انتخاب ترامپ: مسیر صلح یا راه پایان بشریت؟
خطر جنگ جهانی سوم را جدی بگیرید
نویسنده: جیمز جورج جاتراس
دیپلماسی ایرانی: در پاییز سال ۱۴۸۰ در نقطه ای نه چندان دور از مسکو، دو ارتش در دو سوی رودخانه اوگرا در برابر هم قرار گرفتند. در یک طرف نیروهای گراند دوچی مسکو به فرماندهی شاهزاده بزرگ ایوان سوم (که با عنوان کبیر یا فاتح سرزمین های روسیه شناخته می شد) و در سوی دیگر نیروهای گرند خان احمد بن کوچوک که آمده بود تا درسی به مسکو بدهد و پرنس ایوان را سر جایش بنشاند.
برای هفته ها دو طرف یکدیگر را ورانداز کردند. چرا که آگاه بودند با عبور از رودخانه تبدیل به هدفی آسیب پذیر برای حمله طرف مقابل خواهند شد. در نهایت، با دیدن نشانه های خستگی هر دو طرف به عقب بازگشته و به سرعت راهی خانه شدند. به این ترتیب پس از بیش از دو قرن روسیه از یوغ تاتار ها و مغول ها بیرون آمد. آیا این رویداد که به عنوان «ایستادگی بزرگ رودخانه اوگرا» شناخته می شود می تواند مدلی برای آن چیزی باشد که در هفته های گذشته در سوریه اتفاق افتاد؟
تقریبا بلافاصله پس از گزارش های اولیه مربوط به حمله شیمیایی دوما در تاریخ ۷ آوریل، گمانه زنی ها در مورد واکنش احتمالی غرب، در واقع ایالات متحده آمریکا و رئیس جمهور آن دونالد ترامپ، آغاز شد. آیا حرف های ترامپ در تقبیح اقدامات پیشینیان اش در خاورمیانه و حمله و حضور نظامی در این نقطه از جهان، یا سخنان او در باره بازگرداندن هزاران نیروی آمریکایی که به صورت غیرقانونی در سوریه مستقر هستند، تنها یک فریبکاری واضح و آشکار بود؟ یا او واقعا باور دارد که باید با اقدامات مجرمانه، سوریه (و روسیه) را مجازات کرد؟ اگر این طور است آیا همان راهی را که در مورد ادلب طی شد ادامه پیدا خواهد کرد؟ یا این تنها اهرم فشاری برای قدرت نمایی در برابر بشار اسد رئیس جمهور سوریه و هم پیمان او ولادیمیر پوتین (ایوان سوم امروزی) خواهد بود؟
پاسخ ها خیلی سریع در توییتر آمد. اسد «حیوان» لقب گرفت. پوتین، روسیه و ایران «مسئول مرگ های زیادی» از جمله زنان و کودکان در حمله ای شیمیایی معرفی شدند و از «پرداخت بهایی فراوان» صحبت شد. در سراسر جهان ذهنیت مردم در این مورد در بد ترین حالت قرار دارد. آیا شاهد شروع یک جنگ خانمان سوز در سوریه با حمله آمریکایی ها به نیروهای روسیه خواهیم بود؟ آیا تکرار دورانی مشابه با بحران دلهره آور موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲، بار دیگر قلب کسانی که به اندازه کافی بزرگ هستند تا آن ۱۳ روز را به یاد بیاورند، خواهد فشرد؟
مطمئنا در ایالات متحده به اندازه کافی صداهایی وجود دارد که ترامپ را در مسیر جنگ قرار دهد. علاوه براین هنوز در واشنگتن زمزمه هایی تحقیقات مولر ادامه دارد. در طول جنگ سرد نخست در هر دو سو یعنی ایالات متحده و شوروی سابق به اندازه کافی دقت نظر وجود داشت تا از یک درگیری مستقیم اجتناب شود. اما حالا در جنگ سرد دوم، فرماندهان غربی به اندازه کافی مشتاق هستند تا روس ها را در سوریه نابود کنند.
پس از تندروی های روزهای اول ترامپ و وزیر دفاعش جیمز متیس و پس از گزارشات متضاد بیرون آمده از سازمان ممنوعیت گسترش سلاح های شیمیایی یک باریکه امید از عقب نشینی ترامپ دیده شد. زمانی که اخبار جمعه شب واشنگتن از اقدام نظامی مشترک ایالات متحده همراه با فرانسه و انگلیس سخن گفتند، بسیاری نگران بودند و این حمله شتاب زده را مانعی برای حضور بازرسان سازمان منع گسترش سلاح های هسته ای می دانستند. اما نگرانی بزرگتر میزان این حمله و نحوه واکنش روس ها بود. اما همانطور که معلوم شد بد ترین اتفاق رخ نداد. جنگ جهانی سوم اتفاق نیفتاد یا حداقل هنوز اتفاق نیفتاده است.
در واقع هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. بر اساس گزارش های رسمی ایالات متحده، بیش از صد موشک به سوی سه هدف پرتاب شد. همه موشک ها به اهداف برخورد کرده و ماموریت با موفقیت به پایان رسید. طرف دیگر ادعا کرد که تقریبا ۷۵ درصد از موشک های توماهاک پرتاب شده ساقط شدند. در نهایت خسارت وارد شده از حمله سال گذشته به ادلب نیز کمتر بود. هیچ کشته ای گزارش نشد نه از سوی روسیه، نه ایران و نه سوریه. دولت های غربی اعلام کردند که خسارت هایی جدی به قابلیت های استفاده سوریه از سلاح های شیمیایی وارد شد.
پس از پایان این نمایش موشکی، گزارش هایی غیرمنتظره ارائه شد که ترامپ خواستار برخوردی سخت تر بود اما متیس جانب احتیاط را رعایت کرد. همچنین ماتیس اعلام کرد که او خواستار نظر کنگره بود اما ترامپ این خواست را لغو کرد. گمانه زنی هایی نیز انجام شد که این حملات با همکاری روس ها انجام شد. حتی اگر چنین چیزی درست هم باشد امکان ندارد ترامپ با صحبت از آن خود را در موقیعتی متزلزل قرار دهد. پاتریک بوچانان نوشت: «ترامپ می گوید که از سوریه خارج می شود اما ما مدام خود را عمیق تر و عمیق تر در آنجا درگیر می کنیم. در این جنگ شکست خورده و در حمام خون به راه افتاده در خاورمیانه دنبال کردن روابط جدید با روسیه بی فایده است.»
این از نظرات سفیر ایالات متحده در سازمان ملل نیز مشخص است. نیکی هیلی می گوید که ایالات متحده تا به این سه هدف نرسد از موقعیت خود در سوریه خارج نمی شود: شکست کامل داعش، پاک کردن توانایی دمشق در استفاده از سلاح های شیمیایی و مقابله با نفوذ منطقه ای ایران.
برای نکته آخر نیروهای سنی ضد ایران و آنچه که آمریکا ناتوی عربی می خواند علم شده اند. عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی پیشنهاد داده که نیروهای این کشور وارد ماجرا شوند. حتی بدون در نظر گرفتن این قضیه که نیروهای سعودی درگیر ماموریت ناموفق خود در یمن هستند، این نیرو ها به سادگی هدف حملات سوری ها در هفت سال گذشته بوده اند.
متاسفانه برخلاف «ایستادگی بزرگ در رودخانه اوگرا» که مساله استقلال و حاکمیت روسیه در آن دوران را حل کرد، اکنون هیچ چیز حل نشده است. این سوال باقی است: آیا ایالات متحده به موضع صلح آمیز خود به عنوان یک داور قدرتمند، قانونی و با اخلاق در یک جهان یکپارچه و به نفع یک نظم چند قطبی که به منافع قانونی و حوزه نفوذ روسیه و چین احترام می گذارد، بازخواهد گشت؟ یا اینکه ما همچنان در خطر یک درگیری جهانی خواهیم بود که می تواند نسل بشر را منقرض کند؟
سوریه عرصه ای کلیدی در این رابطه خواهد بود. مسیر صلح جهانی طی خواهد شد یا مسیری در پیش گرفته می شود که جنگی خانمان سوز است. کنایه آمیز این است که تلاش در مسیر مسالمت آمیز به سود منافع خود آمریکایی ها خواهد بود. این همان چیزی است که ترامپ در سال ۲۰۱۶ وعده داده بود. اما او برخلاف وعده اش کار می کند. در پایان، تهدید جنگ جهانی سوم به پایان نرسیده و فقط به تعویق افتاده است.
منبع: استراتژیک کالچر/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :