تحت الشعاع قرار گرفتن برنامه های اسرائیل در سایه هراس از تدوم اعتراضات
ترامپ بعید است که از تصمیم خود باز گردد
عبدالرحمن فتح الهی – در سایه تداوم یک هفته ای اعتراضات مردمی علیه اقدام ترامپ، به نظر می آید که رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا کسی نبود که در محاسباتش اشتباه کرد، کاملا واضح است که نزدیک ترین هم پیمانانش در منطقه مثل عربستان، مصر و امارات نیز زمانی که نتوانستند موضع قوی در برابر او اتخاذ کنند و او را از اقدامش درباره قدس برحذر دارند، بزرگترین اشتباهات را مرتکب شده اند. همین مسائل نیز سایر برنامه های آمریکا و اسرائیل را تحت الشعاع قرار داد، به گونه ای که نخست وزیر رژیم صهیونیستی موقتا رای گیری درباره پیش نویس قانون "قدس یکپارچه " را که تصویب این طرح ۸۰ رای عضو کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) را می طلبد، با توجه به موج خشم جهانی از تصمیم ترامپ درباره قدس به تعویق انداخت. چرا که به موجب متن قانون قدس یکپارچه، هر گونه تغییر در وضعیت قدس یا انتقال اراضی آن مستلزم رای موافق اکثریت ۸۰ عضوی کنست خواهد بود که این هر گونه انجام مذاکره با فلسطینی ها را درباره آینده شهر برای هر نخست وزیر اسرائیلی سخت می کند. از آن سو نیز یک رهبر برجسته در جنبش فتح فاش کرد، تشکیلات خودگردان در واکنش به تصمیم رئیس جمهور آمریکا برای انتقال سفارت این کشور به قدس در روزهای آتی پیمان "اسلو" را مورد بازنگری قرار خواهد داد که با اقداماتی نظیر لغو دیدار 19 دسامبر رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مایک پنس، معاون اول رئیس جمهوری آمریکا در بیت لحم در کرانه باختری و نیز نپذیرفتن نقش میانجی گر امریکا، احتمال خروج از روند مذاکرات از جانب تشکیلات خود گردان درآینده وجود دارد. برای تحلیل و بررسی این تحولات گفت وگویی را با مجید صفاتاج، کارشناس مسائل اسرائیل و خاورمیانه انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
شرایط و تحولات میدانی بعد از اقدام ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل موجب شکل گیری اعتراضات شدید مردمی در جهان و جامعه مسلمانان، منطقه خاورمیانه و بالاخص مردم فلسطین شد. در سایه این میزان از شدت اعتراضات که در سرزمین های اشغالی صدها مجروح و چندین کشته را در پی داشته، سبب شد تا برخی مسائل تحت الشعاع قرار گیرد که یکی از مهمترین این مسائل به تعویق افتادن ارائه طرح "قدس یکپارچه" به کنست بود که برای تصویب و تبدیل به قانون برای اجرایی شدنش مستلزم 80 رای پارلمان اسرائیل است که این طرح قرار بود دوشنبه به کنست ارائه شود که ارائه آن به سفر مایک پنس، معاون اول ریاست جمهوری امریکا به سرزمین های اشغالی در نیمه دوم دسامبر (ماه جاری میلادی) موکول شد. آیا سران اسرائیلی به خصوص شخص نتانیاهو در جایگاه نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سایه اعتراضات مردمی دچار نوعی هراس و ترس شده و تاخیر در ارائه طرح را به این دلیل در دستور کار قرار داده یا این که تعویق در ارائه طرح قدس یکپارچه اقدامی تاکتیکی برای کاهش فشار علیه تل آویو است؟
تغییر پایتختی اسرائیل و مبحث انتقال سفارت آمریکا در سرزمین های اشغالی در شرایطی انجام گرفت که هم ترامپ و هم رژیم صهیونیستی با توجه به وضعیت بحرانی منطقه در سایه تحولات سوریه، عراق، یمن، بحرین، لبنان و غیره سبب شد تا این شائبه در آنان به وجود آید که اکنون بهترین فرصت برای طرح موضوع بیت المقدس به عنوان پایتخت رسمی اسرائیل است، هم چنان که در سال 2013 و در بحبوحه بحران سوریه نتانیاهو مساله انضمام جولان به سرزمین های اشغالی را مطرح کرد این طرح و پیشنهاد از جانب باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا مورد موافقت قرار نگرفت. از آن سو علیرغم مخالفت های جریانات سیاسی داخلی آمریکا با اقدام ترامپ، تمام بازیگران صحنه بین المللی که به نوعی به میانجی گری ایالات متحده در مساله مذاکرات فلسطین دل خوش کرده بودند، در سایه اقدام ترامپ همه چشم امیدشان برای کاهش تنش ها در این منطقه حساس به سراب بدل شد. از همین رو پس از اعلام این تصمیم از جانب ترامپ امروز واشنگتن و تل آویو خود را در مقابل خیزش های مردمی بسیار شدیدی دیدند که به موازات آن زمانی که رژیم صهیونیستی شاهد اقداماتی مانند اعلام آمادگی ارتش مالزی برای مبارزه علیه اسرائیل ــ این مساله از طرف فرمانده ارتش این کشور(مالزی) به صراحت بیان شد – بود، سبب شد تا برخی مسائل و برنامه هایی که ترامپ و نتانیاهو درصدد انجام آن بودند تحت الشعاع قرار گیرد. البته به قطع این مساله می تواند پیامدهای منفی و سوء فراوانی را برای آنان در پی داشته باشد، این پیامدهای سوء زمانی شدیدتر می شود که مخالفت های مردمی با اعتراضات و انتقادات صریح و شدید سران و مقامات اروپایی گره بخورد. ببینید واشنگتن و تل آویو در بدبینانه ترین حالت تصور نمی کردند که چند روز پس از اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل با این حجم از اعتزاض های مردمی، انتقادات سیاسی شخصیت ها و مخالفت های سران کشورها و مجامع بین المللی مواجه شوند، چرا که به واسطه همسویی برخی کشورهای عربی با مواضع رژیم صهیونیستی برای همکاری و عادی سازی روابط با اسرائیل این فکر در کاخ سفید و اسرائیل به وجود آمد که در نهایت، مخالفت با اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل با چند روز اعتراض مردمی در فلسطین خاتمه می یابد. اما با تدوام اعراضات و نیز افزایش میزان و شدت آن به همراه انتقاد جهانی به خصوص از جانب اروپا نسبت به این اقدام ترامپ، شک سنگینی به خود ترامپ و سران اسرائیلی وارد شد که موجب شد تا سیاست و برنامه های بعدی واشنگتن و تل آویو قدری محتاطانه تر باشد و هم چنین در اقدامات و اظهار نظرها از ادبیات و لحن ملایم تری استفاده شود تا فشارهای ناشی از پررنگ تر شدن انتفاضه مردم که کل خاک فلسطین را درگیر خود کرده است، قدری کاهش یابد. در همین راستا طرح قدس یکپارچه که قرار بود دوشنبه به کنست برای تصویب ارائه شود تا سفر مایک پنس به تعویق افتاد. در سایه این نکات می توان این گونه گفت که این تعویق می تواند تلفیقی از هر دو حالتی که شما گفتید باشد؛ به عبارت دیگر هم هراس از ازدیاد فشارهای و اعتراضات مردمی موجب این واکنش شد و هم این که تل آویو با این تاخیر یک هفته ای، تاکتیکی را برای کاهش فشار علیه خود صورت داده است. از سوی دیگر نتانیاهو با این تعویق در ارائه طرح به کنست در حال بررسی و ارزیابی شرایط و تحولات میدانی است. لذا اگر این اعتراضات تدوام داشته باشد، اسرائیل مجبور خواهد شد این تعویق طرح را مجددا تکرار کند.
اما تحرکات جریانات چپ گرای اسرائیل مانند احزاب "هاتنوعا"، "مرتص"و "حزب کار اسرائیل" در جایگاه منتقدین ثابت دولت نتانیاهو را در بستر این تحولات چگونه ارزیابی می کنید؟
جریانات چپ گرای اسرائیل قطعا می توانند در به تعویق افتادن مجدد طرح موثر باشند. جریانات چپ گرایی که بعد از انتفاضه اول مردم فلسطین در سال 1987 میلادی معتقد بودند اگر با فلسطینیان در یک روند مذاکره به توافقی دست پیدا نکنیم چه بسا در سایه تداوم انتفاضه در سرزمین های اشغالی، اسرائیل سال ها به صورت پیوسته و مداوم درگیری های شدیدی را با مردم و گروه های جهادی فلسطینی خواهد داشت که یقینا امنیت، اقتصاد، جامعه و همه چیزهای رژیم صهیونیستی در سایه تدوام این جنگ از بین می رود. از همین رو نیز اسرائیل با مساله احترام به مناطق کرانه باختری و نواره غزه سعی داشت تا در آن زمان قدری از التهابات موجود را بکاهد. البته امروز همان جریانات چپ گرا با همان تفکرات علیرغم این که نسبت به موجودیت اسرائیل بسیار حساسند، اما برای عدم افزایش فشار بر اسرائیل و نیز بالا نرفتن هزینه های سیاسی – امنیتی در خصوص جا به جایی پایتخت اسرائیل، دست به محدود کردن حوزه نفوذ کابینه نتانیاهو در سایه مخالفت و اعتراض با برخی از برنامه های او هستند تا خیزش مردمی مسلمانان جهان، خاورمیانه و خصوصا مردم فلسطین را در مقابل خود خاموش کنند، چرا که همین جریانات به خوبی از این مساله آگاه هستند که اسرائیل نسبت به دهه های گذشته بسیار ضعیف تر شده اما در مقابل گروه های مقاومت فلسطینی و لبنانی قدرتمندتر از گذشته شده اند که این نکته می تواند به عنوان یک هشدار جدی برای تحرک جریانت چپ گرا در مقابل کابینه نتانیاهو در خصوص قانونی کردن اقدام ترامپ باشد.لذا این جریان از یک سو با این اعتراضات موجب کاهس هزینه ها می شود و از سوی دیگر به دنبال افزایش و کسب قدرت سیاسی خود است.
اعتراضات تقریبا هر روزه اسرائیلی های درون سرزمین های اشغالی علیه فساد مالی – اداری می تواند در راستای افزایش تاثیرات جریانات چپ گرا موثر باشد؟
بله؛ در راستای تلاش جریانات چپ گرای اسرائیلی اکنون در موازات خیزش مردمی فلسطین در مقابل اقدام ترامپ، اعتزاض خود اسرائیلی ها برای کناره گیری نتانیاهو از قدرت هم فشار مضاعفی را بر کابینه او (نتانیاهو) وارد کرده است. شاید در ابتدا ترامپ وخود شخص نتانیاهو تصور می کردند که با اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت رسمی اسرائیل افکار عمومی سرزمین های اشغالی را می توان از مساله فساد مالی – اداری منحرف کرد، اما اکنون در همین چند روز اخیر حتی بعد از اعلام به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل از جانب ایالات متحده باز ما شاهد اعتراضات شدید مردمی در درون سرزمین های اشغالی نسبت به فسادهای مالی نتانیاهو هستیم. لذا اگر طرح قدس یکپارچه در زمان سفر مایک پنس در کنست مطرح شود، چه بسا در آینده نزدیک شاهد گسترش اعتراضات خواهیم شد و در سایه ناامنی بیشتر فضای برای گسترش عملیات نظامی علیه اسرائیل، آن هم در درون سرزمین های اشغالی مهیا شود.
ارزیابی شما در خصوص واکنش فتح و تشکیلات خودگردان و نیز شخص محمود عباس در خصوص اقدام ترامپ چیست؟
جریان خودگردان و فتح از سال 1991 میلادی پای میز مذاکرات با رژیم صهیونیستی نشست و از همان زمان این جریان فلسطینی، آمریکا را به عنوان جریان ثالث و بی طرف برای حل مساله فلسطین پذیرفت. اما اکنون این دید در سایه اقدام ترامپ از میان رفته است. در این راستا محمود عباس به صراحت بارها علام کرد که دیگر واشنگتن را به عنوان میانجی گر در جریان مذاکرات قبول ندارد و صلاحیت نظارت بر روند مذاکرات از جانب آمریکا مورد پذیزش نیست. حتی در سایه این مسائل تهدید و خطر خروج و کناره گیری فتح از جریان مذاکرات با طرف صهیونیستی متوجه اسرائیل شده است.
در سوی دیگر "محمد اشتیه" ( عضو کمیته مرکزی جنبش فتح و یکی از چهره های نزدیک به محمود عباس) نیز در راستای این مساله در اظهاراتی اعلام کرد که قدس به عنوان بخشی از فرآیند و روند مذاکرات بسیار مهم ارزیابی می شود که با اقدام ترامپ و خارج شدن مساله قدس از روند مذاکرات احتمال دارد که کل پروسه مذاکرات لغو شود، هم چنانی که عبدالله عبدالله، رئیس کمیته سیاسی شورای قانون گذاری فلسطین و عضو جنبش فتح نیز در گفت و گو با سایت خبری "عربی 21" به این مساله اذعان داشت؛ به موازات این نکته سفر محمود عباس با مایک پنس در جریان سفر پنس به سرزمین های اشغالی هم لغو شد. مضافا جریان نظامی فتح نیز از احتمال آغاز برخوردهای مسلحانه این جریان فلسطینی با اسرائیل سخن گفت. آیا در سایه این نکات احتمال پوست اندازی و تغییر رویه در سطح استراتژیک از جانب فتح و رجعت به دوران جهادی سابق وجود دارد؟
شرایط کنونی فلسطین برای جریان فتح با دهه های پیشین بسیار متفاوت است. در آن زمان مرحوم یاسر عرفات علیرغم برخی هشدارها به مذاکره با طرف صهیونیستی پرداخت و نهایتا توفق نامه اسلو رقم خورد. اما اسرائیلی ها حتی از اجرای همان مفاد اسلو هم سرباز زدند. چرا که در این موافقت نامه علاوه بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی، بر پایتختی بیت المقدس و قدس شرقی برای دولت فلسطینی تاکید شده بود. این مساله مهم ترین محور اختلافی عرفات و اسرائیلی ها بود و از آن سو طرف صهیونسیتی بارها اعلام کرد که باید قدس یکپارچه به عنوان پایتخت اسرائیل مورد موافقت قرار گیرد و در ازای آن طرف فلسطینی شهری در کرانه باختری و یا نوار غزه را به عنوان پایتخت دولت فلسطینی بر گزیند. اما این مساله خطر قرمز یاسر عرفات در طول مذاکرات بود و او هیچ گاه این پیشنهاد را نپذیرفت. حتی عرفات از پذیرش پیشنهاد "اسماعیل جم"، وزیر امور خارحه وقت ترکیه مبنی بر ساخت یک بنای کوچک هیکل سلیمان در درون قدس برای صهیونیست ها در ازای تشکیل دولت مستقل فلسطینی نیز سر باز زد. لذا در آن زمان اگر چه که مساله قدس و بیت المقدس خط قرمز عرفات بود، اما او در عین حال به مساله طرح دو دولت و نتیجه بخش بودن جریان مذاکرات امیدوار بود. اما در این راستا بعد از وقوع بحران سوریه و بعد عراق این خطای راهبردی در آمریکا و اسرائیل پدید آمد که اکنون جامعه اسلامی و عربی در ضعیف ترین حالت خود قرار دارند و قبل از نابودی کامل گروه های تروریستی می توان بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کرد. اما در ادامه دیدید که جامعه جهانی با این مساله چگونه برخورد کرد که شدت اعتراضات مسلمانان بسیار بیشتر از چیزی بود که آنان تصور می کردند. لذا اگر در تحولات آتی آمریکا و اسرائیل از مواضع خود عقب نشینی نکنند، یقینا بخش عمده ای از جریان سازش فتح که با طرح مذاکرات همراهی کرده بود، از این روند و جریان خارج خواهد شد و این مساله مصداق بارز بازگشت به نقطه صفر در روند مذاکزات در سال 1987 میلادی، یعنی زمانی که اسرائیل از جانب فتح بسیار مورد تهدید بود، است. اما این که کل جریان فتح به قول شما در سایه نکاتی که گفتید یک پوست اندازی کامل را داشته باشد، بسیار بعید است، چرا که بسیاری از شخصیت های مبارز دوران سابق اکنون در این جریان نیستند و فتح در طول این سال ها دچار یک تغییر راهبردی شده است.
"ریاض مالکی"، وزیر امور خارجه فلسطین و "احمد مجدلانی"، عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین در اظهاراتی اعلام داشتند که تشکیلات خودگردان به دنبال جایگزنی برای ایالات متحده به منظور نظارت بر روند صلح است. شما این مساله را تا چه اندازه نزدیک به واقعیت می دانید و چه کشورهایی می تواند جایگزین ایالات متحده باشند؟
باید دید که در تحولات آتی چه حوادثی رقم می خورد اگر شرایط باز بر همین منوال پیش رود قطعا آمریکا از جانب طرف فلسطینی مشروعیت نخواهد داشت، اما در خصوص جایگزین در شرایط کنونی نمی توان به گزینه ای قطعی رسید.
اما در بستر تمام نکاتی که مطرح شد آینده اسرائیل در سایه تدوام اعتراضات را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر ترامپ و نتانیاهو پیشنهادهای مشاورین خود را که قدری از عقلانیت سیاسی و درک واقعی از تحولات میدانی برخوردارند، نپذیرند، باید گفت که قطعا شرایط اسرائیل در آینده بسیار مبهم خواهد بود. حتی امکان دارد که طبق فرموده های مقام معظم رهبری طومار این رژیم اشغالگر زودتر از موعود هم پیچیده شود.
یعنی در راستای نکات شما امکان تغییر نظر ترامپ و بازگشت از مواضع کنونی در خصوص بیت المقدس در صورت جدی تر شدن اعتراضات وجود دارد؟
ببینید نفس موضوع پایتختی بیت المقدس برای اسرائیل در مصوبه 1995 کنگره ایالات متحده تصویب شده است، به عبارت دیگر ذات مساله انتقال سفارت در سایه جابه جایی پایتخت اسرائیل بیش از دو دهه پیش مطرح شده است و این نکته هم چیزی نیست که ایالات متحده از اعلان آن خود داری کند و یا آن را مخفی کرده باشد و ترامپ در سایه اقدام خود فقط این مصوبه را عملیاتی کرد. لذا به نظر نمی آید که با توجه به ذات و شخصیت ترامپ که در این تقریبا یک سال زمامداریش از خود نشان داده بخواهد از اقدام خود و یا تصمیمی که گرفته باز گردد. مگر این که اتفاقاتی در خود آمریکا روی دهد و ترامپ به دلایلی مانند پرونده دخالت روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا استیضاح شود. در صورت کناره گیری و یا استعفای او جانشینش بخواهد در تصمیم ترامپ تجدید نظر کند.
انتشار اولیه: چهارشنبه 22 آذر 1396 / انتشار مجدد: دوشنبه 27 آذر 1396
نظر شما :