سریال هایی که رئیس جمهوری امریکا بازی می کند
سناریوی هالیوودی نجات جهان و بازیگری به نام ترامپ
دیپلماسی ایرانی: از تابستان دو سال پیش که کم کم دونالد ترامپ به عنوان یک شخصیت سیاسی جدی گرفته شد تا تابستان امسال که همه چارچوب های شناخته شده بین المللی را به چالش کشیده است، ناظران جهانی در چهار گوشه کره خاکی همچنان به دنبال کشف کردن منطق و پیرنگ شخصیت ترامپ و داستان ریاست جمهوری او هستند. اتفاقات این مدت به طور روزافزونی نشان داده است که تحلیل او به عنوان یک سیاستمدار یا حتی یک تاجر و فعال اقتصادی چندان قرین صحت نیست. چرخ و فلک سیاسی ایالات متحده طی یک سال و نیم گذشته نشان می دهد که شاید بیش از همه باید ترامپ را به عنوان یک چهره رسانه ای و یک شومن تلویزیونی ارزیابی و تحلیل کرد. از سال ۲۰۰۴ تا کنون ۱۵۰ قسمت از برنامه «کارآموز» ترامپ طی ۱۱ فصل از شبکه ان بی سی پخش شده است و شناخت جامعه آمریکا از او بیش از هر چیز مرتبط با همین برنامه است. در این برنامه پربیننده در هر قسمت ترامپ به عنوان یک کاسب افسانه ای طی مراحلی یک کارآموز برجسته را انتخاب و به او شغلی در دم و دستگاه خود و جایزه ای نقدی می دهد.
نکته اینجاست که به نظر می رسد ترامپ در حال تغییر دادن پرسونای رسانه ای خود از یک قهرمان ریالیتی شو به یک ابر قهرمان مارولی است. نیمه کاره رها کردن اجلاس جی هفت و پرواز یکسره به شرق آسیا برای دست دادن با «مرد موشکی» و غیر هسته ای کردن کره در چند ساعت، بیش از آن که شبیه ماموریت های سیاسی و دیپلماتیک باشد شبیه ماموریت های بی سر و تهی است که ابرقهرمانان مارول در جریان نجات هزار باره جهان از دست موجودات شرور انجام می دهند. برای تکمیل این قیاس، صحنه بالا رفتن ترامپ از پله های هواپیمای ریاست جمهوری پس از پایان نشست و مشت های گره کرده و لبخند رضایتش به نشان پیروزی، بی تردید یادآوری سکانس های پایانی یک دوجین از فیلمهای ابرقهرمانی هالیوودی است.
مذاکرات پرونده هسته ای ایران برای بیش از یک دهه به طول انجامید و دور آخر آن به تنهایی شامل دو سال مذاکره فشرده با حضور ده ها دیپلمات برجسته از هفت کشور جهان و با درج جزییاتی سرگیجه آور در متن قرارداد نهایی قطعنامه شورای امنیت و ضمایم آن بود. رییس جمهور جدید آمریکا به سادگی این قرارداد را دور می اندازد و همزمان پس از مبالغ متنابهی درشت گویی یک باره و در یک بازه زمانی یکی دو ماهه در اقدامی بی سابقه به شرق آسیا می رود و یک قرارداد مبهم چند خطی با رهبر کره شمالی امضا می کند. برای رییس جمهوری که به شدت علاقه دارد تا ادای ابرقهرمانان را در بیاورد حتما قراردادهایی از نوع آنچه با کره شمالی امضا شد بسیار مفید است.
همانطور که یک ضرب المثل مشهور می گوید: شیطان در جزییات است. راهکار ترامپ برای فرار از جهنم جزییات بسیار سودمند است. رویکرد تهاجمی، نمایش قدرت، اقدامات غیرقابل پیش بینی و در نهایت و به عنوان مهم ترین گام، مدیریت کردن بازنمایی این اقدامات. چندی پیش فرید زکریا، کارشناس برجسته روابط بین الملل با تحلیل عملکرد ترامپ به عنوان رییس جمهور و پیش از آن به عنوان یک فعال اقتصادی و رسانه ای به این نتیجه رسیده بود که هنر اصلی او وانمود کردن پیروزی است. به اعتقاد زکریا باوجود آنکه ترامپ مدعی است مهارت اعجاب انگیز و استعداد خارق العاده ای در مذاکره و بستن قرار داد دارد اما آنچه او در حقیقت به خوبی انجام می هد بازنمایی کردن مذاکرات ناشیانه و قراردادهای بد به شکل موفقیت و پیروزی است.
مهارت موج سازی و کنترل و جهت دهی افکار عمومی همان چیزی است که ترامپ را ناباورانه روی کرسی ریاست جمهوری آمریکا نشاند. با نزدیک بودن انتخابات میان دوره ای کنگره در پاییز که همه از آن به عنوان سنجه ای برای حمایت عمومی مردم آمریکا از ترامپ یاد می کنند حتما نمایش فتح رییس جمهور مستقر در واشنگتن باید روز به روز بیشتر به اوج خود نزدیک شود. مصاحبه مفصل استیو بنن، استراتژیست ارشد کمپین آقای ترامپ و مغز متفکر جنبش پوپولیسم راست آمریکابا شبکه سی ان ان به خوبی گویای اهمیت این رای گیری است. ارجاعات متعدد او به این انتخابات و اهمیت آن نشان دهنده تصمیم جدی کمپین ترامپ برای بهره بردن و در عین حال مهندسی کردن دقیق جنبشراست گرای اخیر در این کشور به نفع رییس جمهور است. به نظر می رسد برنامه تیم رییس جمهور، حفظ کردن ریتم، هیجان و تعلیق نمایش ریاست جمهوری ترامپ تا زمان انتخابات پیش روست و در این مسیر اتفاقاتی مانند آنچه در کانادا و سنگاپور اتفاق افتاد باز هم در راه خواهد بود.
نظر شما :