رجزخوانی را کنار بگذاریم و به مردم امید دهیم

اوضاع داخلی ایران، پاشنه آشیل مبارزه با آمریکا

۰۵ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۷۸۰۶۳ نگاه ایرانی خاورمیانه
حجت الله جودکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: برای غرب و در رأس آن آمریکا مطلوب این است که بر مرده ریگ کشور ما، کشورهای کوچکی شکل بگیرد که هر کدام منافع ملی متفاوت از دیگری داشته باشد و برای حفظ خود دائما مسلح شود تا بتواند به حیات خود ادامه دهد، در چنین صورتی این کشورهای کوچک برای رسیدن به مقصود راحت تر تن به وابستگی به بیگانه می دهند. جناح های داخلی هم این نکته را دریافته اند، اما طمع پیروزی بر رقیب داخلی، چشم آنان را کور کرده و لذا قدرت تصمیم گیری به موقع و منطقی را از ایشان سلب کرده است.

حجت الله جودکی، کارشناس برجسته تاریخ و مسائل بین الملل

دیپلماسی ایرانی: در اینکه ایران و آمریکا مخالف یکدیگر هستند، اشتراک نظر وجود دارد. چه بگوییم هدف آمریکا تغییر نظام در ایران است و یا هدفش تغییر سیاست های نظام در ایران است. این دو خیلی فرقی با هم نمی کنند و نتیجه هر دو هدف احتمال یکی است، به هر حال آنان ما را با بحران جدی مواجه خواهند کرد.  

برای غرب و در رأس آن آمریکا مطلوب این است که بر مرده ریگ کشور ما، کشورهای کوچکی شکل بگیرد که هر کدام منافع ملی متفاوت از دیگری داشته باشد و برای حفظ خود دائما مسلح شود تا بتواند به حیات خود ادامه دهد، در چنین صورتی این کشورهای کوچک برای رسیدن به مقصود راحت تر تن به وابستگی به بیگانه می دهند. جناح های داخلی هم این نکته را دریافته اند، اما طمع پیروزی بر رقیب داخلی، چشم آنان را کور کرده و لذا قدرت تصمیم گیری به موقع و منطقی را از ایشان سلب کرده است.

در هیچ کجای عالم این نکته ثابت نشده که راه حل منطقی بحران زدایی و یا مبارزه با دشمن، رجز خوانی است. رجز خوانی توهم را افزایش داده و انسان را از واقع گرایی دور می کند. سخنان اخیر وزیر امور خارجه آمریکا در جمع ایرانیان آن کشور نکات قابل تاملی دارد که باید به آنها توجه شود. وی با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی و فسادهای ناشی از آن تاکید کرد که در ایران باندهای مافیایی وجود دارند و نه دولت. این اصلی ترین نکته ای بود که وی تلاش کرد از آن استفاده بهینه کند.

تقریبا هر دو جناح در ایران به صورت کم و بیش خواستار مبارزه با فسادهای سیاسی و اقتصادی هستند، ولی بین قول و فعل آنها فاصله وجود دارد و همین نکته باعث شده که مفسدان اقتصادی و مردم به ناکارآمدی این مبارزه یقین حاصل کنند. آنان هر روز شاهد افزایش قیمت ها و افشای حجم بزرگی از این فسادها هستند که به دلایل مختلف در جامعه مطرح می شوند.

به نظر می رسد سیاستمداران حاکم بر کشور تصور می کنند که می توانند دشمن را غافلگیر کنند و به همین دلیل سیاست های اتخاذ شده آنان تناسبی با اوضاع و احوال نابسامان موجود ندارد. شاید به همین دلیل است که حاضر نیستند موجودیت بحران در کشور را بپذیرند، به روزمرگی افتاده و تصمیمات عجولانه و مقطعی می گیرند و دست به عمل جراحی برای نجات این مریض نمی زنند!

سخنان ضد ایرانی پمپئو توپ را به زمین ما انداخته است، یا واقعا آنچه او می گوید واقعیت ندارد و ما باید با آمار و دلیل و برهان نادرستی آن را اثبات کنیم و یا اینکه واقعیت دارد – بی اعتنا به میزان کم و زیاد های آن – در آن صورت باید تصمیم جدی بگیریم و برای جلب اعتماد مردم هم که شده، مفسدان را از مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی کشور دور کنیم، اموال غارت شده را به خزانه برگردانیم، رانت خواری را به حداقل ممکن برسانیم، رجز خوانی را کنار بگذرایم، از شعارهای تحریک آمیز خودداری کنیم، دوستان منطقه ای خود را افزایش دهیم، با اقدامات سازنده روحیه مردم را بالا ببریم و آنان را به ادامه زندگی و مبارزه امیدوار کنیم.

ما باید به این نکته واقف باشیم که زمانه همواره بر طبق مراد ما پیش نخواهد رفت. بیاییم به این ضرب المثل بیشتر دقت کنیم که فرصت های خوب همچون ابر بهار زود گذر هستند. به هر تقدیر اگر هر کاری در وقت خودش و توسط دلسوزان و متخصصان واقعی انجام پذیرد، نتایج قابل قبول در پی خواهد داشت. حدود 400 روز از تصمیم تک نفره درباره سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد گذشت، این تصمیم با مخالفت مردم کشورمان مواجه شد و سرانجام 400 روز طول کشید تا شورای تشخیص مصلحت نظام به این نکته واقف شد که این تصمیم نابجا بوده است. شکی نیست که نظام ما هزینه زیادی بابت این تصمیم اشتباه پرداخت کرده است. باید از این حوادث عبرت بگیریم، زیرا مدتها طول خواهد کشید تا بتوانیم به جهانیان ثابت کنیم که اقلیت های دینی در کشور ما از آزادی برخوردارند.

این نکته مورد قبول همگان است که یدالله مع الجماعه، لذا باید منافع جمع را بر منافع افراد ترجیح دهیم، به امامان جمعه و جماعت بگوییم سخنان آنها می تواند هزینه های نظام را افزایش داده و وحدت و انسجام داخلی را خدشه دار کند، کم حرف بزنیم و روش امام علی (ع) را نصب العین قرار دهیم: خیر کلام ما قلّ و دلّ.

به جناح های داخلی یادآوری کنیم هر کس در عمل خدمت بیشتری به مردم بکند، پیروز میدان سیاست خواهد شد. بددهنی را کنار بگذاریم و با کوچکترین خطایی آبروی افراد را نریزیم و در عوض غارتگران واقعی را به مردم معرفی کنیم. نقد سیاستمداران موجب اصلاح جامعه می شود و اگر آنان نقد نشوند، ممکن است بپندارند همچنان در حال خدمت هستند و به روش خود ادامه داده، خود و جامعه را متضرر کنند. ماجرای سپنتا نیکنام درس خوبی برای مردم و نظام بود. مردم دریافتند اگر بطور پیگیر در صحنه باشند، حرف درست خود را به کرسی می نشانند و نظام هم عبرت می گیرد که دست به اقدامات نادرست و شتابزده نزند تا از مردم فاصله نگیرد.

با توجه به آنچه بیان شد به نظر می رسد پاشنه آشیل ما در مبارزه با آمریکا وضعیت داخلی کشورمان است. هرچه روش های خود را در داخل بهبود بخشیم، عوامل نابسامانی و فساد را بزداییم، دست به اصلاحات بزنیم، دشمن را ناکام خواهیم کرد و او قادر نخواهد بود داخل را علیه نظام بشوراند. برای این منظور نیاز به شفاف سازی داریم.

در یک طبقه بندی ابتدائی، شیشه را به دو دسته مات و شفاف یا ساده تقسیم می کنند. از شیشه مات و یا شفاف جهت جدا سازی استفاده می شود. با این وجود شیشه مات مانع رویت دو قسمت جدا شده می شود و شیشه شفاف علاوه بر جدا سازی شرایطی به وجود می آورد که هر دو بخش دیده شوند. در روابط اجتماعی با استفاده از این خاصیت شیشه، اصطلاح شفافیت ساخته شده است که معمولا همه اقشار جامعه به نوعی آن را به کار می برند. به کمک شیشه شفاف اکنون آکواریوم و حتی کندوی عسل شیشه ای ساخته شده که انسان به کمک آن قادر است تحولات و اقدامات موجودات داخل آنها را ببیند.

در فرهنگ غرب شفافیت در روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امری پذیرفته شده و جزئی از فرایند دموکراسی به حساب می آید. آنچه امروز در کشور ما تحت عنوان پیوستن و یا نپیوستن به کنوانسیون FATF  مطرح است در واقع همان شفاف سازی روابط پولی است که غربی ها به وسیله آن می خواهند مانع گسترش پول شویی ناشی از پول سرقتی، قاچاق و... شوند.

مسئله عدم شفافیت با پنهان کاری و نگرش امنیتی در کشور ما مرتبط است. مخالفان آن می پندارند در صورت شفافیت، دشمن به روابط درونی ما پی برده و از آن سوء استفاده می کند. درست مانند اطلاعات محرمانه و جنگی که باید از دید دشمن پنهان بماند. این نگرش درستی است و باید آن را در گستره خودش به کار بست. یعنی همچنان اطلاعات جنگی و محرمانه نباید در اختیار دشمن قرار گیرد.

البته باید اذعان کرد که همه آنچه در جامعه ما از انظار پنهان می شود، اطلاعات جنگی نیست. نیروهای اطلاعاتی – امنیتی و هم گروه های مافیایی و جنایتکار کارهای خود را مخفیانه و پنهانی انجام می دهند. آنچه باید در جامعه شفاف شود، نور افکندن به تاریکخانه این گروه هاست که دست به فساد می زنند و اژدهای هفت سر می سازنند. امروز اقتصاد کشور ما قربانی این باندهای مافیایی شده و آنان با استفاده از پنهان کاری توانسته اند به فسادهای سازمان یافته خویش ادامه داده تا جایی که آنقدر قدرتمند شده اند که قادر هستند اقتصاد کشور را زمین گیر کنند.

آقای خاوری و دوستانش با استفاده از عدم شفافیت توانستند موفق شوند. جریان ثامن الحجج با همین شیوه توانست این همه فساد اقتصادی کند. با استفاده از همین روش باندهای مافیایی توانستند با ورود ماشین های خارجی و گران قیمت به راحتی سیستم کشور را ناکارآمد کنند. قاچاق کالا با استفاده از عدم شفافیت صورت می گیرد. یعنی ملت قادر نیستند روابط خطرناک گروه های مافیایی آن طرف شیشه را ببینند و لذا نمی توانند با آن مقابله کنند. آنچه باید در کشور ما شفاف شود، این گونه اطلاعات است، این شفافیت به نفع سازمان اطلاعاتی کشور است تا چنانچه در مبارزه با گروه های مافیایی صادق و پیگیر باشد، با استفاده از نظارت مردمی این کار را با سهولت انجام دهد.

یکی از عوامل شفافیت سازی، گردش آزاد این گونه اطلاعات است، مطبوعات و فضای مجازی نیز در این زمینه می توانند یار مردم و دولت باشند. این روش می تواند زمینه های شکل گیری جرم را از بین ببرد و به قول معروف، سارقان قبل از دزدیدن مناره باید به فکر چاهی برای پنهان کردن آن باشند!

نتیجه شفافیت کاهش فساد موجود و بازگشت اعتماد است. آنانی که می پندارند بدون شفافیت می توان دوباره توجه و اعتماد ملت را جلب کرد، آب در هاون می کوبند. عدم شفافیت به معنای اتکای دوباره به باندهای مافیایی است که در زمان پرزیدنت احمدی نژاد یک بار تحریم ها را دور زدند و نتیجه اش باند بابک زنجانی شد. یکی از دلایل این همه پرونده های انباشته در قوه قضاییه مسئله عدم شفافیت است، بویژه که این باندها آن قدر مار خورده اند که اکنون افعی گشته اند تا جایی که ظاهرا همه کارهای خود را با مجوز قانونی انجام می دهند. همین گروه مافیایی برای رد گم کردن تلاش می کرد مسئله قاچاق را در کولبری و کولبران خلاصه کند و افکار عمومی را متوجه آن سمت کند تا خودش در امان بماند و البته برای مدتی هم موفق شد، اینکه افکار عمومی اکنون خواستار شفافیت و مبارزه با ایشان شده، ناشی از عملکرد خود آنهاست که قانون شکنی کرده و سنت های خداوند را نادیده گرفته اند. از این سنت ها گریزی نیست. باید بار دیگر این آیه را سرمشق قرار دهیم که "خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر آن که خودشان سرنوشتشان را تغییر دهند". بیاییم با شفافیت جلوی سوء استفاده دشمن از آنچه در سر می پروراند را بگیریم.

کلید واژه ها: ایران و امریکا حجت الله جودکی اوضاع داخلی ایران


( ۷ )

نظر شما :

حسین ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ | ۰۸:۲۹
تحلیلتان عالی بود انشاالله مسئولان مملکت به راه راست برگردند و برای رضای خدا و خدمت به مردم تلاش واقعی، عالمانه و صادقانه انجام دهند
ugd ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ | ۰۲:۳۸
چه کسی میخواد این شفافیتها را ایجاد کنه خود خلافکارها مگر در داخل سیستم دولتی ما درست و درستی هم وجود داره که بخواد شفافیت ایجاد کنه