گروتسکی به نام نفت
تحریم های ایران و مساله فساد؛ تحلیلی بر فیلم سینمایی "Backstabbing for Beginners"
دیپلماسی ایرانی- عبدالرحمن فتح الهی: متن پیش رو تحلیلی است بر فیلم "Backstabbing for Beginners" که هم لایه های سینمایی اثر از حیث فرم مورد کنکاس قرار داده و هم در ادامه سعی شده ابعاد فرامتن سینمایی فیلم هم از بوته نقد و بررسی دور نماند.
متن
فیلم سینمایی "Backstabbing for Beginners" یا خیانتی برای مبتدی ها، نهمین اثر کارگردان دانمارکی پر فلای "Per Fly" بر اساس فیلمنامه ای مشترک از او به همراه دانیل پاین است که آوریل سال جاری میلادی اکران شد؛ اثری نه چندان جذاب و سینمایی شده، اما قابل تامل در حوزه فرامتن سینمایی؛ چرا که برای فلای، هم به عنوان کارگردان و هم عضو تیم نویسندگی، اثری که خلق شده بیش از آن چه که سعی کند با زبان سینما به بیان موضوع خود بپردازد، در سایه پیچدگی داستان واقعی که فیلم وام گرفته از آن است، به دام نوعی از بیگانگی با این مدیوم (سینما) افتاده است. از همین رو برآیند کار فلای به عنوان کارگردان و پاین در جایگاه نویسندگی کار، اثری سطحی و کم رقم است که توان خلق هیچ مفهومو محتوای جدی را البته در قالب سینما ندارد؛ چرا که اساسا اثر از جنس سینما نیست.
ابتدا به ساکن باید منشا تمام ضعف ها را در فیلمنامه مشترک پر فلای و دانیل پاین جستجو کرد. شاید مهم ترین ضعف فیلمنامه جدی نگرفتن تعلیق و گره افکنی در درام است. در این راستا اگرچه که پلات داستان اثر به واسطه اقتباسش از واقعیت می توان گفت که از پیش لو رفته است، اما فیلمنامه هم کوچک ترین تلاشی را برای ایجاد یک داستان جذاب همراه ایجاد گره های دراماتیک ندارد. گویی که فلای و پاین به دلیل آشکار بودن خط داستانی خود را متعهد به خلق فیلمنامه ای پرکشش نمی دانند و تسلیم واقعیت های از پیش گفته شده کرده اند. در نتیجه درام در سایه سنگین واقعیت های بیرونی رسوایی سازمان ملل در اجرای برنامه نفت در برابر غذا توان خلق تعلیقی جاندار و جذاب را ندارد. اگر اسلاف سینما با این متر فلای و پاین به آثار عمدتا منبعث از داستان های واقعی نگاه می کردند، شاید هیچ کدام از آثار جذابی که امروز بخشی از تاریخ سینما را ساخته است، به وجود نمی آمد؛ به خصوص در حوزه آثاری که تم سیاسی در آن مشهود و ملموس است. از همه مردان رئیس جمهور نوشته آلن گولدمن گرفته تا "J.F.K" نوشته زاخاری اسکلار و الیور استون و آثار متعددی از این دست که منبعث از واقعیت است، واقعیاتی که نهایتا به رسوایی های بزرگ سیاسی و دیپلماتیک کشیده شده است؛ اما این امر(علم به داستان واقعی) موجب نشده که آثار نشات گرفته از این واقعیات در زمره آثار ضعیف و سطحی سینما قرار گیرند؛ بلکه برعکس این آثار در کنار فیلم هایی نظیر "Z" که بسیاری از کارشناسان و منتقدین جهان آن را موفق ترین اثر سیاسی هنر هفتم می دانند و یا اثر ماندگار سیدنی لومت "شبکه"، "دکتر استرنج لاو" ساخته استنلی کوبریک و دیگر فیلم های با تم و پیرنگ سیاسی توانسته بر پایه رسوایی های سیاسی، اثری قدرتمند و جدی را البته با زبان سینما خلق کند.
اما با ذکر این ویژگی مهم آثار موفق سینمای جهان با تم سیاسی بر اساس رسوایی های سیاسی، یقینا فیلم "Backstabbing for Beginners" به مراتب اثری بسیار سطح پایین به شمار می رود. اگر پاین و فلای کمی میان واقعیت و یا رسوایی سازمان ملل در خصوص اجرای برنامه نفت در برابر غذای عراق در سال های ابتدایی دهه 90 میلادی و پرداخت دراماتیک آن برای تبدیلش به داستانی پرکشش و تعلیق همت می گماردند، ما با اثری به مراتب بهتر از این فیلم روبه رو می بودیم. اما در سایه این فقدان، فیلمنامه تنها به روایت کسالت بار آن رسوایی سازمان ملل بدون هیچ خط دراماتیک و پرداخت آنتاگونیست - پروتاگونیستی که بتواند کششی را در مخاطب ایجاد کند، اکتفا کرده است. این مشکل در اثر به قدری پررنگ جلوه می کند که می توان گفت فیلمنامه فاقد درام است.
در سایه همین عدم جدیت در خلق یک درام با تمی سیاسی، فلای و پاین به عنوان نویسندگان اثر در خلق پرسناژ ها نیز به شدت ناموفق عمل کرده اند. کاراکتر اصلی فیلمنامه با نام مایکل سولیوان آن قدر گنگ و نامفهوم پرداخت شده که نهایتا مخاطب نه عشق او را به "نشمین" مترجم کرد، باور می کند و نه دغدغه اش را برای انجام کار درست با افشاگریش علیه سازمان ملل، آن چنانی که خود در طول داستان چند بار به آن اشاره می کند. در همین رابطه نیز از ابتدای درام هر از گاهی فیلمنامه به سراغ واگویه های مایکل در خصوص نقش مهم پدرش در شکل دهی زندگی دیپلماتیک او و تاسیش از پدر برای انجام کار درست می رود، اما آن قدر فیلمنامه گنگ و سطحی است که مخاطب در نهایت تنها با مونولوگ های سولیوان، آن هم بدون پرداختی که بیانگر این بعد از کاراکترمایکل باشد، روبه رو است. از همین رو آن چه که در فینال داستان با افشاگری مایکل در سازمان ملل مبنی بر انجام کار درست روی می دهد، چندان باور پذیر جلوه نمی کند.
به موازات این نکته هم کاراکتر پاشا هم به عنوان مجری برنامه نفت در برابر غذا هم هیچ گاه به پرداختی درست نمی رسد. از ابتدا پاشا نه به عنوان یک دیپلمات و نه به عنوان یک پدر و یا همسر نتوانسته در درام خود را به هویتی قابل قبول برساندو همواره این سوال برای مخاطب شکل می گیرد که داستان گنگ مرگ پسر او به دلیل آنفولانزا به چه دلیل و منطق دراماتیکی در فیلمنامه گنجانده شده است. آیا این مساله را باید به عنوان انتقام پاشا تلقی کرد؟ اگر چنین است چرا از مردم عراق؟ به موازات این نکته سوالات فراوانی در خصوص کاراکتر پاشا وجود دارد که در فیلمنامه بی پاسخ می ماند؛ هم چنانی که نشمین هم در جایگاه مترجم کرد سازمان ملل نتوانسته دغدغه هایش در خصوص کردها و نیز عشقش به سولیوان را در طول داستان به باورپذیری برساند. جدای از این سه پرسناژ می توان گفت که دیگر کاراکترها عملا در فیلمنامه سطحی و پوچ به تصویر کشیده شده اند، به گونه ای که در کل فیلمنامه به جز سالیوان که در شمایل یک تیپ ظاهر شده، سایر پرسناژها ماقبل تیپ به شمار می روند.
در خصوص کارگردانی پر فلای نیز باید گفت که اجرای او در فیلم به مراتب از فیلمنامه جلوتر است. استفاده از تصاویر واقعی و نیز فیلمبرداری در سازمان ملل توانسته تا اندازه ای بار نقص های فیلمنامه را به دوش بکشد و با استفتاده از تصاویر آرشیوی اشخاص و افرادی واقعی نظیر کوفی عنان که در آن زمان درگیر این رسوایی بوده اند، تا حدودی رسوایی سازمان ملل را در خصوص خیانت در اجرای برنامه نفت در برابر غذا را در حوزه اجرا و کارگردانی به تصویر بکشد. اگر چه که این مزایا هم نمی تواند خلاء های دراماتیک اثر را پر کند. تدوین مورتن گیس ریتم تقریبا مناسبی را به اثر بخشیده است، اما در کل فیلم سینمایی "Backstabbing for Beginners" با آن درام و فیلمنامه که تقریبا می توان گفت داستان یا درامی در آن خلق نشده پتانسل کشش اثری 108 دقیقه ای را ندارد و با حذف بسیاری از قسمت ها و تبدلش به یک مستند – داستانی می توان اثری بهتر را خلق کرد که تنها روایت و گزارشی تصویری از رسوایی سازمان ملل را البته با با متر ومعیار خود(متر یک اثر در قالب مستند - داستانی) به نمایش می گذارد.
بازی ها در فیلم نیز مانند نویسندگی و کارگردانی اثر چندان جدی و اثر بخش جلوه نمی کند. از تئوجیمز گفته تا بن کینگزلی که برای ایفای نقش گاندی برای فیلمی با همین نام برنده اسکار شده هم نتوانسته بازی های دل چسپی را ارائه کنند؛ به خصوص کینگزلی که گویا در طول تمامی سال های بعد از اسکارش با یک قیافه ثابت و بازی معمولی در فیلم هایی نه چندان جدی در صدد تکرار و کپی کردن خود است. در این راستا بیلچیم بیلگین هم به عنوان بازیگر کرد با اصالتی ترکیه ای هم در نقش نشمین به عنوان مترجم کرد سازمان ملل هم در سایه بازی معمولیش به چشم نمی آید، چنانی که ژاکلین بست هم در نقش کریستینا دوپری در جایگاه ناظر اجرایی برنامه نفت در برابر غذا هم به واسطه عدم پرداخت درست در فیلمنامه بازی قابل توجهی را به نمایش نگذاشته است. در این میان طراحی صحنه و دکور مری کرکلند و محمد رکا هم در خصوص نماهای داخلی سازمان ملل و شورای امنیت، قبرستان کردهای عراق و همچنین دکوراسیون عراق به وبژه در زمان حمله آمریکا از نقاط قوت اثر است که با تصاویر براندون استیسی قدری اثر را قابل تحمل کرده است. اما در کل برآیند کاری فلای و پاین نتوانسته اثری جدی را خلف کند چرا که فیلم "Backstabbing for Beginners" هیچ گاه سینماییزه نشده است.
فرامتن
اگر چه که فیلم سینمایی "Backstabbing for Beginners" نتوانسته در خلق متنی جدی و قدرتمند از جنس سینما موفق ظاهر شود، اما پلات و خط داستانی که اثر به آن اشاره دارد، می تواند در حوزه تحلیل فرامتن سینمایی قدری مورد تامل قرار گیرد. بیش از 22 سال از آغاز اجرای برنامه شکست خورده نفت در برابر غذای سازمان ملل متحد در خصوص عراق با قطعنامه 986 شورای امنیت سازمان ملل می گذرد، برنامه ای که نهایتا به رسوایی بزرگ این سازمان انجامید؛ به گونه ای که این رسوایی دامن پسر دبیر کل سازمان ملل وقت (کوجو عنان) و ناتوار سینگ، وزیر امورخارجه وقت هند را هم گرفت. اکنون با نگاهی به آن واقعه می توان دریافت که این سازمان در تحولات جاری هم نظیر همان رسوایی ها را با شدت کمتری دارد. شاید گوترش به مراتب از بان کی مون در جایگاه دبیر کل سازمان ملل در اجرای درست نقش سازمان ملل مصمم تر باشد، اما تا کنون نتوانسته آن پتانسیلی که کوفی عنان در سال های مدیریتش و بحران های بین المللی متعدد آن زمان از خود نشان داده است، بروز دهد؛ کوفی عنانی که با تمامی توانایی هایش باز دامن او با رسوایی بزرگ آن سال ها گره خورده است. اکنون هم جنگ داخلی سوریه، یمن، فلسطین، افغانستان، بحران کشورهای آفریقایی و غیره این نهادها نتوانسته اند در طول آن سال ها به مدیریت نابسامانی ها بپردازند. پس نمی توان از نهادهای بین المللی نظیر سازمان ملل و شورای امنیت با مدیران فعلی انتظار جدی در ایجاد عدالت بین المللی داشت.
در سایه این نکته باید این مساله را هم طرح کرد که آیا اعمال تحریم علیه هر کشوری غیر از فشار بر آن کشور نمی تواند منشا فسادهایی جدی باشد، فسادهایی که هم از دورن شخصیت ها سیاسی آن کشور را درگیر خود می کند و هم در بعدی فراگیرتر دامن افرادی را در نهادهای بین المللی و جهانی به خود آلوده کند. هر چند که فیلم "Backstabbing for Beginners" اشاره به رسوایی سازمان ملل در خصوص برنامه نفت در برابر غذای سازمان ملل در خصوص عراق را دارد. اما با ساخت این فیلم، آن هم اکنون باید گفت که می توان گفت که ایران هم در سال های پایانی دولت دهم هم مشابه این وضعیت را تجربه کرده است. فشار تحریم ها هم از داخل سبب ایجاد مشکلات جدی برای مردم شده بود و هم بستر بسیاری از فسادهای سیستملتیک را گسترانید که تا کنون هم جمع نشده است؛ اقتصاد رانتی که در طول دوران تحریم بر کشور حاکم بود با تمام ادعاها مبنی بر مبارزه با آن همچنان سایه خود را بر کشور گسترانده است؛ به نظر می آید که با خروج ترامپ از برجام و آغاز تحریم ها علیه آمریکا در آینده سایه این اقتصاد رانتی بر کشور سنگین تر هم شود. چرا که نمی توان شروع تحریم را از گسترش فساد جدا دانست. چون که چنین عرصه ای، مسیر مبادلات غیر شفاف و پر از فساد را نه در عراق و یا ایران بلکه در هر کشوری که تحریم ها بر آن تحمیل شود، هموار می کند.
سازمان های حسابرسی کشورهایی که نفت از عراق دریافت می کردند و به جای آن غذا در اختیار آن کشور می گذاشتند در زمان اجرای برنامه نفت در برابر غذا در عراق مابین سال 1996 تا سال 2003 که با حمله امریکا به عراق خاتمه یافت، از فسادهای کلانی خبر دادند که علاوه بر عناصر و دیپلمات های سازمان ملل از صدام حسین تا نخست وزیر وقت استرالیا، جان هووارد؛ معاون نخست وزیر وقت، مارک وایل و وزیر امور خارجه وقت این کشور، آلکساندر داونر و بسیاری از افراد و شرکت ها چند ملیتی مانند شرکت سوئیسی "کوتکنا" و یا هیات گندم استرالیا (A.W.B) و چندین شرکت دارویی آمریکایی را شامل می شد. چنانی که در سال های اجرای برنامه نفت در برابر غذا در سایه فشارهای اقتصادی تحریم های عراق بعد از جنگ اول خلیج فارس که در شورای امنیت سازمان ملل نیز اجرای این برنامه تایید شده بوده در نهایت پول فروش نفت عراق مورد سوء استفاده خود صدام حسین قرار گرفت.
در سال های ابتدایی دهه 90 شمسی تحریم ایران هم کم نبودند کسانی که به نام تحریم ایران فساد تقریبا بی سابقه ای را در کشور به راه انداختند. مشابه رویه ای که با روانه شدن دلارهای صدام حسین به سوی افراد، شخصیت های سیاسی و دیپلمات ها موجب شد که سرمایه ملت عراق که باید صرف اقتصاد بیمار آن سال های این کشور می شد به حساب کسانی رفت که نباید؛ از آن سو نیز صدام حسین نیز می توانست به راحتی از کنار قطعنامه های سازمان ملل با دستیابی به ثروت هنگفت ناشی فساد بیرون زده از تحریم ها عبور کند. در سایه این نکته شاید او تنها عراقی بود که میل به ادامه این تحریم ها داشت که با حمله بوش به عراق ناکام ماند. اما سایه این طمع در عراق وجود دارد و به تبعش فساد آن سال ها هم چنان در این کشور ریشه دوانده است، چنان که در ایران هم این فساد وجود داشته و می تواند با بازگشت تحریم ها بیش از پیش هم خود را نشان دهد. لذا فیلم سینمایی "Backstabbing for Beginners" وصف حال هر کشوری باشد که مورد تحریم قرار گرفته و یا در آینده نظیر ایران قرار می گیرد.
نظر شما :