورای ریاست جمهوری کشورشان را انتخاب کنند. هرکدام از این سه عضو یکی از سه قوم اصلی این کشور را نمایندگی می‌کرد و ریاست این شورا نیز بصورت چرخشی از میان یکی از این سه نفر انتخاب می‌شد. پس از برگزاری این انتخابات میلوراد دودیک به عنوان رئیس این شورا انتخاب شد و تا هشت ماه نیز این مقام را در اختیار دارد. دوره ریاست هشت ماهه او از همان ابتدا با جنجال آغاز شد؛ جنجالی برخاسته از رفتار و سخنان تحریک‌آمیز او.

میلوراد دودیک هنگام آغاز به کارش در این مقام، پرچم «جمهوری صربسکا» را با خود به سارایوو آورد و آن را مقابل ساختمان محل کار جدیدش نصب کرد.

این کار خشم دیگر اقوام بوسنی را برانگیخت و به این ترتیب سیاستمدارانی از جامعه بوسنی‌های مسلمان و کرواتها خواستار برچیده شدن این پرچم شدند. در مقابل میلوراد دودیک نه تنها بر این کارش پافشاری کرد بلکه حتی اعلام کرد که اگر این پرچم در مقابل ساختمان برافراشته نباشد او حاضر به برگزاری جلسات ریاست جمهوری نخواهد بود.

او علاوه بر این کار، دست به اقداماتی قانونی برای افزایش قدرت خود و «جمهوری صربسکا» زد. به عنوان مثال در کنار نیروهای پلیس و نظامیان این کشور، سرویس اطلاعاتی خود را نیز تشکیل داد.

چگونه میلوراد دودیک به این نقطه رسید؟
میلوراد دودیک اولین بار در سال ۱۹۹۸ میلادی قدرت را در بخش صرب تبار بوسنی به دست گرفت یعنی زمانی که به عنوان نخست‌وزیر این بخش انتخاب شد.

او در آن زمان شعار مخالفت با جنایتکاران جنگی سر می‌داد و در سالهای پس از جنگ موفق شد با این شعار و همچنین پیشنهاد همکاری با دادگاه‌های جنایات جنگ بوسنی و حتی تحویل جنایتکاران جنگی، چهره‌ای متفاوت و مطلوب از «جمهوری صربسکا» نشان دهد. در این دوران بود که مادلین آلبرایت او را یک «هوای تازه» برای بوسنی و هرزگوین خواند.

اما به‌تدریج موضع او تغییر کرد. او بعدها آشکارا اعلام کرد که هنگامیکه فردی میانه‌رو بود، هیچکس از او حمایت نمی‌کرد. به همین دلیل او تغییر موضع داد تا بتواند رای به دست آورد.

او در یکی از سخنرانی‌هایش صریحا گفت که «شما باید برای کسب رای از ایده‌های قومی و ملی‌گرایانه استفاده کنید.» آنچه می‌گفت واقعیت داشت زیرا پس از این تغییر موضع، او در تمام انتخابات این سرزمین برنده شد.

رسیدن میلوراد دودیک به جایگاه ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین، حاصل یک کار سیستماتیک بود. علاوه بر حمایتهای گسترده رسانه‌ای در درون بوسنی و هرزگوین، میلیون‌ها دلار نیز صرف تحکیم موقعیت او شد.

حزبش دو تن از دستیاران پیشین دونالد ترامپ را به عنوان لابی‌گر استخدام کرد و دولت «جمهوری صربسکا» نیز دهها میلیون دلار صرف لابی‌ در ایالات متحده آمریکا کرد.

تبلیغات گسترده بر این موضوع تاکید داشت که دودیک می‌تواند با کنار گذاشتن واسطه‌های بین‌المللیِ مستقر در بوسنی، بطور مستقیم با واشنگتن وارد مذاکره شود و حتی برای لغو تحریم‌های آمریکا اقدام کند.

نگرانی از آینده
منتقدان سیاسی میلوراد دودیک از این موضوع نگرانند که تبلیغات گسترده‌ای که آقای دودیک در پایتخت درباره ایجاد یک «جمهوری صربسکای مستقل» به راه انداخته است، باعث افراطی شدن بیشتر صربها و آغاز دوباره تنش‌ها در این کشور چند پاره شود.

بویژه آنکه حاصل هشت سال فعالیت میلوراد دودیک به عنوان رئیس جمهور بخش صرب‌تبار بوسنی و هرزگوین، بوجود آمدن سرزمینی با مردم افراطی بوده است. با جوانانی که هرگز سارایوو را ندیده‌اند و به جای این شهر، بنجالوکا (Banja Luka) در شمال بوسنی و هرزگوین را پایتخت کشور خود می‌دانند.

منتقدان از این مساله نگرانند که میلوراد دودیک با اقداماتی همچون قومی‌نگری در تمام سطوح دولت، باعث تحریک ناگهانی عموم و افزایش ناآرامی‌ها در این کشور شود و لفاظی‌های سیاسی‌اش بر آن بخش از مباحث غیرقابل حلِ به جا مانده از جنگ بوسنی تاثیر منفی بگذارد.

آنها با توجه به تجربه تلخ جنگهای داخلی بوسنی، این خطر بزرگ را از هم اکنون بخوبی احساس می‌کنند. خطری که به نظر می‌رسد غرب هنوز به اهمیت آن پی نبرده است.

کلید واژه ها: بوسنی هرزگوین


( ۲ )

نظر شما :