چه کسی از المپیک زمستانی کره جنوبی دفاع خواهد کرد؟

مشکل داخلی یا خشم سیاسی

۰۱ مهر ۱۳۹۶ | ۲۱:۳۰ کد : ۱۹۷۱۸۴۱ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
یک لحظه مشخص که در ذهن‌ها در رابطه با مسالئل امنیتی در رویدادهای ورزشی به یادگار مانده به سال 1972 بازمی‌گردد. در طی بازی‌های المپیک مونیخ، گروهی فلسطینی در روز 11 سپتامبر گروهی از ورزشکاران و مربیان اسرائیلی را گروگان گرفتند.
مشکل داخلی یا خشم سیاسی

دیپلماسی ایرانی: کمتر از شش ماه به بازی های المپیک زمستان در کره جنوبی باقی مانده است. درحالی که در کمتر از 161 کیلومتری محل برگزاری این رقابت ها، احتمال بروز درگیری در کره شمالی بیشتر و بیشتر می شود و نگرانی ها درباره احتمال ایجاد اخلالی بالقوه در این رقابت ها بالا گرفته است. توماس باخ، رئیس کمیته بین المللی المپیک اخیرا گفته است که وضعیت موجود را به دقت نظارت خواهد کرد و دراین رابطه در جلسه آینده کمیته در پرو بحث خواهد شد. با این حال سخت است که این سوال را به ذهن نیاوریم که در نهایت مسئولیت تضمین امنیت ورزشکاران و تماشاگران برعهده چه کسی خواهد بود؟ پاسخ به این پریش بیش از چهار دهه است که به طور مداوم در حال تغییر و تحول است.

یک لحظه مشخص که در ذهن ها در رابطه با مسائل امنیتی در رویدادهای ورزشی به یادگار مانده به سال 1972 بازمی گردد. در طی بازی های المپیک مونیخ، گروهی فلسطینی در روز 11 سپتامبر گروهی از ورزشکاران و مربیان اسرائیلی را گروگان گرفتند. همه گروگان ها در جریان تلاش مقامات آلمانی برای آزادسازی کشته شدند. در آن زمان، رهبران کمیته این حادثه را به عنوان «مشکلی داخلی» برای دولت آلمان طبقه بندی کردند. کمیته بین المللی المپیک اصرار داشت که نباید دخالتی انجام دهد. براساس این اعتقاد دیرین که سیاست و ورزش با هم درآمیخته نیستند آنها حتی کوچکترین توجهی به مسائل امنیتی نداشتند. پس از اینکه مشخص شد که جهان ورزش باید اقداماتی در این رابطه انجام دهد، کمیته مطمئن شد که این قبیل کارها به دست افرادی دیگر و در هماهنگی با آنها صورت پذیرد. به این ترتیب کمیته ها و سازمان های امنیتی محلی مستقر در کشورها برای بازی های المپیک تشکیل شد.

یک دهه بعد از حادثه مونیخ، کمیته المپیک پس از انتخاب رهبر جدید خود یعنی خوان آنتونیو سامارانش، موضع خود را در این رابطه نرم تر کرد. سامارانش بسیار فراتر از کارهای پیشینیان خود، مشاوری امنیتی به نام اشوینی کوما را استخدام و به نصیحت های او توجه کرد. او تاکید داشت که باید در مسائل امنیتی حضوری کامل داشت و در روند برنامه ریزی های امنیتی برای بازی ها دخالت کرد.

اولین شهرهای میزبان المپیک، پس از مونیخ 1972، ایسنبروک اتریش و مونترال کانادا بودند. بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان در این دو رقابت، دهکده های المپیک و سایت های ورزشی را به قلعه هایی تشبیه می کردند که در گوشه هایی از آن رقابت های ورزشی انجام می شد. البته هیچ کدام از این دو شهر کمک مالی یا لوجستیکی از کمیته المپیک دریافت نکردند. حتی کمیته برگزاری المپیک اینسبروک به امید صرفه جویی در هزینه ها تصویب کرد که مسئولیتی در زنجیزه تامین مالی امنیت بازی ها قبول نخواهد کرد.

وضعیت تا المپیک زمستانی 1976 نیویورک یا بازی های تابستانی 1980 مسکو تغییر چندانی نکرد. اگرچه در هیچ کدام از این بازی ها تجربه حمله وجود نداشت اما مشکلاتی به وجود آمد که نشان دهنده نقص سیستماتیک در اعطای مدیریت امنیتی به بخش های دیگر بود. برای مثال در المپیک زمستانی نیویورک قرارداد خریداری تجهیزات امنیتی با شرکتی بسته شد که دولت فدرال ایالات متحده درباره پیوندهای این شرکت با گروه های تروریستی مشغول به تحقیق بود.

چند سال بعد در نهایت تغییراتی اساسی ایجاد شد. کومار که به عنوان رابط امنیتی کمیته المپیک فعالیت می کرد عنوان کرد که عدم بروز حملات در سال های 1976 و 1980 لزوما به معنای کارایی برنامه ریزی های امنیتی نیست. اگرچه کمیته همچنان می خواست از پذیرفتن مسئولیت امنیتی رقابت های المپیک شانه خالی کند اما کومار اصرار داشت که کمیته باید نقشی بزرگ تر در اشتراک اطلاعات با آژانس های اطلاعات ملی و محل های شهرهای میزبان، داشته باشد. کمیته المپیک به سرعت با سرمایه گذاری از یک حالت بی طرف به سازمانی بدل شد که فعالیت های امنیتی را مدیریت کند. جایی که به وضوح می تواند ایده کومار درباره امنیت را مشاهده کرد به المپیک 1988 سئول در کره جنوبی بازمی گردد. در میان ترس ها در رابطه با دخالت شمالی ها برای تضعیف این رقابت ها، ویلی داوم، یکی از اعضای کمیته برای سامارانش نوشت: «از کمیته ملی المپک اتحاد جماهیر شوروی می خواهیم تا با افزایش فشار اقتصادی، پیونگ یانگ را تحت فشار بگذارد.» اگرچه شواهد کمی وجود دارد که سامارانش در این رابطه چه کرد اما استفاده از قدرت سازمانی به عنوان یک راه نفوذ بر دولت کره شمالی تغییر سیاست قابل توجهی در کمیته المپیک به حساب می آمد. فراتر از شعار مخلوط نکردن سیاست و ورزش، از سامارانش خواسته شد تا برای صیانت از توانایی جنبشی به نام المپیک از یک راه سیاسی استفاده کند.

سخت است که شباهت قابل ملاحضه وضعیت کنونی با بازی های المپیک 1988 سئول را نادیده بگیریم. در هر دو مورد این المپیک ها به عنوان راهی برای مبادلات صلح آمیز میان شمال و جنوب در نظر گرفته شد و در هر دو مورد پیونگ یانگ تبدیل به تهدیدی قریب الوقوع و رو به افزایش شد. در سال 1987، دو تروریست اهل کره شمالی هواپیمای مسافربری متعلق به کره جنوبی را در آسمان منفجر کردند به این امید که اعتماد عموم مردم به جنوبی ها را برای میزبانی از یک رویداد بزرگ ورزشی صلب کنند. این روزها هم کره شمالی آزمایش های موشکی و هسته ای زیادی را کلید زده است. بازی های تابستانی المپیک سئول بدون هیچ حادثه ای پایان یافت اما در حال حاضر هیچ تضمینی وجود ندارد که بازی های زمستانی سال آینده هم چنین سرنوشتی داشته باشد.

در این مرحله از روند برنامه ریزی رویداد المپیک، امکان انتقال آن به محلی دیگر وجود ندارد در حالی که راه حل مورد نظر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا «آتش و خشم» است. اما به نظر بهترین شانس برای برگزاری صلح آمیز بازی ها ادامه راه سه دهه گذشته است. رسیدن به امنیت کامل ممکن نیست اما امنیت موثر و کارآمد در دسترس خواهد بود.

منبع: استراتفور/ مترجم: روزبه آرش 

کلید واژه ها: کمیته المپیک کره شمالی کره جنوبی


( ۲ )

نظر شما :