مسکو منجی تهران نیست
«برخی اشتباه های محاسباتی از سوی ایران انجام شده است و بیش از اندازه روی مسکو حساب کردیم. در دوران اخیر شاید بتوان گفت اوج اشتباهات محاسباتی ما، تکیه بیش از اندازه بر مسکو در مسائل خاورمیانه بود و بدترین نمود آن را می شد در واگذاری پایگاه هوایی برای استفاده جنگنده های روسی دید.»
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «شرایط روسیه در نظام بین المللی در حال تغییر است. ظرفیت های مسکو برای اقدام در فضای جهانی طی سال های اخیر نسبت به گذشته تا حد زیادی افزایش پیدا کرده و دخالت بیشتری در مسائل کلان دنیای امروز پیدا کرده است. روس ها در حال حاضر ظرفیت این را دارند که اقداماتی را که علاقه مند هستند و در راستای منافع ملی خود می دانند چه در سطح کلان و چه در سطح مسائل جزیی تر اجرایی کنند اما اقدام مسکو، کاملا به منافع این کشور بستگی دارد. پشتیبانی از ایران، در مسائلی مانند برجام یا همکاری با ایران در سوریه، جزو موضوعاتی است که روس ها در قالب منافع ملی به آن نگاه می کنند. نگاه تهران به مسکو، برای همکاری در زمینه های مختلف، از جمله در مورد سوریه یا در مورد برنامه هسته ای، در کلیت خود غلط نیست اما اگر مقام های ایران، مسکو را به عنوان منجی در نظر بگیرند، قطعا در درستی آن تردید وجود دارد. سوابق روابط تهران و مسکو کاملا نشان می دهد که حمایت تمام قد مسکو از ایران بسیار بعید است. به هر حال مسکو چالش ها، مطامع و آرمان های متفاوتی نسبت به تهران دارد. این تفاوت اولویت ها در صحنه بین المللی کاملا طبیعی است و نمی توان گفت که روس ها کار خطایی انجام می دهند یا به ایران خیانت کرده اند. در واقع اگر آسیبی از عملکرد غیر قابل پیش بینی مسکو در حمایت از تهران به ما وارد شود، بیش از آن که مسئولیت خطای آن بر عهده دولتی باشد که منافع خود را دنبال می کند، مسئولیت آن بر عهده ما خواهد بود که ممکن است بدون دوراندیشی و زیاده از حد بر یک قدرت خارجی تکیه کرده باشیم.
مسکو استراتژی خود را در روابط بین المللی دارد و گاهی ممکن است در برابر منافع ما موضع متزلزلی اتخاذ کند، تا با ارزیابی منافعی که در همکاری با ایران داشته یا همکاری با طرف مقابل ایران، یکی را انتخاب خواهد کرد. روسیه بر خلاف ایران در نظام امروز بین المللی، نسبت به گذشته محدودیت های بسیار کمتری برای مانور دارد. شاید در گذشته مسائلی مانند رابطه با تل آویو یا رقابت با آمریکا، باعث ایجاد محدودیت در توان حرکت های روسیه می شد اما این چالش ها کنار رفته اند و مسکو فارغ البال تر از گذشته برای تنظیم روابطش با دنیا عمل می کند. در چنین شرایطی خیلی طبیعی است که به جای تکیه بر روابط با تهران، منافع خود را ارزیابی کند و نمی توان انتظار داشت که به خاطر رابطه بهتر با تهران، از منافع بیشتر در رابطه با کشورهایی مانند عربستان، اسراییل و حتی امریکا بگذرد.
امروز ایران در پرونده های مختلفی رویاروی رقبا و دشمنانش قرار گرفته است و در هر یک از این پرونده ها روسیه به نوعی نقش بازی می کند. در سوریه، ایران و روسیه هر چند در برابر گروه های مسلح تندرو و برای حمایت از دولت مرکزی دمشق با هم همکاری می کنند اما در برابر اسراییل قرار گرفته که از یک سو روابط خوبی با مسکو دارد و از سوی دیگر دشمن ایران در منطقه محسوب می شود. در بازار جهانی نفت، بازگشت تحریم های ایران می تواند فرصت تازه ای برای روسیه برای همکاری با عربستان ایجاد کند که با کاهش تولید نفت خام ایران، جایگاه ایران را در بازار نفت بگیرند. نمی توان روی روسیه به این معنا حساب باز کرد که منافع خود را در رابطه با ریاض، تل آویو و واشنگتن، تنها به خاطر تهران زیر پا بگذارد. بحث فروش نفت و افزایش تولید در برابر کاهش تولید ایران، برای روسیه که بخش عمده درآمد ارزی خود را در حوزه انرژی به دست می آورد، قطعا فرصت افزایش تولید، غیر قابل چشم پوشی است. در بحث سوریه هم مسکو اساسا خود را میزبان اصلی و ایران را مهمان می داند. مسکو با توجه به سوابق بسیار طولانی روابط به سوریه، اگر نگوییم دمشق را مستعمره خود می داند دست کم سوریه را هم پیمان خود تلقی می کند. شرایط روابط مسکو با ریاض و تل آویو نسبت به گذشته تغییرات عمده ای داشته و انتظار می رود روابط با واشنگتن هم در طول ریاست جمهوری دونالد ترامپ، تغییرات چشمگیری پیدا کند.
در چنین شرایطی، تهران قطعا نباید سیاست خارجی خودش را متکی به مسکو تنظیم کند. باید بنا را بر این بگذاریم که از ظرفیت هر کشوری در جامعه بین الملل برای منافع ملی خودمان استفاده کنیم و به عنوان مهره های شطرنج روابط خود را با کشورهای مختلف جهان تنظیم کنیم، در چنین شرایطی، روسیه نیز یکی از مهره های شطرنج سیاست خارجی، هم ارز دیگر کشورهای جهان خواهد بود. اما اگر تصور کنیم که می توانیم روی حمایت تمام قد روسیه حساب کنیم و در برابر اروپا، آمریکا یا حتی در معادلات منطقه ای، روسیه را همواره در کنار خودمان بدانیم، آنگاه (به گمان نویسنده) دچار اشتباه محاسباتی شده ایم. روسیه منافع خاص خودش را دارد و با چالش های ویژه ای مواجه است که بسیار با منافع و چالش های ایران متفاوت است.
تاکنون من تصور می کنم که ایران سیاست خارجی متوازنی را در پیش گرفته، هر چند در مقاطعی بیش از حد روی ظرفیت های روسیه و دوستی این کشور با ایران حساب باز کردیم. در دولت های نهم و دهم و در شرایطی که فشار بسیار سنگین بین المللی روی ایران بود، برخی اشتباه های محاسباتی از سوی ایران انجام شده است و بیش از اندازه روی مسکو حساب کردیم. در دوران اخیر شاید بتوان گفت اوج اشتباهات محاسباتی ما، تکیه بیش از اندازه بر مسکو در مسائل خاورمیانه بود و بدترین نمود آن را می شد در واگذاری پایگاه هوایی برای استفاده جنگنده های روسی دید. در چنین موقعیت هایی شاهد برخی افراط ها از سوی دستگاه سیاستگذاری ایران بودیم. در بحث هسته ای هم طی دوران گذشته شاهد بودیم که هر قطعنامه ای علیه ایران به شورای امنیت رفت، با رای همه اعضای دایم از جمله روسیه و چین تصویب شد. هم روسیه و هم چین در خصوص مسائل خیلی پیش پا افتاده تر در مناطق تحت تسلط و نفوذ خودشان، قطعا اجازه صدور قطعنامه هایی بسیار ساده تر را هم نمی دادند، اما در برابر ایران به سادگی حق وتوی خود را تسلیم خواست قدرت های دیگر جهانی کردند. در شرایط کنونی امید من به عنوان یک ناظر و تحلیلگر روابط خارجی این است که دستگاه سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران، در تکیه به روسیه، افراط به خرج نداده باشد. بدون هیچ تردیدی جز با ظرفیت های داخلی و توانایی های درون زای کشورمان نمی توانیم در سیاست خارجی موفقیتی کسب کنیم و تکیه کامل به یک قدرت خارجی، قطعا به نفع ما و صلاح کشور ما نخواهد بود.»
نظر شما :