ترجیح اقتدارگرایان به دموکراتها
ترامپ به دنبال رئالیسم سیاسی نیست
نویسنده: پل پیلار
دیپلماسی ایرانی: پرزیدنت ترامپ در جریان سخنرانی اش در ریاض اعلام کرد دولت وی در حال اتخاذ "رئالیسم (واقع گرایی) اصولی " است. تعبیر رسمی آن این است که کاخ سفید در حال پیروی از دکترین مشخصی است که اصطلاح واقع گرایی برازنده اش است. برخی تفسیرها به نظر حرف های او را جدی گرفته اند، با این نقطه نظر مرجع که اوباما و جورج بوش، هر یک به شیوه های خیلی متفاوت، نسبت به دونالد ترامپ، اهمیت بیشتری برای به کرسی نشاندن ارزش های لبیرال دموکراسی در خارج از آمریکا به خرج دادند. تضاد اصلی در این است که ترامپ به طور کلی فاقد نگرانی در خصوص حقوق بشر در آن سوی آب ها است.
اما ابراز بی علاقگی نسبت به دموکراسی و حقوق بشر نیست که رئالیسم را تعریف می کند. و به طور قطع حالا دیگر ما اینقدر ترامپ را می شناسیم که بدانیم ادعای او مبنی بر انجام کاری، ارتباط اندکی با آنچه واقعا انجام می دهد دارد.
یکی از پایه های رئالیسم برگرفته از ریشه شناسی خود این اصطلاح است. واقع گرایان نگاه واقع گرایانه به دنیا دارند؛ آنچنان که واقعیت موجود است نه آن طور که ما می خواهیم بازسازی اش کنیم یا به نحوی که دوست داریم دیگران باور کنند. از این منظر، رئالیسم درست در نقطه مقابل دنیای ترامپ قرار می گیرد، دنیایی که مملو از دروغ است، دنیایی که در آن ترامپ دوست دارد دیگران باور کنند بیش از واقعیت خارجی نفوذ دارد. البته این بیشتر در سیاست داخلی وی قابل مشاهده است اما بر روابط خارجی هم تاثیر می گذارد، در دنیای ترامپ چین باعث رکود ارز می شود حال آنکه در واقعیت عکس آن دارد رخ می دهد، و مثلا اینکه دیشب در سوئد اتفاق هولناکی افتاده حال آنکه در واقعیت سوئدی ها شب آرامی را پشت سر گذاشته باشند.
افزون بر جنبه حقیقت و واقعیت، رئالیسم به مثابه رویکردی به سیاست خارجی متمرکز بر مفهوم رقابت مداوم تمام دولت ها برای نفوذ و جستجوی منافعی است که بخشی از آن مورد نزاع یا در موازات منافع آن ها است. واقع گرایان در جستجوی مهار منافع دیگران برای افزایش منافع ملی خودشان هستند.
واقع گرایان در حالی که با ملت ها بازی می کنند اتحادهای خود را انجام می دهد، اما از اینکه تصویر ثابت خیر در برابر بد یا خیر در برابر شر با عادات سنتی میل یا دافعه از خود نشان دهند پرهیز می کنند. به نظر ترامپ وقتی مهمترین حلقه سنتی دوستی و پیوستگی آمریکا، یعنی اتحاد آتلانتیک شمالی با لیبرال دموکراسی های غربی را لکه دار می کند به این صورت رئالیسم توجه دارد. ما این الگو را در ملاقات های اخیر وی در اروپا دیده ایم، امتناع وی از تصریح مجدد بر ماده پنجم پیمان آتلانتیک شمالی، کنار زدن فیزیکی نخست وزیر جدید ترین عضو ناتو، و مواضع او در ملاقات چندجانبه مبنی بر اینکه " آلمانی ها بد هستند، خیلی بد".
اما در حالی که وی تلاش دارد انضباط واقع گرایانه مبنی بر اجتناب از موضع گیری شر در برابر خیر را رعایت کند و آهنگ آن دارد که برای پیشرفت منافع ملی با هر کسی که لازم است مراوده کند، همین حالا وی با کارهایی که در سفرهای اخیر خود انجام داده، غرق در جانبداری شده است.
سفر او به ریاض تماما برای سعودی بود، او اعلام کرد که این کار را به خاطر رویارویی خیر علیه شر انجام می دهد، و به طور کامل طرف سنی ها را در مقابل شیعیان، و طرف اعراب را در مقابل فارس ها گرفت. در اسرائیل هیچ اشاره ای به دولت فلسطین یا استعمارگرایی اسرائیل در مناطق اشغالی نکرد، هیچ نشانه ای وجود نداشت که ترامپ بی طرفانه منافع ایالات متحده را دنبال کند، به جای آن تسلیم تمایلات میزبان خود شد.
ترامپ تاکنون به طور عمومی رژیم اقتدارگرایان را به دموکرات منش ها ترجیح داده است، و این ترجیح، سیاست خارجی وی را تحت تاثیر قرار داده است. چنین رویکردی هیچ ربطی به واقع گرایی که ترجیح عمومی اش دموکرات منش ها به جای اقتدارگرایان است ندارد.
واقع گرایان سیاست خارجی را به مثابه تلاشی ادامه دار برای استفاده از منافع دولت های دیگر برای پیشرفت منافع دولت خودشان می بینند. در نتیجه مذاکرات و درک آن ها مبتنی بر منافع دوطرفه است.
طرز فکر ترامپ آشکارا در زندگی تجاری املاک و مستغلات که ماهیت یغماگری دارد شکل گرفته است، طرز فکر معاملات گسسته با "برندگان" و "بازندگان" در تضاد با مفهوم واقع گرایی قرار می گیرد.
منبع: نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی/ ۳۳
نظر شما :