سیاست های تحریمی معیوب آمریکا علیه تهران
ایران با شوروی متفاوت است، ترامپ با ریگان
دانیل بلومبرگ
دیپلماسی ایرانی: تصمیم دولت ترامپ برای اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران، بر اساس درکی اشتباه از سیاست های ایران و یک استراتژی مبهم، اتخاذ شده است که این استراتژی با رویای براندازی نظام در ایران، محقق نخواهد شد. به جای اینکه دولت کاری کرده باشد که ایران در ماه های پیش رو تسلیم خواسته هایش شود، با آشوبی در منطقه و جهان روبه رو خواهد شد که آمریکا، جمهوری اسلامی و گروهی از کشورها که برای حفظ برجام تلاش می کنند، در این گیر و دار نقش اصلی را بر عهده بگیرند. در حالیکه این اقدامات رقابتی در حال وقوع است، ایران به تلاش هایش برای تعیین نقشه ژئواستراتژیک منطقه، به گونه ای که از منافع اساسی اش حفاظت شود، ادامه خواهد داد. هر چه ایرادات استراتژی آمریکا آشکارتر می شود، توانایی آمریکا و دوستان منطقه ای اش در تغییر این نقشه کمتر می شود.
بازی کاخ سفید
اگر مقاله اخیر مایک پومپئو، وزیر امور خارجه، در فارین افرز، را ملاک قرار دهیم، کاخ سفید فکر می کند که با اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران، برخی از این نتایج حاصل می شود: ایران مجبور می شود بر سر توافق هسته ای و بر اساس شرایط آمریکا، دوباره پای میز مذاکرات بنشیند؛ تهران و متحدان منطقه ای اش مجبور می شوند از فعالیت هایشان در منطقه بکاهند و یا به آنها پایان دهند و یا اینکه بگذارند تحریم ها باعث فروپاشی اقتصاد شود، تا عزم و اراده مردم ایران برای مقابله با نظام و یا سرنگونی آن بیشتر شود.
این استراتژی بر پایه تحریم ها، ریشه در یک تفکر اصلی دارد: اینکه سیستم سیاسی جمهوری اسلامی مانند سیستم اتحاد جماهیر شوروی است و بنابراین می توان آن را به همان شیوه شوروی از پا در آورد.
مشکل این تشبیه دو چیز است. اول اینکه، ترامپ، پرزیدنت ریگان نیست. ریگان به جز هدف گرفتن تمامیت شوروی و سیاست تنش زدایی اش، با مقامات روسیه به گونه ای وارد تعامل شد که به روند تغییر سیاست های داخلی این کشور سرعت بخشید. در مقابل، ترامپ در کل با دیپلماسی مخالف است و به جای آن رویکردی را به کار گرفته که راه را بر تعاملات سیاسی بسته است.
دوم اینکه، جمهوری اسلامی بسیار متفاوت از جماهیر شوروی است. از این جهت که نظامش هیچگاه حول محور یک ایدئولوژی بزرگ و یا یک حزب حاکم نچرخیده است. در عوض، فضا برای رقابت بین دیدگاه ها و نهادهای سیاسی وجود داشته است. اصلاح طلبان ایران مانند رقبای تندرویشان در سپاه و نظام به منابع نظامی دسترسی ندارند. بنابراین، آنها سعی می کنند با رقابت در انتخابات، سخن گفتن از تغییرات و حمایت از سیاست تعامل با غرب به امید انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی، اهدافشان را پیش ببرند. در واقع، پرزیدنت حسن روحانی و همراهان اصلاح طلبش، برای نهایی شدن برجام سخت تلاش کردند تا نه تنها سرمایه های خارجی را جذب کنند بلکه به تدریج سیستم سیاسی را دوباره احیا کنند که تحت فشار و کنترل سیاسی تندروها بوده است.
ایران و اروپا منتظر هستند تا وقت دست به کار شدن برسد
سه عامل اصلی برای کم کردن تاثیرات تحریم های آمریکا علیه ایران نقش دارند. اول اینکه مقامات ارشد ایران باید بر سر یک استراتژی واحد با هم متحد شوند و اختلافات حزبی شان را کنار بگذارند. گام اول را پرزیدنت روحانی با کاستن از انتقادهایش علیه تندروها برداشته است. دومین عامل این است که ایران از تمام راه ها برای ادامه فروش نفتش به هر تعداد خریداری که امکانش هست، استفاده کند. با این وجود، در نهایت، این کشورهای اروپای غربی هستند که باید مکانیسمی اتخاذ کنند تا به خریداران نفت اجازه دور زدن تحریم ها را بدهد.
سومین عامل استراتژی مقابله با تحریم ها، ادامه پایبندی ایران به برجام است. تهران می داند که نقض این توافق می تواند موجب حمایت اروپا، روسیه و چین از تحریم های آمریکا شود. اما مقامات ایران اشاره کرده اند که به این شرط در توافق خواهند ماند که فروش نفتشان را داشته باشند و کمپانی های خارجی سرمایه هایشان را از ایران خارج نکنند. از آن طرف اتحادیه اروپا هم با این چالش روبهرو است که اعتماد تهران را به دست آورد و هم عواقب رفتارهای اشتباهش را به آن گوشزد کند. تندروهای وابسته به سپاه و سرویس های اطلاعاتی توانایی و انگیزه انجام عملیات هایی را دارند که می تواند کار را برای اروپا به منظور همراهی با ایران، اگر نگوییم غیر ممکن، دشوار کند. ایران می تواند با شکیبایی به خواسته هایش برسد.
در ماه های پیش رو، بازیگران اصلی منتظر خواهند ماند تا وقت دست به کار شدن برسد. تهران باید از این خبر مطمئن شود که اروپا برنامه ایجاد ساز و کاری برای دور زدن تحریم ها را سرعت بخشیده است. واشنگتن هم هشت کشور را به طور موقت از تحریم ها مستثنی کرده است به این امید که با دادن این مجال، آنها از تلاش های اروپا برای دور زدن تحریم ها حمایت نخواهند کرد.
ایران این طوفان تحریم ها را با حمایت ساختار سیاسی اش که اختلاف های داخلی را کنار گذاشته و اولویتش بقای نظام شده است، تحمل خواهد کرد.
این خبر خوبی برای دوستان خاورمیانه کاخ سفید نیست. آنها از قتل جمال خاشقجی ضربه خورده اند. اما نگرانی اصلی اسرائیل، عربستان، امارات، بحرین و مصر این است که ایران از ضعف سیاست آمریکا به نفع خودش استفاده کرده است. گفت وگوهای صلح آستانه که تحت حمایت روسیه است، واشنگتن را از گفت وگوهای منطقه ای در مورد آینده سوریه کنار گذاشته است. 9 اکتبر، چین، هند، روسیه و افغانستان برای شرکت در "گفت وگوی امنیت منطقه ای" به تهران آمدند که نشان دهنده اراده ایران برای ایجاد سیاستی با رویکرد شرق است تا آمریکا را کنار بزند.
منبع: لوبلاگ / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :