تفاسیر مختلفی که از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت میشود
آزمایش موشکی ایران؛ منطق حقوقی و مصلحت سیاسی
نویسنده: علی امیدی، دانشیار روابط بین الملل و مدرس حقوق بین الملل در دانشگاه اصفهان
دیپلماسی ایرانی: آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان در نامه مشترکی به شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ 30 مارس 2016، خواستار واکنش مناسب این شورا به آزمایش های موشکی ایران شده و گفته اند این آزمایش ها نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت است. در نامه این کشورها خطاب به سفیر اسپانیا، رییس دوره ای شورای امنیت و بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، ادعا شده است: «آزمایش های موشکی ایران که در آنها موشکی هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای شلیک شده، «نقض»و «سرپیچی» از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است.» در نامه این چهار کشور غربی، با اشاره به این که موشک هایی که ایران در آزمایش های اخیر خود استفاده کرد «قادر به حمل کلاهک هسته ای» هستند، از شورای امنیت سازمان ملل خواسته شده است که مساله «پاسخ مناسب» به سرپیچی ایران از اجرای تعهداتش در چاچوب قطعنامه ۲۲۳۱ را مورد بحث قرار دهد.
سوالی که مطرح می شود اینست که آیا واقعا آزمایش موشکی ایران قطعنامه 2231 را نقض می کند؟ در صورت نقض، مصلحت سیاسی چه چیزی را ایجاب می کرد؟
طبق بند 3 ضمیمه B از صفحه 104/99 قطعنامه 2231 شورای امنیت:
"از ایران خواسته می شود تا هشت سال پس از «روز قبول توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه گیری گسترده تر» ارائه کند، هر کدام زودتر حادث شود، هیچ فعالیتی مرتبط با موشک های بالستیکی طراحی شده برای قابلیت حمل سلاح های هسته ای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوریهای موشکهای بالستیک، صورت ندهد."
در این پارگراف سه مفهوم نقش کلیدی دارند:
1- کلمه خواستن (call upon)
۲- موشک بالستیک
3- موشک بالستیک با قابلیت حمل سلاح های هسته ای.
در زبان انگلیسی برای معادل کلمه call upon دو مترادف ذکر شده است: یکی به ترادف دستور و الزام ( To order; require) و دیگری به ترادف درخواست ( To make a demand or a series of demands on) . اما در متون حقوقی بیشتر معنای اول این کلمه مد نظر تدوین کنندگان متن قطعنامه 2231 است.
موشک بالستیک (به انگلیسی: Ballistic missile) به موشک هایی می گویند که تا ارتفاع بسیار بالایی اوج می گیرند (که این قسمت راه با موتور روشن انجام می شود) و مابقی راه را با استفاده از نیروی جاذبه زمین به سمت هدف می روند که مانند یک سقوط آزاد البته با هدایت صحیح است. موشک های بالستیک معمولاً ارتفاع بسیار بالایی می گیرند و برخی از موشک های بالستیک که برد بسیار بالایی دارند حتی از جو زمین نیز خارج می شوند و با استفاده از یک ماشین ورود مجدد (RV) به جو باز می گردند.
اما به آن قسمت از موشک، یا هر سلاح دیگری که حاوی مواد منفجره هسته ای و یا حرارتی ـ هسته ای باشد، کلاهک هسته ای گویند. نصب کلاهک هسته ای بر موشک بالستیک کار پیچیده ای نبوده و با تغییراتی می توان مواد منفجره متعارف را به غیرمتعارف تبدیل کرد.
در اواخر اسفند 1394، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامۀ مرحلۀ نهایی رزمایش موشکی اقتدار ولایت، موشک های دوربرد نقطهزن قدر H وF را از ارتفاعات البرز شرقی به سوی اهداف از پیش تعیین شده در سواحل مکران در جنوب شرق ایران شلیک کردند. موشک قدر F حدود 2000 کیلومتر بُرد و موشک قدر H حدود 1700 کیلومتر بُرد دارد. بنابراین، در این امر تردیدی نیست که هر دو نوع موشک از نوع بالستیک می باشد.
نماینده روسیه در سازمان ملل معتقد است که مراد قطعنامه2231 معنای دوم call upon است و ایران الزام حقوقی به تبعیت از آن ندارد. به عبارت دیگر، از نظر مسکو و تهران، عدم توسعه موشک های بالستیکی از سوی ایران یک اقدام جهت حسن نیت بوده و هدف اصلی قطعنامه 2231 عدم تخطی ایران در فعالیت هسته ای است نه موشکی. اما آمریکا، اسراییل و سایر کشورهای غربی معنای اول کلمه call upon را مراد می کنند و طبق آن ایران موظف به عدم توسعه موشک های بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته ای است. آنها آزمایش موشکی ایران را اقدامی بر خلاف حسن نیت و نقض قطعنامه 2231 قلمداد می کنند.
در حقوق بین الملل سه راه برای تفسیر یک متن حقوقی وجود دارد: ذهنی، عینی و غایی. در تفسیر ذهنی برای توضیح مفاهیم معاهدات، نیات تنظیم کنندگان معاهده مورد بررسی قرار می گیرد. تفسیر عینی، توضیح کلمات یک معاهده بر اساس معانی عرفی آنهاست. تفسیر غایی عبارت است از توضیح یک معاهده بر اساس اهدافی که قرار است با تنظیم و اجرای آن تحقق یابد. همچنین تفسیر یک متن حقوقی بین المللی باید تابعی اصولی چون: حسن نیت، آثار مفید، ایجاد حداقل تعهد برای دولت ها و به نفع کشورهایی دارای وضعیت نامساعد باشد. ولی از نظر میشل فوکو نکته مهم در تفسیر یک متن این است که معمولا نظر قدرت مسلط بر تفسیر یک متن سنگینی می کند.
ایران معتقد است که از جهت ذهنی و غایی نیت و هدف قطعنامه 2231 برنامه هسته ای ایران است نه فعالیت های مشروع نظامی. اما آمریکایی ها طبق روش تفسیر عینی، معتقدند که فعالیت های موشکی ایران ناقض قطعنامه 2231 است. ایران همچنین معتقد است که این کشور در میان کشورهای 1+5 مصداق وضعیت نامساعد است و متن برجام و قطعنامه 2231 باید به نفع ایران تفسیر شود که غرب آن را نمی پذیرد. هر چند روش های ذهنی و غایی از لحاظ درجه اعتبار و آثار حقوقی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است؛ ولی این روش ها بیشتر در مورد معاهدات قدیمی و مبهم صدق می کند. اما طبق "اصل نسخ اصل حقوقی توسط قاعده حقوقی" (Lex specialis derogat legi generali)، میزان تأثیرگذاری و قابلیت اجرای اصول کلی حقوقی کمتر از معاهده و عرف است. در حالیکه قطعنامه 2231 یک سند حقوقی جدید با حداقل تفاسیر اختلافی و سند تقریبا شفاف محسوب می شود که می تواند در مقابل اصول حقوقی بایستد. معمولا شیوه غالب در تفسیر اینگونه اسناد، روش عینی و با توجه غالب به منطوق سند بر اساس معانی متعارف کلمات صورت می گیرد. بنابراین، حداقل از جهت ظاهری طرف غربی قادر خواهد بود که ایران را به نقض قطعنامه 2231 متهم نماید. اینکه این موضوع در صحن شورای امنیت یا شیوه های دیپلماتیک مورد مصالحه و غیره قرار بگیرد یک بحث دیگر است. یا اینکه چنین تفسیری چه اندازه عادلانه است یک بحث دیگر است. علی ایحال، مصلحت سیاسی ایجاب می کرد که در کوتاه مدت اختلاف اساسی در تفسیر قطعنامه 2231 و ارجاع آن به شورای امنیت پیش نمی آمد تا ساختار تحریم ها کاملا فرو می پاشید. وگرنه اینکه ایران باید در منطقه آشوب زده خاورمیانه به تقویت زیرساخت های نظامی خود کما فی السابق مبادرت نماید تردیدی وجود ندارد.
نظر شما :