بیست و دومین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم:
احتمال وقوع جنگ نیابتی اسرائیل و حزب الله در جولان
دیپلماسی ایرانی: امسال برای هفتمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا بیست و دومین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:
قبل از پیروزی های حزب الله و ایران و سپس روسیه که مانع از فروپاشی حکومت سوریه شدند، اطلاعات موجود حکایت از آن داشت که احتمال انتقال آتش جنگ سوریه از جولان به جنوب لبنان وجود دارد. در جولان حضور نظامی فقط محدود به حزب الله نبود بلکه جبهه النصره همه حضور داشت. حضور جبهه النصره همچنان هم در این منطقه به دلایل متعدد ادامه دارد که بارزترین آن وجود خود اسرائیل در مرزها و همکاری اش با جبهه النصره است. اسرائیل اجازه نمی دهد که عملیات نظامی علیه جبهه النصره به موفقیت برسد از ترس این که مبادا دشمنانش بر جبهه سوری جولان مسلط شوند. در همان موقع اخباری درز پیدا کرد که می گفت طرحی نظامی وجود دارد مبنی بر این که نیروهای جبهه النصره از جنوب از طریق راه خاکی که به جولان سوریه متصل است وارد لبنان شوند. در آن موقع فضای لبنان آماده انجام چنین عملیاتی بود به این بهانه که چرا حزب الله دخالت نظامی در سوریه کرده و در آن جا به رویارویی با این گروه های تروریستی پرداخته است. در آن موقع هر گونه درگیر شدن در سوریه چه فردی چه گروهی می بایست به سود مخالفان سوری می بود. اما هیچ کدام از این طرح ها تحقق نیافت به دلیل این که مخالفان سوری در منطقه القلمونِ مجاور لبنان متحمل حملات دردناکی شدند، در پی آن تعدادی از روستاها و شهرها در ریف دمشق را از دست دادند، حالا چه از طریق جنگ چه از طریق مصالحه. به این ترتیب حزب الله و ارتش لبنان به تنهایی یا بعضی وقت ها با همکاری هم موفق شدند که مرزها با سوریه را قفل کنند، در نتیجه جلوی نفوذ افراد تروریست و گروه های مسلح تروریستی به داخل لبنان را گرفتند. همچنین تا اندازه ای موفق شدند تا جلوی «حرکت های جنگ طلبانه» داعش و جبهه النصره را در جرود بلده عرسال لبنان که حتی در درون آن حضور داشتند را نیز بگیرند.
حالا چرا لبنانی ها به یاد این موضوع ها افتادند؟
برای این که اطلاعاتی وجود دارد که نشان می دهد تصمیم هایی برای بازگشت دوباره به این طرح ها و اجرای آنها وجود دارد. کسانی که جنگ جاری در سوریه را دنبال می کنند و اطلاعات ویژه در اختیار دارند، می گویند که احتمالا جنگی در منطقه از جولان سوریه تا مرزهای لبنان میان جبهه النصره و شاید هم برخی گروه های تندروی اسلامی دیگر با نیروهای مبارز حزب الله و ارتش سوریه و گروه های شبه نظامی متعدد غیر سوری در بگیرد. قطعا جنگ به لبنان که در مجاورت این جبهه واقع شده است گسترش نمی یابد. اما مشکلی که وجود دارد این است که حزب الله لبنان مشکلی با جنگ در داخل سوریه ندارد اما نیاز به کمک های تسلیحاتی دارد. بهترین خط برای رساندن امدادات تسلیحاتی به آن از داخل خود لبنان است، برای این که ذخایر و انبارهایش در داخل خود خاک لبنان هستند، حتی اگر بنا باشد سلاح ها از سوریه به دست نیروهای حزب الله برسند باز هم باید از لبنان عبور کنند تا به دستشان برسد. این مساله ممکن است اسرائیل را بشوراند، در حالی که نیازی به اقدامی خشن علیه حزب الله در وضعیت فعلی ندارد. علاوه بر آن چنین جنگی باید با اطلاع کامل رهبران و دولت ها باشد. البته شاید نیروهای جبهه النصره از حمایت های کشورهای خارجی همانند اسرائیل برخوردار نباشند. بر این اساس انجام حملات هوایی اسرائیل علیه کاروان های تسلیحاتی ارسالی به نیروهای حزب الله در اراضی سوریه به قوت خود باقی است و تقریبا می توان گفت حتما باز هم انجام خواهد شد. اما احتمال خطرناک تری که وجود دارد، حمله به کاروان ها و ذخایر تسلیحاتی حزب الله در سوریه است که به یک کار روتینی برای اسرائیل تبدیل شده است، چنان که ممکن است جنگنده های اسرائیلی اراضی لبنان را هم بمباران کنند. برای همین حزب الله در برابر گزینه های سختی قرار دارد. شاید به دلایل مختلف حزب الله بپذیرد با اسرائیل در درون سوریه درگیر نشود اما قطعا عدم واکنشش به آن در لبنان به اعتبار و هیبت آن ضربه خواهد زد و چه بسا بر آینده اش تاثیر بگذارد. اما اگر جنگ به خاک لبنان کشیده شود چه بسا آسیب هایی بزند که کشور و زیرساخت های آن و ملت و محیطی که در آن واقع شده است تاب تحمل آن را نداشته باشند، به ویژه اگر دولت اسرائیلی در چنین موقعیتِ زمانی تصمیم به حمله سخت به لبنان بگیرد و بخواهد جنگ با حزب الله در لبنان را بیازماید. شاید گفته شود که روسیه که هم متحد اسرائیل است و هم متحد اسد و ایران و با حزب الله هم کنار آمده است، اجازه ندهد چنین جنگی دربگیرد. شاید روسیه موفق به انجام چنین کاری شود. اما اگر شکست بخورد چه، به ویژه اگر دولت جدید امریکا نخواهد به روسیه در این زمینه کمک کند؟
این اطلاعات «تازه»، البته اگر بتوان چنین صفتی به آنها داد، نشان می دهد که وضعیت لبنان بسیار پیچیده و خطرناک است، به خصوص با ادامه اختلاف ها بر سر قانون جدید انتخاباتی، و ترس از این که لبنان در یک خلاء قانونی قرار بگیرد و دولت و ریاست جمهوری هر دو با هم به تعطیلی کشیده شوند با وجود این که نمی خواهند چنین اتفاقی بیفتد. شاید تفاهمی شیعی – مسیحی وجود داشته باشد اما اختلاف سنی – شیعی ولو ناچیز می تواند هزینه های سنگینی را در چنین وضعیتی به دنبال داشته باشد که مثل همیشه مسیحی ها ممکن است هزینه سنگین تری را بپردازند. در این میان اطلاعات دیگری که وجود دارد این است که حزب الله به دنبال خلاء نبود پارلمان نیست، و نمی خواهد چنین اتفاقی بیفتد. اطلاعات دیگر در این زمینه این که حزب الله نمی خواهد با وجود اصرار و پافشاری طرفدارانش وارد مقوله خلاء قانونگذاری شود. اطلاعات دیگر در این رابطه این که ترس از فروپاشی اقتصادی و شاید هم پولی وجود دارد.
ادامه دارد...
نظر شما :