ترکیه و اسرائیل رقبای اصلی ایران در منطقه هستند
ایران قدرت منطقه ای؛ آری یا نه؟
نویسنده: محمدمهدی مظاهری، استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: پس از حملات یازده سپتامبر، مشخص شد مولفه های قدرت آن گونه که پیش از آن در ادبیات کلاسیک روابط بین الملل مطرح می شد، نیست و مولفه های قدرت وسعت یافته و حتی در برخی موارد بازتعریف شده است. این در حالی است که در میان تحلیلگران و کارشناسان روابط بین الملل این مساله که عوامل قدرت یک کشور چه بوده و ضعف های یک کشور چه می تواند باشد، همواره محل بحث و جدل بوده است. جمعیت، قدرت نظامی، موقعیت جغرافیایی، برتری اقتصادی، داشتن فناوری های برتر، و حتی داشتن اطلاعات به عنوان مولفه های قدرت معرفی شده اند. ایران به عنوان کشوری که دارای بخشی از مولفه های یاد شده به اضافه ایدئولوژی است، خود را به عنوان کشوری قدرتمند منطقه ای معرفی می کند که خواهان سهمی از توازن قدرت در منطقه جغرافیای سیاسی است. نکته قابل توجه جایگاه منطقه ای و بین المللی ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی است. دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه وتحلیلگر مسایل بین الملل در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی به این موضوع پرداخته است:
مولفه های قدرت در روابط بین الملل کدامند و چرا این مولفه ها تبیین شده است؟
این که عوامل قوت و ضعف کشورها در صحنه روابط بین الملل کدامند سال هاست مورد بحث علمای سیاست و روابط بین الملل در جهان است. عموما با تفکیک عوامل محسوس و غیر محسوس قدرت کشورها تلاش می شود تصویری واقعی از جایگاه آنها در مناسبات جهانی ارائه شود. منابع محسوس مانند موقعیت جغرافیایی، جمعیت، قدرت نظامی، منابع طبیعی، قدرت اقتصادی و... و عوامل نامحسوس مثل وحدت ملی، قدرت فرهنگی، رهبری، ایدئولوژی و... اما به دو نکته کلیدی در این راستا باید توجه کرد. نخست اینکه توان ملی یک کشور، مجموعه ای به شدت متعامل و پیچیده از مولفه های خرد است که در هم افزایی با یکدیگر و به عنوان یک کلیت واحد عمل می کنند. از این رو پیشرو بودن در بعضی از عوامل قدرت مثلا منابع اقتصادی یا قدرت نظامی یا ایدئولوژی را نمی توان به تنهایی مقوم قدت یک کشور دانست. تفکیک منابع قدرت ملی تنها با هدف سهولت درک و تحلیل انجام می شود و در عالم واقع پیوستگی مولفه های قدرت ساز برای یک کشور در یک چارچوب واحد، تعیین کننده قدرت کشور مزبور است. نکته دیگر این که منابع قدرت دولت ها مدام در حال تغییر و تحول اند. دگرگونی های دهه های اخیر در اقتصاد، ارتباطات، فرهنگ و فناوری های پیشرفته، منابع قدرت را به شدت متنوع و متکثر کرده اند. نظریه های اخیر در باب قدرت ملی از جمله نظریه های قدرت نرم، قدرت هوشمند و قدرت ارتباطی، به وضوح نشان می دهند که امروزه توان ملت ها را با شاخصه های جدیدی می سنجند که پیش از این کسی گمان آن را نداشت. به این ترتیب قدرت ملی کشورها مفهومی کاملا پویا و وابسته به شرایط زمانی و مکانی است.
ایران از کدام یک از این مولفه های قدرت در حوزه بین الملل برخوردار است و از کدام برخوردار نیست؟
در حوزه عوامل محسوس ایران یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان بوده و از میراث غنی دولتمداری برخوردار است. ایران از نظر وسعت، جمعیت و جایگاه ژئوپلتیک در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. در حوزه اقتصادی نیز از بزرگترین صادر کننده های نفت به شمار می رود و دارای دومین ذخایر گازی جهان است. در حوزه عوامل نامحسوس پشتوانه تاریخ و فرهنگ هزاران ساله که با ورود اسلام غنی تر نیز شده است در کنار ارائه الگوی موفقی از پیوند دین و دموکراسی ایران را در شرایط مطلوبی قرار داده است. در مقابل در بخش اقتصادی، زیرساخت ها، شاخصه های توسعه انسانی و فناوری های پیشرفته نظامی و غیر نظامی هنوز تا جایگاه مناسب فاصله زیادی باقی است.
نقش منطقه ای و جهانی ایران در مقایسه با قبل از انقلاب چه تغییراتی کرده است؟
شاه، ایران را به عنوان یک قطعه در پازل نظام سلسله مراتبی جهانی می دید. با توجه به وجود نظام دوقطبی، ایران پیش از انقلاب کشوری در اردوگاه غرب بود که با هزینه های سنگین سیاسی و اقتصادی جایگاه ژاندارمی منطقه را به دست آورده بود. تحلیل شاه این بود که با توجه به همسایگی ایران با سردمدار اردوگاه کمونیسم، استقلال و پیشرفت ایران در گرو تبعیت تام از ابرقدرت جهان سرمایه داری است. فقدان مشروعیت داخلی نیز عملا برای رژیم پهلوی چاره ای جز تکیه به قدرت های جهانی باقی نمی گذاشت. پس از انقلاب اما با تغییر کامل نخبگان حاکم و بویژه با تغییر جهان بینی حاکمیت که با پشتیبانی گسترده مردمی نیز همراه بود، نفی سلطه گری و سلطه پذیری به عنوان اصل اساسی سیاست خارجی کشور تبدیل شد. نتیجه تغییر بنیادین ایدئولوژی حکومت در ایران و یافتن ماهیت الهی و مذهبی آن، این بود که کشور ایران به بزرگترین منتقد مناسبات بین المللی حاکم تبدیل شود. از این رو نقشی که ایران هم اکنون در سپهر سیاست جهانی برای خود تعریف کرده همکاری با دیگر کشورهای منتقد وضع موجود نظام بین المللی سلطه برای تحقق آزادی و عدالت در سطح بین المللی است.
آیا ایران بزرگترین قدرت غرب آسیا هست یا خیر؟
با توجه به دشواری سنجش مولفه های قدرت ملی جواب به این سوال چندان ساده نیست. با این وجود در بررسی مجموعه عوامل قدرت ساز در کنار یکدیگر به نظر می رسد هیچ کشور در این منطقه توان رقابت با تنوع منابع قدرت ایران را ندارد. به این ترتیب اگر چه ایران در بعضی شاخصه های منفرد از بعضی کشورهای منطقه عقب تر است اما به خاطر در کنار هم قرار گرفتن منابع بیشمار قدرت محسوس و نامحسوس، رقیب چندانی در منطقه ندارد. ترکیب سرزمینی وسیع، منابع طبیعی غنی، موقعیت ژئوپلتیک بی نظیر، جمعیت فراوان، مردمسالاری دینی، ایدئولوژی جذاب، وحدت ملی، تاریخ و فرهنگ غنی و اسلام شیعی در کنار هم به ایران جایگاه ویژه ای در منطقه بخشیده است. البته نباید از نظر دور داشت که هیچ کشوری در منطقه و حتی در جهان به اندازه ایران تحت فشار و ظلم قدرت های جهانی قرار نداشته است و محدودیت هایی که اربابان زر و زور جهان به ایران تحمیل کرده اند مطمئنا با آگاهی از قدرت بالقوه ایران و تلاش برای محقق شدن آن در شکل مناسبات امنیتی سیاسی جدید در منطقه بوده است.
رقبای واقعی ایران در منطقه کدام کشورها هستند؟
ترکیه و اسرائیل دو رقیب اصلی ایران در منطقه خاورمیانه محسوب می شوند. این دور کشور در زمینه شاخصه های نظامی، سیاسی و اقتصادی حرف های زیادی برای گقتن دارند اما ضعف آنها در بعضی دیگر از مولفه ها توان رقابت راهبردی آنها در بلندمدت در برابر ایران را کاهش می دهد. اسرائیل که اساسا فاقد معیارهای اولیه دولت-ملت سازی و یک کشور جعلی محسوب می شود که به عنوان نماینده هژمونی جهانی قرار است مبارزه با اسلام و کشورهای اسلامی را به نیابت از آنها انجام دهد. البته شرایط و اوضاع منطقه به خوبی نشان می دهد که این بادکنک بیش از حد باد شده و زمان ترکیدن آن فرا می رسد. ترکیه اما از جهات بسیاری با ایران شبیه و رقیب اصلی این کشور در خاورمیانه است اما در مورد عواملی مانند موقعیت ژئوپلتیک، منابع طبیعی، ذخایر انرژی و وسعت جغرافیایی، ایران دست بالاتر را دارد. در مقابل ترکیه در دهه های گذشته رشد اقتصادی گسترده ای تجربه کرده و در حال شک دادن به یک هژمونی فرهنگی در کشورهای همسایه خود است. در کنار این دو کشور عربستان سعودی نیز به شدت تلاش می کند تا با تشکیل یک بلوک عرب سنی افراطی در مقابل ایران به موازنه سازی بپردازد. این تلاش ها نیز البته چون تنها به پشتوانه دلارهای نفتی و با رشوه دادن به کشورهای منطقه انجام می شود آینده با ثباتی نخواهد داشت.
بیشترین واهمه قدرت های منطقه ای و جهانی از ایران که دلیل دشمنی آنها باشد چیست؟
ایران در منطقه خاورمیانه یک کشور منحصر به فرد است، از نظر زبان، مذهب، ملیت و هویت ایران شبیه هیچ یک از کشورهای منطقه نیست. در نتیجه این منحصر به فرد بودن امکان اتحاد و ائتلاف سازی با کشورهای منطقه برای ایران کمرنگ و در مقابل تصور اتحاد همسایگان بر علیه ایران محتمل است. تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، حکومت های ایران برای حل مشکل تنها بودن در منطقه، دست اتحاد به سوی قدرت های جهانی دراز می کردند. اکنون که جمهوری اسلامی ایران بزرگترین منادی ضدیت با نظام بین المللی حاکم است اما عملا منطقه شاهد یک ائتلاف منطقه ای و فرامنطقه ای علیه ایران است. آنچه این کشورها را به ترس از ایران واداشته ماهیت فرهنگی و ارزشی انقلاب اسلامی است که طی سی سال گذشته در میان مردم و ملت های منطقه رسوخ کرده و حکمرانان مستبد این کشورها و حامیان غربی آنها را نگران کرده است. مسلما الگوی دولت مداری اسلامی همراه با رعایت ارزشهای دموکراتیک و معیارهای کارآمدی هم در تضاد با منافع اتحاد یهودی مسیحی کنترل کننده سیاست، اقتصاد و رسانه و هم در تضاد با منافع حاکمان ضد اسلامی و ضد ملی منطقه است.
انتشار اولیه: یکشنبه 9 خرداد 1395 / انتشار مجدد: یکشنبه 16 خرداد 1395
نظر شما :