چرخه ناکامی ادامه دارد
سیاست خاورمیانهای ترامپ؛ تداوم خودشیفتگی و رفیقبازی
دیپلماسی ایرانی: در حالی یک سال از روی کار آمدن دونالد ترامپ می گذرد که هنوز در مورد سیاست خارجی او و به ویژه سیاست خاورمیانه ای اش ابهامات و تردیدهای زیادی وجود دارد. این ابهامات تا جایی است که یک کار شناس برجسته روابط بین الملل سیاست خارجی ترامپ را هیاهوی بسیار برای هیچ دانسته و معتقد است که تغییری در سیاست آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ رخ نداده است. به این ترتیب به باور استفن والت، ترامپ عملا در حال ادامه دادن به سیاست خارجی اوباما همراه با مبلغ متنابهی از جنجال و جوسازی رسانه ای و درشت گویی است. تحلیلگر برجسته دیگری حتی پا را از این فرا تر گذاشته و مدعی است که دولت ترامپ اساسا سیاست خارجی ندارد و بر رفتارهای مقامات این دولت هیچ طرح و راهبردی حاکم نیست. به باور فرید ذکریا فقدان چشم انداز و راهبردی مشخص در سیاست خارجی آمریکا وجه مشخص سال اول ریاست جمهوری ترامپ است. مخالفان این دیدگاه البته می توانند به انتشار با عجله سند راهبرد امنیت ملی جدید آمریکا و نیز تصمیمات ترامپ در مورد انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، فرستادن اسرائیل و عربستان به ماه عسل و تلاش سازمان یافته برای قرار دادن ایران به عنوان سیبل همه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به عنوان کارنامه ای پربار برای تنها یک سال اشاره کنند.
به نظر می رسد که برای قضاوت در مورد سیاست خاورمیانه ای ترامپ بررسی اتفاقات روزهای اخیر گویا و روشنگر خواهد بود. درست همان زمانی که متحد اصلی ایالات متحده در منطقه یعنی عربستان خسته و فرسوده از جنگ بی حاصل یمن تمامی فرماندهان ارشد نظامی خود را برکنار می کند و به این ترتیب به وضوح ناکامی این کشور سابقا احتیاطکار و اکنون ماجراجو را فریاد می زند، در سازمان ملل هم تلاش چند ماهه برجسته ترین بازیگر سیاست خارجی آمریکا یعنی نیکی هیلی برای محکوم کردن ایران در قضیه یمن به بن بست می رسد. هیلی که از هیچ تلاش و نمایش و ولیمه دادنی برای اقناع اعضای شورای امنیت برای محکوم کردن ایران به نقض قطعنامه های شورا، فروگذار نکرده بود در نهایت نه تنها به قطعنامه ای متضمن محکومیت ایران نرسید بلکه حتی قطعنامه ای شامل ابراز نگرانی در مورد ایران نیز اجماع کانال شورا را به دست نیاورد تا در نهایت اسم ایران به کلی از قطعنامه حذف شود.
به این ترتیب به نظر می رسد که دست کم در چارچوب خاورمیانه دولت ترامپ واقعا مجموعه ای از اقدامات با هدف و راهبرد مشخص را پیگیری می کند و نمی توان از خلاء سیاست خارجی این کشور سخن گفت. اما نکته اینجاست که مانند تمام دو دهه گذشته سیاست خارجی آمریکا در منطقه بر پایه یک تصویر توهم آمیز از بازیگران منطقه، یک رویکرد از مد افتاده هژمونیک و مهم تر از همه تلاشی مضحک برای نادیده گرفتن واقعیات میدانی استوار شده است. هنوز و همچنان رفیق بازی در سیاست خاورمیانه ای آمریکا به فرار از مشکلات و سوالات واقعی و تلاشی مجدانه برای حل مشکلاتی که اساسا نباید وجود داشته باشند منتهی می شود.
به این ترتیب به نظر می رسد که مشکل سیاست خارجی آمریکا در منطقه نه لزوما فقدان سیاست خارجی و راهبرد کلان بلکه خودشیفتگی مفرطی است که باعث شده تا ارتباط بین محیط و راهبرد ها به حداقل رسیده و شکست ها و ناکامی ها تفسیری غیرواقعی و فوبیایی پیدا کند. چرخه توهم و ناکارآمدی سیاست خاورمیانه ای برای ایالات متحده دست کم از زمان اشغال افغانستان و عراق به راه افتاده است و ترامپ با وجود ادعاهای زمان تبلیغات انتخاباتی، توان یا شجاعت شکستن این چرخه ناکامی را ندارد.
نظر شما :